پایان ۲۲ سال ماجرای عاشقانه
بازی سریع و چند عدد، فوتبال اروپا و آینده ای که زیبا نیست
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱ ارديبهشت ۱٣۹۷ -
۲۱ آوريل ۲۰۱٨
بعد از ۲۲ سال، ماجراجویی آرسن ونگر در باشگاه آرسنال به پایان میرسد؛ این چیزی بود که خود این مربی فرانسوی با صدور بیانیهای کوتاه که ظهر روز گذشته منتشرش کرد، بیان کرد. «پس از فکر سنجیده و بعد از گفتوگو با مسئولان باشگاه، به این نتیجه رسیدم که زمانش فرارسیده تا پایان فصل از سمتم در آرسنال استعفا دهم. قدردان این موضوع هستم که افتخار هدایت این باشگاه در طول اینهمه سال فراموشنشدنی در دستان من بود. من با تعهد و التزام کامل، در آرسنال کار کردم».
به گزارش شرق ونگر همین را نوشت تا مشخص شود این پیرمرد فرانسوی دیگر تاب انتقاد هواداران باشگاه را ندارد؛ البته او پیش از آنکه عذرش از سوی باشگاه محبوب زندگیاش خواسته شود، ترجیح داد از این باشگاه خداحافظی کند. بهاینترتیب آرسن ونگر بعد از قریب به ۲۲ سال و البته در فاصله یک سال مانده به پایان قراردادش از جمع توپچیهای لندن جدا میشود. او که تحت عنوان یک مربی گمنام به آرسنال وارد شد و تیتر مشهور «اونینگ استاندارد» را تحت عنوان «?Arsène who» (آرسن کیه؟) تا مدتها در محافل مختلف سرزبانها انداخت، روزهای تلخ و شیرینی را در این باشگاه لندنی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱٨ تجربه کرد. ونگر که بعد از خداحافظی سرالکلس فرگوسن از منچستریونایتد، رکورددار هدایت یک باشگاه در لیگ برتر انگلیس شد، همواره در زمره مربیان سطحبالای فوتبال دنیا شناخته شده است. او در شرایطی ۲۲ سال هدایت این تیم پرسروصدا را برعهده داشته که میانگین عمر متوسط یک مربی در باشگاههای انگلیسی ۱۴ ماه برآورد شده است. تصمیم ونگر البته ارتباط بسیار نزدیکی با شعار هواداران آرسنال و دستنوشتههای آنها هم دارد؛ در یکی، دو فصل اخیر دستنوشتههای زیادی در ورزشگاه خانگی آرسنال به چشم میخورد که از ونگر خواسته شده بود تیم را ترک کند و برود. با وجود اینکه در سالهای گذشته این خواسته همه هواداران آرسنال نبود، ولی ناکامی این فصل آرسنال در رقابتهای لیگ تقریبا همانهایی را که مخالف رفتن این مربی بودند هم موافق کرد. آرسنال در این فصل بعد از مدتها برای اولینبار سهمیه حضور در لیگ قهرمانان اروپا را به دست نمیآورد که خود این موضوع یکی از بزرگترین شکستهای آرسنال در دهه گذشته است. توپچیها در این فصل در رتبه نازل ششم جدول ردهبندی قرار گرفتهاند که در دوره ونگر، این بدترین ردهای بوده که آرسنال داشته است.
بازی سریع و چند عدد
ونگر در طول حضورش در آرسنال رکوردها و لحظات مهمی را رقم زده؛ این مربی که روح فوتبال سریع را به جسم آرسنال دمیده، یک رکورد بسیار خارقالعاده دارد: رکورد شکستناپذیری در سال ۲۰۰۴. تیمش با ۴۹ مسابقه بدون شکست در تاریخ لیگ برتر انگلیس خودنمایی کرد. رکوردی که ونگر با جوانانش در آن فصل ثبت کردهاند، ۱۴ سال بعد هنوز دستنخورده باقی مانده است. در این مدت، ونگر برای آرسنال سه عنوان قهرمانی در لیگ برتر انگلیس آورده و هفتبار هم فاتح رقابتهای جام حذفی شده است. رقابتهای اروپایی اما با این مربی مسن سر سازگاری نداشته است: کمتر پیش آمده که ونگر و تیمش در لیگ قهرمانان اروپا از مرحله یکهشتم نهایی بالاتر بروند. کل افتخار ونگر در لیگ قهرمانان اروپا این است که در سال ۲۰۰۶ تیمش را به فینال رساند و آنجا هم مغلوب بارسا شد. تیم او یکبار هم در جام یوفا فینالیست شد که باز دستش به قهرمانی نرسید. البته او هنوز یک شانس دارد تا فصل تقریبا بدش را رویایی تمام کند؛ تیمش در رقابتهای این فصل لیگ اروپا به نیمهنهایی رسیده و باید با اتلتیکو مادرید بازی کند. اگر او لیگ اروپا را ببرد، هم به ناکامیاش در اروپا پایان داده و هم اینکه از این طریق سهمیه لیگ قهرمانان اروپا برای فصل بعد را به دست میآورد. ونگر در حالی اعلام کرده که در انتهای فصل از آرسنال میرود که در ابتدای همین سال خیلی از رسانهها خبر از آخرین فصل حضور او داده بودند، ولی تمدید قرارداد دوساله با باشگاه گمانهزنیها را مبهم کرد. بااینحال از اواسط فصل بود که خبر رسید آرسنالیها با آنچلوتی برای فصل بعد به توافق رسیدهاند، هرچند که حالا خبر میرسد پاتریک ویرا و لوئیس انریکه هم دیگر گزینههای جانشینی ونگر در آرسنال هستند.
فوتبال اروپا و آینده ای که زیبا نیست
جاناتان ویلسون، نویسنده مشهور فوتبال به بررسی یک اتفاق عجیب که در طی چندین سال در فوتبال اروپا رخ داده و ممکن است نتایج هولناکی داشته باشد، پرداخته است.
اتفاق عجیبی در فوتبال اروپا در حال رخ دادن است. سرعت این اتفاقات کند بوده ولی نتایجش هولناک است. در آلمان، بایرن مونیخ برای ششمین سال پیاپی قهرمان بوندس لیگا شده است. در ایتالیا، یووه در آستانه کسب هفتمین قهرمانی پیاپی است و همچنین چهارمین سال پیاپی است که دو جام میبرد. در فرانسه، پاری سن ژرمن در ۶ فصل اخیر، ۵ بار قهرمان شده است. در اسپانیا، بارسلونا شکست ناپذیر است و به دنبال کسب دوگانه است. در انگلیس، منچسترسیتی در فاصله ۵ بازی به پایان لیگ، قهرمان شده است. در صورتی که اتفاق غیرمنتظره ای در هفته های پیش رو در سری آ خ ندهد، این فصل در واقع در بین ۵ لیگ برتر اروپا، رقابتی برای قهرمانی وجود نداشته و یک فصل بدون رقابت، هیچ ارزشی ندارد. حالا این سوال مطرح میشود که آیا هواداران این قهرمانان، از این اتفاقات خوشحالند؟
شاید هواداران منچسترسیتی خوشحال باشند. سیتی آخرین بار ۴ سال پیش قهرمان شده بود و در حالی که تنها ۵ جام در ویترین افتخارات باشگاه است، به نظر هوادارانش فاصله زیادی با ارضا شدن داشته باشند.
شاید این فصل که موضوع تمجید بیش از حد از سیتی آنها را تهدید میکرد، در نهایت برعکس شود و به تمجید کمتر از شایستگی منجر شود، به خصوص با نتایجی که سیتی در هفته های اخیر کسب کرده است. ناکامی در چمپیونزلیگ، ناتوانی مقابل تیمهایی که خوب پرس میکنند و شکست مقابل منچستریونایتد، روی موفقیت این تیم سایه انداخته است. گواردیولا اخیرا گفته که بردن لیگ اصلی ترین هدف آنها بوده و چمپیونزلیگ را به صورت یک موضوع اضافه بر لیگ نگاه میکردند ولی باور کردن اینکه مالکان سیتی به چنین چیزی اعتقاد دارند، دشوار است و دنیای فوتبال نیز اینگونه به موضوع نگاه نمیکند.
گواردیولا پیش از این نیز طعم تلخ این تفکر که موفقیت داخلی اهمیتی ندارد را چشیده است. او در آلمان در طول سه فصل، سه قهرمانی لیگ کسب کرد و انواع و اقسام رکوردها را شکست و نحوه بازی تیمش نیز مورد تمجید همه قرار میگرفت ولی با سه شکست در نیمه نهایی چمپیونزلیگ، انگار چیزی در تیم او کم بود.
در آلمان موضوع قهرمانی بایرن خیلی عجیب نیست. بودجه بایرن چند برابر دورتموند و دیگر رقباست. یوونتوس و پاری سن ژرمن نیز برتری مشابهی در ایتالیا و فرانسه دارند. برای آنها قهرمانی لیگ تقریبا قطعی است و اروپا برایشان یک امتحان است. اما چیزی که در این فصل کمی ترسناک است این است که تفکری مشابه در اسپانیا و انگلیس نیز در حال جا افتادن است. بارسلونا ۴۰ بازی بدون شکست در لالیگا پیش رفته و شاید به اولین تیم تاریخ اسپانیا تبدیل شود که شکست ناپذیر، قهرمان لیگ شده است.در همین حین، شک و شبهه هایی نیز در مورد سرمربی گری ارنستو والورده وجود دارد. بارسلونا در چمپیونزلیگ ضعیف کار کرد و به سختی از سد چلسی عبور کرد و مقابل رم از دور رقابت ها کنار رفت. در مورد سیتی، اوضاع کمی متفاوت است.
نگرانی از ناکامی گواردیولا در لیگ به پایان رسید ولی ناکامی سیتی در چمپیونزلیگ و حذف از رقابت ها، مثل قبل همچنان ادامه دارد.
در چهار لیگ دیگر اسپانیا، داستان هر ساله تکرار میشود زیرا یک یا دو تیم قهرمان میشوند و تنها رقابت های اروپایی، چالش برانگیز است. همچنین قضاوت در مورد عملکرد تیمها، تنها بر اساس چمپیونزلیگ نیز درست نیست زیرا تعداد کمی از تیمهای برتر اروپا با قرعه هایی که ممکن است ناعادلانه باشد با هم روبرو میشوند. در دور حذفی، صرفا تیمهایی که شایسته هستند صعود نمیکنند و ممکن است تیمی بزرگ شکست بخورد و حذف شود.
شاید زیدان در این فصل، سومین قهرمانی پیاپی در چمپیونزلیگ را کسب کند ولی او همچنان با شناخته شدن به عنوان یک مربی نابغه فاصله زیادی دارد و از همین رو، احتمال جدایی اش در تابستان نیز جدی شده است.
بدین ترتیب، تناقض در این موضوع موج میزند. در حالی که همه تیمها بر اساس عملکردشان در اروپا سنجیده میشوند، به نظر ناکامی رئال در لیگ ممکن است به ضرر زیدان تمام شود. نکته اینجاست که در باشگاههای بزرگ، تنها در صورتی همه خوشحالند که در تمام جامها موفق بوده باشند و باید با فوتبالی هجومی و زیبا این دستاورد را کسب کنند. آنها انقدر از رقابت ها جلو هستند که هیچ چیز به جز بی نقصی برایشان قابل قبول نیست.
این شرایط به نظر پایدار نیست. فوتبال به رقابت نیاز دارد. یک فصل نمیتواند بر اساس یک بازی رفت و برگشتی در بهار مشخص شود. در حال حاضر، منابع آنطور که باید بین تیمها پخش نمیشود و این یعنی شرایط به یک سوی مشخص پیش میرود. با برتری مالی باشگاهها، شاید تیمهای لیگ برتری بتوانند رقابت کنند ولی پس از برگزیت، ممکن است شرایط به کلی عوض شود. یوفا امتیازات ویژه ای به باشگاههای بزرگ داده و حضور ۴ تیم برتر ۴ لیگ برتر اروپا را در چمپیونزلیگ تضمین کرده است ولی به نظر میرسد که هر فصل، حرکت به سوی یک «سوپرلیگ بزرگ اروپایی» بیشتر میشود.
منبع: اسپورت ایلوستریتد
ترجمه: روزبه مهری "ورزش سه"،
|