سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چپ ایران تاریخ دارد

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : کاوه مهرآیین

عنوان : کدام چپ؟
دوست عزیز!
« دنباله روی» نامیدن همبستگی بین احزاب کمونیست نخ نماتر از آن است که یک مدعی «چپ» بودن، حتی از نوع سوسیال دموکرات آن، بتواند از آن قبای مناسبی برای تحلیل های خود بدوزد.
و... واقعاً چه فاجعه ی عظمایی بود، عدم همسویی با ساواک و سینه چاکان دیکتاتوری محمد رضا پهلوی و حامیان آمریکائیش، برای برگشت به عقب!
۴۰۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۰       

    از : ازاده سام

عنوان : چند سوال
-قسمت اخر مقاله برایم مبهم بود در مورد این جمله ممکنه مثالی بزنید؟ ( دنباله روی حزب توده ایران از سیاست های مغایر با همبستگی بین الملی که اتحاد شوروی گاه اتخاذ می کرد)
-این جمله را هم ممکن است بیشتر تو ضیح بدهید با فاکت تاریخی معتبر لطفا (، ناتوانی حزب در سازمان دادن مبارزه در داخل ایران در دهه ۱۳۴۰ که به انشقاق جنبش چپ انجامید)
-در مورد این جمله هم ممکن است ماخذی یا نوشته ای را بفرمایید (رزیابی های نادرست حزب توده ایران از برخی نیروهای دمکراتیک دیگر و از جمله منشعبین از حزب)
-ودر مورد این جمله ممکن بفرمایید کدام یک از گرده ها در قبال جمهوری اسلامی سیاست غلطی اتخاذ نکرده بودند و تماما موضع گیری هایشان درست بوده است ( سیاست فاجعه بار دفاع از جمهوری اسلامی در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱، هرچند عاقبت سرنوشت غم انگیز حزب توده ایران به عنوان یک تشکل سیاسی را رقم زد)

در پایان پیشنهاد میکنم بهتر بود یک تبریک هم به سران فعلی حزب و هواداران حزب برای سالگرد هفتادمین سال حزب توده ایران میگفتید
۴۰۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۰       

    از : خسرو داوری

عنوان : دشمنان صادق حزب توده ایران و مخالفان
بخشی از دشمنان حزب توده ایران که نمونه ای از ان در اظهار نظر یکی از هموطنان در ذیل امده، نمایندگان رژیم پادشاهی سابق اند. اینها به اعتقاد من دشمنان صادق حزب اند زیرا ح.ت.ا نماینده طبقه کارکر است و از این گروه حمایت می کند و آنان از سزمایه داران و در مقیاس جهانی از کشورهای امپریالیستی. ارزیابی این دشمنان این است که حزب به جای "ملت" از طبقه ای خاص دفاع می کند که این از بیخ و بن اشتباه است زیرا حزب در حالی که به انترناسیونالیسم پای بند است، ملی ترین نیروی اپوزوسیون ایرانی محسوب می شود. مثالی به نسبت جدید می اورم که دست کم دو نسل آن را به یاد دارند و نیازی ندارند به تاریخ دور دست حزب مراجعه کنند و از ان دروغهای شاخدار در بیاورند. در جنگ ایران و عراق حزب نخستین نیروی چپ بود که به اعضا و هواداران خود فراخوان داد که در برابر تجاوز نظامی عراق از کشورشان دفاع کنند. فدائیان خلق ایران اکثریت نیز به تبعیت از حزب چنین کردند. سایر گروههای چپ یا جنگ را به قول خودشان ضد خلقی می دانستند و مردم را تشویق به ترک جبهه ها می کردند و یا به صراحت با صدام علیه سرزمین خود متحد شدند. در حالی که جنگ ایران علیه صدام از اغاز (شهریور ۱۳۵۹) تا زمان فتح خرمشهر (۳ خرداد ۱۳۶۱) کاملا خلقی و ملی بود. جالب است که موضع آن به اصطلاح چپ ها، در تمام مدت جنگ یکسان بود و این حزب توده ایران بود که موضع خود را نسبت به وضعیت جدید تغییر داد. از خرداد ۱۳۶۱، گفت دیگر جنگ بس است زیرا عراق شکست خورد و پافشاری ایران بر ادامه جنگ که ۶.۵ سال دیگر به درازا کشید، دیگر دفاع از کشور نیست بل که عین تجاوز است. این توضیح بنده، هم پاسخ به آن دشمنان صادق حزب است که حزب را نیروی غیر ملی می دانند و هم به به اصلاح چپ ها که فاقد "تحلیل مشخص از شرایط مشخص" هستند. من از جمله کسانی بودم که به فرمان حزب داوطلبانه با عراق جنگیدم. نگاه حزب به این جنگ بسیار ساده و قابل فهم بود: "دولتها می روند ولی کشورها و ملتها می مانند. پس اگر چه ج-ا به رهبری خمینی پر از خطا بود، این حکومت در آن مقطع از جنگ با عراق (شهریور ۵۹ تا خرداد ۶۱) در جایگاه صحیح قرار داشت و دفاع حزب از میهن، به نفع حکومت ایران هم تمام شد. در همان دوران که صدام از هر سو پیروزمندانه در خاک ایران پیش می تاخت، سرداران حزب در نیروهای مسلح، ناخدا افضلی فرمانده نیروی دریایی، و سرهنگ عطاریان فرمانده عملیات غرب اجازه یک وجب پیشروی به عراق نداده بودند. عوامل امپریالیسم که همواره در رهبری ج-ا بودند، از سرداران حزب به نفع صدام انتقام گرفتند. ده ها کادر نظامی حزب در خلال جنگ به دست جنایتکاران ج-ا اعدام شدند در خالی که اگر این حکومت یک جو غیرت ملی داشت، باید به انها به خاطر دفاع قهرمانانه شان از کشور مدال افتخار می داد. نرود میخ اهنین در سنگ. همانند انسانها، برخی جریانات سیاسی برای تغییر ساخته نشدند. شماری از گروه های ماورا چپ ایرانی از ان جمله اند. امید که اینها نیز کودکی خود را روزی سپری کنند و دست کم به دشمنان صادق حزب مبدل شوند. از حزب هر چه دلشان می خواهد انتقاد کنند، اما دروغ و تحریف نبافند و البته مثل اخبار روز هم اشک تمساح نریزند. همین یک مثال ساده ولی عینی سرشت حقیقی این حزب را آشکار می سازد و انسان منصف را وا می دارد که بدون پیشداوری به ابعاد گوناگون سیاسی و فرهنگی این حزب بنگرد که انگاه در خواهد یافت که نقاط قوت آن چه قدر بر نقاط ضعف آن می چربد . (داخل پرانتز عرض کنم که اینجا صحبت از حزب توده ایران و ارگان مرکزی آن "نامه مردم" است، نه "راه توده" با ارگان مرکزی آن "پیک نت". تفاوت این دو از زمین تا آسمان است.)
۴۰۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۰       

    از : الف باران

عنوان : آیا نماینده کارگران باید با کارفرمایان همیشه "همزیستی‌ مسالمت آمیز" داشته باشد ؟ رعیت با مالک چطور ؟ برده با برده دار هم ؟!!
حزب توده‌ را نمیتوان جدا از سیاستهای احزاب بین المللی و حزب مادری آن یعنی‌ حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی سابق در نظر گرفت.تحولاتی که در در حزب کمونیست شوروی رخ داد بدون چون و چرا در تمام احزاب و کشورهای بلوک شرق تاثیر خود را گذاشت و حزب توده‌ نیز از این قاعده مستثنی نبود.حزب و خط مشی مارکسیست لنینیستی که پرچم مبارزات طبقاتی را بدوش داشت با تز‌ "آشتی‌ طبقاتی" و " همزیستی‌ مسالمت امیز" دیگر مبارزات طبقاتی را مردود دانست و بر طبق همین تئوری جهان به دو اردوگاه شرق به رهبری شوروی و غرب به رهبری امریکا تقسیم شد. کشورهای جهان سوم دیگر هویتی جز زائده شدن به این دو اردوگاه را نمیباسیستی داشته باشند. آنکه طرفدار شوروی نباشد امریکایی و آنکه طرفدار آمریکا نباشددر جبهه‌ انقلاب بوده ,"ضدّ امپریالیست" محسوب شده و بدون چون و چرا قابل دفاع است ! دیگر , ملت‌ها در درجه اول قرار ندارند این دولتها هستند که باید اصلاح ،دموکرات و در نهایت سوسیالیست کردند ! بر طبق همین دگرگونی "کشورهای جهان سوم" فقط وظیفه تولید مواد خام را خواهند داشت و صنایع مادر مثل ذوب آهن باید بوسیله کشور "مادر شوروی" و یا کشور "مادر آمریکا" تهیه شود.ارسال ذوب آهن اصفهان در زمان شاه تمجید حزب توده‌ را از شاه فراهم نمود.حزب توده‌ و احزاب برادر آن به هیچ وجه حاضر به سرنگونی خونخوارترین حکومت‌های تاریخ نیستند برای آنها انقلاب دیگر مرده است آنها بر این عقیده اند که تمام حکومت‌ها اصلاح شدنی و تغییر پذیر میباشند و همیشه جناحی از دولت را بر علیه جناح دیگر ترجیح و تبلیغ میکنند در ایران کعبه آمال آنها "جنبش سبز" و رهبر لنین شده آنان آقای میر حسین موسوی است.ماحصل کلام اینکه حکومت و نظام جمهوری اسلامی باید بمانند تا با اصلاحات از دیکتاتوری به دموکراسی "گذار" کند ! این تز‌ در زمان خود به انشعاب تمام احزاب بین المللی منجمله حزب توده‌ انجامید گروهی این تز‌ را قبول و همان حزب توده‌ کنونی‌ تبدیل شدند گروهی به خط چین ،کوبا، آلبانی و یا حزب احیا شده شوروی سابق پیوستند.اگر تضاد طبقاتی به آشتی‌ طبقاتی و همزیستی‌ مسالمت آمیز تبدیل شود دیگر مبارزه‌ای وجود نخواهد داشت، بی‌جهت نبود که حزب توده‌ با "ضدّ امپریالیست" دانستن ولایت فقیه و همکاری با حکومت به شکار انقلابیون ایران میپرداخت ! کدام سازمان و حزبی خود را سیاسی و انقلابی معرفی می‌کند که افتخار جاسوس بودن برای حکومت خونخواری چون خمینی داشته باشد؟اگر این حکومت درنده خو و آدمکش ۳۲ سال دوام آورده است، حزب توده‌ و چریک‌های فدایی اکثریت سهم بزرگی‌ در استحکام آن داشته اند و به نوایی هم رسیده اند.آیا حزب توده‌ طرفدار زحمتکشان است ؟ آیا زحمتکشانی هم حالا در حزب توده‌ وجود دارند ؟...اگر حزب توده‌ امروز ۷۰ سالگی تولد خود را اعلام می‌کند دلیل بر نقطه ضعف حزب توده‌ است ، این حزب اگر حزب فعال و حزب زحمتکشان ایران بود کارگران و زحمتکشان باید برای این حزب جشن می‌گرفتند،این حزب با "همزیستی‌ با دشمنان طبقه کارگر" و حمایت از دولت‌های سرکوبگر برای کارگران و زحمتکشان ایران مرده است. آیا نماینده کارگران باید با کارفرمایان همیشه "همزیستی‌ مسالمت آمیز" داشته باشد؟رعیت با مالک چطور؟برده با برده دار هم ؟!!
۴۰۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۰       

    از : عیسی صفا

عنوان : عبور از طوفانها
تا آنجاییکه به طرفداران سرمایه داری بر می گردد وضعیت آنها در لجن پراکنی به حزب توده ایران روشن است. اما به نظر من امروز وضعیت برخی از «چپ ها» در نقد و نفی حزب توده ایران از جمله همین نوشته اخبار روز رقت انگیز است. بخش بزرگی از چپ در برابر حزب توده ایران ادعا می کرد که چپ واقعی آنها هستند و ایدیو لوژی مارکسیسم ـ لنینیسم بهتر فهمیده و در عمل کار آمدتر خواهان بود.حناب اخبار روز إ برای خودتان گریه کنید إ حزب توده ایران از تمام طوفانهای سهمگین عبور کرد و امروز هم در جهت تاثیر گذاری و رشدمحدد هر چند فعلا کند حرکت می کند. در حالیکه اکثر حریانات چپ نتوانستند ادامه خود باشند و ماهیت چپ بودن خود را از دست دادند و به طرفداران سرمایه داری پیوستند. نگاه کنید به سرنوشت غم انگیز سازمانهایی مانند فداییان اکثریت و اتحاد فداییان که از سازمانهای مدعی کمونیسم به سوسیال دمکراسی و حتی سوسیال لیبرال و حتی سلطنت طلب و نوکان آمریکایی تبدیل شدند. نگاه کنید به مواضع افرادی مانند جمشید طاهری پور از رهبران فداییان اکثریت. نگاه کنید به مواضع هردو سازمان در رابطه با لیبی و تایید
حکم شورای امنیت سازمان ملل که زیرنفوذ قدرتهای امپریالیستی است. اگر اشکی دارید برای انها بریزید.برای مرتدها و کسانی که به کمونیسم پشت پا زدند إ چپ تاریخ دارد. شما در صف مرتدان تاریخی چپ هستید. تاریخ شما کایوتسکی مرتد است إ
۴۰۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۰       

    از : پرویز مرزبان

عنوان : آری ، چپ تاریخ دارد !
آری ، چپ تاریخ دارد و هر کس به آرمانهای چپ وفادار ست اصولا به تاریخ جنبش چپ در سطح ملی و جهانی ارج می گذارد و بر اساس مبانی علمی و معتبر از دستاوردهای این جنبش گرامی حراست می نماید. این بدان معنی ست که نیروهای چپ بر خلاف جریانات ارتجاعی راست که با انواع رذالت های وحشیانه ، سالوسانه ، احمقانه برای حفظ قدرت مرگ آفرین خود علیه بشریت، با دروغ و تحریف زمین و زمان را فقط برای منافع خود به «افسانه» تبدیل می کنند ، شجاعانه ،صادقانه و خرد مندانه تجربیات خود را به نقد می کشند و سازش ناپذیر به خطاها و انحرافات خود اعتراف می نمایند تا به مبارزه تا پیروزی نهائی ادامه دهند .

- راهیان حزب توده نباید از این قاعده مستثی باشند. بهتر ست در چارچوب جنبش چپ، تاریخ چپ را ارزیابی کنند. نه با احساسات و فرمالیسم موضع تدافعی داشته باشند. مبارزات ۱۰۰ ساله ی مشروطه ی مردم ایران به اشکال مختلف و دموکراتیک تجلی نموده، نباید آنرا به جنبش «توده ای» و «ضد توده ای» خلاصه نمود.

- سایر نیروهای چپ نیز نمی توانند بدون پای بندی به ماتریالیسم تاریخی و دیالکتیک ، پروسه ی ۱۰۰ ساله ی جنبش مشروطه مردمی ، نقش آحاد مختلف مردم ، نقش چپ ها و تشکیل حزب توده و نقش آنرا بعداز ۱۳۲۰ را دست کم یا نادیده گرفته و یا به خاطر خطاها و انحرافات از آنها تبری نمایند.
۴۰۵۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۰       

    از : آرش -

عنوان : کج یا چپ؟
به قول فرزانه ای: «چپ که قرار بود مروج برابری همه‌ی انسان‌ها باشد، به یکباره سر بر دامان آیت‌الله نهاد… بلشویک‌ها سر از خانه‌ی آیت‌الله خمینی درآوردند، مائوئیست‌ها دعای ندبه خواندند، سیاوس کسرایی زیر کرسی آیت‌الله چای شیرین نوشید و در مدحش شعر گفت. قصه‌ی ما به آن می‌ماند که جردانو برونوی قتیل، دستگاه انکیزیسییون پاپ اعظم را به اتحاد در برابر خاندان هنرپرور مدیچی فراخواند، فلورانس سقوط کند و علم به قربانگاه رود. در ایران رنسانسی وارونه رخ نمود، گذار از دوران مدرن به قرون تاریک وسطا!»
۴۰۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۰       

    از : کامران رئوفی

عنوان : در نظر بازی ما بی خبران حیرانند ما چنانیم که نمودیم دگر ایشان دانند.
در دوران رژیم شاه __ بویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد___ هر کس میخواست وفاداری خود را بشاه ثابت کند میبایست ثابت میکرد که ضد توده ایست.امروز هم هرکس میخواهد به امریکا نزدیک شود الزامن برخود واجب میداند خود را ضد توده ای نشان دهد. واقعیت این است که ما توده ای ها گوشمان از این نوع حرفها پر است وهرگز در طول تاریخ مبارزه ی خود اهمیتی برای ان قائل نشده ایم .ما کار خودمان را میکنیم دیگران مشغول فحاشی خود با شند. تاریخ مبارزه ی حزب توده ی ایران نشان داده است که سر نوشت همه ی مخالفین ما سر انجام بکجا ختم شده است. جریان چپ غیر توده ای خودنیک میداند که حزب توده ی ایران در کجای تاریخ این کشور است.نویسنده - مورخ- شاعر- افسران عالی رتبه ی وطن پرستی را بیابید که عضو حزب توده ی ایران نبوده باشد. ایا تمام طیف چپ غیر توده ای در طول تاریخ فعالت خود توانسته است حتی یک سندیکا را بخود جذب کند؟ بنا بر این فکر دور زدن حزب توده ی ایران کار رنگ باخته ایست.بیایید بفکر نجات کشورمان باشیم.
۴۰۵۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۰       

    از : و شما نیز

عنوان : دمکرات نیستید
و شما تنها تعریفات از چپ را منتشر میکنید و به شاه ایراد میگیرید که تنها به موافقان آزادی گفتار میداد.
۴۰۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹۰       

    از : ع قدیمی

عنوان : هفتاد سال دشمنی طبقاتی
عمر حزب توده بیشتر از دوران سلسله پهلوی و نظام اسلامی است.توانائی فکری حزب توده بمراتب بیشتر از اطرافیان شاه و باز هم نظام اسلامی است.
ولی این حزب با تمام توانائی و فداکار ی اعضا موفق به ساختن مدرسه و یا پلی و یا داشتن نماینده و یا شهرداری ولو کوتاه مدت نشد. بسیار ی از ارباب مطبوعات درروزنامه ها و بویژه کیهان توده ای بودند ولی هدفی جز دشمنی و بذر تلخ جدائی و نفاق افکنی نداشتند. دشمنی کورکورانه حزب با نظام سابق متاسفانه انها را دام شیخ انداخت و این قوم مهاجم بی همه چیز چه بیرحمانه همه را درو کردند.اموزشها ی حز ب یعنی مبارزه طبقاتی و ایران کشوری کثیر الملله مبارزه با امپریالیسم و وعده های حزب را ما امروز در به هم نرسیدن توافق تاریخی برای براندازی نظام منحوس وحشت اسلامی و در چهره پانترک و پان کورد و پان عرب و ایران ستیزی در می یابیم.
از انجا که حز ب خودرا جریانی طبقاتی تعریف میکرد دیگر نمیتوانست از منافع ملی مردم ایران دفاع کند و اگر حزبی ملی میبود و در چهار چوب غیر طبقاتی کار میکرد شاید موفق میبود.
شعار های مخرب که معنای تاریخی انرا ما امروز درک میکنیم حزب و تاریخ ایران را یکسره به قهقرا جهنم اسلامی برد.با رویدادهای خونین درایران و فروریزی شوروی سابق هنوز حزب بر سر ارمانهای واهی خود ایستاده است.
۴۰۵۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹۰       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۲۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست