سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

جنبش سرنگونی، کابوس خامنه ای - رحمان حسین زاده



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ مرداد ۱٣۹۷ -  ۱۷ اوت ۲۰۱٨


خروش توده ای مردم حق طلب ایران و به بیان دقیق تر جنبش سرنگونی برای جارو کردن کلیت جمهوری اسلامی به کابوس خامنه ای و دیگر سران جمهوری اسلامی تبدیل شده است. به نحو موثری گریبان آنها را گرفته است. دو هفته قبل روحانی، این جنبش گسترده را اقدام "اقلیتی تخریب گر" نامید. یاوه گویی روحانی به موقع و سیعا پاسخ گرفت و ما هم به نوبه خود پاسخ دادیم. این هفته در روز دوشنبه گذشته این بار خامنه ای، علیه جنبش بزرگ بالاتر از صد شهر ایران در دی ماه ۹۶ و اعتراضات کوبنده و گسترده اخیر نزدیک به پانزده شهربزرگ در مرداد ۹۷ بغض و کینه خالی کرد.سرکرده جنایتکاران اسلامی بیشرمانه اعلام کرد، وقوع "اتفاقات دی ماه و اکنون مرداد ماه، حاصل کار سه چهارساله، آمریکا و دشمنان اسلام است" وارونه گویی و جعل و دروغ بافتن خامنه ای و دیگر مهره های جمهوری اسلامی نزد خاص و عام معرفه است و احتیاجی به پاسخ نیست. اما آنچه لازم است، تاکید شود، خامنه ای خوب میداند، جنبش گسترده سرنگونی جمهوری اسلامی نه حاصل کار سه چهار ساله "استکبار" بلکه حاصل کار و مبارزه و فداکاری و جانفشانی جریانات و مبارزین و تلاشگران راه رهایی از ستم و استثمار نظم سرمایه و جمهوری اسلامی به قدمت عمر جمهوری اسلامی است. خامنه ای خوب به یاد دارد درست زمانی که قدرتها و ارتجاع جهانی ضد انقلاب کپک زده اسلامی و خمینی را بر انقلاب و مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران تحمیل میکردند، صف آزادیخواه و حق طلب کارگران و زنان و مردان و نسل جوان و حق طلب برای تحقق اهداف برحق خود در مقابل جمهوری اسلامی به قدرت رسانده شده، مبارزه و مقاومت را سازمان دادند. اگر تنها نمونه های آغازین این مبارزات را به خامنه ای و سران جمهوری اسلامی یادآوری کنیم، باید تظاهرات بزرگ زنان در روز جهانی زن در اسفند ۵۷ علیه موازین اسلامی و حجاب اسلامی، تحرک و تحصن اعتراضی کارگران بیکار تهران و اصفهان در اسفند ۵۷، نوروز خونین سنندج در فروردن ۵۸، مقاومت و مبارزه مردم زحمتکش در ترکمن صحرا در فروردین ۵۸، ایستادگی نسل جوان در دانشگاهها در همان سال، مبارزات توده دای و مقاومت مسلحانه مردم در کردستان، مبارزات گسترده کارگری در اوایل و در طول عمر جمهوری اسلامی، به میدان آمدن نهان و آشکار جنبش آزادیخواهانه زنان ونسل جوان، زیر بنای جنبش توده ای سرنگونی طلبانه ایست که دردی ماه و بعد از ان و اکنون مرداد ماه کل ساختار جمهور ی اسلامی را به شدت لرزانده و چشم انداز امید بخش جارو کردن این سیستم سیاه را ترسیم کرده است. همین واقعیت موجب کابوس و هذیانات خامنه ای و همه سران سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی شده است.خلاصه کنم خامنه ای و سران جمهوری اسلامی میدانند این تحول بزرگ ابدا بی زمینه و بی سابقه و بی پیشینه نبود و نیست. درطی ٣٩ سال حاکمیت سیاه نظامشان، زیر استبداد و اختناق و سرکوبگری خشن ، فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی و جدالهای مستمر سیاسی و طبقاتی کوچک و بزرگ، گاه نهان و گاه آشکار در جریان بوده و هست. کارگران، زنان، جوانان و معلمان و مردم تنگدست و فقیر و حاشیه شهرها، دانشجویان و نویسندگان و انسانهای آزادیخواه و همه انسانهای ضد ستم و اسلام و خرافه مذهب و مدافع حرمت و کرامت انسانی خود در بطن این کشمکش و جدال با جمهوری اسلامی و دم و دستگاه سرکوبگر و اداری آن دست و پنجه نرم کردند. این جنبش و مبارزه ریشه در جدال و کشمکش تعطیل ناپذیر در جامعه ایران داشت. اگرچه علاوه بر سرکوبگری خشن، ترفند جدال جناحها و پدیده های "اصلاح طلبی و اعتدالی" وقفه در مقابل این جنبش و مبارزه ایجاد کرد و عمر برای جمهوری اسلامی خرید، اما ما همیشه تاکید کردیم "زیر چتر اختناق" باید گوش را به زمین سفت جدال سیاسی و طبقاتی جاری جامعه چسپاند و ندای جنبش گسترده برای تغییر وضع موجود و برای سرنگونی جمهوری اسلامی را شنید که چون آتش زیر خاکستر موجود است و فوران خواهد کرد و در ده روزدی ماه و بعد از آن و اکنون مردادماه که گذشت، فوران آتش خشم مردم منزجر از جمهوری اسلامی را دیدیم. جنبش بزرگ توده ای امروز ریشه در این جدال و به طور مشخص الهام گرفته از اعتراضات و اعتصابات کارگری رشد یافته دو ساله اخیر و مبارزات گسترده معلمان و بازنشستگان و پرستاران و مردم تحت فشار دارد. با تشخیص این پتانسیل مبارزاتی در جامعه بود، حزب حکمتیست دو ماه قبل از عروج جنبش عظیم دی ماه در کنگره هشتم خود با روشن بینی به استقبال این وضعیت رفت و تاکید کرد. "کنگره هشتم حزب حکمتیست اعلام میکند که دوره آتی، دوره قدرتنمائی وسیع تر جنبش های اجتماعی ریشه دار در جامعه، جنبش کارگری، جنبش علیه فقر و بیکاری، جنبش آزادی زن، جنبش علیه اسلام و خرافه خواهد بود. تشدید بحران حکومت اسلامی و تشدید فقر و گرسنگی و بیکاری و اختناق و بی آیندگی دهها میلیون نفر، چشم انداز یک تعیین تکلیفِ با جمهوری اسلامی را به صدر سیاستِ ایران میراند". اکنون همین روند واقعی در جریان است و خامنه ای از همین پدیده هراسان است.


در پاسخ روحانی، گسترش جنبش سرنگونی!

حسن روحانی دوشنبه شب گذشته بعد از مدتها تردید و دودلی و این پا و آن پا کردن، ناچارا "جسارت" به خود داد و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ظاهر شد. به قول خودشان قرار بود، به مسائل و مشکلات مطرح در جامعه و پیشاروی دولت و نظامش بپردازد. با رندی آخوندی و خونسردی جاهلانه از هر دری سخن گفت و اما به اذعان همه، "حسن کلیددار" پاسخی برای انبوه معضلات عمیقی که گریبان نظامش را گرفته، نداشت و البته نمیتوانست هم داشته باشد. در این یادداشت کوتاه به همه مسائل مطرح شده در مصاحبه روحانی نه لازم است پرداخته شود و نه فرصت آن هست. اما حمله گستاخانه و بی پایه او به اعتراضات وسیع و حق طلبانه ماههای اخیر بالاتر از صد شهر ایران نباید بی پاسخ بماند. ابتدا روحانی با تردستی آخوندی و در تلاشی ناموفق، خواست شروع جنبش وسیع اعتراضی دی ماه از شهر بزرگ مشهد را به جناح رقیبش در جمهوری اسلامی وصل کند. گویی این آدم در کره مریخ زندگی میکند و نشنیده است، که در همان جنبش وسیع اعتراضی دی ماه با صدای رسا اعلام شد، "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" و این حکم و شعار از آنوقت به اراده توده مردم برای برچیدن کلیت جمهوری اسلامی باهمه دم و دستگاه اداری و سیاسی و نظامی و انتظامی و سلسله مراتب جهل و خرافه مذهبی و همه جناحهایش تبدیل شده و در تظاهراتهای ادامه دار مردم با صدای رسا اعلام میشود. از آن مضحک تر، جنبش سرنگونی طلبانه و اعتراض توده ای رادیکال بالاتر از صد شهر ایران در دی ماه و تداوم تظاهراتهای گسترده خیابانی ازآن دوره تاکنون از جمله در نزدیک به پانزده شهر بزرگ را در هفته گذشته و وقوع هر روزه اعتصابات کارگری را به حرکات "اقلیتی تخریب گر" منتسب کرد.در مقابل هذیانات روحانی باید تاکید کرد، قطعا جنبش عظیم توده ای که به حرکت در آمده و در آغاز است، به چیزی کمتر از تخریب کامل سراپای جمهوری اسلامی رضایت نخواهد داد. سرنگونی جمهوری اسلامی خواست محوری و متحد کننده این مبارزات است.
پاسخ کوبنده طبقه کارگر و زنان و مردان و نسل جوان جان به لب رسیده از دست وضع موجود و جمهوری اسلامی به سخنان روحانی و خامنه ای و همه سران ریز و درشت جمهوری اسلامی ، گسترش جنبش سرنگونی به همه شهر و شهرکهای ایران، گسترش اعتصابات کارگری، به مراکز کارگری در سراسر کشور و در یک کلام سازماندهی جنبش و قیام از بنیاد برافکن نظم موجود و جمهوری اسلامی است. دور نیست آن روز که روحانی و همه سران جمهوری اسلامی به جرم جنایتهای هیتلروارشان علیه مردم به محاکمه کشانده شوند و به سزای اعمالشان برسند.  


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست