سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

گزارش سوم همایش همبستگی‌ جمهوری خواهان ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٨ شهريور ۱٣۹۷ -  ۹ سپتامبر ۲۰۱٨


در اولین روز همایش آقایان دکتر علی افشاری - رضا علوی - بهروز ستوده و محمد امینی در مورد شرایط و مسایل سیاسی و اقتصادی روز ایران به سخنرانی پرداختند.در نخستین قسمت از بخش عمومی همایش همبستگی جمهوری‌خواهان ایران در مونترال که به تاریخ ۴ و ۵ آگوست ۲۰۱۸ برگزار گردید ، آقای علی افشاری با موضوع شرایط سیاسی کشور بعد از خیزش‌ دی ماه ۹۶ به سخنرانی پرداختند.ایشان در بخش نخست سخنان خود ضمن موشکافی ریشه های اعتراضات اخیر در ایران بیان داشتند که عرصه سیاسی ایران بعد از دی ماه ۱٣۹۶ وارد فصل جدیدی شده است که مختصات وضعیت انقلابی را دارد. وضعیت انقلابی بدین معنی است که احتمال شکل گیری رویکرد انقلابی افزایش یافته اما هنوز فروپاشی نظام مستقر قطعیت ندارد. گذار از جمهوری اسلامی به دمکراسی برای جمهوری خواهان عرفی محتاج تاملات گوناگونی است. نخست ارائه جمهوری خواهی عرفی مقید به موازین دمکراسی و حقوق بشر، به عنوان نظام سیاسی جایگزین است. بایستی توجه داشت که مرحله گذار شامل گرایش های دیگر دمکراسی خواه، اعم از مشروطه خواه پادشاهی و مشروطه خواه فقاهتی نیز می شود. نکته های اساسی این است که شکل دهی قواعد بازی منصفانه برای هم بردار سازی نیرو ها ، شکل گیری رقابت سازنده و جلوگیری از اختلافات زیان بار در انجام موفقیت آمیز دوره گذار بایستگی دارد. گذار به دمکراسی در ایران می تواند اَشکال مختلفی پیدا کند. در اَشکالی که اصلاح از بالا انجام می شود و هسته سخت قدرت ویا جناح میانه رو میدان دار تحولات می شوند، آنها با انجام تحولات مرحله ای به مذاکره و توافق با نیرو های اپوزیسیون و جامعه مدنی پرداخته و طی یک روند،قدرت را به مردم واگذار کرده و نهاد های دمکراتیک تاسیس می شوند. اما در شکل اصلاح از پایین شکل گیری جنبش اعتراضی قوی در خیابان ها ، قدرتی را خلق می کند که در نهایت دستگاه سرکوب را مقهور خویش ساخته و باعث تسلیم حکومت می شود. تطبیق این اَشکال با شرایط ایران و بخصوص سیاست بخش اصلی اصلاح طلبان در نزدیکی به قدرت و مرزبندی بیشتر با نیروهای اپوزیسیون این فرضیه را قوت می بخشد که گذار در ایران بیرون از ساختار قدرت و در متن جامعه به وقوع خواهد پیوست.در این حالت، اعتراضات خیابانی کنونی از حالت متناوب به مستمر ارتقا یافته وبا پیوستن طبقه متوسط و کسانی که مطالبه اصلی آنها مسائل سیاسی وفرهنگی است به کسانی که به دلیل مسائل معیشتی و خواسته های اقتصادی ، به کنش اعتراضی روی آورده و سیاسی شده اند، نیروی اجتماعی لازم برای عبور از جمهوری اسلامی خلق می شود. استقرار دمکراسی نیاز به تغییر بنیادین ساختار قدرت موجود و نهاد های پایه ای آن دارد. در واقع نهاد ولایت فقیه به عنوان عنصر کانونی قدرت حاکم باید منحل شود. بنابراین هدف غایی دوران گذار،کنار گذاشتن ساختار حاکمیتی موجود و بازسازی کامل دولت در معنای عام حکمرانی است. در کنار این هدف اصلی پایبندی به روش های مبارزاتی خشونت پرهیز، حداقل سازی مخاطرات و حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی ضرورت دارند. یک عنصر کلیدی،تلاش برای جلوگیری از انتقام و اعتماد سازی برای جلوگیری از اقدامات حذفی و تصفیه حساب های گسترده در نظام سیاسی آینده است چرا که بایستی با درس گرفتن از تجربه انقلاب بهمن ۵۷ تلاش نمود تا مشکلات انقلاب های کلاسیک رخ ندهد. در واقع با تمهید راهکارهایی بایستی پایگاه اجتماعی حامی حکومت را مجاب ساخت که در ایران آینده ، آنها نیز به اندازه وزن شان در فرایندهای مشارکت سیاسی می توانند حضور داشته باشند. تنها آن دسته از نیرو های حکومتی که مرتکب جنایت شده اند و یا اموال عمومی را غارت نموده اند ، از طریق محاکمه عادلانه مجازات خواهند گردید. البته بایستی توجه داشت که نوع برخورد جناح میانه روی حکومت و به خصوص واکنش مدیران میانی و رده پایین حکومت،در شکل گیری چنین نگرشی که تحولات حالت خشونت بار و خونینی پیدا نکند اهمیت زیادی دارد و تقریبا می توان گفت این حکومت است که بیشتر میزان خشونت را تعیین می کند.تدبیر در خصوص پیدا کردن ساز و کاری که مانع بازسازی استبداد شود، دیگر موضوع مهم دوران گذار است.

سپس جناب آقای رضا علوی با عنوان " نقش حکومت های گانگستری در ویرانی اقتصاد" به عنوان دومین سخنران پشت تریبون قرار گرفتند. ایشان با بیان این نکته که حکومت جمهوری اسلامی یکی از فاسد ترین نظام های جهانی در چهار دهه گذشته در حوزه اقتصاد بوده است علت اصلی آن را ساختار ولایی حکومت ایران دانسته و پایه های اصلی گرفتاری های اقتصادی ایران را فساد،حکومت گانگستری ، نبود مدیریت و معضل رانت خواری نامیدند.ایشان شکست برجام از سوی امریکا را عاملی دانستند که ایران را به سوی بحران های ژرف تری رهسپار خواهد نمود.اعتصاب بازاریان خود به معنای ایجاد و شکل گیری جبهه جدیدی از اعتراضات با رویکرد اقتصادی – معیشتی ست که حاصل گسترش عملکرد باندهای مافیایی،رشد سرسام آورنقدینگی و آشفتگی بازار ارز است که خود به جز علت برجام ناشی از بی برنامگی دولت روحانی برای کنترل شرایط اقتصادی کشور است. ایشان با بیان این نکته که یکی از عمده ترین شعارهای دولت حسن روحانی بهبود وضعیت اقتصادی بود ولی در آن به شدت دچار ناکامی گردیده است زیرا مهار تورم زمانی موثر است که رونق اقتصادی وجود داشته باشد و در شرایط رکود ،مهار تورم نه تنها عملکرد مهمی نیست بلکه طبیعی است.ایشان حجم بالای نقدینگی در دست مردم را به اژدهای خفته ای تشبیه کردند که اگر آزاد شود عواقب سهمگینی را به همراه خواهد داشت .با توجه به اینکه بخش تولید در ایران سوددهی ندارد ، افزایش درآمدهای ناشی از منابع طبیعی،اقتصاد ملی را از حالت تولیدی – صنعتی خارج و باعث ایجاد بیماری هلندی در نظام اقتصادی ایران شده است.ازیک سو ورشکستگی نظام بانکی،رکود شدید در بخش مسکن و افزایش بیکاری و از سوی دیگر صدور انقلاب و توهم بیمار گونه ایجاد امپراطوری اسلامی ولایت در منطقه و هزینه ها ی سرسام آورآن اوضاع اقتصادی کشور را روزبه روز نابسامان تر نموده است.آقای علوی در قسمت بعدی سخنرانی خود به تشریح نقش حکومت گانگستری در ویرانی اقتصاد پرداختند.به طور کلی بایستی چند مساله عمده را که دراقتصاد بیمار جمهوری اسلامی با آن روبروهستیم مد نظر قرار دهیم.

یکی خویشاوند پروریnephewism) (:پدیده‌ای است که طی آن رابطه به جای ضابطه می‌نشیند و ارادت جای لیاقت را می‌گیرد و در نتیجه نظام سیاسی از شایسته‌سالاری دور شده و به سمت حامی‌پروری میل می‌کند. حامی‌پروری شامل دو المان است :حامی وحمایت‌شونده که این مقوله در دو مرحله عمل می نماید.مرحله اول،افراد شامل اعضای خانواده، ‌همشهری‌ها، دوستان یا همان شهروندان اندک درجه یک که تحت‌الحمایه یک پدرخوانده قرار می گیرند و کلیه رانت‌ها، امکانات و امتیازات دولتی از این مجرا به آنان منتقل می‌شود و در مرحله بعد : تحت‌الحمایگان موظف می‌شوند در زمان مناسب برای حامی خود لشکری برای انجام هر امری مانند تبلیغ و ترویج، انتخابات و سرکوب و یا هر هدف دیگری که حامی طلب کند، تدارک ببینند. مساله بعدی دزدسالاری است که در آن وضعیتی حاکم است که طی آن رهبران به طرز سازماندهی شده از قدرت خود به منظور چپاول جامعه تحت‌کنترل‌شان استفاده می‌کنند.مفهوم دزدسالاری دو تعریف دارد.تعریف نخست، انتقال ثروت از طبقات فرودست به طبقات فرادست یا همان «دزدسالاری عیان» - چرا که مردم نسبت به جابه‌جایی غیرقانونی ثروت آگاهی دارند و تلاش می‌کنند به هر نحو به الیت حکومت که همان دزدها باشند، بپیوندند. تعریف دوم، استفاده از قدرت در راستای منافع شخصی و با اتکا بر حُقه‌ و خیانت است یا همان «دزدسالاری پنهان» که در آن دزدی به صورت گسترده، سیستماتیک و سلسله‌مراتبی صورت می‌گیرد.ازویژگی های حکومت گانگستری این است که نخست اخلاق با تنگنا روبرو می شود و سپس مرز بایدها و نبایدها و مجازها و غیرمجازها کمرنگ می‌شود.در مرحله دوم سلامتی و توانایی فرد در جهت اهداف رژیم به یغما می‌رود و گاه حیات او به خطر می‌افتد.در سومین مرحله رهبران این رژیم‌ها باید یکه‌سالار باشند، فرمانبرداری‌ محض را ترویج و عقل‌گرایی را تعطیل کنند چرا که نمی‌توانند نزد زیردستان ، پاسخگوی فعالیت اقتصادی‌شان باشند و به شدت تمامیت‌خواه هستند که از نمونه های حکومت گانگستری می توان علاوه بر جمهوری سلامی به جمهوری دومنیکن، زئیروهاییتی در گذشته اشاره کرد.ایشان ترکیب دو مفهوم «خویشاوندپروری» و «دزدسالاری» را دولت گانگستری دانستند.چنانچه دولت به لحاظ سیاسی از چند مافیا شکل بگیرد، آن را دولت گانگستری می نامند.ترکیب گانگستر با دولت بدین معناست که دولت تحت اداره چند باند با رویکرد دزدسالارانه قرار گرفته است. این دولت‌ها بر پایه انباشت اولیه در شرایط استثنایی شکل می‌گیرند. به این معنا که در شرایط استثنایی،سرمایه ملی به صورت غارتی و چپاول شونده در اختیار باندهای قلیلی قرار می‌گیرد بدون آنکه در جهت رشد اقتصادی، اشتغال و بنای سازمان تولید و مدیریت قدمی برداشته شود.ایشان حوزه های فعالیت های اقتصادی دولت گانگستری را زمینه های ذیل دانستند:

۱- نفت :کشورهایی که تا حد زیادی به نفت وابستگی دارند و نفت چون خون در رگ اقتصادشان جریان دارد، همواره بستر رشد گروه‌های گانگستری بوده‌اند. گروه‌هایی که از رانت نفت برای بقای خود و تغذیه عناصر تحت‌الحمایه استفاده کنند.
۲- حوزه زمین : آنگونه که زمین‌های مستعد ترقی،میان برخی تقسیم می‌شود و امتیاز بهره‌برداری میان تحت‌الحمایگان تقسیم می‌شود.
۳- رانت پول : برخی باندهای پولی در قالب موسسات مالی اقدام به جذب سپرده می‌کنند، در مقطعی از مسوولیت شانه خالی می‌کنند .
۴- رانت پست و مقام: آنگونه که سمت‌ها میان دوستان تقسیم می‌شود و کفایت به حداقل می‌رسد.

از مهمترین ویژه گی های دولت گانگستری به موارد زیر اشاره نمودند:
۱- طبقاتی نمی‌شود
۲- به‌شدت تبعیض‌آمیز است. شهروند درجه یک و شهروند درجه دو می سازند.
۳- رژیم‌های گانگستری در مقابل هجوم خارجی به‌شدت شکننده هستند چرا که همبستگی اجتماعی در آنها به‌شدت رو به افول است
۴- از مقطعی میان باندها تضاد منافع به وجود می‌آید و ممکن است درگیری عمیق و علنی به وجود آید

ایشان در پایان ضمن اشاره تیتر وار به چهار ستون اصلی نظام اقتصادی و اجتماعی هر کشور شامل سرمایه اقتصادی، سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین توضیح دادند که حکومت جمهوری اسلامی سرمایه اقتصادی: یعنی صنعت بیاوریم، سد بزنیم،کارخانه بسازیم و غیره را همانند حکومت پهلوی دارد. سرمایه انسانی : یعنی سرمایه‌گذاری برای پرورش نیروی‌های متخصص و تحصیل‌کرده را نیز دارا می باشد ولی سرمایه اجتماعی : یعنی اعتماد مردم به همدیگر، اعتماد مردم به حکومت، اعتماد حکومت به مردم، احترام به قانون وسرمایه نمادین : هر چیزی که قبلاً سرمایه بوده (از نوع اقتصادی یا انسانی یا اجتماعی یا طبیعی یا فرهنگی و …) و حالا به شهرت رسیده و مردم برای آن احترام قائل هستند یا مورد توجه کثیری از مردم است را ندارد. سرمایه‌های نمادین امید می‌آفرینند و انسجام ایجاد می‌کنند؛ آنها الگو می‌شوند و الگو تولید می‌کنند؛ آنها در بی‌ثباتی عامل اتحاد، ثبات و همبستگی می‌شوند؛ آنها برای تحول‌خواهی و تغییر پیش‌قدم می‌شوند.

سومین سخنران این روز جناب آقای بهروز ستوده بودند که با عنوان تنش زایی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه و جهان به سخنرانی پرداختند.ایشان ابتدا به عنوان مدخلی بر بحث خلاصه ای از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را از بدو تشکیل تشریح نمودند.از فردای تاسیس جمهوری اسلامی ، آیت الله خمینی درمقام رهبر وبنیان گذارحکومت ولایت فقیه، صدورانقلاب اسلامی به سایرکشورها را رسالت و وظیفه حکومت نوبنیاد خود اعلام نمود. درتفکربنیادگرای شیعه دوازده امامی خمینی، دولت وملت ومنافع ملی بی معنی بودند و مرزهای جغرافیائی بین کشورهای اسلامی بی اعتباراست وتنها مرز به رسمیت شناخته شده از نظراو،مرزبین کفرواسلام بود. به جای وزارت خارجه ، ولی فقیه وافراد منتسب به اوسیاست گذار درزمینه مسائل خارجی وروابط بین الملل بوده وهستند. سیاست خارجی حکومت ولایت فقیه دردوران رهبری خامنه ای نیزادامه همان سیاست وخط مشی است که خمینی آنرا پایه گذاری نموده بود با این تفاوت که پس ازلشکرکشی امریکا به عراق و شکسته شدن سد صدام حسین درمقابل حکومت ولایت فقیه، راه کربلا که خمینی نتوانسته بود با هشت سال جنگ و یک میلیون کشته ومجروح وصرف صدها میلیارد دلاروویرانی دهها شهر وروستای ایران وعراق به سوی قدس بازنماید بالاخره توسط "شیطان بزرگ"بازشد و زمینه برای صدورانقلاب اسلامی وشیعه گستری ولایت فقیه ایران درکشورهای خاورمیانه وشمال افریقا فراهم شد.

مداخله نظامی ولجستیکی سپاه قدس وسیاست خارجی جنگ افروزانه ولایت فقیه درکشورهای عراق وسوریه ولبنان ویمن سبب شده است که جبهه متحدی مرکب ازامریکا واسرائیل وکشورهای عربی علیه جمهوری اسلامی شکل بگیرد وامنیت و تمامیت ارضی ایران را با تهدیدی جدی مواجه سازد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی درجریان جنبش سبزسال ٨٨ ، توسط مردم ایران و با شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"، ودرجریان خیزش خودجوش دی ماه سال ۹۶ با شعار    " سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن" به چالش کشیده شده است. دریک کلام وبدون اغراق میتوان گفت که طی ۴۰ سال گذشته، جمهوری اسلامی با اتخاذ سیاست خارجی ضد منافع ملی ایران وایرانیان، کشورمارا در منطقه وجهان منزوی واز یک بحران به بحران دیگرکشانده است.چه بسا دراین بحران سازی های حکومت ولایت فقیه و جنگ های نیابتی که هم اینک در منطقه جریان دارد در آینده به جنگی رودررو با ایران منتهی گردد که در چنین صورتی دستگاه ولایت فقیه خودکامه مسئول مستقیم آن خواهد بود.   
چهارمین سخنران این روز جناب آقای محمد امینی بودند با موضوع موانع تاریخی سکولاریسم و‌دمکراسی در ایران که می توانید مشروح سخنرانی ایشان را از لینک زیر مشاهده فرمایید:

۱۴ شهریور، ۱۳۹۷ - سپتامبر ۵، ۲۰۱۸


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست