• یک شعار در قاب یک پلاکارت، ایران را انگشت به دهان کرد! البته سالهاست که این امر، موضوع شگفتی برای نگارنده و تعداد زیادی از آگاهان نمی باشد و ما به ماهیت واقعی ایده پردازان نظام مردم سالار دینی واقف هستیم! اما شعار این بود: "ای آنکه مذاکره شعارت/ استخر فرح در انتظارت!" ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۹ مرداد ۱٣۹۷ -  ۲۰ اوت ۲۰۱٨

در آخرین پنج شنبه مرداد ماه ۹۷ و در حالی که اوضاع کشور بحرانی به نظر می رسد شاهد رونمایی از ماهیت واقعی طلاب حوزه علمیه در مرکز فکری حکومت جمهوری اسلامی (قم) بودیم! در این روز، جمع بزرگی از طلاب حوزه علوم دینی در قم و به نشانه اعتراض به وضعیت نابسامان کشور به خیابان آمدند؛ هرچند این تجمع، نوعی اعتراض به خود محسوب می شود و نمایشگر بن بست های فکری این گروه اقلیت حاکم و انحصارگر است لیکن یک شعار در قاب یک پلاکارت، ایران را انگشت به دهان کرد! البته سالهاست که این امر، موضوع شگفتی برای نگارنده و تعداد زیادی از آگاهان نمی باشد و ما به ماهیت واقعی ایده پردازان نظام مردم سالار دینی واقف هستیم! اما شعار این بود: "ای آنکه مذاکره شعارت/ استخر فرح در انتظارت!"

گاهی اوقات ده ها شبکه رادیویی، تلوزیونی، روزنامه و هزاران نفر باید تلاش کنند و مستنداتی ارایه دهند تا گوشه ای از ماهیت واقعی مدعیان دروغین حاکمیت اصلح در دنیا را به عده ای از مخاطبان ساده لوح، مردد و بی طرف نشان دهند لیکن در فضای مسموم رسانه ای و سانسور شدید و وارونگی، به میزان ناچیزی موفق به روشنگری خواهند شد و در این بین این منابع و افراد به مزدور، دروغگو، معاند، خائن، استکبار و صهیونیسم خبری متهم می شوند و دنیایی از تردید را به ذهن مخاطبین بی طرف و نا آگاه تزریق می نمایند؛ ولی مطرح کردن این شعار (حقیقت) توسط طلاب حوزه در قم که نشات گرفته از تفکرات عقیدتی و باورهای مذهبی آنان است، گویاترین تصویر و سند معتبری از ایدءولوژی تروریستی و خشونت آمیز این گروه است که این بار، عریان تر از هر زمان، ته مانده ی حیثیت خویش را بر باد داد! این پدیده ای نیست که قابل توجیه و تفسیر باشد! حداقل این رخداد، تاریخ پر از حوادث خشونت آمیز در جمهوری اسلامی را با دنیایی از شبهه، تردید و بدبینی مردمی مواجه ساخت! ما از بدو تولد جمهوری اسلامی تا به حال شاهد ترور شخصیت ها، مقامات و مردم بوده ایم که همیشه انگشت اتهام به سمت دشمنان فرضی و یا خود ساخته نشانه رفته است! آیا اینگونه بوده است؟! امروزه این فرضیات با چالش جدی و حس بدبینی مواجه خواهند شد! آیا هزاران ترور و کشتار بی رحمانه و فجیع در داخل کشور کار دشمنان جمهوری اسلامی بوده است؟! با این اوصاف قضاوت آسان نخواهد بود؛ ما در عصر جمهوری اسلامی شاهد هزاران فقره اعدام بوده ایم که تقریبا همه سیر و مراحل قضایی را پشت سر گذاشته اند، بعضی با نهایت تسریع در روند مراحل قضایی، شبیه به اعدام های دهه ی ۶۰ و برخی نیز با کندی روند پرونده، ولی همه در ظاهر سیر قانونی را سپری کرده اند و جرم آنان عمدتا عناد و دشمنی عقیدتی و فکری با نظام بوده است؛ ولی در این بین افراد و گروه های زیادی ترور شدند که بخشی از آنان از نیروهای خودی و گروهی هم دگر اندیش به حساب می آمدند، چه کسانی دست به این ترورها زدند؟! با این وجود نمی شود به راحتی قضاوت کرد! اما گویا مرگ مشکوک شخصیتی مشهور همانند هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری که همواره نفر دوم نظام بوده است برملا کننده آنسوی پرده اسرار است! مرگ هاشمی رفسنجانی به عنوان یک شخصیت سیاسی معتدل (در اواخر عمر) و اهل تعامل و معامله و مذاکره با غرب در استخر موسوم به فرح پهلوی در زمستان ۹۵ برای افکار عمومی در داخل، قابل هضم نبوده و نیست! در حالیکه هنوز دو سال از این حادثه سپری نشده است، عاملان ترور او زبان به اعتراف گشودند و مهمتر از آن در روز روشن دکتر حسن روحانی - ریاست جمهور - فعلی را با ۲۴ میلیون رای ناقابل تهدید به ترور نمودند! نگارنده به عنوان یک منتقد در تحیر است که چرا همه ساکت نشسته اند! چرا علیرغم این اعترافات تکان دهنده، احدی از مقامات ارشد لب به سخن نمی گشایند! چرا از خود دفاع نمی کنند! درست است که هر دوسر قضیه از طلاب حوزه هستند ولی حداقل این کار برای جامعه ی در حال انفجار ایران بدآموزی دارد! این چه جمهوری ایی است! بر بنی صدر آن رفت که همه دیدند! بر رجایی آن گذشت که در گذشت! عاقبت هاشمی را همه دیدیم! خاتمی بدتر از همه! احمدی نژاد که در حال دست و پا زدن است! حال به صراحت می گویند که استخر در انتظار روحانی است! چه راحت سر آدم ها را زیر آب می کنند و آب از آب تکان نمی خورد!!!

* نجف (کاوه) مهدی پور صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفته نامه باخترزمین و کارشناس ارشد علوم سیاسی ایران