سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شمه ای درباره ی تأثیرات سرکوب - صادق شکیب



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۲ خرداد ۱٣۹۶ -  ۲ ژوئن ۲۰۱۷


در بیش تر از یک قرنی که مردم ایران پیکار شور انگیزی علیه دول استعماری و کار گزاران مستبدش برای دست یابی به حد اقل خواسته های انسانی خویش داشته اند ، روند حوادث مشحون از پیروزی و شکست می باشد . فاتحان شیفته و مداح سرمایه از هر ابزاری برای به شکست کشاندن خیزش های مردمی به ناجوانمردانه ترین طرق استفاده کرده اند .
شناخت این ابزار و شیوه ها برای نیروهای پیشرو مردمی در کوران نبرد حادی که سراپای جامعه را فراگرفته از اهمیت خاصی بر خوردار است . تا با شناخت و درک روش هر چه صحیح تر مبارزه بتواند از تکرار باز آزمودن ها پیشگیری نموده ، از افتادن در دام تله‍ی نیرو های ارتجاعی خود را در امان نگاه داشته ، همچنین با جمع بندی تجارب مبارزاتی بتواند با کوله باری غنی از آموختنی ها رهرو راه تابناک آینده شود.
مرتجعان شبانه روز به عناوین مختلف بر بوق و کرنا می دمند که تاریخ مبارزات مردمی همواره دور تسلسل باطل اشتباه ، شکست و نا کامی می باشد . با پا شیدن تخم این باور در اذهان توده ها می خواهند روییدن بذر یأس و ناامیدی را سبب شوند . هدف واقعی آن ها با همه ی رنگ و جلایی که به لفاظی ها یشان می دهند همانا حفظ وضع موجود می باشد . در این مقال کوشش نگارنده بیش تر معطوف به تشریح وجه معنوی سرکوب می باشد . با تأکید بر این که سرکوب فیزیکی جایگاه بر جسته ای در این میان دارد که بایست توأمان با یکدیگر مطلب را در نظر داشته و مورد تدقیق قرار داد .
در تمامی جنبش ها و قیام ها نیرو های ضد مردمی برای تقابل با آن به درجه ی شدت و ضعف جنبش و ژرفش و گستره‍ی خواستهای انسانی زحمت کشان همچنین مطابق وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی زمان ، به دوشکل مقابله می نمایند . یکی استفاده از دستجات نظامی برای در هم کوبیدن آن و دیگری به کار گیری افرادی که می توانند با ترفند هایی در اشکال مختلف اذهان مردم را به انحراف کشانند .
برای آن که بحث حالت تجریدی نداشته باشد عملکرد رژیم ننگین کودتایی شاه تا آن جایی که در چار چوب مقاله بگنجد واکاوی می شود . تا مدخلی بر این بحث گردد چرا نیروهای چپ در جریان انقلاب پرشکوه ۵۷ نتوانستند سیاستی عاری از اشتباه پی گیرند .
در پی پیروزی کودتای ۲٨ مرداد امپریالیسم فاتح آمریکا که تاج و تخت شاهی را بر سر محمد رضا گذارده بود ، ایران را ملک طلق خود می دانست . کشور نیز مطابق بر نامه های امپریالیسم توسط شاه اداره می شد . از آنجایی که امپریالیسم و کار گزاران مزدورش به سر دمداری دربار پهلوی نیک می دانست ، خطرناک ترین دشمن آن ها و پیگیرترین مدافع منافع زحمت کشان نیروی چپ می باشد . در سر لوحه ی برنامه های امنیتی خود برای ایجاد آرامشی گورستانی در کشور سرکوب این جریان فکری را در اولویت اهداف پلید خویشتن قرار داد . در پی یورش وحشیانه ی رژیم به چپ همپای اعدام های گسترده و بر برمنشانه و به بند کشیدن خیل عظیمی از بهترین و شریفترین فرزندان خلف این مرز و بوم در سیاه چال های قرون وسطایی ، ماشین تبلیغاتی دیکتاتوری پلیسی برای توجیه عملکرد جنایت کارانه اش در ابعادی گسترده به کار افتاد . می توان گفت تا انقلاب ۵۷ کلیت جریان های چپ به علت دیکتاتوری شبه فاشیستی شاه ارتباط خود را با جامعه به صورت زنده و ارگانیک تقریباً از دست داده بودند .
از سویی بنگاه های تبلیغات رستاخیزی رژیم با نقاب و چهره ی گوناگون، بیشرمانه نیروهای راستین میهن پرست را مورد یورش ایدئولوژیکی قرار داده بود . هدف تخریب جریانات مترقی و توجیه حاکمیت قلدران بی وطن بود . تا صحنه ی جامعه برای غارت و چپاول کشور خالی از وجود (( مزاحم )) باشد . این سم پاشی ها و تبلیغات زهرآگین چنان در اعماق جامعه رسوخ و تأثیرات سوئی نهاده بود که هر گاه به مباحث مطروحه در بین نیروهای چپ در سال های ۵٨ و ۵۹ دقت شود کاملاً دریافته خواهد شد بیشتر انرژی چپ صرف بحث حاشیه ای در مورد تاریخشان می شد . این مسائل کاملاً از طرف نیروهای ارتجاعی کانالیزه و به انحای مختلف بدان دامن زده می شد . تا توش و توان چپ به جای پیشبرد برنامه هایش در مباحثی بی سرانجام به هرز و هدر رود . آری مگر نه این است که غالب آن نوع بحث ها و گفتمان ها ریشه در کژاندیشی هایی که ساواک و نیروهای اهریمنی عالماً و عامداً تخم آن را کاشته بودند ، داشته است .
آسیب شناسی چپ از موارد مهمی است که بایستی شجاعانه توسط خود این جریان با باز شناخت عمیق تاریخ راستینش و در ارتباط با روند زندگی اجتماعی بررسی شود . تا با اخذ تجربه از پیشینه ی خون بارش دست مایه ی کسب آموزه هایی باشد تا بتواند هر چه پر بار تر و با صلابت تر به سوی آینده رهسپار شود .
رژیم کودتا ۲۵ سال بر بوق و کرنا می دمید که چپ خائن است . تبلیغات شبانه روزی کودتا گران نمی توانست بر توده ی مردم و حتی جریانات سیاسی پیشرو بی تأثیر باشد . چپ در این مدت امکان هیچگونه ارتباطی با جامعه و تریبونی برای ابراز نظر خود نداشت . وقتی در سال های ۵٨ و ۵۹ چپ از امکان محدودی برای اشاعه ی نظراتش به صورت علنی برخوردار شد طبیعی بود که رسوبات سنگین و شوم تبلیغات آریامهری گریبان آن ها را بگیرد .
چپ جزیره ای جدا از جامعه نیست . جریانی است بر خاسته از متن اجتماع . فلذا شناخت وظایف و نقش آ ن ، در ارتباط با درک عمیق جریانات اجتماعی موثر ، میسر می باشد . همچنین ارزیابی تحولات جامعه نمی تواند منحصر به برشی خاص از وقایع شود . بر همین اساس باز نگری علمی هیچکدام از حوادث خونبار تاریخ معاصر ایران نمی تواند صرفاً محدود به رویداد ها ، بدون شناخت پیش زمینه های آن باشد . پیش زمینه هایی که گاه در به وجود آوردن پس زمینه ها بسترهایی از قبل حساب شده دارد . به همین علت به طور مشخص نمی توان به ارزیابی علمی و عقلانی مسائل انقلاب ۵۷ بدون در نظر گرفتن پیامد های کودتای ننگین ۲٨ مرداد پرداخت . نیز تحلیل علت کودتا و چگونگی و چرایی پیروزی اش بدون درک پیش زمینه هایش کاری است عبث که ره به جایی نخواهد برد .
باشد که با درکی از روی احساس مسئولیت و کاربست عملی یافته های عقلانی با تجهیز خود به دانش پر بار علمی با گام هایی مطمئن و استوار با شهامت و دلیرانه به پیش رفت . و در نظر داشت صرف داشتن حقانیت برای پیروزی در مبارزه کافی نیست بالا تر از آن اثبات حق و حقانیت است .


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست