سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

همه پرسی اقلیم کردستان در آیینه ی مصلحت نظام!


احمد مجد


• سنجش این دو دسته توییتها به فاصله ۱۰ روز به روشنی گواه «راه طی شده» نظام آخوندی در برابر این رویداد بسیار مهم سیاسی-استراتژیک منطقه خاورمیانه و در یک قاب نشان دهنده این است که این همه پرسی با همه ریشه ها و انگیزه و مبانی اجتماعی حق طلبانه اش، با هر تحلیلی که از خاستگاه سیاسی پافشاری بر اجرای آن در شرایط کنونی داشته باشیم، در پراتیک بر سر سیاست رژیم ولایت فقیه در عراق و کردستان و سوریه و ... آوار شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ٨ مهر ۱٣۹۶ -  ٣۰ سپتامبر ۲۰۱۷


امروز پاسدار سبزعلی رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در ٣توییت محتوای سیاسی و پیامدهای همه پرسی اقلیم کردستان را به دعواهای درونی اقلیم کردستان و رقابتهای میان گروههای کردی نسبت داد و بیش از همه علیه مسعود بارزانی تاخت و تاز کرد (توییتهایش را در زیر ببینید). [شماره۱]



اما وی هم چنین در ٣ توییت دیگر که حدود ۱۰ روز پیش و در آستانه قطعیت اجرای همه‌پرسی منتشر کرد، همه‌پرسی استقلال را یکسره به نقش آفرینی سیاسی اسراییل نسبت داده و با فرافکنی ابلهانه یی مدعی شده بود که همه پرسی نقشه جنگ افروزانه اسراییل برای دور کردن تضادها از سر خودش است (این توییتها در زیر آمده است) [شماره۲]



سنجش این دو دسته توییتها به فاصله ۱۰ روز به روشنی گواه «راه طی شده» نظام آخوندی در برابر این رویداد بسیار مهم سیاسی-استراتژیک منطقه خاورمیانه و در یک قاب نشان دهنده این است که این همه پرسی با همه ریشه ها و انگیزه و مبانی اجتماعی حق طلبانه اش، با هر تحلیلی که از خاستگاه سیاسی پافشاری بر اجرای آن در شرایط کنونی داشته باشیم، در پراتیک بر سر سیاست رژیم ولایت فقیه در عراق و کردستان و سوریه و ... آوار شده است. زیرا:
مترسک جنگی که آخوندها درنظر داشتند، همه را از آن پرهیز دهند، در نخستین بادهایی که از این همه پرسی وزید، پارچه اش به آسمان رفته و اسکلتش بر زمین افتاد.
این ترفند تکراری آخوندها البته احمقانه و نابهنگام بود و نخ نما شده است. زیرا هرکس این را بشنود بی درنگ درمی‌یابد که یکی از طرفهای مفروض چنان جنگ مفروضی خود این رژیم است و چه کسی نمی داند که در وضعیت و موقعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کنونی ایران، جز به دوش کشیدن تابوتهای خالی یا پرشده از استخوان در خیابانها و روضه خوانیهای مبتذل «شهادت طلبانه» (از نوع حججی) توانی برای رژیم باقی نمانده و کاری از آنها ساخته نیست. تنها به صورت خودشان سیلی می زنند و خودشان را در برابر پرسشهای عمیقتری قرار می دهند (۱).
تنها می توانند در جاهایی که معامله اتمی به آنها میدانی برای تاخت و تاز داده یعنی عراق و سوریه و یمن به لطف «دوران طلایی اوباما»، قیمت بقای خود را از مردم بی گناه و بی پناه آن کشورها بگیرند.
این تلاش و هارت و پورتهای از نوع پاسدار سبزعلی اگرچه با آرایش غلیظ نظامی در مرزهای اقلیم کردستان و مانورهای سرکوبگرانه در شهرهای کردنشین ایران همراه شد؛ هیچ تأثیری در اجرای آرام و موفق این همه پرسی نگذاشت.

اهمیت پاسدار سبزعلی و تحلیلهای او!؟
پاسدار سبزعلی (سبزوار رضایی، فرمانده کل پیشین سپاه و دبیر کنونی مجمع تشخیص مصحلت نظام)، اگرچه به دلیل پیشینه جنایتکارانه ضدمردمی اش که آمر و عامل کشتار هزاران رزمنده انقلابی و پیشمرگان کردستان و مردم بیگناه روستاهای این پهنه است؛ بلندگوی مناسبی برای این حرفهاست، از ویژگیهای دیگری هم برخوردار است که ژرفای مسأله را برای کل رژیم روشن تر می کند.
بلاهت شخصی اش، هم چنین او را از کارگزار مناسبی که در یکی از نهادهای مرکزی نظام ولایی هم سمتی دارد، به مهره یی تبدیل میکند تا برای مطرح کردن این حرفها به کار گرفته شود.
در سالهای اخیر و به دنبال افول رفسنجانی در جنگ قدرت رأس رژیم، پاسدار سبزعلی، بیش از گذشته به سوی خامنه ای «غش کرده» و در به اصطلاح تحلیلها و مواضع یا اظهارنظرهایش، نقش کیسه بوکس تمرینی ولی فقیه را بازی می کند. ولی فقیه او را به قول آخوندها برای «استمزاج» یا به قول فرنگی ها برای «سونداژ» به کار می گیرد.
حرفهایی می زند و مبتنی بر واکنشهای داخلی و منطقه یی و بین المللی به حرفهای او، ولی فقیه مواضعش را خراطی می کند.
تازه ترین نمونه را می توانید در راه کار ایجاد یک نیروی نظامی از کشورهای مسلمان به نام «سپاه محمد رسول الله» برای کمک به مسلمانان میانمار ببینید [در پایان مطلب ببینید] که پاسدار سبزعلی در چند توییت مطرح کرد و بعد از حملاتی که علیه آن صورت گرفت (به خصوص از داخل کشور و در میان ریزشیهایی که به شدت از جنگ با عراق و جنگ در سوریه گزیده و زخمی هستند) ولی فقیه نظام، بعد از تأخیر رسوایی برانگیزش در مورد کشتار مسلمانان میانمار از «اقدام عملی» ضروری سخن گفت ولی تصریح کرد که منظورش از اقدام عملی کار نظامی نیست و آن گاه ذلیلانه گفت جمهوری اسلامی باید «صدایش را بلند کند».
از خیرات کار تیمی ولی فقیه و پاسدار سبزعلی جز دو کامیون عکس و گزارش درباره یک کامپون دارو که تازه آن را هم به دولت میانمار سپردند، کاری برای بچه مسلمانهای ناتنی میانمار نکردند. به سادگی میانمار بسیار دورتر از آن است که به عنوان «عمق استراتژیک» به کار آید.

نتایج سیاسی همه پرسی اقلیم کردستان برای نظام ولایی
در آیینه دگرگونی ۱۰روزه مواضع و تحلیلهایی که در بلاهت پاسدار رضایی سمبلیزه می شود، چند نتیجه روشن پیداست:
۱. ایده همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان، که یک ضربه بالقوه به رژیم بوده، اکنون بعد از اجرا، به ضربه بالفعل جدی، کاری و دامنه داری علیه نقش مخرب سیاسی رژیم ولایت فقیه در منطقه تبدیل شده است.
۲. سیاست تبلیغاتی جوسازی و موج آفرینی رژیم، با مضمون «جنگ هراسی» به بهانه این که یک جنگ دیگر قرار است در نتیجه این همه پرسی در منطقه دربگیرد شکست خورد. روشنفکران ابله یا خودفروخته غربی که زیر پرچم «آنتی وار» به بقای همین رژیم بسیار کمک کرده اند، این بار به کار نیامدند.
٣. سیاست ایجاد یک اتحاد نظامی که نظام ولایی تلاش می کرد با به میان کشیدن نقش اسراییل (۲) برقرار کند، شکست خورده و دراندازه دیدار یک نظامی ارشد عراقی از تهران و سلام نظامی وی به گور خمینی فرو مرد. (تکه استخوانی بود که همدستان عراقی ولی فقیه از آن چشم پوشیدند و به دهان پدرخوانده شان گذاشتند تا فشارهایش بر خودشان را کاهش دهند).
۴. گفتگوی پوتین-اردوغان درباره کردستان به روشنی نشان داد که دولت مذهبی کنونی ترکیه به رغم ماهیت کردستیز و ارتجاعی اش، چنان در معادلات سیاسی مربوط به اروپا و سوریه و رابطه اش با غرب و مسائل اقتصادی و بدتر از همه، رشد فزاینده اپوزیسیون خودش در جامعه ترکیه، فرورفته که نمی تواند به متحد نظامی مورد انتظار ولی فقیه علیه کردها تبدیل شود. کسی که در خانه شیشه یی نشسته چگونه به پنجره خانه دیگران سنگ می زند؟ آن هم در برابر کردهای ساکن عراق کنونی که بیش از یک دهه است پیوسته در برابر تضاد حکومت سنی اردوغان و رویاهای قرون وسطایی عثمانی اش، متحد ترکیه در برابر دولت شیعی عراق اند.
۵. موضعگیری مقام ارشد سیاسی سوری (ولید معلم) که گقت، مذاکره درباره مناطق کردنشین سوریه قابل بررسی است، اگرچه تبلیغاتی است ولی نشان داد که دیکتاتوری اسد، دربرابر نیروهایی که در درون این کشور سرنگونی آن را می طلبند، به تفرقه میان عربهای مخالفش با کردها چنان نیازمند است که نیازهای نظام ولایی را در نمی یابد.
۶. نظام ولایی از زبان این پاسدار ابله این شکستهای زنجیره یی را به نمایش گذاشته و می گوید که اکنون تنها به دمیدن در آتش اختلافهای سیاسی میان خود کردها امید بسته است.

تکرار پرسشهای همیشگی:
این همه تلاشهای رژیم و دایه مهربانتر از مادر شدن برای مناطق کردنشین عراق، چرا؟
جز این است که تضاد و جنگ اصلی درون جامعه ایران و در این موضوع سیاسی مشخص، آتش زیرخاکستر وضعیت انفجاری جامعه و محرومان و ستمزدگان کردستان را بپوشاند؟
امری که در مورد زحمتکشان این منطقه، به طور شبانه روزی در کشتار بی رحمانه کولبران بارز می شود، این بار در قامت یک گام سیاسی، در استقبال مردم مناطق کردنشین ایران از نتیجه همه پرسی، بیشتر سرک کشیده و از عمق به سطح نیامد؟
- این حکومت ضدمردمی با برآمدن این تضاد، چه می تواند کرد؟
- نقش رهبری کننده ی پایداری های حماسی زندانیان سیاسی ما در هفته ها و ماههای اخیر، خاموش شدنی است؟
- حرکتهای اجتماعی و تلاشها و پایداریهای فعالان سندیکایی و نقش آشکار کارگران آگاه و مبارز میهن ما در جریان احقاق صنفی شان، گویای یک کیفیت تازه مبارزاتی نیست؟
- شکافهای فزاینده در جنگ گرگها از جنایتها و غارتها که بعد از شکست انتخابات رژیم روندی فزاینده یافته، هم آمدنی و بازگشت پذیر است؟
- رویداد مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای رژیم وشکست بست نشینی ۱۰ روزه محمد جواد ظریف در آمریکا، برای رژیم راهی در عرصه سیاسی جهانی می گشاید؟ یا بن بست این شانسها و بسته شدن این شکافها را به نمایش می گذارد؟
و سرانجام آیا:
خلقهای ستمدیده این میهن دیگر می توانند بیش از این تحمل کنند؟
حاکمان فرتوت این رژیم می توانند بیش از این ادامه دهند یا بر سرکوبشان بیفزایند؟ (٣)


۱). یک فعال مدنی به نام لیلا میرغفاری که هنرمند شناخته شده یی هم هست در زیر یکی از بنرهای دعوت به تشییع حججی، به نام و نشان خودش، آشکارا سیاست صدور تروریسم و نقش کارگزاران رژیم و شخص ولی فقیه در قربانی کردن مردم ایران را افشا کرد و بازداشت او که به همین دلیل روز بعد صورت گرفت، سرآغاز یک مشکل و مخمصه دیگر برای رژیم است.
۲). مواضع دولت و رسانه های اسراییل و تلاشهای سیاسی و جنگ روانی که در هفته های قبل از همه پرسی شدت داده روشن است و تردید بردار نیست. گو این که رژیم و رسانه های سپاه پاسداران و منابع خبری وابسته به نیروی قدس و دستگاه اطلاعاتی رژیم به روشنی در مورد گستره و ژرفای این نقش و تلاشهای این دولت اغراقهایی کرده اند که به نوشته ها و تحلیلهای برخی مخالفان رژیم ایران هم راه یافته است. پیشینه سیاسی و تبلیغاتی که به طور سنتی بین رژیم آخوندها و رژیم اسراییل، از مواضع مخالف دو سر طیف در یک بردار قرار میگیرند و آن هم نتایخ مخربش برای خلقهای منطقه است، نیاز به تفصیل و توضیح ندارد. شاخص بی گفتگو این است که همیشه بپرسیم دلسوزیهای رژیم های ایران و اسراییل برای مردم و اقوام سایر مناطق، چرا در مورد فلسطینیان در اسراییل و برای کردها و عربها و بلوچها و ترکمن های ساکن ایران و اقلیتهای مذهبی و قومی دیگر نمود نمی یابد؟
٣). گو این که ای بسا و حتما در تاکتیک به حرکتهای دیوانه وار نظامی هم متوسل شوند. کدام نظام دیکتاتوری، تا آخرین قطره توانایی سرکوبگرانه خود را به کار نگرفته که آخوندها جز این باشند؟ اما ...



توییتهای پاسدار محسن رضایی در اثنای کشتار میانمار و حدود یک هفته پیش از آن که ولی فقیه در باره کشتار مسلمانان میانمار بگوید که منظور اقدام نظامی نیست.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست