سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

عظمتِ کمّی و کِیفیِ راه‌پیماییِ برلین
و حقارتِ کمّی و کِیفیِ “برگزاریِ” آن


محمدرضا مهجوریان


• اگرچه حتماً بخشی از شرکت‌کننده‌گان در این راه‌پیماییِ شگفتی‌ساز، به سببِ فراخوان‌های آقای حامد اسماعیلیون – آن هم نه به عنوانِ یک شخص، که البتّه شخصِ داغ‌دیده‌ای است، بل‌که به عنوانِ سخن‌گوی یک نهادِ نماینده‌ی صدها تن از انسان‌های شریف و بی‌گناه و ارج‌مند که قربانیِ این حکومت شدند – بودولی در همان‌حال، انبوه بزرگی از انسان‌ها بودند که به میل و اراده‌ی خود و نه با سفارش‌های احزاب و اشخاص، برای ابرازِ پشتیبانی از خیزشِ مَردُمیِ درونِ کشور، در به‌وجودآوردنِ این شگفتی شرکت کردند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ آبان ۱۴۰۱ -  ۲۶ اکتبر ۲۰۲۲


 

برلین. شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ ( ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲ )

(ـ)

برانگیخته‌شدنِ غرور و شادمانیِ نزدیک به همه‌ی شرکت‌کننده‌گانِ این راه‌پیمایی به سببِ گِردِ‌هم‌آمدن انبوهِ بی‌مانندِ ایرانیان و نیز پشتیبانانِ آنان، یک برانگیخته‌شدنِ برحق است. در همان‌حال، بسیاری از این انسان‌ها آن‌قدر آگاهی و تجربه دارند تا مراقب باشند که این شادمانی و غرور، سببِ کم‌رنگ‌شدنِ آن رنج سالیانِ مَردُم در ایران و کم‌رنگ‌شدنِ آن دشواری‌های جان‌کاه آن‌ها در راهِ رقم‌زدن و زنده‌نگاه‌داشتنِ این خیزشی نشود که به بهای خونِ آنان رَقَم خورده است. شُکُوهِ این راه‌پیمایی فقط در کمّیتِ عظیم آن نبود بل‌که به همان میزان، در کیفیّتِ عظیمِ آن هم بود. هدفِ این نوشته، یک اشاره‌ی کوتاه به برخی نارسایی‌ها در کارِ برگزاریِ آن است بدونِ این که کوچک‌ترین لطمه‌ای به آن عظمتِ کمّی و کِیفیِ این راه‌پیمایی وارد آید، عظمتی کمّی و کِیفی که پیش از هر چیز با دست‌های بیش از صد هزار انسانِ شریفِ آگاه رَقَم خورده است، عظمتی که چنان نیرومند است که این نارسایی‌ها نتوانستند هیچ خدشه‌ای بر آن وارد کنند.

چند نکته در باره‌ی برخی مسائلِ برگزاریِ این راه‌پیمایی
اگرچه پنهان نمی‌توان کرد که خودِ شرکت‌کننده‌گان، اصلی‌ترین نگاه‌دارنده‌گانِ نظمِ این راه‌پیمایی بودند، ولی با این‌حال، به هیچ‌رو قصد به بی‌ارج‌ساختنِ زحمت‌ها در برگزاریِ منظّم‌ترِ این راه‌پیمایی نیست، بل‌که کانونِ توجّه بر آن بخش‌هایی از این برگزاری است که مستقیماً به اهداف و محتوای این راه‌پیمایی مربوط می‌شوند. واقعیت این است که این راه‌پیمایی بی‌مانند نشان داد که برگزارکننده‌گان آن از خودِ انبوه مردمِ شرکت‌کننده و هدف‌های آن‌ها واپس بودند.

۱- دو اشاره در رابطه با سخن‌رانیِ حامد اسماعیلیون

الف- یک اشاره آن است که اگرچه حتماً بخشی از شرکت‌کننده‌گان در این راه‌پیماییِ شگفتی‌ساز، به سببِ فراخوان‌های آقای حامد اسماعیلیون – آن هم نه به عنوانِ یک شخص، که البتّه شخصِ داغ‌دیده‌ای است، بل‌که به عنوانِ سخن‌گوی یک نهادِ نماینده‌ی صدها تن از انسان‌های شریف و بی‌گناه و ارج‌مند که قربانیِ این حکومت شدند – بود که صادقانه و بی‌ریا به این راه‌پیمایی آمدند، کارِ بسیار خوبی هم کردند که این همبسته‌گی را با او و با آن صدها انسانِ ستم‌دیده نشان دادند، ولی در همان‌حال، انبوه بزرگی از انسان‌ها بودند که به میل و اراده‌ی خود و نه با سفارش‌های احزاب و اشخاص، برای ابرازِ پشتیبانی از خیزشِ مَردُمیِ درونِ کشور، در به‌وجودآوردنِ این شگفتی شرکت کردند. از این‌رو، چه‌قدر خوب می‌شد – و اصلاً حقّ آن بود – که آقای ح. اسماعیلیون در صحبت‌هایی که در پایانِ این گِردِهم‌آیی کرد، فروتنانه به این واقعیت اعتراف می‌کرد. امید است که او، به سببِ ندیدنِ این واقعیت، متّهم به مصادره‌کردنِ این راه‌پیمایی نشود. در حقیقت، “فراخوان‌دهنده‌ی اصلی”، همانا همین خیزشِ مَردُمیِ کنونیِ درونِ ایران بود که هم او را و هم آن بازمانده‌گانِ گرامیِ جان‌باخته‌گانِ جنایتِ حکومتِ اسلامی در سرنگون‌ساختنِ هواپیما را و هم همه‌ی ما را در این راه‌پیمایی به گِردِ هم فراخوانده بود.

ب- اشاره‌ی دیگر، به بخشی کوتاه از سخن‌رانیِ آقای ح. اسماعیلیون در این گِردِهم‌آیی است، آن‌جا که او می‌گوید: “در رویای ما به عنوانِ ایرانی، کسی به روسیه سلاح نمی‌دهد که برای کشتنِ اوکراینی‌ها از آن استفاده کند”. این حرفی بسیار درست و انسانی است. ولی چرا بی‌درنگ اضافه نکرده است که “هم‌چنین در رویای ما به عنوانِ ایرانی کسی به هیچ حکومتی، باری به هیچ حکومتی سلاح نمی‌دهد، و در هیچ جنگی، باری هیچ جنگی شرکت نمی‌کند، هر جنگی را محکوم می‌کند و تنها برای صلح می‌کوشد”؟ آیا او – به‌ویژه او که از یک‌سو، هیولای ارتشی به نام سپاهِ پاسدارانِ حکومتِ اسلامی عزیزان‌اش را به کامِ مرگ کشید و از سوی دیگر، خودش سخن‌گوی یک نهادِ برای دفاع از حقّ صدها انسانِ جان‌باخته‌ی دیگر است – بهتر نبود که جنگ را محکوم می‌کرد، خواهانِ انحلالِ همه‌ی ارتش‌ها و سازمان‌های نظامی از شرق و غرب می‌شد و نیازِ به صلح را گوش‌زد می‌کرد؟ آقای ح. اسماعیلیون و آن نهادِی که او سخن‌گوی آن است حتماً می‌دانند که در مبارزه برای نابودساختنِ “جغدِ جنگ” و اژدهای جنگ، یکی از چاره‌های اصلی، علاوه بر نابودیِ حکومت‌های جنگ‌طلب از جمله حکومتِ اسلامیِ ایران، یکی هم تلاش برای نابودساختنِ آن شرایطِ اجتماعی است که جنگ را و به تَبَعِ آن اسلحه را ناگزیر می‌سازد.

آقای ح. اسماعیلیون اگرچه برای سخن‌رانی‌اش از متنی از مارتین لوترکینگ وام گرفت ولی بخشی بسیار مهم از رویاهای آن انسان – یعنی تأکید او بر صلح و محکوم‌کردن آشکار جنگ و تولید جنگ‌افزارهای آدمی‌کش – را از قلم انداخت. او می‌توانست البتّه برای بیانِ جهان آرزویی خود از متن‌های مبارزان ایرانیِ کلاسیک و نو بهره ببرد.

باید آرزو کرد که مبادا خون خانه‌واده‌ی عزیزِ خودِ او و خونِ آن صدها انسانِ هواپیمای اوکراینی و نیز خونِ میلیون‌ها انسانِ دیگر قربانیِ جنگ‌طلبی در گوشه و کنارِ جهانِ جنگیِ ما، قربانیِ نشستن در کنارِ یک “سفره‌ی خونین ” شود. مبادا که خونِ به/ نا/ حق/ ریخته‌شده‌ی خانه‌واده‌ی عزیزِ او و خون‌های به/ نا/ حق/ ریخته‌شده‌ی آن صدها کشته‌ی هواپیما، وجه‌المعامله و وجه‌المصالحه شود.

۲- در باره‌ی صحنه‌ی جایگاهِ سخن‌رانی و برنامه‌های پایانی

تناقضِ میانِ آن‌چه که در صحنه‌ی جایگاهِ سخن‌رانی و اجرای برنامه‌های پایانی گذشت با آن‌چه که در میانِ انبوهِ بیش از صدهزار نفریِ این راه‌پیمایی در جریان بود، بسیار زیاد بود، طوری که می‌شود گفت در تضاد بود. بر عکسِ گرایشِ همه‌گانیِ شرکت‌کننده‌گان به تلاش برای نشان‌دادنِ آن‌چه که در خیابان‌ها و مراکزِ آموزشی و کاری در ایران می‌گذشت، در جایگاه سخن‌رانی و اجراء، نشانه‌هایی بسیار کمی از این گرایش دیده می‌شد مانندِ صحبت‌های خانمی بلوچ.

روی‌داده‌های مربوط به خیزشِ مَردُمی در درونِ کشور – که هم‌زمان در ایران در جریان بود – هیچ حضورِ مستقیم و زنده در درونِ برنامه‌های این “جایگاه” نداشت. و این در حالی بود که در میانِ آن انبوه ده‌ها هزار نفری، حتّی شعارها هم همان شعارهای مردم در خیابان‌ها و کانون‌های آموزشیِ درون کشور بود.

به طرز سوال‌برانگیزی، مطلقاً هیچ پخشِ مستقیم و زنده‌ی فیلم‌ها و ویدئوهایی که از مبارزه‌ی خیابانیِ هم‌زمان در درونِ کشور بودند و انبوهی از آن‌ها در رسانه‌های اینترنتی در دست‌رس بودند، بر پرده‌های نمایشِ فیلم که خوش‌بختانه چندتایی برپاشده بودند، انجام نشد. و این در حالی بود که راه‌پیماییِ برلین، در اصل برای هیچ چیزی نبود به‌جز نشان‌دادن آن‌چه که در ایران ‌می‌گذشت.

صحبت‌های یک خانم بلوچ می‌توانست الگویی با‌شد برای دو سه صحبتِ دیگر، که متأسفانه این طور نشد و بل‌که این “جایگاه” بَدَل شد به مکانی و فرصتی برای خودنماییِ برخی نهادها. بی‌جاترین نمونه، آمدن دو سه تن از هواداران آزادی جنسیت‌ها به صحنه‌ی جایگاه بود. البتّه طرح خواسته‌های این نهادها می‌تواند در جا و زمانِ خود درست باشد ولی نه بر رویِ این “جایگاه”، و نه در زمانی که هزارها انسانِ مبارز در ایران برای آزادی و نان و نخواستنِ جمهوری اسلامی و… جان به دست گرفته و در زیر سرکوب و گلوله و زندان هستند.

۳- شِبه قطع‌نامه‌ی پایانی

در پایانِ این راه‌پیمایی متنی خوانده شد که شبیه به قطع‌نامه بود و به نامِ “ما” یعنی همه‌ی شرکت‌کننده‌گان در راه پیمایی خوانده شد. پرداختن به مفادِ این قطع‌نامه‌مانند، موضوعِ دیگری است ولی در این‌جا قصد فقط اشاره‌ای به این نکته است که در پیش از برگزاریِ این‌راه‌پیمایی هیچ سخنی از قطعنامه‌ی پایانی نبود و به درستی هم نمی‌بایستی می‌بود. زیرا که تنها و یگانه قطع‌نامه‌ی این راه‌پیمایی، که همه‌گانِ با آن موافقت داشتند، همانا پشتیبانی از خیزشِ مَردُمیِ کنون در ایران بود. قطع‌نامه‌ای، که پیش از این راه‌پیمایی و درست با همان فراخوان‌ها برای برگزاریِ راه‌پیمایی، صادر شده بود.

۴- بسته‌شدنِ اینترنت از سوی پلیسِ آلمان

اندکی پس از گردهم‌آمدن آن انبوه‌ی عظیمِ مشتاق، ارتباطِ اینترنتیِ تلفن‌های همراه از کار افتاد و تا ساعت‌ها ارتباطِ تلفنیِ این مَردُم را مختل ساخت. بنا بر خبری از سوی یکی از نیروهای انتظامیِ داوطلب، این کارِ، به دست پلیسِ آلمان انجام شده بود. در این باره، دستِ‌کم برخی از “برگزارکننده‌گان” بایستی خبر می‌داشتند. این قطع‌کردنِ اینترنت، به هر سبب و هر دلیلی که انجام گرفته باشد، توهین به این راه‌پیمایی و به راه‌پیمایان بود.

۵- شعاری نژادپرستانه

چون انبوهِ جمعیت بسیار فراتر از پیش‌بینی‌ها شده بود، برای اعلانِ شعارها، جمعیت را چند بخش کردند و هر بخش را به چند نفر سپردند که دارای استقلالِ نسبی برای خواندنِ شعار در بلندگوها بودند. در یکی از بخش‌ها، ناگهان شعارِ: “ما آریایی هستیم، عَرَب نمی‌پَرَستیم” در بلندگوی رسمیِ “برگزارکننده‌گانِ خودخوانده” اعلان شد. به‌جز آن کسانی که شاید به شمارِ انگشتانِ دست بودند و این شعار را تکرار کردند اکثریتِ بزرگِ آن بخش از راه‌پیمایی، به طرزی قاطع از تکرارِ این شعارِ ضدّ انسانی خودداری کردند و سپس صدای اعتراض‌ها بلند شد. چند دقیقه‌ی بعد، کسی در همان بلندگو اعلام کرد که: “شعاری که در بلندگو اعلام شد خطا بود و ما از همه‌ی شماها پوزش می‌خواهیم”. هیچ بعید نیست که این شعارِ نژادپَرَستانه در شمارِ شعارهای انتخاب‌شده‌ی “مسئولانِ خودخوانده” بوده باشد، و در حقیقت، همانا به دلیلِ خودداری و اعتراضِ شرکت‌کننده‌گان نسبت به آن بود که اعلام‌کننده‌های این شعار پاپس کشیدند و به این ترتیب جلوی تکرارهای بعدیِ این پیامِ نژادپرستان گرفته شد.

۶- یک نکته در باره‌ی رسانه‌ی ” ایران‌اینترنشنال “

اگرچه این موضوع ظاهراً به بحثِ برگزاریِ راه‌پیمایی مروط نمی‌شود ولی وقتی به آن با دقّت نگاه شود روشن می‌شود که باری ربط دارد.

هنوز پایانِ زیباییِ این راه‌پیماییِ بی‌مانند اعلام نشده بود که رسانه‌ی ” ایران‌اینترنشنال ” بساطِ دریوزه‌گیِ مطبوعاتی‌اش را، درست در جلوی جایگاهِ سخن‌رانی، پَهن کرد. پهن‌کردنِ این بساطِ مَضحَکه، که به احتمالی با هم‌راییِ دستِ‌کم بخشی از «برگزارکننده‌گانِ» راه‌پیمایی انجام گرفت، دارای پس‌زمینه‌ای است که بسیار مَضحَکه‌تر از “پیش‌زمینه‌ی” آن – یعنی برنامه‌ی مصاحبه‌ها – بود؛ و گویی اصلاً اصل همان “پس زمینه” بود نه آن “پیش‌زمینه”. در آن “پس‌زمینه”، عکسِ “ولیِ سلطنت‌پرستان”، و هم‌چنین پرچمِ ایرانِ “طرحِ” « حزبِ دموکراتِ کردستان » در رقابتی سخیف با هم‌دیگر به رقص در آورده شدند. پشتیبانانِ معدودِ “رضا پهلوی” عکسِ “ولیِ” خود را، که آن را در سراسر این راه‌پیمایی عظیم جرات نکرده بودند بالای سر بگیرند -، به نمایش گذاشتند و پیدا بود که دیگرانی که هم‌طَمَعِ آن‌ها بودند می‌کوشیدند تا آن‌ها را کنار بزنند و “پرچمِ مقدّسِ” خود را به رقص درآورند. این مَضحَکه، در حقیقت، ادامه‌ی همان مَضحَکه‌ای بود، که بنا بر خبری، در آغازِ راه‌پیمایی، و در پشتِ “پرده‌ی مذاکرات” بر سرِ چه‌گونه‌گیِ برگزارکردن – و در حقیقت، «برگِ زار کردنِ” – آن شکوهِ پُرطراوتی که به دستِ ده‌ها هزار انسان به نمایش در آمده بود، آغاز شده بود و مضمونِ آن همانا چیزی جز مصادره‌ی این راه‌پیمایی نبود.

ـــــــــــــــ

محمّدرضا مهجوریان


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست