سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

رزم مشترک
شبگیر حسنی


• امروز نامدم
دیروز نامدم
بیگانه نیستم ؛
در من نگر ! ببین ، عمر جهان بر من گذشته است! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ بهمن ۱٣۹۵ -  ۱۴ فوريه ۲۰۱۷


 
 


امروز نامدم
دیروز نامدم
بیگانه نیستم ؛
در من نگر ! ببین ، عمر جهان بر من گذشته است!
یاران من به بند
در گوشه گوشه ی ، این خاک دردمند
ما رزم کرده ایم
ما زخم خورده ایم
صد بار مرده ایم
ما رنج برده ایم ؛
چندین هزار سال ، زندان کشیده ایم ؛
تبعید گاه خارک
یا پشت میله های غمین قزل حصار
ما پیر گشته ایم
ما سخت گشته ایم !
.
.
.
اکنون ببین مرا !
این لشکرم ببین !
در آن چه نیو هاست ؛
یک سو "ارانی" است
یک سو "عمواغلی" است
آن سو ترک ، ببین ، برپاست "مازیار"
این گوشه را ببین ؛ "ستار " یار ماست !
آن دور را نگر ؛ "بابک" بیامدست
آرش" کمان به دست ، بر باره بر نشست "
آن پیر را ببین ! آن سو عصا زنان : گویا "مصدق" است ، از لاهه آمدست !
این سو حکیم توس
آن جاست "فرخی"
.
.
.
ما سبز گشته ایم ،
از رزم کاوه ها
ما بیش گشته ایم ،
از خشم توده ها
ما بارور شدیم ،
از شور" دیلمان"
ما شعله ور شدیم :
از خون یاوران ،
از اشک مادران،
بر خاک خاوران
اینک ببین مرا !
بیداد گر ! ببین !
در صبح یک بهار ،
در خاک این دیار ،
من سبز می شوم ،
من سرخ می شوم !
در صبح یک بهار ،
در خاک این دیار ،
در گوشه گوشه اش ،
ما سبز می شویم ،
ما سرخ می شویم !

شبگیر حسنی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست