هشت حق و امتیازی که مردان دارند، اما زنان ندارند
مگان گرنت، برگردان: زهرا جهانبانی
•
چطور ممکن است که فردی ادعا کند که دیگر تبعیض جنس و جنسیتی وجود ندارد. همهی کاری که باید انجام دهید این است که به همهی چیزهایی نگاه کنید که مردان میتوانند انجام دهند، اما زنان نمیتوانند؛ و اگر واقعاً به آن فکر کنید، میبینید که متأسفانه هنوز چنین مواردی وجود دارند. هنوز دارید فکر میکنید ما با چه نابرابریهایی سروکله میزنیم یا چه چیزهایی است که مردان مثل آب خوردن انجام میدهند ولی زنان نه؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲٣ شهريور ۱٣۹۶ -
۱۴ سپتامبر ۲۰۱۷
فمینیسم روزمره- زنها همیشه به دنبال این هستند که به صورت انسان برابر تلقی شوند، نه به عنوان جنس درجهی دو. هنوز تعدادی حقوق و امتیاز وجود دارد که مردان دارند، اما زنان ندارند. که بسیاری از آنها پشتوانه قانون دارند و بسیاری دیگر پشتوانه فرهنگی با این تفکر که ما «نمیتوانیم» پابهپای مردان حرکت کنیم و شایستگی آن را هم نداریم.
چطور ممکن است که فردی ادعا کند که دیگر تبعیض جنس و جنسیتی وجود ندارد. همهی کاری که باید انجام دهید این است که به همهی چیزهایی نگاه کنید که مردان میتوانند انجام دهند، اما زنان نمیتوانند؛ و اگر واقعاً به آن فکر کنید، میبینید که متأسفانه هنوز چنین مواردی وجود دارند.
منصف باشیم؛ پیشرفتهایی هم داشتهایم. زنان بیشتر از گذشته علیه این نابرابریها را فریاد میزنند و برای تغییر مبارزه میکنند؛ احتمالن تا حد زیادی به دلیل دولت فعلی (منظور دولت ترامپ است) که تشکیل شده از یک عده سفیدپوست ناهمجنسگرا (استریت)؛ که اگر صادق باشیم، این اشخاص احتمالن علاقمند به بازی در همین زمین نابرابر هستند.
هنوز دارید فکر میکنید ما با چه نابرابریهایی سروکله میزنیم یا چه چیزهایی است که مردان مثل آب خوردن انجام میدهند ولی زنان نه؟
بسیار خوشحالم که این را پرسیدید.
۱. آزادی تاپلس (بالابرهنه) بودن
ترجمه زیر اسکرین شات: نوک سینه خود را نشان دهید.
نوک سینه را آزاد کنید! واقعن مشکلش چیست؟ ما همیشه نوک سینههای مردان را میبینیم و هیچ چیز وحشتناکی نیست. نوک سینه است! نوک سینه! نوک سینه! شاید اگر بیشتر بگوییم، عادیتر شود: نوک سینه.
از شوخی گذشته٬ سانسور در همه جا اتفاق میافتد: در اماکن عمومی و حتی به صورت آنلاین. فقط به تمام دفعاتی نگاه کنید که اینستاگرام بدن زنان را سانسور کرده است.
ما حتی اجازه نداریم دربارهی قاعدگیهایمان صحبت کنیم، چه برسد به اینکه بلند فریاد بزنیم.
۲. کنترل داشتن روی بدن خود
حقوق باروری در آرکارنزاس. شما اینجا برای سقط جنین نیاز به اجازه شوهر یا پدر خود دارید٬ این خیلی وحشتناک است چرا که حتا شامل موارد تجاوز هم میشود.
مثال دیگری از اینکه چطور زنان بر بدن خودشان کنترل ندارند. این مسئلهای حساس است؛ میدانم. همچنین میتوانم با اطمینان بگویم که هنوز هم پس از سقط جنین و زنانی که سقط داشتهاند، شرم وحشتناکی وجود دارد.
۳. تنبیه نشدن به خاطر بارداری
از یک صاحبکار محلی شنیدم (من در یک شرکت ساختمانی کار میکنم) که به آقایون میگفت من هرگز زنها را استخدام نمیکنم٬ به خاطر بچه و این حرفها! بله این عمومیت ندارد آنطور که سابقن وجود داشت ولی قطعن هنوز شیوع دارد.
بله! زنان به دلیل زاییدن، سربار هستند٬ همان چیزی که مانعِ منقرض شدن ماست! شاید حتی سختتر باشد وقتی که رئیس جمهورمان میگوید زنان باردار اسباب زحمت هستند (اشاره به صحبت ترامپ).
۴. احساس امنیت هنگام بیرون رفتن در شب
وقتهایی که میروم میخانه٬ کلاب٬ یا کنسرت٬ نگران نیستم که کسی در مشروبم چیزی بریزد. نگران نیستم که انگولک و دستمالی شوم مثل دوستان مونثم. واقعن به عنوان یک مرد فمینیست احساس میکنم از مزیت جنسیتی برخوردارم. ما بسیار کمتر از زنان تجاوز یا ترس از تجاوز را تجربه میکنیم.
به همین دلیل است که زنان به کلاسهای دفاع شخصی میروند و اسپری فلفل همراه دارند و تشویق میشوند که بههیچوجه تنها جایی نروند. و اعتراض اینجاست: گاهی اوقات به خاطر حملاتی که به ما میشود حتا سرزنش هم میشویم. خندهدار نیست؟ ها ها ها. بهتر نیست در عوض به
مردان آموزش دهیم که درست رفتار کنند و خود را مسئول اقداماتشان بدانند؟
۵. دسترسی آسان، ارزان و ایمن به مراقبتهای بهداشتی
ترجمه اسکرین شات:
کاندوم در داروخانه، در خواربار فروشی، در دستگاههای فروش خودکار توالت میخانه ها به فروش میرسد.
قرص نیاز به نسخه دارد و باید هر روز مصرف شود، تقریباً سی روز طول میکشد تا قرص تأثیر بگذارد.
IUD به نسخه نیاز دارد و باید در مطب دکتر در بدن زن تعبیه شود.
دیافراگم و کلاهک رحم باید در مطب دکتر تنظیم شود. تزریقات طولانی مدت باید در مطب دکتر انجام شود.
بنابراین دست بردارید از اینکه به زنان بگویید آنها هم به اندازهی مردان به مراقبتهای بهداشتی دسترسی دارند. واضح است که به اندازهی مردان دسترسی نداریم. برای زنان، سختتر و گرانتر است.
۶. بدن، بدن است نه وسیلهای جنسی!
در ایالات متحده، سینهی زنان «جنسیسازی» شده است. آیا در مردان هم همینطور است؟ به ندرت، مگر در حالت شوخی. زمانی که زنان از لحاظ قانونی اجازه داشته باشند سینههای خود را در مکان عمومی لخت کنند٬ آن وقت درباره این صحبت میکنیم که میتوان آنها را گرفت یا نه٬ تا آن موقع، بدن زنان سانسور میشود و بنابراین شهوتانگیز است. پستان مردان سانسور نمیشود و بنابراین شهوتانگیز نیست.
بله زمانی و مکانی برای کارکرد جنسی سینهی زنان وجود دارد ولی نه در ملاعام و در میان غریبهها. همچنین، بیایید با «قبح شیر دادن» که زنان شیرده در مکان عمومی با آن مواجهند مقابله کنیم.
۷. انسان، نه میزبان
خب همین الان در ایالت من گروهی از قانونگذاران هستند که به من میگویند اگر رابطهی جنسی محافظتنشدهای داشته باشم، «میزبان» هستم نه انسان؛ یعنی من را فردی تلقی میکنند که حق ندارم با بدن خودم کاری که میخواهم را انجام دهم.
میزبان در مقابل انسان؛ تفاوت در زبان در اینجا مشهود است. آزاردهنده و واضح است. واژه میزبان، انسان را از انسانیت تهی میکند و سعی دارد حقوق بنیادین بشر را از فرد سلب کند.
۸. دردسر بسیار کمتر
بیایید اینگونه بگوییم:
اگر مردی نخواهد بچه داشته باشد میتواند عمل وازکتومی انجام دهد. هیچ کس علیه این انتخاب تظاهرات نخواهد کرد، دکترش به رضایتنامه هیچکسی به جز خود مرد نیاز ندارد، هیچ دورهی انتظاری برای وازکتومی او وجود ندارد.
اما اگر زنی بخواهد جنین سقط کند … به این بستگی دارد که کجا باشد. برخی ایالتها تا زمان مشخصی نگذرد اجازهٔ سقط نمیدهند. در برخی ایالتها نیاز به آگاهی والدین است. اینها مسائل قانونی است که کسی دیگر٬ غیر از خود زن٬ برای بدن زن تصمیم میگیرد. شرم و بدنامیهای مربوط به سقط به کنار.
اما میگویند همهی شما مثل هم هستید، ولی وازکتومی و سقطجنین مثل هم نیستند. یکی انداختن بچه است و دیگری بستن لوله! خوب نبود اگر زنان هم حق داشتنداندامهای تناسلی خود را بردارند تا بدون نگرانی به هر اندازهای که میخواستند سکس کنند؟ زنان هم میتوانند با عمل جراحی رحم خود را بردارند گرچه بسیار خطرناک، گران و دردناک است.
صبر کنید، قانون میگوید من نمیتوانم فقط به خاطر نازاشدن رحم خود را بردارم. چنین قانونی هرگز برای مردان وجود ندارد. (البته اگر به خواندن ادامه دهید میبینید که راههای مختلفی برای دور زدن این قانون وجود دارد که بیشتر آنها مبتنی بر این واقعیت است که ظاهراً زنان آن قدر احمق هستند که نمیتوانند بدون پر کردن یک میلیون رضایتنامه، در مورد بدن خودشان تصمیم بگیرند.)
بقیه چیزها را اینجا بخوانید؛ www.reddit.com ارزشش را دارد. بله، این مبحثی آزاردهنده است با هزاران جزئیات؛ اما نکتهٔ اصلی آن این است: ما بر بدن خود کنترل کامل نداریم. بله ممکن است مردان هم کنترل کامل بر بدن خود نداشته باشند، اما قطعاً نسبت به ما کنترل بیشتری دارند.
|