سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

طرح" آشتی ملی" آبدارچی بیت ولایت مسکن است یا آرامبخش؟-پرویز برلین



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱ اسفند ۱٣۹۵ -  ۱۹ فوريه ۲۰۱۷


سید محمد خاتمی و به گفته خودش آبدارچی بیت ولایت که مدتها از ممنوع التصویری و ممنوع السخن بودنش می گذرد، با شعار آشتی ملی به صحنه سیاسی بازگشته است؟!
این که چرا خامنه ای دستور چنین احکامی را در پشت پرده علیه او صادر می کند، بی شک راز سر به مهری نخواهد ماند.
چرا آقای خاتمی چنین سراسیمه و با عجله با شعاری پیدایش شده که به گفته آقای جلایی پور با واکنش تند بخش وسیعی از هوادارانش قرار گرفته.
او در مطلبی که پاسخی به "منتقدان" خاتمی است، تحت عنوان : "اهمیت گفت‌وگو، همبستگی و اجماع ملی" می نویسد:
"خاتمی فرصت‌طلب نیست تا بخواهد نارضایتی‌ها و محرومیت نسبی تلمبارشده در جامعه مدنی را بسیج و دستمایه کند!".
واقعاً می توان پرسید که چه شده است که آقای خاتمی پایش را از دایره خطوط قرمزِ التزام عملی داشتن به قانون اساسی و اعتقاد قلبی داشتن به ولایت فقیه بیرون می نهد؟ از دو حال خارج نیست؛ یا اتفاقی منتظره در حال وقوع است و یا قصد تکیه بر جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت را کرده است؟
در نظر اول می توان با آقای جلایی پور موافق بود که رفتار آقای خاتمی از سر "فرصت طلبی" نیست. او برای حضور در هسته قدرت تلاش نمی کند و یا اینکه بخواهد بر جای خالی درگذشتگان نظام در مجمع تشخیص مصلحت و یا شورای نگهبان بیت ولایت و غیرو پر کند. بلکه او فرورفتن نظام در گرداب بحرانی را می بیند که اگر لحظه ای غفلت کند کشتی سوراخ گشته نظام اسلامی اش با تمام مسولان در قدرت و یا مسولان در پی کسب قدرت و از یا مسولان رانده شده از قدرت را با خود غرق خواهد کرد.
برای اینکه نشان داده شود رفتار آقای خاتمی "فرصت طلب" نبوده، بلکه نگرانی از "فرصت سوزی" است توجه آقای جلایی پور را به سخنرانی شجاعانه آقای علی رفیع زاده، دانشجوی دکترای حقوق که در جمع بسیاری از مسولان نظام ولایت فقیه که اخیرا در جمع حافظان نظام ایراد شده، جلب می کنیم (جزیره_ثبات @Twitter_Farsi).
حضور فعالانه آقای خاتمی در دوران اوج جنبش دانشجویی سال ٧٨ باعث شد که جمهوری اسلامی بتواند به موقع یکی از همان سوراخ های ایجاد گشته را با خون دانشجویان پر کند. سوراخی که ناشی از اجرای سیاست اقتصادی نئولیبرالیستی ایجاد شده و همچنان در حال گشادتر شدن است! ایران تافته جدابافته ای از زنجیره ی کشورهایی که برای دریافت وام مجبورند همه دستورات صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را علیه منافع ملی و همه زحمتکشان کشور بی کم و کاست اجرا کنند، نیست.
تلاش زایدالوصف خاتمی برای جلوگیری از تبدیل مخالف به معاند و موافق به مخالف و بی طرف به موافق را نمی توان در این دوران دوم خرداد و لحظه کنونی در همین شعار آشتی ملی اش ندید. رفسنجانی هم که اخیرا به درک واصل شده اند همین وظیفه را در بین نیروهای به اصطلاح "اصلاح طلب" دنبال می کرد؛ او مبتکران شعار "پایین کشیدن فتیله ها" بود.
"پایین کشیدن فتیله"ها برای خنثی سازی جنبشی که در زیر پوست جامعه در تب و تاب است و از هر فرصتی برای اظهار وجود خود سود می جوید، از عالی ترین وظایف رفسنجانی در گذشته بود و خاتمی در شرایط حال می باشد. خاصیت این روش در درجه اول حفظ آبروی نظام در مواجه با مردم است وگرنه هنوز از به خاک و خون غلتیدن جنبش دانشجویی سال ١٣٧٨ از یادها زدوده نشده.
این آن بالاترین توانایی و مهمترین وظیفه ای است که آقای خاتمی، برای حفظ جمهوری اسلامی در بزنگاههای حساس بدوش خود احساس کرده و می کند. دریغ از سرسوزن وظیفه ای هم برای کارگران و زحمتکشان بیکار و محروم از هر حقوقی حتی از حق شهروندی، افسوس از کوچکترین دل نگرانی ای برای زنان و جوانانی که هر روز نسبت به روز قبل بی آینده تر می شوند، احساس کردن! دریغ از ذره ای دلسوزی برای حق احزاب و گروههای سیاسی و اقلیت های قومی و دینی در چهارچوب طرح آشتی ملی اش!
آقای جلایی پور از "ابرچالش ها" می نویسد:
"از نظر صاحبنظران در شرایط کنونی کشور با چندین «ابر چالش» روبروست- مثل رشد فزاینده بیکاری. کشور سالانه توان ایجاد بیش از هفتصد هزار شغل را ندارد، ولی سالانه یک میلیون و دویست‌هزار نفر وارد بازار کار می‌شوند. ادامه این وضع یعنی افزایش «ریشتر زلزله‌ی نارضایتی». یا آسیب‌های زیست‌محیطی به بحران‌های عاجل مثل خوزستان تبدیل شده است و بحران‌های میان‌مدتی مثل کم‌آبی هم در افق مورد انتظار است. و همین‌طور چندین «آبر چالش» دیگر."!
آقای جلایی پور وقتی می بیند که در دیگی که آقای خاتمی ببار گذاشته فقط برای خودی های نظام می جوشد، سراسیمه به تصحیح او می پردازد و می گوید، اگر "جای سیدمحمد خاتمی بودم اولا به جای تعبیر آشتی ملی (که از هر دو سو منتقدان را حساس‌تر می‌کند) از تعابیر پیشنهاد شده مثل همبستگی ملی، اجماع ملی و گفتگوی ملی استفاده می‌کردم. ثانیا پیش از طرح آن در عرصه‌ی عمومی هم تلاش بیشتری برای جلب حمایت مجموعه‌ی نیروهای سیاسی و اقناع حامیان می‌کردم".
آقای جلایی پور که جامعه شناسند به خوبی می دانند که بسیاری از انسانهای آزادیخواه محروم از حقوق اجتماعی و سیاسی در زندانها و سیاهچالهای رژیم گرفتارند و برخی هاشان را دزدانه و شبانه به قتل می رسانند، کارگران را فقط به جرم درخواست حقوق معوقه و پرداخت نشده شان به شلاق می بندند .
و یا سرمقاله نویس نشریه "ابتکار" می نویسد:
"در بعد دیگر واقعیت های موجود بر فضای اجتماعی مبین آن است که جامعه ایرا ن از مشکلات فراوانی رنج می برد که در صورت مهار نشدن، ممکن است دیر یا زود به بحران تبدیل شوند".
در شرایطی که فساد به قول دیگر جامعه شناسان سیستماتیک شده و همه تاروبود نظام و جامعه را فراگرفته شعار آشتی ملی آقای سید خندان دقیقاً واضح است که برای چه منظوری طرح شده ؟
هنوز شعار "آشتی ملی" آقای خاتمی بیان نشده ولی فقیه نعره زنان از در مخالفت درآمد تا به خاتمی و دیگر اصلاح طلبان خوش باور و متوهم ثابت کند که جهان سیاست بر محور نظر ولایی او و بیت ولایت او باید بچرخد!
این مخالفت خامنه ای و شریعتمدارهای کیهانی، مجلسی، سپاهی، نهادی و جهادی برای بازار گرمی انتخابات آتی و طرح "آشتی ملی" آقای خاتمی هم در این راستاست! آقای عارف در جریان کاندیداتوری اش در انتخابات ریاست جمهوری دوره گذشته سخنی ماندگار بیان کردند: "بزرگترین رقیب اصلاحات عدم شرکت مردم در انتخابات است".
وگرنه کیست که نداند، مثلا چالش اقتصادی کشور صرفا راه حل اقتصادی ندارد، بلکه راه حل آن سیاسی است.
و راه حل چالش های ترکیبی اقتصادی - اجتماعی فقط در اتحاد بدون قید و شرط همه گروههای و احزاب ایرانی با هم امکان پذیر است آنهم علیه دیکتاتوری فردی !


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست