سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

روزی که سکوهای امجدیه مملو از زنان بود
شهری خاص‌تر از مادرید، فوتبالی‌تر از لندن، بازهم مسی و کفش طلا



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۷ -  ۲۱ می ۲۰۱٨



بعدازظهر ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ یکی از پرهیجان‌ترین روزهای ورزش ایران بود؛ ورزشگاه امجدیه کمتر هیجان و ازدحامی چون آن روز را به خود دیده بود. مردم فوتبال‌دوست تهران حتی در روزهایی که بازی فوق‌العاده‌ای در امجدیه نبود، سکوی تماشاچیان را خالی نمی‌گذاشتند. اما سکوهای امجدیه تا آن روز کمتر این تعداد تماشاچی زن به خود دیده بود.
به گزارش ایسنا به نقل از «تاریخ ایرانی»، خبرنگار روزنامه اطلاعات فردای آن روز نوشت: «خانم‌ها در کشور ما آنقدر که به ورزش‌های والیبال و پینگ‌پنگ و بسکتبال علاقه نشان می‌دهند کمتر به رشته‌های دیگر توجه دارند خصوصا که در فوتبال خانم‌ها فعالیتی ندارند ولی تعداد قلیلی از دختران ورزش‌دوست که خودشان هم اهل ورزش هستند اغلب برای تماشای بازی تمام ناراحتی‌ها را تحمل می‌کنند و به امجدیه می‌روند ولی دیروز زنان تماشاچی امجدیه جز آن گروه همیشگی بودند. زنان زیادی دیروز در تریبون‌های امجدیه به چشم می‌خوردند و این استقبال زنان از مشابقه دیروز واقعا بی‌سابقه بود. زنان حتی با چادر و بچه به بغل از تماشای مسابقه دیروز صرف‌نظر نکرده و غالبا نشستن سه ساعت زیر آفتاب را برای تماشای مسابقه فوتبال تحمل کرده بودند و مدت‌ها قبل از شروع مسابقه در امجدیه حاضر شدند.»
امجدیه آن روز شاهد فینال مسابقات جام ملت‌های آسیا بین ایران و اسرائیل بود که با برتری ۲ بر ۱، ایران را قهرمان آسیا کرد؛ پایان ده روز انتظار و هیجان در تهران. اولین مسابقه جمعه ۲۰ اردیبهشت برگزار شد و با پیروزی ۲ بر صفر ایران بر هنگ‌کنگ شروع خوبی را رقم زد. دوشنبه ۲۳ اردیبهشت تیم ملی فوتبال ایران به مصاف چین رفت و با نتیجه ۴ بر صفر با گل‌های همایون بهزادی، غلامحسین فرزامی، حسین کلانی و اکبر افتخاری تبدیل به دومین برد ایران شد. حریف بعدی ایران تیم ملی برمه بود که روز ۲۶ اردیبهشت با حضور ۳۵ هزار تماشاچی در ورزشگاه امجدیه زورآزمایی کردند و با نتیجه ۳ بر ۱ به نفع ایران به رختکن برگشتند. جمعه ۲۷ اردیبهشت تیم فوتبال اسرائیل ۴ بر یک چین را شکست داد. با وجود اینکه ایران از لحاظ مجموع امتیازات در مقام اول قرار داشت و در هیچ یک از مسابقات مغلوب نشده بود اما پیروزی اسرائیل بر چین کار را سخت کرد و ایران در مصاف با اسرائیل فقط در صورتی که می‌توانست پیروز شود یا مساوی کند به جام آسیا دست می‌یافت، در غیر اینصورت برای بار دوم جام آسیا نصیب اسرائیل می‌شد. یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ روز سرنوشت بود؛ گل‌ها در نیمه دوم به ثمر رسید؛ گل اول به نفع اسرائیل و گل دوم و سوم به نفع ایران که یکی را همایون بهزادی به دروازه اسرائیل فرستاد و دومی را پرویز قلیچ‌خانی.
هوشنگ شهابی، استاد روابط بین‌الملل و تاریخ دانشگاه بوستون آمریکا در مقاله‌ای درباره تاریخ سیاسی فوتبال در ایران به این مسابقه مهم اشاره کرده و نوشته است: «سال ۱۳۴۷ نقطه عطفی برجسته در تاریخ فوتبال ایران است. از یک ‌طرف مرگ تختی در همین سال تحسین‌شده‌ترین چهره‌اش را از کشتی گرفت. اما مهم‌تر، سال ۱۳۴۷ ایران و اسرائیل فینالیست‌های جام ملت‌های آسیا بودند، رخدادی چهار سال یک ‌بار و قدیمی‌تر از جام ملت‌های اروپا که در فاصله‍ی مسابقات قهرمانی جهانی برگزار می‌شد و بازی هم در تهران بود. فقط یک سال پیش‌تر اسرائیل همسایه‌های عربش را در جنگ شش روزه شکست داده و اغلب ایرانی‌ها سفت و سخت با اعراب بود. حالا در زمانه‌ای که تیم‌های ورزشی عرب بازی با اسرائیل را تحریم کرده بودند، ایران که همیشه مشتاق در پیش گرفتن مشی مستقلی در منازعه‍ی میان اعراب و اسرائیل بود، میزبان بازی قهرمانی شد. ۲۹ اردیبهشت‌ماه، روز بازی، تهران مملو از اضطراب بود. شایعه شده بود حبیب القانیان، کارخانه‌دار یهودی ثروتمندی که بعد‌ها در سال ۱۳۵۸ اعدام شد، ۱۶ هزار بلیت خریده تا بین یهودی‌های ایران پخش کنند تا آن‌ها هم بتوانند بروند تیم میهمان را تشویق کنند. تصادفا قبل بازی درهای استادیوم امجدیه باز شد و مردم را بدون بلیت راه دادند تو، اتفاقی که خودش شایعه‌هایی تازه بوجود آورد حول این مضمون ‌که شاه می‌خواهد با اطمینان از اینکه ایرانی‌های مسلمان تیم ایران را تشویق خواهند کرد، تمایلات اسلامی و ایرانی‌اش را نشان بدهد. در طول بازی تماشاگر‌ها زیاده از حد هیجان‌زده بودند و شعارهای ضد یهود شنیده می‌شد، اتفاقی موید ارتباط میان یهودستیزی مدرن در خاورمیانه با ایجاد کشور اسرائیل. سر آخر میزبان ۲ بر ۱، میهمان را شکست داد و ایران قهرمان فوتبال آسیا شد؛ در استادیوم هوادار‌ها غرق شادی بودند. نقل می‌پاشیدند وسط زمین بازی و تا دو ساعت در محوطه‍ی امجدیه ماندند و شعارهای میهن‌پرستانه می‌دادند. کمی آن‌سو‌تر یگان موتوری پلیس مضطرب مراقب سفارت ایالات متحده بود. پیروزی ایران به شایعاتی دامن زد مبنی بر اینکه دولت به داور هندی رشوه داده ایران را برنده کند، یا شق دیگرش اینکه اسرائیلی‌ها از قصد باخته‌اند تا هم‌پیمانشان، شاه، بتواند افتخار به دست آوردن چیزی را بیابد که عرب‌ها از پسش برنیامده بودند ــ شکست دادن اسرائیل. اما به دید بسیاری از تماشاگران ایرانی‌ هم این مسابقه رقابتی نه میان کشور‌ها بلکه میان گروه‌های مذهبی بود.
برد سال ۱۳۴۷ که میلیون‌ها نفر از تلویزیون تماشایش کردند، فوتبال را حقیقتا بدل به پدیده‍ی توده‌ها در ایران کرد. دو خواننده‍ی محبوب، ویگن و دلکش، ترانه‌هایی به افتخار تیم ایران ضبط کردند. بازیکن‌ها میهمانان مکرر برنامه‌های رادیویی بودند و عکس‌هایشان را سر چهارراه‌ها می‌فروختند. نوجوان‌های بیشتر و بیشتری شروع کردند به بازی با توپ‌های پلاستیکی ارزان قیمت، در زمین‌هایی که هر بار به فراخور یک جا بود و با دروازه‌هایی سیار، بازی‌ای که مشهور شد به گل کوچک.»
روزنامه‌ها تعداد تماشاچیان بازی ایران و اسرائیل را ۴۰ هزار نفر برآورد کردند؛ مردمی که با فریادهای شادی امجدیه را به لرزه درآوردند و جشن آن‌ها از ورزشگاه به شهر تهران و از آنجا به شهرستان‌ها کشید و مردم به خاطر پیروزی قهرمانان فوتبال در تهران و شهرهای دیگر چراغانی کردند و حتی رانندگان تاکسی‌ها و اتومبیل‌های شخصی تماشاچیان مسابقه را مجانی سوار می‌کردند.
اما اتفاقی که این بازی پیروزمندانه را دیدنی‌تر کرد، حضور پرشمار زنان در سکوهای تماشاچیان ورزشگاه بود؛ آنچه امروز پس از ۵۰ سال تبدیل به یک خواست عمومی و مطالبه جدی شده است. زنان ایرانی درحالی امروز از درهای استادیوم‌ها حق عبور ندارند که نیم قرن پیش این راه را رفته و روی سکو‌ها نشسته و تیم ملی کشورشان را از نزدیک تشویق کرده‌اند گرچه نه مانند مردان، چنانکه روزنامه اطلاعات نوشت: «خانم‌ها با وجود آنکه لحظات پرهیجانی را در مسابقه دیروز می‌گذراندند ولی کمتر دیده می‌شد که خاتمی شیپور بزند و یا فریاد بکشد و در بین خانم‌ها انگشت‌شمار و معدود بودند کسانی که با هیجان و شادی فریاد می‌زدند. به طور کلی هیجان دیروز خانم‌ها را می‌توان هیجانی آرام و درونی نامید. خانم‌ها اصولا از رفتن به تماشای فوتبال استقبال نمی‌کنند و اغلب سعی می‌کنند در منزل و پای تلویزیون مسابقه را ببینند و ترجیح می‌دهند که با شلوغی استادیوم امجدیه روبرو نشوند. یکی از دختران ورزشکار که تماشاچی اغلب مسابقات فوتبال بوده می‌گفت: یکی از نکاتی که به تدریج مرا هم از تماشای مسابقات فوتبال منصرف می‌کند عدم رعایت اصول اخلاقی غالب جوانان است. آقایان اکثرا هر وقت به تماشای مسابقه می‌آیند یک پاکت تخمه هم با خود همراه می‌آورند و یکی یکی تخمه‌ها را می‌شکنند و روی سر مردم می‌ریزند و اگر ببینند که پهلویشان خانمی نشسته سعی می‌کنند که تخمه را به طرف خانم تماشاچی پرتاب کنند.»

یکی دیگر از خانم‌های تماشاچی از نزاع و درگیری‌های لفظی مردان در ورزشگاه ناراضی بود: ‌«من هر سال یکی دو بار، آن هم هنگام برگزاری آخرین مسابقات فوتبال باشگاهی به امجدیه می‌آیم. مردم ما هنگام تماشای مسابقه احساسات فوق‌العاده‌ای به خرج می‌دهند. همین که لحظات حساسی برای تیم مورد علاقه‌شان پیش می‌آید می‌ایستند و هورا می‌کشند و اگر اختلاف سلیقه‌ای با پهلودستی داشته باشند کار به نزاع و گفت‌وگوی نازیبایی می‌انجامد و متاسفانه رعایت نمی‌کنند که در کنارشان خانمی نشسته است و تحمل این وضع برای یک خانم با ناراحتی اعصاب تمام می‌شود ولی با تمام این مشکلات باز هم دیروز خانم‌ها از مسابقه فوتبال استقبال کرده بودند.»
روزنامه اطلاعات ۳۰ اردیبهشت ۱۳۴۷ از زنان مانده در پشت در ورزشگاه‌ها هم نوشت؛ البته نه به دلیل عدم اجازه ورود به داخل: ‌«در طول مسابقات فوتبال جام آسیایی بسیار اتفاق افتاده بود که خانم‌های تماشاچی به علت آنکه دیر رسیده بودند پشت در استادیوم امجدیه بمانند و چون جای خالی هم وجود نداشت اغلب مجبور به بازگشت شدند. یکی از مامورین انتظامات می‌گفت: در یکی دو روز گذشته اگر جا هم بر روی تریبون خالی نبود معهذا سعی می‌کردیم خانم‌ها را داخل امجدیه بیاوریم چون تعدادشان کم بود و بعلاوه نمی‌توانستند در میان مردمی که پشت در انتظار می‌کشیدند باقی بمانند خصوصا که در بین این خانم‌ها یکی، دو روز همسر قهرمانان ایران هم پشت در مانده بودند و مسلما دلمان نمی‌آمد خانمی را که برای دیدن بازی شوهرش به تماشا آمده راهش ندهیم، هرطور شده اگر یک صندلی گوشه زمین هم می‌گذاشتیم برای او جایی پیدا می‌کردیم البته اگر یک نفر بود! همسران فوتبالیست‌ها که اغلب با فرزندانشان به تماشای مسابقات می‌آیند از جمله مشتری‌های پروپا قرص مسابقات‌اند و اغلب چون با یکدیگر آشنایی دارند در گوشه‌ای کنار هم می‌نشینند و هیجانی که آن‌ها دارند مسلما در هیچ یک از تماشاچی‌های دیگر وجود ندارد مخصوصا لحظه‌ای که شوهرشان را به علت ضرب‌دیدگی از چمن بیرون می‌برند.»
۵۰ سال پس از آن روز‌ها سیدرضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک می‌گوید «حضور بانوان در ورزشگاه‌ها را نیاز اجتماعی می‌دانیم اما برای اجرای آن تابع مبانی فقهی و قانونی هستیم.» و داستان حضور زنان در ورزشگاه همچنان ادامه دارد.

دلایلی برای خوشحالی بابت صعود اینترمیلان به لیگ قهرمانان اروپا
بازگشت عجیب اینتر یا شاید هم خودکشی لاتزیو در جدال فینال‌گونه فصل پایان یافته سری A، برای اولین بار پس از ۶ سال اینتر و برای نخستین بار پس از ۴ فصل، شهر میلان را در لیگ قهرمانان اروپا صاحب نماینده کرد؛ شهری که به خاطر مد و البته فوتبال شهرتی جهانی دارد.
به گزارش سایت نود، اگر به عنوان یک هوادار بی‎طرف از شکسته شدن طلسم صعود یک تیم میلانی به لیگ قهرمانان اروپا خوشحال نشدید، احتمالا پس از خواندن این دلایل، نظراتتان را تغییر خواهید داد!

خاص‌تر از مادرید
حتما می‌دانید که لالیگا و اسپانیا با ۱۷ قهرمانی در لیگ قهرمانان و جام باشگاه‌های اروپا، برترین کشور و لیگ در عرصه افتخارات در این جام هستند اما حتی آن‌ها هم زیر سایه شهر میلان قرار دارند؛ تنها شهری که ۲ تیمش قهرمانی در معتبرترین جام باشگاهی اروپا را تجربه کرده است. تا زمان قهرمان شدن اتلتیکومادرید در لیگ قهرمانان، این رکورد در اختیار شهر میلان است پس داشتن یک نماینده پس از سال‌ها دوری نه تنها میلان بلکه باید اروپا را خوشحال کند. میلان و اینتر، شهرشان را به تنها شهر دارای ۲ تیم قهرمان در لیگ قهرمانان تبدیل کرده‌اند.

سریال جام‌ها
رکورد دیگری که هیچ لیگ و کشوری نتوانسته از شهر میلان بگیرد، قهرمانی‌های متوالی با تیم‌های مختلف است. بله، اگر رئال مادرید در فینال فصل جاری لیگ قهرمانان قهرمان شود، همراه آژاکس و بایرن‌مونیخ، تنها قهرمان ۳ دوره متوالی این رقابت‌ها نام می‌گیرد اما شهر میلان یک سه‌گانه خاص را در انحصار خودش دارد؛ بین سال‌های ۶۳ تا ۶۵، ۲ تیم از این شهر، ۳ سال متوالی اجازه ندادند جام از شهر میلان خارج شود! میلان تراپاتونی در فصل ۱۹۶۳-۱۹۶۲ و اینتر در فصول ۱۹۶۴-۱۹۶۳ و ۱۹۶۵-۱۹۶۴. به عبارت بهتر هیچ شهری به اندازه میلان نتوانسته با بیش از یک تیم، این همه مدت (۳ فصل) جام باشگاه‌های اروپا را در خانه نگه دارد!

فوتبالی‌تر از لندن
لندن به عنوان یک کلانشهر فوتبالی با تیم‌های پرتعدادش در لیگ برتر و علاقه دیوانه‌وار مردمش به این رشته شناخته می‌شود اما طبق تحقیقات موجود و با توجه به بافت موروثی هواداری در فوتبال انگلیس، این شهر به اندازه میلان دارای تضاد علایق در یک خانه نیست! ۴۷ درصد خانواده‌های فوتبالی در شهر میلان،حداقل یک هوادار از هر ۲ تیم در یک خانه دارند! به عبارت بهتر در ۴۷ درصد خانواده‌ها امکان دارد پدر اینتر و مادر میلانی باشد. اگر در گذشته قشر متوسط و جامعه فرهیخته شهر طرفدار اینتر و طبقه کارگر میلانی بودند،حالا این تقسیم‌بندی از بین رفته و ممکن است یک معلم، میلانی و گروهی کارگر هوادار اینتر باشند. این تضادها، تب و تاب فوتبالی در پایتخت مد دنیا را به بالاترین میزان رسانده و اصلا عجیب نیست که این شهر را فراتر از لندن، فوتبالی‌ترین نقطه دنیا بنامیم!

لیونل مسی برای پنجمین بار برنده کفش طلای اروپا شد
مسی ۳۴ گل در لالیگا به ثمر رساند.
به گزارش وبسایت نود، با پایان یافتن این فصل از لالیگا، لیونل مسی ستاره آرژانتینی بارسلونا با زدن ۳۴ گل، بهترین گلزن لیگ اسپانیا لقب گرفت و عنوان پیچیچی را از آن خود کرد. نزدیک ترین تعقیب کننده او در لالیگا، رونالدو بود که در این فصل موفق به زدن ۲۶ گل شد. مسی با این عنوان، برای پنجمین بار جایزه پیچیچی را فتح کرد.
اما علاوه بر آقای گلی در لیگ اسپانیا، مسی بهترین گلزن لیگ های اروپایی لقب گرفت و کفش طلای اروپا را به دست آورد. نزدیکترین رقبای او در لیگ های معتبر، هری کین، ایکاردی، محمد صلاح و ایموبیله بودند که نتوانستند در نهایت به ستاره آرژانتینی برسند. یوناس مهاجم بنفیکا هم اگرچه از نظر تعداد گل با مسی برابری کرد ولی ضریب لیگ پرتغال از لالیگا کمتر است و مسی را باید برنده این عنوان دانست.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست