سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تئوریسین اصولگرایان: وقت کمی داریم! موج سهمگین تر اعتراض در راه است - اصغر کریمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۷ بهمن ۱٣۹۶ -  ۲۷ ژانويه ۲۰۱٨


هفت پاسخ به هفت پاسخ محبیان!
پاسخ محبیان به هفت سوال تابناک خواندنی است. چندین بار تاکید میکند که وقت خیلی کمی داریم باید به سرعت جنبید. او "امواج سهمگین تر اعتراض" را به روحانی گوشزد میکند و از حساسیت اوضاع میگوید و اینکه "اعتراضات دیماه فوران مطالبات انباشته مردم بود".

اجازه بدهید به تک تک نکات تئوریسین اصولگرایان بپردازیم:
- محبیان: "شخصا براین باورم که دولت های (پیشین و فعلی) در ظهور پدیده اعتراضات موثر بوده اند و مطالبات انباشته ناگهان در دیماه ٩٦ فوران کرد. شاید بخشی از مشکلات از آنجاست که ما با طبقه ای از اشراف نوین حکومتی مواجه شده ایم که دغدغه های آنها فرسنگ ها با دغدغه مردم کف خیابان فاصله دارد". به زبان آدمیزاد اشراف حکومتی یا طبقه اقلیت سرمایه دار و حکومت اسلامی شان در طول حاکمیت خود با فساد و سرکوب و تحمیل فقر و محرومیت و تحمیل یک حکومت فوق ارتجاعی مذهبی به مردم، زمینه ساز فوران خشم مردم بوده اند. راه حل نیز از بین بردن دولت های پیشین و فعلی یعنی کلیت جمهوری اسلامی و سلب مالکیت از این طبقه اشراف است.

"مردم معترض برانداز نیستند؛ مسئولان ناکارآمد براندازند". محبیان لیستی از نهادها از دولت و بازرسین و قوه قضاییه را اسم میبرد. از نظر او نیمی از جمهوری اسلامی برانداز است. حالا حساب کنید مردمی که چنین دزدان و جانیانی بر آنها حاکم شده اند چقدر براندازند! "چرا مسئولی را که بدون کفایت پست می پذیرد و مردم را به نظام اسلامی و دین بدبین می کند؛ ضد انقلاب نمی دانیم ولی آن کارگر و کارمند محروم را که گرسنگی اش را فریاد می زند، مقصر می شناسیم؟" شوخی میفرمایید! دین و نظام اسلامی اساس اعتراض و نفرت و عصبانیت مردم است. مثل اینکه نمیدانید حتی آقازاده هایتان هم از اینهمه اسلامیت حکومت حالشان بهم میخورد و برانداز شده اند!

- "هیزم هایی که آتش را شعله ور می کند در مجموعه مدیریتی است نه در خیابان ها! راه را اشتباه نرویم". واقعا؟ فکر نمیکنید دارید حکومتتان را گمراه میکنید و راه را اشتباه نشانشان میدهید! کسی که کمی بیشتر از نوک دماغش را ببیند هم اینرا میفهمد که اگر حتی مشکل از مدیریت باشد از چهل سال مدیریت بد به این نتیجه میرسد که مشکل جای دیگری است. تا وقتی حکومت اسلامی با این قوانین و با انبوهی دزد و فاسد سر کار باشد، صدهزار مدیر از دانشگاه هاروارد هم وارد سیستم کنید، آش همان آشن خواهد بود. آن مدیران هم به صف بقیه دزدان خواهند پیوست. گویی دزدی های مقامات و آیته الله ها و دستمزدهای پنج بار زیر خط فقر و اعدام و شکنجه و جنایت و شلاق زدن و بحران اقتصادی و سیاسی حکومت از بد مدیریتی است!

- "اگر رییس جمهور مایل است هدف امواج سنگین تر اعتراض نباشد باید به سرعت دست به کار گردد. روحانی آنقدر هوشمند هست که حساسیت شرایط را بفهمد". و باید اضافه کرد که روحانی آنقدر هوشمند هست که بداند خط خامنه ای هم مدتها است به بن بست رسیده و ادامه آن سرعت سرنگونی را بیشتر میکند.

"زمان کمی برای جراحی بدنه مدیریتی بیمار کشور داریم. هر گونه مسامحه فرصت را از دولت گرفته و به دیگران (منظورش اپوزیسیون است) خواهد داد؛ اگر الان درمان نکنیم در آینده نه چندان دور با جراحی های پرهزینه مواجه خواهیم بود. زمان بسیار کم است. "
جراحی نکرده دارند سرنگونتان میکنند. وای به روزی که جراحی هم بکنید و نیمی از پشتوانه حکومتتان را از دست بدهید و آنها را هم به صف ناراضیان برانید! در واقع زمانی باقی نمانده است. نه حکومت قادر است نیمی از خود را جراحی کند و نه مردم نیمه باقیمانده را حاضرند قبول کنند. شعار مردم این بود اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا!

- "دهان های معترض و منتقد را نمی توان بست و نباید بست. باید بجای شکوه و شکایت از انتقاد این یا آن، باید دلایل شکایت ها را شناخت و علت زدایی کرد." مردم حکومت را به مرگ گرفتند و حکومت در قدم اول به تب راضی شده است. از خامنه ای تا روحانی و محبیان فعلا قبول کرده اند که دهان معترضین را نه میتوانند ببندند و نه باید ببندند! یک نتیجه "موج سهمگین اعتراض" عقب راندن همه حکومتیان به این نقطه بود که بگویند اعتراض آزاد است. و این راه سرکوب را دشوارتر میکند.

- "رییس‌جمهور نباید رهبر اپوزیسیون یا نظریه پرداز همه چیزدان باشد. نباید در تریبون ها اعلام کند که دانشجویان و افرادی که صرفا معترض بوده اند باید آزاد شوند." این عبارات، هم سرنوشت بعدی روحانی را مشابه سرنوشت موسوی و کروبی نشان میدهد و هم اینکه اعتراضات دیماه، شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد را حتی بر زبان رئیس دولت اسلامی هم جاری کرده است!

"احترام به مردم و پذیرش حق آنها برای اعتراض اولین کاری است که باید رخ دهد. اعتراض را باید به عنوان حرکتی درون سیستمی پذیرفت نه علیه سیستم. فراموش نکنیم صدای مردم صدای انقلاب اسلامی است نه علیه آن. برای حمایت از منافع بعضی افراد بی کفایت نباید مردم بویژه مستضعفان و محرومان را که پشتوانه اصلی انقلاب اسلامی هستند؛ کنار نهاد".
اصلاح طلبان هشت سال دوره خاتمی و پنج سال و نیم دوره روحانی تلاش کردند سفره حکومت را کمی پهن تر کنند با این خیال خام که با پذیرش منتقدین نیم بند به درون سیستم، از دامنه نارضایتی و اعتراض کم کنند. نتیجه اش را دیدیم! حالا قرار است مردمی که با شعار مرگ بر خامنه ای مرگ بر جمهوری اسلامی در سراسر کشور به میدان آمدند را هم درون سیستم کنند! اما صرفنظر از این چرندیات تئوریسین اصولگرایان، یک چیز واضح است: نمیتوانیم مردم معترض را سرکوب کنیم. باید حق مردم به اعتراض را محترم شماریم.

اما لب مطلب محبیان این جمله است: "تحقق وعده های روحانی اگر نگوییم ناممکن، حداقل فعلا بسیار دشوار است". و میدانیم که روحانی یک هزارم انتظارات مردم را هم به زبان نیاورده بود و قرار نبود به زبان بیاورد، چه برسد به تحقق انتظارات مردم. در واقع تئوریسین اصولگرایان صورت مساله را و حساسیت اوضاع و اینکه حکومت وقت کمی دارد را میفهمد اما راه حلی ندارد. اما این تقصیر او نیست. ایشان هم اینقدر هوشیار هست که بداند بعد از اینهمه هشدار دادن ها و اینکه باید ریشه ها را شناخت و خشکاند، باید راهی به حکومت نشان بدهد. اگر راهی ندارد بدلیل کم هوشی او نیست. بدلیل بن بست حکومت است. هیچکدامشان راهی ندارند و اینرا هم خودشان میدانند و هم همه مردم. راه فراری برای حکومت باقی نمانده است.

مطلب دوم:
امام جمعه همدان (غیاث الدین طه محمدی): "حدود ۶۰ دفتر امام جمعه در اغتشاشات مورد هجوم قرار گرفت".

مقامات حکومت هر طور میخواهند میتوانند رویشان را سرخ نگهدارند اما در "اغتشاشات" دیماه، مردم چند هدف اصلی را در شهرهای مختلف انتخاب کردند: مراکز مذهبی از جمله دفاتر امام جمعه ها، دکل های صدا و سیما، نیروی سرکوب شبیه بسیج و سپاه، فرمانداری ها که بالاترین ارگان دولتی در هر شهر هستند و بانک ها که سمبل اقتصادیات حکومت و به عبارتی سمبل فقر و فلاکت مردم است. بدلیل حفاظت زیاد از زندان ها، در این مرحله مردم قادر به حمله به زندان ها نشدند تا عزیزان خود را از دست زندانبان ها بیرون بکشند. اما با تجمعات مستمر خود در مقابل اوین و برخی دیگر از زندان ها نشان دادند که زندان ها نیز یک تارگت دیگر مردمند.

اینها مظاهر اصلی حکومت و ابزارهای اصلی سرکوب و سر کیسه کردن مردم و منفورترین ارگان های حکومت اند و مردم آگاهانه یا از روی غریزه، غریزه ای که حاصل شناخت عمیق آنها است، سراغ آنها رفتند. مردم بخوبی ماهیت این ارگانها و نهادها را میشناسند و در جریان سرنگونی حکومت، آنها را تماما در هم خواهند شکست.

امام جمعه همدان و سایر امام جمعه ها بخوبی میدانند تا چه حد مردم از آخوند و مذهب و مراکز مذهبی نفرت دارند. انقلاب در ایران بشدت ضد مذهب است. توده های میلیونی مردم از مذهب بریده اند و به یک معنی فاز انقلاب فرهنگی علیه مذهب و سنن ارتجاعی مذهبی در دهه های گذشته صورت گرفته و الان وقت تعیین تکلیف سیاسی با مذهب و وقت انقلاب سیاسی علیه دولت مذهبی و ارگان های مذهبی حکومت است. هیچ چیز طبیعی تر از این نبود که در خیزش دیماه مردم سمبل های مذهبی را نشانه گیری کنند و آنها را به آتش بکشند.


مطلب سوم:
محمود علوی وزیر اطلاعات گفته است:
"تأمین رضایت مردم با امکانات مادی مقدور نیست اما می‌توان با خوشرویی و حُسن خُلق، آن را بدست آورد".
چند نتیجه از این حکم صریح و روشن یک سطری حاصل میشود.
یکی اینکه امکانات مادی مخصوص همان قشر مفتخور حاکم است فقط.
دوم اینکه تامین امکانات مادی برای مردم در توان حکومت نیست. و بنابراین حکومت توان راضی کردن مردم را ندارد. در حسن خلق و خوشرویی هم حکومت اسلامی نمونه است واقعا!
بدون استثنا کلیه سران رژیم در هفته های اخیر رسما اعتراف کرده اند که توان پاسخگویی به ساده ترین نیازهای مردم را ندارند. و اینرا هم میدانند که خشم و نارضایتی عمیق مردم قابل مهار نیست. ترس و وحشت را از اظهار نظرات توخالی همه آنها میتوان دید. رژیمی بی افق، بی آینده، ناتوان و در هم ریخته، وحشت زده و بتمام معنی در بن بست گیر کرده. مهم این است که مردم هم ترس و وحشت را در چهره مقامات ریز و درشت حکومت میبینند و نیرو میگیرند. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست