مویه در باد
دکتر اسعد رشیدی
•
تو مویه میکُنی
در سوگ کنارههای خیابانی
که زیر ماهتاب لگدمال میشوند،
و من آرام
به سوت قطاری گوش سپردهام
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ دی ۱٣۹۵ -
۲۶ دسامبر ۲۰۱۶
تو مویه میکُنی
در سوگ کنارههای خیابانی
که زیر ماهتاب لگدمال میشوند،
و من آرام
به سوت قطاری گوش سپردهام
که زیبایی و سکوت را
یکجا با خود میبرد.
تو مویه میکُنی
زیر بارانی ریز
که تارهای لرزاناش آسمان و زمین را بهم دوختهاند،
و من میآسایم
کنار پنجرهای که به آسمانی با شکوه
لبخند میزند.
مویه میکُنی تو
بر درهای
که از خون سوسنهای سپید و
گیلاسهای رسیده سرشارند،
و من چشم
به دشت آبستنی دوختهام
که گیسوان آشفتهاش را در آفتاب تاب میدهد.
تو میگریزی
از دود و دمِ جنگلزاری سوخته
در آن سوی کوهستان
که تندبادی
اخگرهای نیمهجانش را میافروزد
و من از پادرآمدهام
در شبی ظلمانی
تا در خاکستر قلبی پریش
بخاک سپرده شوم.
٢٥/١٢/٢٠١٦
|