سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بیانیه نهادهای همبستگی با جنبش کارگری: سیل اخیر وعوامل بحران آفرین آن



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ ارديبهشت ۱٣۹٨ -  ۲۴ آوريل ۲۰۱۹


بهار امسال نیزحتی بدتر ازسالیان قبل مژده آور جشن وشادی٬صدای چهچه بلبل وشکوفای طبیعت برای مردم ایران نبود.چهل سال است مردم ایران زیر سایه ی نکبتبار رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی فصلهای قشنگ سال را هر بار به شکلی در عزا و ماتم به سر می برند. وقتی پایه های حاکمیتی بر جهل وخرافات ستم، تبعیض، نابرابری وانسان ستیزی بنا شود پیامد آن جنگ، کشتار، بحران، خانه خرابی وآواره گی برای مردمان آن کشور خواهد بود.
اینک مردم ایران چهل سال است توسط این دژخیمان به شکلهای متفاوت مورد غارت، کشتار و نابودی منابع شخصی وعمومی قرار گرفته اند. سیل اخیر نه اولین مصیبت وارده بر مردم ایران است ونه آخرینش خواهد بود. تاوقتی این رژیم جنایت پیشه با هر دارودسته وجناحش برقرار باشد، وضعیت مردم ومحیط زیست آنها بهتر از حالا نخواهد بود.
سران فاسد این رژیم، برای ماندن در قدرت وسود اندوزی، تمام ثروت و سامان ایران را نابودکرده اند. سیل اخیر که بخش وسیعی از تاسیسات مسکونی، کشاورزی، صنعتی وزیر بنایی را نابود کرد ناشی از همین سود جویی، سوء مدیریت، با هدف غارت اموال عمومی و پرکردن جیب سران فاسد وعوامل حکومتی بود.
همه می دانیم سیل پدیده ای تازه نیست.طبق بر آورد کارشناسان در یک دهه اخیر،حدود دو هزار سیل با حجم تخریب زیاد، در بخشهای از ایران روی داده است.هرکدام از اینها خسارات زیادی به بار آورده است. در جریان سیل اخیر کافی است مردم ایران نگاهی به عملکرد و مدیریت این حکومت در زمینه آب وخاک وطبیعت بیندازند سریعن پی می برند که عمق ماجرا و فاجعه از عملکرد سودجویی وغارتگری همین حکومت شکل گرفته است.
آب طی هزاران سال مسیر عبور خود را تعیین کرده است. پوشش گیاهی، حفظ ونگهداری منابع عمومی طبیعی، جنگل، سد سازی و سیل بند به صورت ضروری وکارشناسی شده می تواند تا حد زیادی از وقوع بلایای طبیعی بکاهد. اما متاسفانه در ایران چنین نیست. سپاه پاسداران و در راس آن خامنه ای قدرت مطلق ایران هستند. از یک مسئول اداره گرفته تا نماینده مجلس و رئیس قوا و نیروهای نظامی و امنیتی، از درون همین سازمان مخوف بیرون می آیند. بعضا حتی کارگران ساده، نمایندگیهایی که به نوعی با شرکتها، نهادها، وموسسه های زیر مجموعه سپاه در جریان وارتباط بوده اند٬حدالامکان باید بسیجی باشند.بنابراین هیچ گونه نظارتی بر عمل کرد این شرکتها چه در زمینه تجارت،ساخت وساز، و نحوه سرمایه گذاری نیست. منابع سود آوری آنها مستقیم به جیب بیت رهبری،دارودسته، نزدیکان و انصار او می رود.منابع طبیعی و زیست محیطی ایران در حال نابود شدن است .
بستر رودخانه ها جزء منابع طبیعی بوده اند، اما اکنون از آن چیزی باقی نمانده است. در بسیاری از مناطق ابروها مسدود، و در همان گذرگاه، ساخت و سازهای مجاز وغیر مجاز شده است. درعدم گذر گاه سابق آب، هرگونه بارندگی حتی با حجم و مقدار کم ، برای بخشی از ساکنان شهر وروستا، فاجعه بار خواهد شد. ستاد اجرائی با همکاری منابع طبیعی، و ارگانهای امنیتی زمینهای بایر وحاشیه ی رودخانه ها را به تصرف خود در آورده اند، تغییر کاربری داده، وبرای آن سند صادر کرده اند. در هر شهر یک نماینده از طرف خامنه ای برآن گمارده شده است. جز ابرو کوچکی چیزی از بستر رودخانه ها نمانده است. تمام ابروها به مناطق مسکونی و ساخت و سازهای دیگر تبدیل شده است. پخش فیلم سیل در نقاط مختلف ایران گواه این ادعا است. شکی نیست اگر این سیل در مناطق دیگر هم به وقوع پیوندد، باعث خسارات جبران ناپذیر خواهد شد. درشیراز رودخانه تبدیل به خیابان شده است. باقیمانده بستر، در تصرف سپاه است. سپاه جلو نفوذ آب به تاسیسات خود را گرفت. در نتیجه در عدم وجود ابرو، مسیر سیل به خیابان ومنازل مردم هموار شد.
در مازندران وگلستان نیز ماجرا از همین قرار است. طی چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی بیش از نیمی از جنگلهای شمال از بین رفته است. جاده، راه آهن و سدسازی اصولی و بنا بر ضرورت درست نشده اند. بیش از چهل کیلومتر راه آهن فقط یک ابرو دارد. آب بندی سدها برای مهار بارندگی و سیل نبوده اند، بلکه برای فروش و سود جویی از آن استفاده شده است. درمواقع ضروری دریچه سدها برای کنترل و ساماندهی آب باز نشده است. وقتی نه بستر و ابروی باقیمانده است تا سیلاب مسیر طبیعی خود را طی کند، نه جنگل و پوشش گیاهی برای جذب آب باقی مانده است، نهایتا اندک بارندگی تبدیل به فاجعه می شود.
درخوزستان و لرستان نیز داستان همان است.سال قبل (نود وهفت)مردم خوزستان که بارها در عدم آب وبرای اندک استفاده از آن اعتراض کردند ،هر بار به شیوه وحشیانه سرکوب شدند. تابستان آنها را تشنه رها کردند و در بهار زندگی، دار و ندارشان را با آب ویران ونابود کردند. خوزستانی که هنوز زخم هشت سال جنگ خانمان سوز بر پیکر رنجورش باقی مانده است. خوزستانی که از در آمد نفت آن سران فاسد رژیم میلیاردها دلار دزدیده اند. و در کشورهایی که هر روز برای آنها شعارمرگ می فرستند اسکان یافته، و سرمایه گذاری کرده اند. خوزستان اینک زخم عمیقتر از جنگ بر پیکرش وارد شده است.
مردم محروم لرستان نیز سهم عظیمی از چپاول وبیعدالتی حکومت فاشیست اسلامی را بر دوش خود دارند. پلدختر، معمولان وصدها روستا قربانی دزدی وسود جویی سران غارتگر این رژیم جنایتکارشده اند.مردم به خوبی می دانند عامل اصلی حجم عظیم ویرانی سیل نه خشم طبیعت، بلکه سود جویی و دخالتگری سران فاسد این رژیم در طبیعت بوده است. این رژیم با دست درازی وغصب طبیعت، تعادلات آن را به هم ریخته است. وقتی بر سر راه ورود آب به مکان چند هزار ساله اش مانع ایجاد شده است، طبیعی است این عمل نابخردانه، باعث بحران و خسارات جبران ناپذیر می شود.
در نتیجه طبق تمام شواهد و قرائن تمام خسارات وارد آمده ناشی از عملکرد ضد انسانی حکومت سرمایه جمهوری اسلامی است .درنهایت آن فاجعه ای که ازسیل بر جای ماند.هزاران منزل مسکونی، مدارس، بیش از یک میلیون هکتار زمین کشاورزی و باغات،هزارها واحد دامداری، مرغداری وصدها واحد پرورش ماهی و زنبور عسل به طور کلی نابود و از بین رفت است.علاوه بر آن خسارات بسیاری بر تاسیسات زیر بنائی نیز وارد آمده است. چندین میلیون نفر بی خانه شده اند. چند صد مدرسه ویران شده است. ده ها هزار کودک از تحصیل باز خواهند ماند. طبق بر آورد کارشناسان خسارات بر جامانده از سیل اخیر، رقمی بالغ بر سی هزار میلیارد تومان است .این تازه اول ماجرا است.عدم ناکار آمدی رژیم در حل بحرانهای این چنینی، مزیت بر علتهای دیگر خواهد شد. بخش وسیعی از مردم ضمن از دست دادن تعدادی از عزیزانشان، داروندار و اندوخته سالیان درازعمر خود وبستگانشان، غرق آب، گل ولای شد. فقر، بیماری در این مناطق به اوج خود خواهد رسید. حالت روان پریشانی و افسردگی در مردم ایجاد خواهد شد. مردم باید خیلی هشیار باشند. صفوف متشکل خود را حفظ کنند.رژیم جمهوری اسلامی مانند همیشه سیاست تفرقه بینداز وحکومت کن پیش خواهد گرفت.همبستگی مردم در این فاجعه بی نظیر بود، کمک های انسانی توانست تاب مقاومت مردم را بالا ببرد و به عمق فاجعه ایی که جمهوری اسلامی برای آنها آفریده پی ببرند، مردم با خلاقیت و نیروی ابتکار خود شوراها و کمیته های محلی را برای توزیع عادلانه کالاها و کمکهایی که دریافت کرده بودند، تشکیل دادند و تا حد امکان وتوانشان در مقابل مزدوران اعزامی رژیم به محل استاده گی کردند.
واما نکاتی که باید از این پدیده خانه مان سوز و ویرانگر آموخت:
مجموعه حکومت جمهوری اسلامی فاسد٬غارتگر وجنایتکار هستند.این رژیم برای ماندگاری خودش تمام گروهای شبه نظامی تروریستی منطقه را حمایت وساپورت می کند.هر مزدور وتروریست حزب الها٬حوثی٬فاطمیون٬حشد الشعبی ٬القاعده و...چندین برابر یک کارگر ومزد بگیر ایرانی از حکومت ایران پول در یافت می کنند.حکومت ایران برای بقای خودش تمام منطقه را به آشوب کشیده است.هزینه جنگ طلبی، نا امنی وکشتار مردم بیدفاع در سوریه، عراق، یمن، افغانستان و..از ثروت غارت شده مردم ایران تامین می شود.اینک تعدادی از این گروههای تروریستی برای مهار وسرکوب احتمالی اعتراضات مردم ایران وارد خاک ایران شده اند. درحالی هزینه های میلیاردی دلاری برای آنها صرف می شود که، مردم سیل زده ایران، زلزله زدگان سرپل، از ابتدایی ترین امکانات معیشتی وسرپناهی محروم هستند. این رژیم جنایتکار، فعالان مدنی، اجتماعی و کارگری داخل که برای کمک به هم وطنانشان به پا خواسته اند سرکوب وزندانی می کند. طی روزهای اخیر، دهها نفر در زمینه کمک به سیل زده گان توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
نهادهای مستقل که برای جمع آوری کمک به سیل زده گان درست شده اند.تهدید، و مانع تداوم کاری آنها می شود.
مردم بارها اعلام داشته اند که هیچ اعتمادی به نیرو ونهادهای حکومتی ندارند.آنها نه تنها خود هیچ کمکی به مردم نمی کنند بلکه، کمک های مردمی را هم غارت می کنند.هلال احمر چادرهای مردمی را با دریافت پول در اختیار سیل زده گان قرار می داد.سپاه کمکهای مردمی را در بین راه غارت، ودر اختیار نیروهای خود قرار می داد.
تمام کمک مردمی وخارجی در صورتی که مستقیم به دست مردم نرسد، توسط حکومتیان غارت ودزدیده می شود.
مردم به طور عینی و واقعی از تمام جناحها و لایه های حکومتی بریده و فاصله گرفته اند. اینک شکاف بین مردم و حاکمیت آنچنان عمیق است که، اصول گرایان برای اندک ترمیمش، دست به دامن موسوی، کروبی و خاتمی شده اند. کارگران، محرومان وتمام آزادی خواهان وستمدیده گان ایران در اعتراضات دیماه نود وشش ومرداد نود هفت تا پر پایی نهادها وشوراهای همیاری کمک به آسیب دیده گان سیل، تا اعتراضات کارگری ومزد بگیران با سردادن شعار نان ٬کار٬آزادی واداره شورایی عملا از تمام جناحهای ریز ودرشت جنایت کار حکومت جمهوری اسلامی گذر کرده اند.همگرایی وهمیاری گسترده مردمی در زلزله سرپل ذهاب و سیل اخیر، نوید بخش سرآغاز شکل گیری جنبش به هم پیوسته اجتماعی در ایران است. این عمل توده ای و مردمی خط بطلان کشیدن بر تمام ادعای های دروغین سوری ای شدن ایران بعد از جمهوری اسلامی است . برپایی این شوراهای مردمی ونیروی همبستگی زمینه سازمتشکل بودن هر چه بیشتر طبقه کارگراست که تقویت روی کرد حاکمیت شورایی، و شکل گیری سمت و سو برای گذار از جمهوری اسلامی از طریق یک انقلاب اجتماعی است. رجز خوانی رژیم جمهوری اسلامی در مقابل امریکا، نه از زاویه ی عدم تامل با غرب بلکه، بدنبال بحران آفرینی و مساعد کردن زمینه سرکوب جنبشهای اجتماعی است. ترس رژیم از طغیان مردم باعث ورود نیروهای تروریست خارجی(فاطمیون، حشد الشعبی،حزب الله)به داخل ایران شده است. این عمل رژیم بیان گر آن است که در بدنه نیروهای نظامی شکاف ایجاد شده است. بنابراین در صورت هر گونه اعتراض سراسری، صفوف نیروهای سرکوبگر به شدت شکننده است.
مردم همانطورکه در این حادثه دلخراش به یاری هم شتافتند و با ایجاد شوراها و دخالت مستفیم مردمی کنترل امورات خود را در دست گرفتند، ثابت نمودند تنها می توانند به نیروی اتحاد و همبستگی خود ایمان بیاورند، و قادر خواهند بود سرنوشت خود را در دست گیرند وحکومت جمهوری اسلامی را تحت هر اسم و جناحی از سر راه خود بر دارند و خود حاکم بر سرنوشت خویش شوند!

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران - خارج از کشور
۲٣ آوریل ۲۰۱۹


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست