سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

فوتبال، ورزش «مردم»
کانت و آرمان صلح جهانی، سیاستمداران بازیگوش



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ تير ۱٣۹۷ -  ۱۷ ژوئيه ۲۰۱٨



کاوه رهنما - اعتماد: ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی اگر دو قرن دیرتر به دنیا می‌آمد، شاید می‌توانست تحقق یکی از ایده‌هایش را ولو در مقیاسی کوچک و به صورت مینیاتوری در قالب جام‌جهانی فوتبال ملاحظه کند. او در بدو شکل‌گیری دولت‌های ملی جدید در آغاز سده هجدهم، ایده صلح جهانی را مطرح کرد و از امکان مصالحه و همزیستی آدمیان در کنار یکدیگر، فارغ از رنگ و نژاد و دین و مذهب و زبان و قومیت و جنسیت سخن گفت. برای کانت، این امور در وهله دوم اهمیت قرار داشت و آنچه برایش سخت احترام قائل بود و به اصطلاح خط قرمزش تلقی می‌شد، انسان بود. او این قاعده زرین اخلاق را که «با دیگران چنان باش که خوش داری با تو باشند»، مبنای نگرش اخلاقی خودش دانست و آن را چنین ترجمه کرد: «در گفتار و کردارت چنان باش که انسان همیشه هدف باشد، نه وسیله». با این نگرش مبنایی، کانت مدعی بود که اگر انسان‌ها با یکدیگر، فارغ از همه تمایزهای مذکور و در سطح انسانی وارد تعامل شوند، می‌توانند به مصالحه‌ای مسالمت‌آمیز در سطح جهانی دست یابند و این البته هیچ منافاتی با رقابت آنها با یکدیگر ندارد. به عبارت دیگر، صلح جهانی کانتی، به هیچ عنوان به معنای دنیای راکد و ساکن نیست که در آن خبری از مسابقه و رقابت نباشد. بلکه اتفاقا اجتماعات انسانی با حفظ تفاوت‌ها و تمایزهای‌شان با هم در تعامل و حتی در تقابلند، اما نه تقابلی خونین، برتری‌جویانه و حذف‌کننده و مطرودساز. روشن است که با توجه به وضعیت کنونی جهان، تحقق ایده کانت، علی‌الحساب به رویایی شیرین و خیالی خام شبیه است. کافی است به هر کدام از سایت‌های خبری یا شبکه‌های اجتماعی مجازی مراجعه کنیم تا از سطح خشونت و جنگ و خونریزی جاری در جهان شگفت‌زده شویم؛ اما تحقق جام‌جهانی فوتبال دست‌کم در مقیاسی خیلی کوچک‌تر، نشانه‌ای است از اینکه رویاپردازی کانت چندان هم دور از واقع نیست. در مسابقات جام‌جهانی فوتبال شاهدیم که تیم‌های ملی با رنگ و مذهب و زبان و قومیت و... متفاوت رویاروی یکدیگر قرار می‌گیرند و برای بردن جام زرین مبارزه می‌کنند. آنها تفاوت‌های‌شان را انکار نمی‌کنند، اتفاقا این اختلاف‌ها انگیزه‌ای می‌شود برای اینکه سریع‌تر بدوند و با قدرت بیشتری در برابر حریف حاضر شوند. اما خبری از کشت و کشتار نیست. حتی ممکن است بازیکنان روی یکدیگر خطا کنند یا تمارض کنند و یا از قوانین تخطی کنند اما حضور داور به عنوان عقل منفصل، سریع جلوی این خطاکاری را می‌گیرد. در پایان هم تیمی که با وجود همه افت و خیزها، بهتر از بقیه بوده، بر صدر می‎نشیند و این توامان است با جشن و سروری سراسری. بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید و بدون اینکه ملتی حذف و طرد شود. آقای کانت اگر زنده بود، با آن جثه کوچک و روحیه منزوی، احتمالا تنها به نشستن بر سکوها و نظاره بازی‌‎ها اکتفا می‌کرد، اما همزمان به هم‌پالگی‌های بدبینش مثل هابز و شوپنهاور و نیچه می‌گفت: «خوب بازی را نگاه کنید، نهاد بشری آنقدر هم که شما می‌گوید تیره و سیاه نیست. صلح جهانی ممکن است»!

فوتبال، ورزش «مردم»
محسن آزموده .اعتماد
تصویر دولتمردان (و حالا دیگر باید بگوییم دولت‌زنان) و سیاستمداران در جایگاه‌های اختصاصی استادیوم‌های ورزشی، در حالی که از پشت شیشه تیم ملی کشورشان را تشویق می‌کنند و بالا و پایین می‌پرند، جالب توجه و در عین حال رقت‌انگیز است. آدم‌هایی که همیشه خودشان را برتر و بهتر از بقیه تلقی می‌کنند و همه جا همراه با خیل خدم و حشم و دبدبه و کبکبه می‌روند، در میان انبوه تماشاگران فوتبال، مثل بچه‌های هیجان‌زده‌ای هستند که نمی‌توانند روی صندلی بند شوند و مثل اسپند بالا و پایین می‌پرند، تا شاید نشان دهند که چقدر سرنوشت تیم کشورشان‌ برای‌شان مهم است و تا چه اندازه برای نتیجه بازی اهمیت قائلند. شاهدی آشکار بر احتیاج عرصه سیاست به محبوبیت و جذابیت فوتبال و فوتبالیست‌ها برای تبلیغات سیاسی و اینکه از قضا این سیاستمدارانند که محتاجند تا با الصاق خود به فوتبال، برای خود وجاهت و محبوبیت خریداری کنند نه بالعکس. اگرچه این سخن نافی نقش (در بیشتر مواقع منفی) سیاست در ورزش به نحو عام و فوتبال به طور خاص نیست. همچنان که مناسبات اقتصادی (متاسفانه) تاثیری انکارناپذیر در وضعیت فوتبال و فوتبالیست‌ها دارد. با این همه، فوتبال ورزشی است که با وجود حجم عظیم حاشیه‌هایی که گاه بر متن آن غلبه می‌کند، در نهایت استوار است به مهارت و قدرت و توانایی و استعداد ٢٣ نفر که در محدوده مستطیل سبز، دنبال یک توپ گرد می‌دوند. گیرم به دلایل متعدد و متنوع، کشاکش‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و... دست از سر ساق پاهای این آدم‌ها بر ندارد و ذهن و ضمیرشان درگیر میلیون‌ها (بعضا میلیاردها) چشمی باشد که به نحوه نقش‌آفرینی آنها در زمین محدود چمن دوخته شده باشد. از برخی جهات نیز دموکراتیک‌ترین ورزش‌هاست، زیرا چنان که برخی صاحبنظران خاطرنشان شده‌اند، ورود اولیه به آن نیازمند شرایط خاص و ویژه‌ای نیست، یعنی مثلا به لحاظ بدنی لازم نیست حتما آدم قدبلندی باشد یا وزن خاصی داشته باشد. مهم‌تر از آن اینکه هر کسی می‌تواند فوتبال بازی کند و نیاز به امکانات اقتصادی ویژه‌ای نیست. البته نمی‌توان انکار کرد که با هرچه اقتصادی‌تر شدن و سیاسی‌تر شدن فوتبال در دهه‌های اخیر، بخت کسانی که از آموزش‌ها و ظرفیت‌های خاص بهره می‌برند، برای ارتقا بالاتر است، اما علی‌الحساب هنوز بسیاری از ستارگان فوتبال از طبقات متوسط و حتی فرودست جامعه برآمده‌اند. از این حیث فوتبال ورزش طبقه متوسط یا با تسامح می‌توان گفت، ورزش مردم است و تقابل آن با سیاست و اقتصاد را می‌توان رویارویی مردم با سیاستمداران و پولدارها خواند. یعنی از یکسو به دلیل جذابیت‌های فوتبال سیاسیون و سرمایه‌دارها بی‌وقفه می‌کوشند آن را به خودشان بچسبانند و از مزیت‌های سیاسی و اقتصادی آن بهره بگیرند و از سوی دیگر مردم، در اکثر مواقع، بی‌توجه به این دست و پا زدن‌ها، دل به قهرمان‌های معمولی‌شان بسته‌اند که با سر و شکل عادی و قد و قواره معمولی، بازی می‌کنند و دنبال توپ می‌دوند و شادی و غم آنها را رقم می‌زنند. بگذریم که بعضا ستاره‌ها و فوق‌ستاره‌های امروز فوتبال، در پرتو صنعت فرهنگ سلبریتی‌ساز جدید، به طور روزافزون می‌کوشند از خود تصویر «ابرانسان»هایی را بسازند که از سایر آدم‌ها متفاوت و برترند و رسانه‌ها نیز در این قهرمان‌سازی آنها را یاری می‌کنند. اما نتایج جام‌جهانی امسال نشان داد که فوتبال همچنان ورزش آدم‌های عادی است؛ آدم‌هایی که شاید «ابرمرد» تحریف‌شده نیچه نباشند، اما می‌توانند با اتکا به هوش و مهارت فردی در مشارکت با یاران‌شان شگفت‌انگیزترین نتایج را پدید آورند. سیاستمداران هم این میان دنبال سر آنها راه می‌افتند و از خرمن محبوبیت آنها خوشه‌چینی می‌کنند؛ دریغ از اینکه دیرزمانی است دست‌شان رو شده و مخاطبان عمومی فوتبال می‌دانند که آنها برای چه سوت می‌زنند!


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست