سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در همین حدود


بهمن پارسا


• پیر شدم
در محدوده ی روستای ذهن خویش پیر شدم؛
نمرده ام ، نه نمرده ام
واز مرگ بد تر است این بودن. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣۰ دی ۱٣۹۵ -  ۱۹ ژانويه ۲۰۱۷


 پیر شدم
در محدوده ی روستای ذهن خویش پیر شدم؛
نمرده ام ، نه نمرده ام
واز مرگ بد تر است این بودن.
این سالهای زیادی زنده بودن
این سالهای بیهوده نوشیدن
این بی خودی فلسفیدن
از برای اثبات هرچه نمیدانم چیست!
احمقانه به استقبال آینده رفتن
چین در چین
شکن در شکن
در خیال آنکه در این سایه ، خورشیدی هست!
ونبود در این روستای ویران درانقلاب
حتی بطری شرابش که از آن
به مستی ِ ولگردان ِکنارِ زیبا ترین رودِ جهان برسم.
صد ساله هم که بشوم،
همه ی این لاجوردی بی پایان را هم
که بنوشم
هنوز از سر پنچه های خیالم
حماقت بر صفحه ی هستی ام جاری خواهد بود.
نه نمرده ام
وهمین مرا ذرّه ، ذرّه می میراند.
این همه سالهای زیادی زنده بودن
یکی از پس دیگری
این پیر مرد را قطره ، قطره
درون بطری خالی ِ یک گنج در ویرانه یی دور دست در آینه ریخته است!
شکیبا است این پیر مرد
این فیلسوف ِ روستای محدوده ی ذهنی خسته،
ذهنی گرسنه،
ذهنی تشنه،
درخیال آنکه در این سایه خورشیدی هست!
*************************
یکم ژانویه ی 2017


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست