سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گولم در ایران اسلامی!-اردشیر قلندری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۹ خرداد ۱٣۹۶ -  ٣۰ می ۲۰۱۷


 اگر از معنی افسانه ای گولم خارج شویم و تنها به بُعد ترسناک بودن ان اکتفا کنیم، امر فوق، در رویکردهای اقتصادی- اجتماعی، سیاسی رژیم اسلامی - ولایی ایران پیوندی تنگاتنگی با این قول سنگی از اسطورهای قوم یهود دارد.
گولم ایران اسلامی، با بهرهبرداری از جنگهای نیابتی در منطقه، با کوبیدن طبل خطر کشیده شدن ان به ایران، که با توجه به دخالتها محتمل شده است، با استفاده از عواقب اقتصادی- سیاسی فاجعه بار دولت احمدی نژاد، که با تقلب بر کشور تحمیل شد، براحتی با ایجاد یک هستریک خطر موارد فوق، مردم را پای صندوق های مهندسی شده خود کشیده، مشروعیتی در هر چهار سال برای خود دست و پا می کند. نمونه بارز این ادعا انتخابات ریاست جمهوری اخیر است.
رژیم در انجام سیاست گولم از بسیاری روشنفکران و اصلاح طلبان درون حکومت را به "ازادیخواهان استبدادپذیر"(1) تبدیل و از امکانات انها بهره مند میباشد. "ازادیخواهان استبداد پذیر" شامل اندسته از اشخاصی میشود که عملا فاقد روح دگرگون طلبی، تحول خواهی و یا انقلابیگری شده، تن داده گان به وضعیت موجود، مصالحه کارانی که امید به تغییر پذیری ساختاری تغییر ناپذیر بسته اند، اگاهانه به جارزنان تداوم و مشروعیت رژیم تبدیل شده اند.
تغییر ناپذیری ساختار با اقتدار کامل حاکمیت ولایت فقیه و چیرگی کامل در سیاست های روزمره، با کنترل کامل امور مالی - اقتصادی و سایر مساله اجتماعی جامعه، با اختیاراتی که در اصل 5، 57، 60،91، از 107 تا 110 قانون اساسی امده است، تثبیت شده است. با اختیارات فوق در قانون اساسی، وبا مهار امور اقتصادی بدست خود، اختلاسها، غارت نهادینه شده منابع کشور،.... انتظار تغییر و اصلاح رژیم یک توهم میباشد.
دستگاه ولایی بعد از فرایند 88 در مسیر کنترل شدید افکار با ایجاد جو هستریک پرداخت، بطوری که در ان بازه فوق " ... به ‌این نتیجه رسید که با برنامه‌ریزی‌ای دقیق، جنبش اعتراضی توده‌ها را- که در جریان اعتراض‌های سال ۸۸ تبلوری آن‌چنان نیرومند یافته بود-باید از مسیرش خارج و به جریانی بی‌خطر برای حکومت تبدیل کرد. مهندسی انتخابات از آن پس به شیوه‌یی رایج به‌ منظورِ مهار اعتراض‌های توده‌ای و به ‌راه آوردن نیروهای سیاسی‌ای تبدیل شد که با ادعای اصلاح‌طلب بودن در جامعه وجهه‌یی مردمی کسب کرده بودند". (2)
با این روانشناسی رژیم یاد گرفت که با دستچین و نامزد کردن چهره های بسیار بدنام و گولم، تعداد رای دهنگان به صندوق های رای را افزایش، نامزد مورد نظر که صلاحیت ان مورد تائید کامل ولی فقیه هست، را به ریاست جمهوری کشور بگمارد. اگرچه رژیم بهمراه عوامل خود جنگ قدرت در دستگاه را به حساب اختلافات بنیادی در راستای تغییر طلبی، حل معضلات اقتصادی وانمود می کند، اما واقعیت این است، که در نظام سرمایه داری اختلافات در راستای کسب سود، امریست مرتبط به ماهیت این نظام، که در بزنگاه تاریخی همه رقبا را در راستای صیانت نظام متحد مینماید. برای مثال در زمان جنگ جهانی دوم، زمانی که ارتش شوروی محاصره شهرها را شکست و شتاب به پیش گرفت، کشورهای غربی و امریکا با همه دشمنی خود با شوروی، در جبهه ای علیه فاشیسم که فرزند همین نظام غارتگر بود، شوروی را در جبهه متفقین پذیرفتند.
برپایه چنین فرایند و درکی کشمکش های درونی ساختاری ولایی، با همه فرافکنی ها، اختلافات درونی، افشاگری ها ... بر اصل صیانت در بزنگاه تاریخی استوار است، که امریست طبیعی در نظام سرمایه داری، که برایند ان تا به امروز با تداوم رژیم همراه بوده گشته است. زمانی که تمامیت بقای رژیم در خطر ریسک قرار می گیرد، مخالف و موافق ان در کنار هم در راستای مشروعیت رژیم با فریب مردم و استفاده ابزاری از انان، با پیش کشیدن حقوق و مطالبات مردم، که خود مانع اصلی تحقق ان هستند، بقای رژیم را تامین می نمایند، نقطه عطف چنین رویکردی انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی و ریاست جمهوری است. رویکردی که چند سال دیگر نیز به همین سان متناسب با زمان مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت.   
سیاست بهرمندی از موجودات ترسناک، پس از رخدادهای 88 در رژیم نهادینه شده است، رژیم با چنین ترفندی تا به امروز تنوانسته است از ارای مردمی که در تضاد عمیق با او قراردارند، با وجود فقر عریان، بیکاری و سایر بلایای مزمن اقتصادی- اجتماعی استفاده ای بهینه در راستای کسب اعتبار خود کند.
خامنه ای با درنظر داشت وضعیت اقتصادی-سیاسی حاکم، بهمراه سایر اسیب های شدید اجتماعی بویژه در دو دهه اخیر، امکان کشاندن مردم پای صندوق های رای را امری دشوار تصور میکرد، در همین راستا از دید روانشناسی باید موجودی ترسناک را ایجاد، به خطر امدن یک جانور درنده را به مردم تفهیم می کرد، تا نامزد منتخب وی مورد پذیرش اجتماعی قرار گیرد، و در همین راستا بتواند، سیاست های برجام را با فروش بی دردسر نفت و سایر منابع ملی کشور، جلب سرمایه گذاران خارجی، ورود به بازار جهانی، تلاش در سهم خواهی در منطقه برپایه طرح "خاورمیانه نوین" را ادامه دهد. موارد فوق بهمراه بسیاری از مساله دیگر نیاز به امکانات و روابط بورژوازی بروکراتیک با غرب داشت، رئیسی از جبهه اصولگرای توان تحقق رویکردهای فوق را در هیچ شرایطی نداشته، موجب پیچیدگی های بسیار و تخریب ثمرات جام زهر وی نیز میشد.
رویکرد فوق، موجب برخی کشمکش های جدی میان دو گروه سرمایه داران کلان کشور شده است. کنگره ششم حزب توده ایران پیشتر به این مساله پرداخت که: "سرمایه داری ایران دچار دگرگونیهای کیفی قابل ملاحظه ای شده است. سرمایه داری تجاری کلان و سرمایه داری بوروکراتیک که بخشی عمده از سران رژیم و روحانیون حاکم را شامل میشود، بهره بُرده های اصلی تحولهای سه دهه اخیرند. نفوذ سیاسی و توان مالی - اقتصادی این دولایه سرمایه داری ایران، بسیار بالاست. این دو لایه سرمایه داری از عمده ترین نیروهای ارتجاعی مخالف هر نوع جنبش ترقی خواهانه مردمی به شمار میآیند. ... فساد مالی شدید و رانتخواری، ویژگی اصلی این سرمایه داری است. سرمایه داری بوروکراتیک با هرگونه تحول مترقی در کشور مخالف است و در تضاد با آن قرار دارد. در حال حاضر، با وجود تنشهای بسیار در فضای سیاسی کشور بر سر تصاحب رانتهای حکومتی، به ویژه رانت نفت، رقابتی پیدا و پنهان بین لایه های سرمایه داری انگلی، یعنی سرمایه بزرگ تجاری و بوروکراتیک جریان دارد، و برخورد منافع آنها، ضمن اشتراکهایشان، بسیار چشمگیر و توجه برانگیز است". (3)
تنش های موجود در شرایط امروز در شکل تازه تری مطرح میباشد. تغییرات قابل ملاحظه ای در سیستم اقتصادی رژیم در راستای تامین منافع یک بخش از سرمایه داری ایران موجب درگیری های شدیدی میان سرمایه دارای ایرانی در هرم قدرت گشته است. با درنظر گرفتن انباشت سرمایه های هنگفت در میان سرمایه داران نوکیسه و همچنین درنظر داشت، ماهیت سود افزایی سرمایه، ضرورت خروج سرمایه را بصورت اصل مهم، اشکارا در دستگاه ولایی در شرایط امروزی مطرح ساخته، تلاش در راستای خروج از انزوا جهت شرکت در باراز های جهانی، در قالب اشتی با امریکا و دول غرب همزمان با مداخلات منطقه ای رخ میدهد، که یکی از اصول سیاست راهبری رژیم را تشکیل میدهد.
کلیت اختلافات درون جناحی نیز از همین جا سرچشمه می گیرد. رژیم مشخصن به این نتیجه رسیده است که باید از باراز جهانی بدور نماند. سیاست اقتصادی اصولگرایان بیشتر برپایه رانت خواری از منابع داخلی است. در حالی که نمایندگان بورژوازی بوروکراتیک همین مساله را در روابط بین المللی در پیوند ژرف سیستم بانکی ایران با هیولاهای بانکی غرب- امریکا می بیند، این رویکرد همان سیاستی استکه، مبنای تحقق برجام را به مشغله اصلی خامنه ای تبدیل کرده است. از طرفی نیز با سیاست اعتماد سازی با غرب - امریکا، رژیم حاشیه ای ایمن برای غارت ثروت کشور ایجاد مینماید، امری که نیاز شدید به مشروعیت دارد. وجود اقرار اجتماعی در مذاکرات اتی میدان مانور رژیم در عرصه بین المللی را افزایش داده، ارامش درونی و بیرونی را تامین مینماید.
اردشیر قلندری
1. www.tudehpartyiran.org
2. www.tudehpartyiran.org
3. مصوبات کنگره ششم حزب توده ایران ص 64


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست