سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رضا اکرمی
جایگاه ویزا در جدال خامنه ای و ترامپ


• وظیفه من ایرانی، شبیه آن میلیونها آمریکائی که یک روز بعد از تحلیف ریاست جمهوری ترامپ به خیابان آمدند قبل از هر چیز گرفتن گریبان آن حاکمیتی است که بیش از چهار دهه است که حیثیت من ایرانی را به بازی گرفته است و در ثانی در میدان رقابتهای سیاسی و منازع دول، از جمله جدال خامنه ای و ترامپ به صورتی عمل نمایم که هر دو بازنده باشند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۷ بهمن ۱٣۹۵ -  ۲۶ ژانويه ۲۰۱۷


خبر احتمال لغو صدور ویزابه مدت یکماه و قرار دادن ٧ کشور از جمله ایران برای محدودیت در سفر و مهاجرت به آمریکا از طرف دونالد ترامپ بی تردید با موازین حقوق بشر و قوانین مدنی این کشور ناسازگار است و گذشته از بازتاب منفی جهانی آن در خود آمریکا هم با سد مخالفت نیروهای پیشرو و مدافع حقوق انسانی مواجه خواهد شد.
بنا بر این بجاست که ما ایرانیان نیز در هر گوشه جهان باشیم با این تصمیم مخالفت کنیم و این اقدام، که بی تردید نژادپرستانه هم می باشد را محکوم نمائیم.
اما پیوستن به چنین کارزاری بدون توجه به دو موضوع بسیار مهم می تواند نه تنها ما را در کنار حاکمیتی در ایران قرار دهد که از جمله مسببین چنین رفتارهائیست، بلکه اصل معضل، که خود مقوله مهاجرت و فرار از ایران است را هم جان سخت تر نماید.
در موضوع اول که به سیاست خارجی و اقدامات جمهوری اسلامی برای «صدور انقلاب اسلامی» مربوط می شود نباید از یاد برد که جمهوری اسلامی بارها در کشورهای غربی و عربی و همسایه نه تنها اقدام به ترور و گروگان گیری شهروندان غربی از جمله آمریکائی کرده است بلکه ده ها هموطن ایرانی ما را هم به قتل رسانده است. امروز می توان گفت ما مردم ایران در این اقدامات مسئول نیستیم چون حقی در تصمیمگیریهای سیاسی نداریم اما نه می توانیم نادیده بگیریم که حکومت ایران به این دست اقدامات ترویستی اقدام کرده است و نه می توانیم انتظار داشته باشیم که وقتی کشورهای دیگر اتخاذ سیاست می کنند حاکمیت مستقر را مورد خطاب خود و نماینده کشور مربوطه نشناسند. نادیده گرفتن این وجه از ماجرا ء برخی تحلیلگران عوامفریب ما را به آنجا می رساند که چرا کشورهائی چون عربستان، پاکستان و افغانستان در این لیست قرار نمی گیرند؟ در حالیکه اکثر تروریستهای مهاجم در نیویورک تبعه عربستان سعودی بودند. اینان فراموش می کنند که دول این سه کشور و کشورهای مشابه نه تنها دوست (اگر نگویم دست نشانده) آمریکا هستند بلکه حداکثر همکاری نظامی و امنیتی را با یکدیگر دارند.
مقوله دومی که مایل بودم بدان به پردازم گم شدن اصل موضوع برای ما ایرانیان از جمله رسانه های برونمرزیست. گوئی ما فراموش کرده ایم صدها هزار ایرانی حق سفر به کشور خود را ندارند (نمی گویم میلیونها، چون همه فعلاً از این امکان محروم نیستند و سفرهای توریستی خود را دارند. هر چند که آنها هم دلیلی برای تبدیل شدن به مهاجر نباید می داشتند).
بنا براین نه می توان پاسخ یک عوام فریب و نژاد پرست را با عوامفریبی و نژادپرستی از نوع دیگر داد و نه برای تحلیل و ارزیابی از اقدامات سیاسی متر دوگانه داشت.
وظیفه من ایرانی، شبیه آن میلیونها آمریکائی که یک روز بعد از تحلیف ریاست جمهوری ترامپ به خیابان آمدند قبل از هر چیز گرفتن گریبان آن حاکمیتی است که بیش از چهار دهه است که حیثیت من ایرانی را به بازی گرفته است و در ثانی در میدان رقابتهای سیاسی و منازع دول، از جمله جدال خامنه ای و ترامپ به صورتی عمل نمایم که هر دو بازنده باشند و آنچه می تواند عاید ما شود پایان یافتن این فضای تشنج آمیز و گریز کشور از یک جنگی باشد که مردم ما نه تنها بدان احتیاجی ندارند بلکه بدرستی از آن متنفرند.
ما سالهاست که ناچار شده ایم در دو میدان به جنگیم و در بسیاری عرصه ها نیروی سوم باشیم . تا سلطه گری جهان و دیکتاتوری و خودکامگی داخلی وجود داشته باشد کار نیروی مستقل سخت است و در مواردی شبیه قدم زدن در یک ظروف چینی فروشی است اما ناچاراست چاره به جوید .
در همین مقوله مشخص به جای اینکه «غیرت ملی » خود را جریحه دار به بینیم . بهتر است از حکومت ایران بخواهیم به حقوق و آزادیهای سیاسی ، فرهنگی و مدنی همه ایرانیان احترام بگذارد . کسی بدلیل عقیده اش تحت تعقیب قرار نگیرد همچون دولاند ترامپ ضد زن و تبعیض گر نباشد ،خواهید دید که همه درهای جهان و ایران برروی یکدیگر باز خواهدشد. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست