سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دستاوردهای زنان ایران از انقلاب-ف(دیار) الف. علیایی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٨ اسفند ۱٣۹۷ -  ۲۷ فوريه ۲۰۱۹


 
مقدمه:
زنان به مثابه نیمی از اعضای تشکیل دهنده جامعه ایرانی همچون مردان همانگونه که در ساختن جامعه و ساخت یابی آن سهیم هستند، اما هیچگاه به اندازه مردان از بودن در این ساخت بهرهمند و منتفع نشدهاند، به عبارتی بهتر زن در جامعه سنتی ایرانی هموراه بودی برساخته و اسیر در چنبره ابژگی اسیر بوده، زن در جامعه سنتی ایرانی همواره بهعنوان ساختاری معنایی و فرمی، بودی در خدمت ساختار معنایی و فرمی مردان تعریف شده است. در حوزه سیاسی نیز، اگرچه مردان نیز به دلیل خصلت دیکتاتوری حکومتها هیچ گاه واجد بودی مستقل از حکومت نبودهاند، اما زنان به مراتب بیشتر از مردان اسیر اقتدارگرایی حکومتها که نوع سیاسی اقتدار کلی مردانه می باشد بودهاند. به طوریکه زنان هیچ گاه دارای ارگان یا سازمانی مستقل نبودهند، اگر چه قبل از انقلاب، سازمانها و تشکل های زنان در ایران وجود نداشت. اما با وجود آنکه انقلاب علیه دیکتاتوری و اقتدارگرایی و برای دمکراسی و آزادی، زندگی بهتر و مشارکت همه جانبه زنان در همه عرصههای اجتماعی بود، وتحقق برابری حقوقی زنان با مردان یکی از بسیار آرمانهای انقلاب و زنان بود. جنبشی همگانی که زنان و مردان برابر و فعالانه در آن شرکت داشتند، اما از ابتدا مطالبات زنان و توجه به خواست آنان در حاشیه ای از ابهامها و کلی گوئیها قرار گرفت. در ابتدای شروع انقلاب، هیچکس حتی نمی توانست تصورش را بکند که چگونه در یک بازه زمانی کوتاه دو یا سه ساله، مناسبات و قوانینی علیه زنان در ایران برقرار شود که امروز بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر انقلاب، تلاشگران برابر حقوقی زنان با مردان هنوز به دنبال "تغییر قوانین تبعیض آمیز" و تحقق مطالبات خود می باشند.
زنان در انقلاب ۵۷ و در مبارزه برای سرنگونی شاه شرکت گستردهای کردند. چه در جریان شورشهای خارج از محدوده، چه در راهپیمایی ها و اعتصابات و چه در تحصن ها و شب های شعر دانشگاه، و چه در گروههای سیاسی این دوره، به جرات می توان گفت که انقلاب ۵۷ اولین تجربه سیاسی سترگ زنان در تاریخ ایران بود.

شروع طرح مطالبات زنان:

انجمنها و تشکلهای زنان در ایران همواره در دو سوی گسل منازعه میان حکومت و اپوزیسیون تشکیل شده، در کنار تلاشهای دربار در قبل از انقلاب برای سازمان دادن به تشکلهای زنان و بعد از انقلاب حکومت اسلامی، همواره اپوزیسیون و فعلالان سازمانی مخالف حکومت نیز همواره تشکلهای خاص زنان را ایجاد کردهاند که در این مورد حزب توده از پیشتازان بوده.
انجمن ملی زنان توسط صفیه فیروز در سال۱۳۲۱ تاسیس شد، از جمله اقدامات این شورا شورای انتقاد به تعدد زوجات بود. حزب زنان توده ای از جمله تشکلهای دیگری در این دوره بود. در سال ۱۳۲۳، هما هوشمندار "بیداری ما" را منتشر کرد. در سال ۱۳۲۸ گروه های زنان به سازمان زنان دموکراتیک تغییر نام داده و شعب آن در تمام شهرهای مهم شروع به فعالیت کردند. زهرا و تاج اسکندری، ایران ارانی، مریم فیروز، دکتر خدیجه کشاورز، دکتر اختر کام بخش، بدری علوی و عالیه شرمینی، از مشهورترین زنان توده ای بودند.
انجمن کمی بعد به سازمان زنان مترقی تغییر نام داد و در سال ۱۳۳۰ بار دیگر خواستار حق رای شد که این بار نیز نا فرجام بود.
شاید درخشان ترین دوره حضور زنان مستقل و انجمنهای مستقل زنان دوره مصدق باش، که سقوط مصدق پایانی برای سازمان های مستقل شد. در سال ۱۳۲۸ مجمع عالی رتبه ی زنان، به ریاست اشرف پهلوی شکل گرفت. این مجمع در سراسر کشور شعبه هایی با تمرکز بر سلامتی، آموزش و خیریه احداث کرد. در سال ۱۳۴۳ این انجمن به سازمان زنان ایرانی تبدیل شد و ۳۴۹ شعبه و ۱۱۳ مرکز داشت که ۵۵ سازمان دیگر را که برای سلامت و رفاه زنان فعالیت می کردند، تحت پوشش قرار می داد. آخرین آمار نشان میداد که در سال ۱۳۵۵-۱۳۵۶ بیش از یک میلیون زن ایرانی از این سرویس ها استفاده می کردند. از جمله بارزترین خصوصیات سازمانهای دولتی زنان، تلاش برای غیر سیاسی کردن زنان و پیگیری مطالبات از کانال حکومتی بود از یک سو و از سویی دیگر ابزاری بود برای تقابل با اپوزیسیون اسلام گرا که آرام آرام در فضای سیاسی ایران شکل گرفت.
در سال ۱۳۳۰، مهر انگیز دولتشاهی -اولین سفیر زن ایرانی- "راه نو" را تشکیل داد و همراه با صفیه فیروز اولین سازمان حمایت از حقوق بشر را در ایران تاسیس کردند، این دو تن به ملاقات شاه رفته و متقاضی حقوق برابر شدند ولی مخالفت روحانیون به این مناظره پایان داد. سرانجام در بهمن ۱۳۴۱، حق رای و کاندید شدن به زنان اعطا شد. در سال ۱۳۴۷ قوانین حمایت از خانواده به تصویب رسید. طلاق به دادگاه های خانواده ارجاع داده شد و موفقیت هایی در مورد تغییر در قوانین طلاق بدست آمد. مردان برای ازدواج دوم به رضایت کتبی زن اول نیاز داشتند و سن ازدواج برای دختران از هجده سال تعیین شد. فرخ رو پارسا اولین وزیر زن در ایران شد. زنان ملزم به شرکت در سپاه دانش و خدمت سربازی شدند. در سال ۱۳۵۴ زنان حق حضانت فرزندانشان را، بعد از مرگ شوهر بدست آوردند. سقط جنین هیچ گاه قانونی نشد ولی مجازات برای آن لغو شد. در همین سال مهناز افخمی، اولین وزیر مسئول امور زنان شد. عکس العمل روحانیون نسبت به این تغییرات شدید بود، فتواهایی نیز از سوی روحانیون در مخالفت با این تغییرات صادر می گردید و به این موارد اعتراض می شد.
در همین زمان علی شریعتی کتاب پر فروش "فاطمه، فاطمه است" را منتشر کرد و در آن هر نوع نگاه غربی زن ایرانی را فاسد و تحریف شده خواند. مطهری در خصوص حقوق زنان و حضور زنان در عرصه اجتماع مسئله حجاب را مطرح می کنند و درمجله ی "زن روز" سری مقالات "زن در اسلام" را به چاپ می رساند و درآنها حجاب را تایید می کرد. هیچ سازمان مستقلی، به جز گروه های زیر زمینی و مخفی بر علیه حکومت "دیکتاتوری“ و "دوگانه" پادشاه وجود نداشت. مرضیه احمدی اسکویی، اشرف دهقانی، منصوره طوافچیان، فاطمه رضایی و خانم شایگان از بین این فعالان بودند.
در دورهای که انقلاب در جریان بود و به پیروزی نزدیک، مسأله مهمی که راجع به آن زیاد بحث می شد، مسائل مربوط به زنان و وضعیت آنها درحکومت بعد از انقلاب بود. از این رو خبرنگاران در اکثر مصاحبه های خود راجع به این مسأله پرسش می کردند و به ویژه نظر روحانیون را جویا می شدند. در همین راستا از آیت الله شریعتمداری نیز درپاسخ به سوالی درباره مسئولیتهای زن در نظام آینده، ضمن اشاره به رقت قلب زنان،با استناد به نقل قولی از یکفرد ناشناس مبنی بر غش کردن یک زن قاضی بر سر جسدی، زنان را شایسته قضاوت ندانستند. بر این اساس زنان قاضی طی نامه ای با انتقاد از این گفته، ضمن یادآوری حضور بیش از هفتاد زن قاضی در دستگاه قضایی که برخی بیش از ده سال سابقه دارند و همچنین حضور زنان در بیمارستان به عنو.ان پزشک و پرستار و حتی غسالخانه و سالن تشریح، تصریح کردند انحصار کار زنان در پرورش فرزند، یادآور اعمال قرون وسطی و یادآور مصاحبه شاه با اوریانا فالاناچی است. همچنین در این نامه آمده است: در دوره کارآموزی قضایی ما همگی همسان دیگر همکاران خود بارها و بارها در سالن تشریح پزشکی قانونی با اجساد تکه پاره شده برخورد داشتیم و تا آنجا که ما به خاطر می آوریم در طی جلسات مختلف هرگز ندیدیم و نشنیدیم خانمی دچار بیهوشی شده باشد(اطلاعات ۱۸ بهمن ۱۳۵۷).

زنان پس از انقلاب:

به دنبال سقوط نظام پادشاهی و استقرار نظام جدید، اولین سخنان درارتباط با حقوق اولیه زنان درانتخاب پوشش را خمینی بیان کرد:
خمینی در روز ۱۶ اسفند ماه ۵۷ در مدرسه رفاه گفت: " در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زنها بروند، اما با حجاب باشند مانعی ندارد بروند کار کنند. لیکن با حجاب شرعی باشند.(کیهان ۱۶ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۵ صفحه ۱)
این در حالی بود که به نقل از روزنامه کیهان(۱۵ اسفند ۵۷ ص۲)،ایشان چنین گفته بود:
" خمینی طی نطقی در مدرسه فیضیه، زنان را دارای حقوق بیشتری از مردان خواندند و با اشاره به زنان صدر اسلام که همدوش مردان در جنگ شرکت می کردند، زنان را در ساختن مملکت و شرکت در امور سیاسی با مردان همراه دانستند."این سخنان و تحولات بعدی نشان داد که زن در جامعه سنتی ایران با جابجایی قدرت صرف نمی تواند به حقوق خویش برسد بلکه آنظکه باید تغییر کند، فرهنگ و فهم جامعه از زن است.
مصاحبه خمینی با روزنامه السفیر که یکماه پیش از مدرسه رفاه عنوان شده بود درهمین راستا بود. در عکس العمل به این سخنان بود که موج اعتراضات جامعه را فرا گرفت. این در حالی بود که سر و صدای برخورد شدید چاقوکشان به زنان، به روزنامه ها ی دولتی نیز کشیده شده بود، دانشگاهیان در بیانیه ای به تاریخ ۲۷ دیماه ۵۷ چاقوکشی و اسید پاشی و آتش زدن دختران بی حجاب را محکوم و آن را نتیجه تبلیغات "خائنانه عناصر مزودر" دانستند و به جامعه هشدار دادند. هزاران نفر از زنان در تهران، سنندج، اصفهان و شیراز و بندرعباس بر مبنای آرشیو خود روزنامه کیهان، بعد از سخنان خمینی، دست به اعتراض و مبارزه زدند، اعتصاب کردند. کتک خوردند، به زندان افتادند و اولین دختر و پسری که به جرم رابطه دوستانه دستگیر شدند، در املش شلاق خوردند. پسر به ۲۵ ضربه شلاق و دختر به ۱۰۰ ضربه محکوم شد که این حکم در وسط خیابان به اجرا در آمده و دختر در حین خوردن شلاق بیهوش شد. این خبر علاوه بر کیهان و اطلاعات، به سرعت درسایر روزنامه ها با خشم و نفرت منعکس شد. در نتیجه انعکاس این اعمال خشونت آمیز اولین عکس العملهای افکار عمومی غرب در آمریکا و فرانسه، به حالت اعتراض به نمایش در آمد.
ابراهیم یزدی در گفت و گو با حمیده امیری خبرنگار کیهان اعلام کرد که: " آنچه در نظام اسلامی باید رعایت شود عفت و عصمت است. ولو اینکه کسی معتقد به حجاب نباشد باید یک اصولی را رعایت کند این مختص به زنان نیست.(کیهان ۵ بهمن ۵۷ شماره ۱۰۶۲۲ صفحه ۱)
به دنبال طرح مسأله حجاب و اظهار نظرهای متفاوت روحانیون و مسئولین، اقشار مردم در مقابل این مسأله موضع گیری های مختلفی داشتند. از جمله مذهبیون به پشتیبانی از حجاب اسلامی برخاسته افراد بی حجاب را مورد بی حرمتی قرار می دادند و موجب ایجاد اغتشاش در سطح کشور می شدند. با اینکه هنوز قانون مشخصی برای چگونگی پوشش وضع و اعلام نشده بود این افراد گمان می کردند به محض پیروزی انقلاب همه باید مذهبی شده و یا تحت لوای مذهب ظاهری درآیند. بدین ترتیب با پیروزی انقلاب اگر دست حکومت پهلوی از سرزمین ایران کوتاه شد در عوض خود مردم که طبیعتا دارای اختلاف سلیقه و برداشتهای مختلف از دین بودند، با هم درگیر شدند. در این میان چون نیروهای مذهبی از نظر تعداد بیشتر بودند و از طرف روحانیت هم حمایت می شدند توانستند رشته امور را به دست بگیرند به این دلیل گروه های دیگر که خود را در پیروزی انقلاب سهیم می دانستند خواهان ارائه نظرات خود در ساختار مملکت و قانونگذاری شدند و حاکمیت روحانیت مطلق را نقض آزادی واصول اصلی انقلاب می دیدند.نشریه پیغام امروز،مطالبی را در مورد اتفاقات روز زن،چنین نقل می کند:
"زنان آزادیخواه برای اعتراض نسبت به ناروایی ها، ددمنشی ها و بی حرمتی های روزهای اخیر علیه زنان، در کاخ دادگستری متحصن شدند. بدین ترتیب مبارزه زنان آزادیخواه علیه تعصب و تاریک اندیشی اوج تازه ای می یابد.
اجتماع بزرگداشت روز زن در دانشگاه صنعتی شریف در روز ۱۶ اسفند با حضور بیش از ۵هزار زن برگزار شد. در این اجتماع چند زن کارگر و نیز شهلا روزبه برادر زاده خسرو روزبه و خانم حیدری مادر شهید تورج بیگوند سخنرانی کردند و سیاوش کسرایی اشعاری خواند.
در تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۵۷،جمعیت زنان مبارز اعلامیه ای صادر نمود:
" جمعیت زنان مبارز اعلام کرد در روز ۱۷ اسفند به مناسبت روز جهانی زن، در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برنامه خواهند داشت."(کیهان ۱۳ اسفند ۱۳۵۷ ص۷)
همچنین روزنامه کیهان درواکنش به بیان نظرات خمینی در خصوص قانون حمایت از خانواده چنین نوشت:
"زنان و انجمنهای حمایت از زنان با نوشته ها و گفتار های خود از لغو این قانون انتقاد نمودند. از جمله خانمی طی درج مطلبی در روزنامه، از لغو قانون حمایت از خانواده انتقاد کرده و گفته است قبل از هر چیز این سوال پیش می اید که ایا در میان تمام این قوانین نادرست و غیر عادلانه تنها می بایست قانون حمایت از خانواده لغو شود؟ تردیدی نیست که قانون حمایت از خانواده نواقص بسیاری دارد که بایداصلاح شود اما نه انکه جدا از دیگر قوانین بیرون کشیده لغو شود. زن هایی که با وجود تمام نواقص و معایب قانون حمایت از خاهنواده در حالی که ساعتها پشت در های دادگاه انتظار می کشیدند و سالها از پله های ان بالا و پایین می رفتند حداقل این امید را داشتند که شوهرانشان نمی توانند انها را غیابا طلاق دهند و یا همسر تازه ای به خانه بیاورند.قانون حمایت از خانواده ظاهرا به دلیل مغایر بودن با نص صریح قران لغو شده است در حالی که این دو ایه از قران مفاد انرا تایید می کند "گر بیم ان دارید که نمی توانید درباره انها عادل باشید فقط با یک تن ازدواج کنید."و " هرگز قادر نیستسد نسبت به زنان خویش به طور مساوی عدالت را رعایت کنید حتی در صورتی که چنین خواسته باشید."(کیهان ۱۳ اسفند ۵۷)
کانون وکلا نیز به لغو قانون حمایت از خانواده اعتراض نمود:
"کانون وکلای حمایت از حقوق زن و همچنین جبهه ملی ایران،به لغو قانون حمایت از خانواده اعتراض کرد. در بیانیه کانون وکلا امده است: ایا این نشانه ان نیست که در دفتر امام و کمیته انقلاب حتی یک زن برای انکه مافع حقوق زنان باشد و به خصوصیت های حقوقی، اجتماعی و اقتصادی نیمی از جامعه که حتی در جامعه توحیدی ایده ال نیز نقش خاصی دارند توجه نماید وجود ندارد؟"(کیهان ۱۳ اسفند ۱۳۵۷)
در روز ۱۷ اسفند ۵۷ به دعوت جمعیت زنان مبارز، دانشگاه تهران شاهد حضور زنان در اعتراض به حجاب اجباری بود:
" در گردهمایی زنان در دانشگاه تهران به مناسبت اعتراض به حجاب اجباری،نماینده جمعیت زنان مبارز اظهار داشت ما با حجاب مسئله نداریم آنچه که مطرح است این است که زنان در انقلاب شرکت کرده اند و باید نقش واقعی آنها دربه ثمر رسیدن این انقلاب نیز تا پایان ایفا شود."
یکی از زنان که از سوی دانشجویان زن ایرانی سخن می گفت با اشاره به عدم حضور زنان در کابینه بازرگان،کمیته ها و شورای انقلاب، این رژیم را صد در صد مردانه دانست.وی در ادامه خواسته های زنان را چنین بیان کرد: در حکومت اسلامی نباید نهاد غیر اسلامی باشد، زن و مرد باید به طور مساوی از سهم ارث برخوردار باشند، همانطور که زن نمی تواند دو شوهر داشته باشد مرد هم باید یک زن بیشتر نگیرد،صیغه که به نظر ما باید از میان برود...وی در ادامه سخنانش افزود: چرا زنها نباید مجتهد داشته باشند؟چرا زنان مانند مردان در زمینه های سیاسی مذهبی اجتماعی شرکت داشته باشند؟ ما می گوییم اگر موی زن تحریک کننده است و باید پوشیده باشد،موی مرد هم می تواند همین اثر را داشته باشد ولی ما به هر دو مورد اعتقاد نداریم.
یکی از زنان حقوقدان نیز طی سخنانی درباره حقوق زنان،هشدار داد اگر قانون اساسی جدید و حکومت آینده تشریح نشود در رفراندوم شرکت نمی کنیم. اینان در نزدیکی ساختمان تلویزیون که برخی ادعا می کردند دیشب مسئولان آن به زنان توهین کرده اند کفشها را در آورده پیاده به راه افتادند. این زنان اظهار داشتند از اینکه مردها برایشان تصمیم می گیرند ناراحتند. این اجتماع سر انجام با حمله به اتومبیل حامل قطب زاده و آسیب دیدن اتومبیل و دخالت نیروهای نظامی پایان یافت."(آیندگان ۲۲ اسفند ۱۳۵۷)
روند قبضه قدرت پس از تصفیه گروههای مخالف حکومت اسلامی در ایران و سرکوب و خفقان شدید حاکم بر جامعه روز به روز دستاوردهای اندک زنان که از رژیم قبل باقی مانده بود را نیز از میان برد و زن ایران بیشتر از پیش در خواستهها و ساختار و آیدآلهای مرد مسلمان مسخ شد، دستاوردهای زنان از انقلاب اسلامی، تقید، تعبد و تسلیم بیشتر بود به قوانین مرد سالار حکومت اسلامی و در صورت اعترض، زندان، اعدام، شلنجه و تبعید ناخواسته.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست