سفرنامه پیروز شعار غفاری
فوتبال شیخنشینها و ایران، نیم قرن پیش…
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱٣ مرداد ۱٣۹۷ -
۴ اوت ۲۰۱٨
۱- ابا میزبانی قطر در جام جهانی ۲۰۲۲ حالا دیگر قطر هم برای خودش اعتباری فراتر از خوداش و جهان عرب و آسیا کسب کرده. فوتبال ما هرچه در این نیم قرن اخیر یرقان و استسقا و سفلیس مزمن گرفته است، فوتبال یلخی عربها سر و مر و گنده تا آنجا که توانسته است- حداقل در حوزه سختافزاری- به پیش تاخته است. اینجور وقتها اگر کسی بخواهد فوتبال شیخنشینها را با ما مقایسه کند -که مثلا دیروزها پریروزها استقلالیها اتوبوسشان پنچر میشود اما حریفان عربشان در طیارههای سوپرخوشگل خصوصی مسافرت میکنند- حال من عین پیرزنهای غرغرویی است که جز چنگ زدن به گیسو و خراشیدن صورت و نفرینهای زیرجلکی، کاری بلد نیست.
اینجوروقتها حتی سر زدن به آرشیو کیهان ورزشیهای قدیمیام افاقه نمیکند که آدم دوبامبی بزند توی کلهاش که خاک بر سرت، خاک بر سرت، بشین غمبرک بزن و حریفان به پیش بتازند. از قضا امروز که ماجرای استقلالیها را شنیدم داشتم گزارشهای کیهان ورزشی از اولین سفر برونمرزی پرسپولیس حرفهای به شیخنشینها را میخواندم؛ سفرنامه پیروز شعار غفاری که از اوضاع فوتبال قطر در ۴۵ سال پیش نوشته است. تنها با مرور این سطرهاست که میفهمی فوتبال ما در این نیمقرن از کجا به کجا رسیده و شیخنشینهای فسقلی ناگهان از کدام نردبان بالا رفتهاند که امکانات سختافزاریشان چشمهای حریفان کر و کور و شل را از حدقه درمیآورد. آن روزها شعار غفاری خبرنگار اعزامی کیهان ورزشی در سفر تدارکاتی پرسپولیس به کشورهای شیخنشین (اوایل بهار ۱۳۵۲) همراهشان بود و نوشتههایش از قطر و لبنان و کویت و بحرین و جّده، چیزی چون پیاز ایلخچی است که اشکات را درمیآورد. دلنوشتههای او بیآنکه تحقیرکننده به نظر برسند، نشان میدهند که پرسپولیسیها هنگام ورود به قطر دقیقا حال کسی را داشتهاند که انگار به دهاتی عقبمانده از قافله تمدن، رسیدهاند.
ایران آن روزها در تدارک برگزاری بازیهای آسیای ۱۹۷۴ بود و قطر در انتهای جهان برهوتیاش، به فکر الگوگیری از فوتبال کویت بود و ۹ گل از این تیم خورده بود! پیروز از قطری مینویسد که با ۱۲۰ هزار نفر جمعیت در نظر دارد یک استادیوم ۸۰ هزارنفری بسازد و این موضوع، او را انگار جوری چزانده بود که دو تا دوتا علامت تعجب جلوی هر جملهاش کاشته بود! الان نمیدانم پیروز کجا و در کدام کشور اروپایی استاد علوم رسانه شده است اما میدانم که قطر با چیزی حدود سه میلیون نفر نفوس به عنوان میزبان جام جهانی ۲۰۲۲، چشمها را خیره کرده است. همان قطر عقبماندهای که آن روزها بیشتر مردماش فارسی میدانستند و با دیدن ستارههای پرسپولیس دهه پنجاه، دست و پای خود را گم کرده بودند، الگوی کبیرش فوتبال کویت بود که خود آنها نیز به تازگی سری بین سرها درآورده بودند.
شیخنشینهای یالقوزی که در نظر داشتند اعتبار ملی میهنی خود را از طریق توسعه فوتبال از طریق درآمدهای نفتی بالا بکشند. اکنون مهم نیست که در مقایسه سختافزارهای فوتبال، دو کشور قطر و ایران در کدام کفه ترازو جای میگیرند اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که پیشینه فوتبال قطر از نیم قرن تجاوز نمیکند اما فوتبال ایران وارد دومین قرن فعالیت خود شده است. آن روزها در ابتدای دهه هفتاد میلادی که فوتبال ایران یک سر و گردن از آسیا بالاتر زده بود و عربها و حتی چشم بادامیها به گرد پای ایرانیها نمیرسیدند، قطریهای نوپا با شکست ۰-۹ از کویت عزا گرفته بودند (۱۰۷۳). اما آنها به تدریج متوجه این نکته شدند که فوتبال میتواند به عنوان بخشی از توسعه، حقارتهای اجتماعی را کاهش دهد. آنها هرچقدر به جادوی فوتبال بیشتر روی خوش نشان دادند ما در ایران فقط توی سر فوتبال زدیم و آن را همپای افیون اجتماعی تلقی کردیم و آدمهای توسری خورده را بر رأس فوتبالمان کاشتیم. اکنون سالهاست که ما از میزبانی یک جام آسیایی عاجزیم اما آنها به سوی برگزاری جام جهانی دورخیز کردهاند. داستان اما خیلی ساده است. خیلی ساده.
۲- در ابتدای دهه هفتاد میلادی، فوتبال کویت، پیشتاز عربها بود و هر کشور جغله کوچکی درصدد این بود که کویتیها را به عنوان ابَرالگوی خود قرار داده و در توسعه این «بازی- صنعت» بکوشد. اما کویت هرچقدر هم که برای آنها شاخ بود برای فوتبال ایران محلی از اعراب نداشت. آن سالها روزنامههای کویتی راه به راه در ستایش پرسپولیس مطلب مینوشتند و سر این تیم را به سر شیر تشبیه میکردند. به عنوان مثال مجله المعالب چاپ کویت در ۲۱ بهمن ۵۱ در ستایش از تیم سرخپوش ایرانی نوشته است: «تیم پرسپولیس اولین تیم حرفهای خاورمیانه محسوب میشود. تیم حرفهای پرسپولیس از تیمهای معروفی چون اتلتیکوی مادرید و بارسلون اسپانیا، بنفیکای پرتغال (قهرمان اروپا) آندیپندیت (قهرمان باشگاههای آرژانتین و امریکای لاتین) کریستال پالاس انگلستان و گوارانی برزیل و چند تیم معروف دیگر دعوت کرده است. پرسپولیس غنیترین تیم فوتبال ایران است و بیست بازیکن حرفهای دارد…»
۳- هدایت شعارغفاری در کیهان ورزشی شماره ۹۸۱ شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۵۲ ، ابتدای سفرنامه مفصلش از همراهی پرسپولیس در کشورهای شیخنشین، از سفر به قطر مینویسد: «قطر با طبیعتی خشک و سوزان در ساحل سبزرنگ خلیج، نخستین ایستگاه پرسپولیس بود. در این شیخنشین ۱۲۰ هزارنفری بیشتر مردم فارسی بلد بودند. به فرودگاه کوچک و جمع و جور دوحه که رسیدیم صدای خوشآمد و کف زدن مردم حالت غرورآمیزی به ما بخشید. هوا گرم و شرجی بود. مردم دوستدار فوتبال بر ایوان فرودگاه یک طبقه خود صف کشیده بودند. آنها تمام بازیکنان ما را به اسم میشناختند. فاصله فرودگاه تا شهر را با یک اتوبوس کهنه انگلیسی پیمودیم. در طول راه از سبزی و درخت خبری نبود اما فعالیتهای ساختمانی فراوان، تحرک این شیخنشین را در راه توسعه و آبادانی نشان میداد.
قطر مهاجر نیز فراوان داشت و قطبی برای کار کردن کارگران بیکار کشورهای اطراف بود؛ از لبنانی و سودانی و حبشی گرفته تا هندی و مصری و عراقی. قطر چهار مرکز تمرکز جمعیت دارد به نام شهر. با هفت تیم باشگاهی. بزرگترین شهر قطر، دوحه یا امیرنشین است با چهار تیم فوتبال به نامهای العربی، استقلال، السد و الهلی. شهر دوم الواکره است و شهر سوم الریان. این دو شهر تیمهایی به اسم خود دارند اما شهر چهارم الخور است که تیم فوتبالش تعاون نامیده میشود. از عمر فوتبال رسمی در قطر چیزی نمیگذرد. تنها نزدیک به ششسال (۱۹۶۷)، میزبان پرسپولیس یعنی باشگاه السد در سال ۱۹۶۹ تأسیس شده و تاکنون دوبار فاتح قهرمانی قطر گشته (۱۹۷۱ و ۷۲). قطر دو نوع تیم ملی هم دارد. یکی برای بازیکنان بالای ۲۵ سال و دیگری برای زیر ۲۵ سال که این تیم «قطر جوان» نامیده میشود.
باشگاه السد که میزبان پرسپولیس بود سه بازیکن در تیم ملی بزرگسال به نامهای سعید موسی، عبدالله جمعه و وفا محمد دارد و در تیم ملی جوان قطر سه بازیکن به نامهای حمید غلامحسین، عبدالله زمینی و علی ساعی. نتایج دیدارهای تیم السد در ماه گذشته دو شکست ۲-۱ از تیم تاج بحرین (شعبه ای از کلوپ تاج تهران) و ۳-۲ از تیم یرموک کویت بوده است. در قطر زمین فوتبال خاکی فراوان است که برای ساختناش زحمتی جز کاشتن دیرکهای دروازه و خطکشی آن نیست. اما قطر به اسم ورزشگاه، یک زمین چمن خوب به اندازههای کوچک قانونی و جایگاه برای نشستن هفت هزار تماشاگر در دوحه دارد. شلوغترین روز این ورزشگاه روز عاشورا بود که پله و یارانش همراه تیم سانتوز در آن بازی کردند و ۳-۰ تیم ملی قطر را شکست دادند. در دوحه که بودیم صحبت از بنای یک ورزشگاه هشتادهزارنفری در مدینه خلیفه شهر نوساز قطر بود!! ورزشگاه هشتادهزارنفری برای یک شیخنشین ۱۲۰ هزارنفری؟ اگر باورکردنی است شما هم باور کنید! قطر در زمینه شرکت در مسابقات مهم خارجی یکبار همراه تیم جوانش در مسبقات فوتبال جوانان کشورهای عربی (جام شباب) شرکت کرده که حاصلش سه شکست ۷-۴ و ۲-۳ و ۰-۱ از تیمهای الجزایر و سوریه و یمن بود. آنچه که فوتبال قطر علیه ما نشان داد سعی در یک بازی زمینی و آرام بود که شکل سریع و تکاملیافته آن را از تیمهای کویتی دیده بودیم. در تیم السد یک یار بلندقد و سیاه به عنوان مغز تیم السد تمام بازیکنان ما را تحت تأثیر قرار داد. اگر تیمهای اروپایی او را ببینند برای خرید او چقدر پیشنهاد خواهند کرد؟ خیلی!»
۴- پرسپولیس در این سفر سری هم به لبنان زد که راجرز بازیکنان را در ساحل دریا و خیابانهای بیروت دواند و گفت برای ساقهاتان مفید است. بچهها در اروپاییترین شهر آسیا که پولشان تمام شد همهاش در آستانه مهمانسرا نشستند و غمبرک زدند تا موعد برگشت به تهران فرا برسد. شاید بخش این دوم این سفر را به عنوان سفرنامه شعارغفاری از بیروت در شمارههای بعدی «بریده جراید» فرهنگستان فوتبال کار کردیم... و هنوز سفر به کشورهای عربی، چیزی در حد تبعید به انتهای جهان بود. نه که بخواهم حسرت فوتبال عربها را بخوریم اما روزگار برای ما بازی دیگری کرد. بازیای لبریز از گل به خودی و خطا و ترقه و حقخوری و گاوبندی و گوسپندپرواری. بازیای با حضور اکبیریها. اما حق ما این نبود!
منبع: فرهنگستان فوتبال - الف.افشار
|