اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۷ فروردين ۱٣۹٨ -  ۲۷ مارس ۲۰۱۹

در اواخر اسفند ماه و در سراغاز عید نوروز سیلی تورکمنصحرا را فرا گرفت که بنظر کارشناسان " در هشتصد ساله گذشته نظیری نداشته است" !
از همان اغاز فاجعه حکومتیان و دولتیان عامل انرا عوامل طبیعی دانسته اند که خود دهه ها انرا نابود و غارت کرده اند و بارندگی دو روزه را مسبب ان معرفی کرده و مردم مصیبت زده و درگیر با انرا به حال خود رها ساختند.
اما کارشناسان محیط زیست نظر دیگری ابراز داشته اند و انرا " حاصل قطع درختان جنگل در بالادست و پاکتراشی و قلع و قمع درختان در طی چند دهه گذشته " و یا " تراش خوردن جنگلها " و ازدست دادن " حالت اسفنجی " ان دانسته اند. کارشناسان دیگری نیز به ان " ساخت و ساز در حریم رودخانه ها و بهره برداری غیر مسئولانه از معادن " را افزودند.
ولی، این نظریات کارشناسی تنها بخشی از واقعیت را در بر میگیرد و بخشی دیگر و اصلی انرا که سد سازی های بی رویه در مسیر رودخانه های گرگان وقره سو و اترک و عدم لایروبی مسیر این رودخانه ها و مخازن سدهای ساخته شده بر روی انهاست را دربر نمیگیرد.
با اغاز جنگ ایران و عراق و با اغاز فعالیت اقتصادی سپاه و بویژه بعد از جداسازی خراسان شمالی از استان خراسان، تب ساختن سد در قسمت علیا رودخانه هاییکه که قرنها در تورکمنصحرا جاری بوده و به دریای خزر منتهی می شده اند مقامات دولتی و سران سپاه را فراگرفت. انها تنها برای رودخانه اترک و سرچشمه های ان ساخت هجده عدد سد بزرگ را طراحی کردند که نه مورد ان نیز تاکنون ( سد چری، الاگل، شورک شیروان سد شیرین دره، تبارک قوچان، اینچه برون، الما گل و کرند ) ساخته شده است.همانطور بروی رودخانه های گرگان و قره سو و سرچشمه های اصلی انها نیز ده سد ( سد گلستان، بوستان، سد کالبوش، کبود بال، تومل (کوثر)، وشمگیر( قبل انقلاب ساخته شده است )، ایمرا، ایمر، شهید دستغیب، شهید چمران کلاله ) بدون هیچگونه کارشناسی فنی و محیط زیستی ساخته شدند!
این سدسازی های بیرویه و شتابزده بگونه ایی بود که گویا جمهوری اسلامی اب کشوری متخاصم در انسوی مرزهای خود بنام تورکمنصحرا را قطع میکرد. با این سیاست دهه هاست که هیچ آبی وارد تورکمنصحرا تا دلتای رودخانه های گرگان و اترک و قره سو در دریای خزر که محل تخم ریزی میلیونها ماهی است نشده و خلیج گرگان در حال تبدیل شدن به مرکزی برای ریزکردهای ویرانگر شده و ساحل دریا سالانه یک و نیم کیلومتر از شهر کومش دپه دورتر شده و بستر خشک شده این رودخانه ها در سرتاسر مناطق تورکمن نشین به گودالی باریک که هیچگاه رنگ لایروبی را بخود ندیده اند تبدیل شده و بستر سفت شده انها دیگر توان جذب اب به لایه های زیرزمینی خود را از دست داده اند!
تنها کارکرد این سدهای انبوه از یکسو، ذخیره اب رودخانه ها جهت ابیاری هزاران هکتار زمین غصبی بنیاد علوی رهبر و دیگر بنیادهای رنگارنگ آن وغاصبان غیر بومی پیشانی پنبه بسته وابسته به رژیم و از سویی دیگر فروش ته مانده اب سدها به خود مالکین اطراف این سدها است که نحوه قیمت گذاری و اخذ رشوه از انها نیز خود حکایتی دیگر دارد!
- خسارات و میزان کمک دولتی به سیل زدگان!

خسارات جانی و مالی ناشی از این بلای حکومتی در تورکمنصحرا بدلیل ابعاد بسیار وسیع و تداوم ان تاکنون قابل براورد نبوده و تنها امار اولیه اییکه توسط نماینده مادام العمر خمینی و خامنه ایی و غارتگر معروف جنگلهای مازندران و گلستان، نور مفیدی ارایه شده است حکایت از تخریب و به زیر اب رفتن " صدو هشتاد هزار هکتار ارازی مزروعی و پنجاه هزار هکتار باغات " دارد. تلفات انسانی ان در تورکمنصحرا تاکنون دو نفر چوپان در شهرهای " مأنه " و " سملقان " ( سوملگن ) و دوکودک نیز در شهرهای کلاله ( آی درویش ) و مینودشت ( حاجیلر ) و یک خانم در آق قلا بوده و به اجساد قربانیان دیگر نیز بدلیل بالا بودن اب در درون خانه ها، گروه های نجات مردمی نتوانسته اند تاکنون دست یابند. برق و اب و گاز منطقه قطع و به زیر ساختهای ان از قبیل جاده ها و راههای اسفالته ارتباطی شهری و روستایی، مدارس و درمانگاهها و بیمارستانها و .... اسیب جدی وارد شده است. راه اهن قره تپه – اینچه برون که صرفا برای دور زدن تحریمها و اتصال راه اهن ایران از طریق اسیای میانه به روسیه و چین بدون هیچگونه کارشناسی و بدون تعبیه پلی در مسیرهای سیلابی در زیر ان ، توسط سپاه ساخته شده بود، خود به مانع اصلی در برابر هدایت سیلاب به غرب تورکمنصحرا به سمت دریا مبدل شده و در نتیجه شهر آق قلا و روستاهای ان به زیر اب فرو رفت. با این حال مقامات مسئول رژیم از گشایش منافذی برای گذار سیلاب در زیر ان خود داری کردند و مردم خود مجبور به برداشتن این مانع مرگبار گردیدند.

در مقابل این همه تخریب و خسارات گسترده، کمک های دولتی در حد صفر بوده و در همان روز اغاز سیل، " مناف هاشمی " استاندار یا ساتراب اعزامی رژیم به استان گلستان بدون توجه به این فاجعه ملی برای تورکمنها و دیگر ساکنان تورکمنصحرا، جهت گذرانیدن تعطیلات نوروزی بار سفر به " دیار کفر " بست. زیرا وی نیز همانند دیگر استانداران صادراتی رژیم به منطقه مسئولیتی برای خود قایل نبوده و تنها وظیفه تمامی انها با سابقه امنیتی خود، حاکم ساختن جو خفقان، حفظ منابع غصبی ولی مطلقه وسایر وابستگان به رژیم و گماشتگی نماینده ولی مطلقه در منطقه است. دیگر مقامات دولتی و حکومتی نیز در تورکمنصحرا تنها به صدور فرمانهایی برای تخلیه شهرها و روستاها بدون تامین و اعزام هرگونه وسیله نقلیه برای تخلیه هزاران انسان بهمراه اموال واحشام انها بسنده کرده اند. تمامی تلاشها برای مهار سیل و کاستن از قدرت تخریبی ان و تخلیه شهرها و روستاها از زنان و کودکان توسط مردم با حداقل امکانات صورت میگیرد.

رژیمی که جهت سرکوبی تمام عیار همین ملت دوبار از زمین و هوا بر ان تاخته و در کوتاهترین زمان ممکن تمامی تجهیزات نظامی سنگین خود را از سراسر کشور به منطقه گسیل داشته بود در برابر مهار این مصیبت تنها عجز و درماندگی و بی مسئولیتی خود را به نمایش نگذاشت. بلکه نگرش خود نسبت به تورکمنصحرا بعنوان " مستعمره داخلی " خود و غنیمتی جنگی تنها برای تاراج و غارت انرا به نمایش گذاشت !

این فاجعه هولناک در عین حال همبستگی و ملت بودگی مردم تورکمن را بار دیگر به اثبات رسانید. هیچکس در مقابل ان اظهار عجز نکرده و تسلیم این بلای حکومتی و بعضا خشم طبیعت نگردیده و از زن و مرد، پیر و جوان که همگی دهه هاست در فقر و بیکاری، تبعیض و بی حقوقی و ظلم حکومتی بسر میبرند، دست به دست هم و پشت به پشت یکدیگر ایستادند که مایه افتخار و غرور تمامی انسانهای ازاده در ایران و مایه سرافکندگی و شرمی تاریخی برای رژیمی ضد مردمی با مدیریتی فاسد و ناکارامد است.!

نقطه قابل ذکر در اینجا سکوت مطلق و حداقل عدم اعلام همبستگی وتسلیت جمهوری همسایه تورکمنصحرا یعنی تورکمنستان، بعنوان تنها دولت موجود تورکمنها در جهان تا به امروز در قبال این فاجعه ملی برای تورکمنهای ایران است. در حالیکه همدردی و همبستگی و امادگی دولتی با هزاران کیلومتر فاصله از تورکمنصحرا، چون دولت المان را سفیر ان در تهران، اقای میشاییل کلور- برشتولد در تویتر خود اعلام داشته اند!

پیام به هواداران!

ما در اینجا از تمامی هواداران کانون فرهنگی - سیاسی در تورکمنصحرا خواستاریم که همانگونه که تا به امروز در صف اول کمک و یاری به مصیبت زدگان در منطقه بوده اند به این وظیفه ملی و انسانی خود با بکارگیری تمامی امکانات علی رغم تمامی مشکلات ادامه بدهند. بویژه که مردم ما درصورت مهاراین بلای حکومتی باید با عوارض بعدی ان از بازسازی زندگی خود و زیرساخت های منطقه تا مبارزه با شیوع بیماری های واگیردار ناشی از تلف شدن هزاران رأس دام و طیور و مخلوط شدن فاضلابها با ابهای جاری و زیرزمینی دسته و پنجه نرم بکنند که ما باید یار و یاور اصلی انها در این شرایط باشیم. در عین حال به مردم باید توضیح داده بشود که ما نیز یکی از ملتهای بدون دولت در جهان هستیم و تا مادامیکه دولت فدرال و ملی خود را در چهارچوب ایران پایه گذاری نکرده اییم و حکومتی دموکراتیک و تکثرگرا در ایران وجود نداشته باشد ما همیشه مورد تبعیض و در برابر بلایای طبیعی و غیر طبیعی ضربه پذیر و شکننده و تنها خواهیم ماند. ما باید در میان ملت مصیبت دیده خود این تفکر را تبلیغ بکنیم که جواب این بلای حکومتی و بیمسئولیتی حاکمان دینی و امتناع انها از دراز کردن دست یاری بسوی قربانیان این فاجعه را با بایکوت و تحریم همگانی تمامی به اصطلاح انتخابات انها بدهیم و دیگر حق نداریم بازیچه جناح بازیها و وعده و وعیدهای پوشالی انها بشویم!

۲۵.۰٣.۲۰۱۹
کانون فرهنگی- سیاسی خلق تورکمن