شش سروده ی بهاری
همراه با صدا و تصویرِ شاعر
اسماعیل خویی
•
گر باغچه ات بنفشه کاری نشده ست
و متنِ چمن لاله نگاری نشده ست،
شرمنده ی نوروز شوی: کاین مهمان
می آید و خانه ات بهاری نشده ست.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۷ فروردين ۱٣۹۶ -
۲۷ مارس ۲۰۱۷
نوروز ۹۶ (۱)
ای شادی ی دیرینه و سالانه! میا!
ای جشنِ هر آشنا و بیگانه! میا!
می آیی و داغِ هومن ام تازه شود:
نوروز! میا! بدین یکی خانه میا!
بیست و نهم اسفندماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
نوروزِ۹۶(۲)
نوروز،که جشنِ عالم و آدمی است،
از دشمنی ی شیخ بُوَد گر غمی است.
شادی طلبی ذاتی ی آدم باشد:
باور نکنم که شیخ نیز آدمی است!
بیست و نهم اسفندماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
رهبر؟!
هم سیل به چشم و هم سدم می آید:
در دیده،بَتَر ز هر ددم می آید.
چون می شودش رهبرِ خود بشناسم؟
از ریختِ آخوند بدم می آید!
بیست و نهم اسفندماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
سالی که گذشت
سالی که گذشت مثلِ هر سال نبود:
دیگر غمِ کس ز مرگِ آمال نبود.
می بود چنان خوگر حال اش همه کس
کانگار که هرگزش جُز آن حال نبود!
بیست و نهم اسفندماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
مهمان
گر باغچه ات بنفشه کاری نشده ست
و متنِ چمن لاله نگاری نشده ست،
شرمنده ی نوروز شوی:کاین مهمان
می آید و خانه ات بهاری نشده ست.
بیست و نهم اسفندماه۱۳۹۵،
بیدرکجای لندن
رباعیات را با صدای شاعر بشنوید و تصویر او را ببینید:
www.facebook.com
|