سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

"مرکز همکاری احزاب کردستان ایران" ابزار و نه هدف!


اردلان فرجی


• نام این مرکز با درایت و هوشیاری و با پسوند "کردستان ایران" انتخاب شده است. شاید اعتراضات تودهای اخیر مناطق مختلف ایران در این امر بی تاثیر نبوده باشد، که کردستان ایران همگام با مردم سایر مناطق ایران است که می تواند وزن و اتوریته خود در جنبش سراسری و در تغییرات بنیادی در نظام سیاسی ایران در آینده را دوچندان کند. همچنین این پسوند در پیوند و ارتباط با اپوزیسیون ایرانی و جلب و جذب همکاری و اتحاد آنان و در عین حال شناساندن این مرکز به جهان خارج و از جمله اروپا و آمریکا و جلب توجه و همکاری آنان نیز، مناسبترین است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ اسفند ۱٣۹۶ -  ۲۲ فوريه ۲۰۱٨


به دنبال جدایی از حزب کمونیست ایران و بازسازی حزب کومهله کردستان ایران (٢٠٠٠)، این حزب در کنفرانس هشتم خود (٢٠٠٢) سرخط مهمترین وظایف و رسالت خود را برای به سرانجام رساندن جنبش کردستان در کردستان ایران را با فعالیت در سه عرصه اتحاد و همبستگی تعیین کرد و در این زمینهها هم موفقیتهایی را به دست آورده است.
اولین عرصهای که در اولویت کار کومهله قرار گرفت، ایجاد وحدت و همستگی در میان احزاب کردستان ایران آنگونه که در ادبیات سیاسی کوردستان متداول می باشد "جبهه کردستانی" بود. همه و حتی کسانی که با آن نیز مخالفند بر این حقیقت واقفند که "قدرت در اتحاد و همبستگیست!" و راه رهایی و به سرانجام رساندن جنبش کردستان در گرو اتحاد و همسبتگی است. به همین دلیل یکی از وظایف کومهله عبارت بود از تشکیل جبهه متحد کردستان در میان احزاب کردستان ایران.
دومین عرصه عبارت بود از تشکیل جبههای متحد از ملیتهای تحت ستم ایرانی و تاکنون نیز این رسالت کماکان بر عهده کومهله می باشد. ایران میراثدار امپراطوری کهن و وسیعی ست و اکنون این کشور، کشوری کثیرلمله می باشد، وجود جبههای متحد میان اقلیتهای ملی تحت ستم ایران یکی از فاکتهای مهمی است در اتحاد نیروهای آزادیخواه ایران برای نیل به حقوق برحق و اولیه ملت کورد در کنار سایر ملیتهای دیگری ایرانی.
سومین عرصه نیز تلاش برای تشکیل جبههای از نیروهای دمکراتیک و ترقیخواه ایرانی بود.
نتیجه تلاشهای کومهله در این عرصهها عبارت بودهاند از توافقنامه شورای دمکراسی خواهان ایرانی که بیش از ١٠ حزب و جریان سیاسی در این تشکل مشارکت دارند (٢٠١٧)، تشکیل کنگره ملیتهای ایران فدرال که در سال ٢٠٠٥ _با مشارکت اقلیتهای ملی و اتنیکی ایرانی که خود زمینهساز توافقنامه شورای دمکراسی خواهان ایران بود، تشکیل شد و در آخر تشکیل ائتلاف و همپیمانی با حزب دمکرات کردستان ایران در سال ٢٠١٢ و تشکیل "مرکز همکاریهای احزاب کردستان ایران" در ابتدای سال ٢٠١٨ میلادی می باشد.

در ادامه سلسله نشستهای بی شمار احزاب کردستان ایران روز شنبه مورخه ٢٠ ژانویه ٢٠١٨ (٣٠ دی ١٣٩٦) این احزاب تشکیل "مرکز همکاریهای احزاب کردستان ایران" را اعلام کردند که حزب کومهله کردستان ایران در تشکیل این مرکز تاثیر بسزای داشت.
لازم به یادآوریست در آخرین نشست احزاب کرد ایرانی حزب کومهله از عملکرد این احزاب در قبال مسئله جبهه کردستانی و یا هر ساختار دیگر همکاری بین نیروهای فعال در جنبش کردستان، انتقاد صریح داشته و حتی تمایلی به رسانهای شدن آن نشست نداشت. کومهله بر این باور است که این نشستها اگر به مصدر و منشاء عمل مشخصی نیانجامد بر افکار عمومی کردستان ایران و جنبش آن نتیجه عکس خواهد داشت.
برهمگان مبرهن است که سالهای مدیدی ست احزاب کردستان ایران ضرورت تشکیل جبههای کردستانی یا ائتلافی جدی و یا همکاری در زیر چتر پلاتفرم مشترکی را درک کردهاند و هر کدام از این احزاب و بیشتر از همه حزب کومهله کردستان ایران تلاش مضاعفی را در این باره از خود نشان داده است و حتی آخرین کنگره این حزب (کنگره ١٥) را تحت عنوان "پیش به سوی اتحاد کردستان ایران (روژهلات)" برگزار کرد و در این راستا رسالت و وظایف خود را تیبن و مشخص کرده است.
در مدت این ١٥، ١٦ سالی را که حزب کومهله در صدد تشکیل جبههی کردستانی بوده است، جدا از ائتلاف و همپیمانی تاریخی با حزب مکرات کردستان ایران شاید تشکیل این "مرکز همکاری بین احزاب کردستان ایران" جدیترین توافقنامه ای است که در این عرصه برای اتحاد و همبستگی نیروهای کرد ایران امضاء شده است. بنابر اطلاعیه اولیه مرکز همکاری احزاب کرد، اصلی ترین جهت فعالیت این مرکز تشکیل جبهه متحد کردستان می باشد. این مسله امری خوشایند و مایه امید است و چه نیروهای موجود در این مرکز و چه نیروهای که در آینده به این مرکز می پیوندند که مدافع حقوق و منافع کردهای ایران هستند و انرژی خود را صرف این اصل مهم می کنند، می بایستی با درک مسئولیت تاریخی خود در قبال جنبش کردستان ایران پایبند امر مهم این مرکز -که همانا تشکیل جبهه کردستانیست- باشند و در کوتاه مدت نیز باید نشانههایی از پیشروی در عرصه را به مرحله ظهور برسانند.
نکته قابل توجه در رابطه با اسم این مرکز می باشد. نام این مرکز با درایت و هوشیاری و با پسوند "کردستان ایران" انتخاب شده است. شاید اعتراضات تودهای اخیر مناطق مختلف ایران در این امر بی تاثیر نبوده باشد، که کردستان ایران همگام با مردم سایر مناطق ایران است که می تواند وزن و اتوریته خود در جنبش سراسری و در تغییرات بنیادی در نظام سیاسی ایران در آینده پیش رو را دوچندان کند. همچنین این پسوند در پیوند و ارتباط با اپوزیسیون ایرانی و جلب و جذب همکاری و اتحاد آنان و در عین حال شناسانیدن این مرکز به جهان خارج و از جمله اروپا و آمریکا و جلب توجه و همکاری آنان نیز، مناسبترین است. اما نکته قابل تامل این است که از ٥ حزب هسته اصلی تشکیل دهنده این مرکز ٤ حزب از آنان فدرالیسم را بهعنوان راه حل مسله ملی در ایران را در اساسنامه خود معرفی کردهاند، اما در کنفرانس مطبوعاتی نشست تشکیل این مرکز تنها به موضوع تلاش برای تغییر رژیم و برقراری ایرانی دمکرات، سکولار و آزاد بدون نام بردن از "فدرالیسم" اشاره شده است! پرسش اینجاست که چه عاملی در این امر موثر بوده که از این شعار اصلی خود عقب نشینی کردهاند؟!
این مرکز بی تردید نیاز به پلاتفرمی سیاسی و مرامنامه داخلی دارد و تصمیم بر این است که در نشست آتی این مرکز در باره لوگو (نشانه)، تهیه مرامنامه داخلی، سخنگو و پلاتفرم سیاسی آن بحث و گفتگو شود. احزاب کردستان ایران و به ویژه حزب کومهله کردستان ایران در این باره کم تجربه نیستند، حزب کومهله و حزب دمکرات کردستان ایران توافقنامهای را امضاء کردهاند که متن آن در دست می باشد و با دقت و با لحاظ کردن تمام جنبههای مبارزه در کردستان ایران نوشته شده است و بی شک می تواند به عنوان متنی پیشنهادی برای این مرکز مورد استفاده قرار گیرد و احیانا اگر در جای از متن آن توافقنامه، ویراستاری نیاز داشته باشد، اعمال شود و اکنون به عنوان پلاتفرم سیاسی این مرکز _و در آینده برای هر جریان و گروه و حزبی که به این مرکز بپیوندند_ و به مثابه مبنای کاری معرفی گردد.
حقیقت این است که بعد این همه سال تلاش خستگی ناپذیر، این مرکز ضمن مثبت و امید بخش بودن آن اقدامی اولیه و ابتدایست! بدین معنا که جنبش کردستان بیش از این را از احزاب و جریانات سیاسی خود می طلبد. ابتدایست، برای انجام وظایف مهمی که بر دوش و عهده احزاب و جریانات سیاسی کردستان ایران است و در اولویت تمام آنها که در هر مرحلهای به بهانهای به تعویق افتاده است و آن نیز "جبهه متحد کردستان ایران" است. نکته قابل توجه در این امر کنگره آتی حزب دمکرات کردستان ایران قرار و مصوبات آن خواهد بود که چه شیوهای از تعامل را با حزب دمکرات کردستان منشعب از خود را برخواهد گزید که تاثیر مهمی بر مهمترین رسالت این مرکز دارد.
احزاب کردستان ایران و بیش از همه، احزاب اصلی آن وظیفه بزرگی را بر دوش خواهند داشت. نکته مهم در اینجا واقف بودن این احزاب به رسالت خود –تشکیل جبهه کردستانی- این است که نباید بعد از تشکیل این مرکز اشباع شده و فعالیت در این مرکز حس رضایت بدانها ببخشد. باید بدانند که این مرکز "وسیله"ست و نه "هدف"! این مرکز وسیلهایست برای تشکیل جبهه کردستان. تعین سقف رضایت این احزاب در جواب به نیازها و خواستهای عینی جنبش کردستان به فعالیت در این مرکز همکاری، در جامعه و بر افکار عمومی مردم کردستان ایران نتیجه عکس خواهد داشت.
جنبش کردستان ایران نیاز به یک جبهه متحد دارد که همه شخصیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، احزاب و جریانات سیاسی کردستان ایران را در بر بگیرد که منافع مردم کردستان ایران را در آجندا و برنامههای خود گنجانده و برای آن تلاش کرده و مبارزه کنند. جبههای وسیع که همه نیروهای فعال در جنبش را شامل شود. یا حتی قبل از جبههای متحد کردستانی، "کنگره ملی کرد ایران" تشکیل شود. کنگرهای که نه تنها به احزاب و جریانات سیاسی محدود نبوده و آن هزاران مبارز سیاسی دیرین کرد ایرانی که صاحب سابقهای طولانی در امر مبارزه هستند، جوانان تحصیل کرده آکادمیک، فعالین حقوق زنان، فمنیستهای جسور و... در آن مشارکت کنند و به مثابه پارلمان کردستان ایران در تبعید عمل کند و نمایندگی مردم کردستان ایران باشند. کنگره ملی کرد ایران به واقعیت کرد ایران را در خارج از کشور و در مجامع و محافل سیاسی و حقوق بشری موثر و سرنوشت ساز نمایندگی و برای آن لابی کند.
جنبش کردستان ایران به یک رسانه مشترک نیاز دارد! البته هر کدام از این احزاب خود دستگاه تبلیغی و رسانهای خود را خواهند داشت، اما این کنگره یا این جبهه یا حتی این "مرکز" نیز به یک رسانه مشترک و حتی تلویزیون مشترک نیاز دارد. احزاب کردستان ایران بیشتر موارد بر سر مسائل و رخدادها هم نظر و هم عقیده بودهاند، هر کدام از این احزاب از طریق رسانههای خود اطلاعیه صادر کرده و مواضع خود را اعلام می دارند، آیا بهتر نیست که این احزاب طی یک اطلاعیه مشترک، از یک کانال و مصدر مشترک با قدرت بیشتری مواضع خود را بیان کرده و افکار عمومی کردستان ایران و همه را مخاطب خود قرار دهند؟
یکی از ویژگیهای جنبش کردستان ایران وجود "پیشمرگ" می باشد. پیشمرگ این نیروی موثر و در نهایت تعین کننده در قضیه کرد خواهد بود در مقابل رژیم جمهوری اسلامی و یا هر قدرت دیگری در ایران. اکنون و بعد از بحث و بررسی مسله مبارزات مسلحانه در کردستان ایران و به فرض توافق بر سر مبارزه مسلحانه در این مرحله و یا هر مرحله دیگری، تاسیس ستاد فرماندهی مشترک از بین احزابی که صاحب نیروی پیشمرگ هستند، ضرورتی جددی و حتی حیاتی ست.
همچنان که در اطلاعیه این مرکز نیز بدان اشاره شده است، جریانات شرکت کننده در این مرکز به تغییر رژیم جمهوری اسلامی و برای برقراری حکومتی دمکراتیک، آزاد و برابر، شکستن سیستم فوق متمرکز سیاسی در ایران ایمان داشته که حقوق ملت کرد و تمام ملیتهای دیگر ایرانی در قانون اساسی آن تبین و تعین شده باشد که بسیار مهم می باشد، اما با این اوصاف نیز جنبش کردستان به پلاتفرمی برای بیان حداقل خواستها و مطالب خود نیاز دارد. با توجه به نسبت جمعیت کردهای ایران و سایر بخشهای دیگر کردستان، جنبش کردستان و به ویژه جنبش کردستان ایران جنبشی "مطالباتی" ـست. جدا از ارادهگرای و اما با تحلیل واقعبیانهای از اوضاع، کرد نه در ایران و نه در هیچ کدام از بخشهای دیگر نباید به تنهای وظیفه سرنگونی رژیم مرکزی را بر عهده داشته باشد و جدا از این موضوع کرد ایران باید بتواند و آمادگی این را داشته باشد که طی پلاتفرمی حداقل مطالبات و خواستههای خود را فرموله کند. این امر می تواند به جنبشهای مدنی و اجتماعی داخل کردستان ماتریال لازم برای شعار مناسب و انگیزه لازم را برای سازماندهی شدن خواهد داد که سرانجام جمهوری اسلامی را مجبور به پاسخگویی با جواب "آری" یا "نه" خواهد کرد. با توجه به وضیت بین المللی شاید این پلاتفرم مناسبترین و قابل ارائه ترین متن برای مجامع و محافل جهانی و افکار عمومی اروپا و آمریکا برای جلب و جذب حمایت و همکاری کرد در امر مبارزاتش باشد. این پلاتفرم همچنین می تواند به متن و سندی در مذاکره با جمهوری اسلامی و یا هر حکومت دیگری در مرکز و در تهران مورد استفاده قرار گیرد.
ضرورت دیگری از نیازهای جنبش کردستان ایران، تشکیل هیات دیپلماسی مشترک، متشکل از احزاب فعال در این جنبش است. امری طبیعیست که بر طبق تاریخ و سابقه مبارزاتی هر کدام از این احزاب و جریانات، صاحب روابط و ارتباطات دیپلماتیکی چه در کردستان عراق و چه در منطقه، اروپا و آمریکا باشند، اما اکثر این ارتباطات حزبی و شخصی هستند، جنبش کردستان ایران به هیات دیپلماسی مشترکی نیاز دارد که بتواند در تمام سطوح نمایندگی ملتش را بر عهده داشته و بی تردید موثرتر می تواند دستاورد بیشتری برای جنبش خود به همراه داشته باشد. از این طریق خواهند توانست بر شیوه تعامل کردستان عراق (به مثابه محل اقامت بیشتر احزاب کردستان ایران) و سایر بخشهای دیگر کردستان تاثیر گذاشته و احترام بیشتری را برای جنبششان بدست آورده، در داخل کشور به مایه امید و امید به مبارزه و تلاش تبدیل شده و جمهوری اسلامی نیز جنبش کردستان را جدیتر خواهد گرفت، در افکار عمومی اپوزیسیون ایرانی وزن و اعتبار دوچندان و در سطح بین المللی جایگاه برتر و شنونده بیشتری را بدست خواهد آورد.
حقیقت امر این است که این مرکز همکاری احزاب کردستان ایران، اقدامی ابتدای که تا سرمنزل به پیروزی رساندن جنبش کردستان در ایران راه طولانی در بر خواهد داشت، تقلیل افق اتحاد و جبههای کردستانی در لوای نشستهای هر چند وقت یک بار این مرکز و صادر کردن بیانیه و اطلاعیه برای رضایت خاطر، نه فقط امیدبخش نخواهد بود، بلکه برعکس به بن مایه بی تفاوتی مردم کردستان نسبت به این احزاب و جنبش و سرنوشتشان تبدیل خواهد شد.

*اردلان فرجی مسئول مرکز رسانهای حزب کومهله می باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست