سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مروری بر خاطرات دیدار فوتبال ایران و آمریکا
سرنوشت فاتحان آمریکا پس از ۱۹ سال



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۱ خرداد ۱٣۹۶ -  ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷



اخبار روز - بخش ورزشی: دیدار تاریخی دو تیم ملی فوتبال ایران و آمریکا در جام جهانی فرانسه در ٣۱ خرداد سال ۱۹۹٨ هنوز در خاطره ها باقی مانده. در آن دیدار که همزمان بود با ریاست جمهوری محمد خاتمی و ظهور به اصطلاح اصلاح طلبان درون حکومتی نه فقط تیم ملی پیروز شد بلکه ناسیونالیسم ایرانی نیز به اوج خود رسید، پس از پایان بازی بود که مردم به خیابانها ریختند و به جشن و شادی پرداختند و حتی کسانی که دل در گرو آمریکا داشتند آن شب روبروی آمریکا ایستادند!

وقتی اورس مه یر داور محافظه کار سوئیسی که فیفا با ظرافت خاصی وی را برای این دیدار برگزیده بود سوت پایان بازی را زد مدافع تیم ملی آمریکا جمله ای را بر زبان آورد که تیتر بسیاری از نشریات معتبر شد. جف آگوس، مدافع تیم آمریکا در آن زمان گفت: "ما در ۹۰ دقیقه کاری را کردیم که سیاستمداران در ۲۰ سال انجام ندادند."
مه‌یر داور سوئیسی آن بازی درباره لحظات پیش از مسابقه می‌گوید:
«زیباترین لحظه قبل از شروع مسابقه وقتی بود که دو تیم در کنار هم ایستادند و برق فلاش دوربین خبرنگار‌‌ها و عکاسها، فضا را پرکرد. تمام تماشاگران که حدود ۴۰ هزار نفر بودند. شروع کردند به فریاد زدن زیرا همه می‌دانستند که اتفاقی تاریخی در شرف رخ دادن است. مسابقه‌ای که برای تمام مردم دنیا یک پیام داشت. این که «ما صلح می‌خواهیم!» می‌خواهیم فوتبال بازی کنیم. می‌خواهیم با هم دوست باشیم. بله! پیش از شروع مسابقه حس و حالی بسیار خوبی در فضا حاکم بود.»
به نقل از طرفداری و شنیده های بعد از بازی مهرداد مسعودی ایرانی تباری که مسئول رسانه ای فیفا برای آن دیدار بود، با توجه به حساسیت های دیپلماتیک و امنیتی آن بازی معروف لیون، مسئولیت هایی بسیار گسترده داشت.
مسعودی راجع به آن دیدار خاطرات شنیدنی دارد: "یکی از مشکلات اولیه این بود که ایران تیم B بود و آمریکا تیم A، طبق مقررات فیفا، تیم B باید به سمت تیم A حرکت کند و بازیکنان بهم دست دهند، اما رهبر ایران دستور موکدی داده بود که ایرانیان نباید به سمت آمریکایی ها حرکت کنند."
مسعودی در نهایت با مذاکره توانست تیم آمریکایی را مجاب کند که به سمت تیم ایران بیایند، اما این مسئله کمترین نگرانی فیفا بود. سازمان مجاهدین خلق ۷۰۰۰ بلیت مسابقه را خریداری کرده بودند و در نظر داشتند در طول مسابقه اعتراض خود را نمایش دهند. مجاهدین خلق برنامه ریزی گسترده ای برای این بازی انجام داده بودتد. کنترل ۷۰۰۰ نفر بین ۴۲۰۰۰ تماشاچی کار آسانی نبود.
مسعودی در ادامه خاطراتش در این خصوص می گوید: "از طریق منابع اطلاعاتی به ما خبر رسیده بود و ما می دانستیم که نیت مجاهدین از حضور در ورزشگاه چیست. ما با تصویر برداران تلویزیونی هماهنگ کرده بودیم و به آن ها عکس های افراد را نشان داده بودیم تا بدانند از نمایش چه کسانی و چه بنرهایی خودداری کنند. این مسابقه در سرتاسر دنیا پخش می شد و چیزی که نمی خواستیم این بود که این گروه از موقعیت برای بهره برداری های سیاسی خود سو استفاده کند."
سایت نود در ارتباط با آن بازی نوشته تنها پیروزی ایران در چهار دوره حضور در جام جهانی در ۳۱ خرداد ۱۳۷۷ به دست آمد؛ جایی که ایران با دو گل حمید استیلی و مهدی مهدوی کیا دو بر یک آمریکا را شکست داد.

۳۱ خرداد ۷۷ یکی از مهم ترین روزهای تاریخ فوتبال ایران است، روزی که ایران موفق شد در یک دیدار بزرگ پیروز شود. در آن روز، همه نگاه‌ها به تقابل ایران و آمریکا در ورزشگاه ژرلان لیون بود. دیداری که فیفا آن را بازی قرن نامید.
ایران آن بازی را برد تا تنها بردش در تاریخ جام جهانی ثبت شود.
۱۹ سال پس از آن برد ارزشمند بد نیست سرنوشت ۲۲ بازیکن آن بازی را مرور کنیم؛ انتظار می رفت اکثر آنها تبدیل به سرمربیان درجه یکی شده باشند اما اینگونه نشد.

آنهایی که فیکس بازی کردند؛
احمدرضا عابدزاده حدود ۱۷ سال است که بازی کردن را کنار گذاشته است. پس از آن حادثه وحشتناک سال ۱۳۸۰ او به ورزش بازگشت. در مقاطعی در تیم های مختلفی مثل استقلال اهواز، استیل آذین و پرسپولیس مربی دروازه‌بانها شد. عابدزاده همچنان سخت ورزش می کند، او بین ایران و آمریکا در رفت و آمد است و احتمال اینکه بازهم در لیگ ایران مربی دروازه‌بانها شود زیاد شود.

محمد خاکپور هم دو، سه سال پس از جام جهانی ۱۹۹۸ بازنشسته شد. یک مقطع کوتاه در استیل آذین سرمربی بود و یک تجربه تقریبا ناموفق هم در تیم امید ایران داشت. خاکپور هم نتوانست در این سالها نام خود را به عنوان یک سرمربی در فوتبال ایران ثابت کند.

نادر محمدخانی هم ۱۶، ۱۷ سالی است که دیگر فوتبال بازی نمی کند. او به خارج از کشور مهاجرت کرد و فرصت مربی‌گری برایش مهیا نشد.

جواد زرینچه هم نتوانست تبدیل به یک سرمربی مطرح بشود. حدود ۱۵ سال است که کفشها را آویخته است. یک مقطع چند ماهی هدایت استقلال را برعهده داشت که موفقیت آمیز نبود. در سابقه‌اش چند مرتبه سرمربی‌گری در تیم های لیگ دسته اول دیده می شود.

مهدی پاشازاده یکی از بازیکنان جوان تیم ۹۸ بود. او ۱۰ سال است که بازنشسته شده و در این سالها یک مربی بسیار فعال در لیگ دسته یک بوده است. نساجی مازندران آخرین تیم اوست. احتمال اینکه پاشازاده ۴۴ ساله در آینده در لیگ برتر سرمربی‌گری کند کم نیست اما تا به امروز موفق به انجام این کار نشده است.


مهدی مهدوی‌کیا جوان ترین عضو ایران در جام جهانی ۹۰ بود و طبیعتا دیرتر از بقیه کفشهایش را آویخت. زننده گل دوم ایران به آمریکا در این چهار، پنج سال با وسواس خاصی در حال آماده شدن برای سرمربی‌گری است. او قصد دارد یک سرمربی بزرگ شود و برای رسیدن به این نقطه ظاهرا عجله ای ندارد. مهدوی کیا فعلا در تیم‌های پایه هامبورگ مشغول است.

کریم باقری تا همین هفت، هشت سال بازی می کرد. به نظر می رسد او تمایلی به سرمربی‌گری ندارد و در این سالها کمک مربی پرسپولیس بوده است.

حمید استیلی از معدود بازیکنان حاضر در بازی ایران- آمریکاست که سرمربی شد. زننده گل اول ایران در نبرد لیون از ۱۶، ۱۷ سال پیش که بازی کردن را کنار گذاشت وارد کادرفنی پرسپولیس شد. پس از سالها دستیاری سرمربی استیل‌آذین شد. او با استیل آذین، شاهین بوشهر، پرسپولیس، راه‌آهن و ملوان در لیگ برتر سرمربی‌گری کرده است. دوران او در پرسپولیس اصلا موفق نبود.

مهرداد میناوند هم سالهای زیادی از فوتبال دور بود. کمک مربی خونه به خونه بابل تنها تجربه میناوند در عرصه مربی‌گری است.

علی دایی موفق ترین مربی تیم ۹۸ بود. او از ۱۰ سال پیش که فوتبال را کنار گذاشت در تیم های سایپا، ایران، پرسپولیس، راه آهن، صبا و نفت تهران سرمربی‌گری کرد. دایی البته در یک سال آخر بازی‌اش مربی-بازیکن بود. او یک بار لیگ را برده و سه بار هم قهرمان جام حذفی شده این افتخارات تنها افتخارات ۲۲ بازیکن تیم ۹۸ در سمت سرمربی است. دایی در این فصل سرمربی سایپاست. از بین بازیکنان ۹۸ او تنها کسی است که سرمربی تیم ملی هم شده است.

خداداد عزیزی حدود ۱۱ سال است دیگر فوتبال بازی نمی کند. در این مدت چند باری به سمت سرمربی‌گری آمد و هدایت تیم هایی مثل سیاه جامگان، ابومسلم، پیام مشهد، شهرداری تبریز و استقلال اهواز را برعهده گرفت اما او نتوانست یک سرمربی باثبات باشد.

آنهایی که ذخیره بازی کردند؛
نعیم سعداوی پس از چند سال کمک مربی بودن در فولادخوزستان در نهایت به سرمربی‌گری این تیم در فصل گذشته رسید. دوران سرمربی‌گری سعداوی اما تنها یک سال بود.

افشین پیروانی هم از جمله بازیکنانی بود که مقاطع کوتاهی سرمربی شد. او حدود ۱۲ است که دیگر بازی نمی کند. در این مدت سرمربی‌گری در لیگ برتر را با استیل آذین و پرسپولیس را تجربه کرد؛ در پرسپولیس فقط چند هفته دوام آورد. چند باری در استیل آذین و پرسپولیس هم کمک مربی بود. در کارنامه اش سرمربی‌گری در لیگ یک و مدیریت تیم ملی هم دیده می شود.

علیرضا منصوریان دیگر نماینده تیم ۹۸ است که تبدیل به یک سرمربی کامل شد. سرمربی کنونی استقلال ۹ سالی است که کفشها را آویخته است. در این مدت در تیم های پاس همدان، تیم امید، نفت تهران و استقلال سرمربی بوده است. کمک مربی بودن در تیم ملی هم در کارنامه دارد. منصوریان یک بازی هم سرمربی تیم ملی بود.

آنهایی که بازی نکردند؛
سیروس دین محمدی پس از یکی دو سال دستیاری در استقلال این فصل به عنوان سرمربی راه‌آهن در لیگ دسته اول انتخاب شد.
نیما نکیسا در این چند سالی که فوتبال را کنار گذاشته بیشتر به انجام کارهای هنری تمایل داشته تا کار مربی‌گری.
علی لطیفی یک دوره ناموفق سرمربی‌گری در لیگ برتر با راه آهن داشت. در چند تیم همچون اکسین البرز هم کار کرد، سابقه کمک مربی‌گری هم دارد. لطیفی فصل گذشته سرمربی پاس همدان در لیگ دسته دوم بود.
علی اکبر استاد اسدی حضور کمرنگی به عنوان دستیار در تیم های تبریزی داشته است اما هنوز موفق نشده خود را به عنوان یک مربی یا سرمربی معرفی کند.
رضا شاهرودی در چند مقطع در تیم های مختلف کمک مربی مریبانی مثل افشین پیروانی و فرهاد کاظمی بوده است.
ستار همدانی او هم در چندین تیم کمک مربی بوده است؛ شیرین فراز، تراکتورسازی تبریز و استقلال و حالا هم گسترش فولاد تبریز.
بهنام سراج در مقاطعی کوتاه سرمربی و کمک مربی صنعت نفت بود. سراج در لیگ هفدهم یکی از اعضای کادرفنی صنعت نفت آبادان در لیگ برتر خواهد بود.
پرویز برومند چند سالی است که فوتبال را کنار گذاشته و فعلا موفق نشده وارد عرصه مربی‌گری شود.

سرمربی.
جلال طالبی پس از جام جهانی رفت، پس از یک سال دوباره سرمربی ایران شد. در مقطعی هم سرمربی سوریه بود. طالبی هم اکنون در ۷۵ سالگی ساکن آمریکاست.

مربی بیژن ذوالفقارنسب
اکنون مشاور وزیر ورزش و جوانان است و در برنامه های فوتبالی به عنوان کارشناس حضور دارد. ذوالفقارنسب هم چنین رئیس کانون مربیان ایران است که به تازگی این سمت را به عهده گرفته است.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست