سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ژیلبر اشکار و لاپوشانی حمایت خود از جنگ خاورمیانه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : سعید رهنما

عنوان : ترور شخصیت
ترور شخصیت
از خواندن این "مقاله" و به ویژه مقدمه مترجم بسیار متاسف شدم. من دوست و همکارم ژیلبر اَشکار را بخوبی می شناسم. او یکی از بر جسته ترین نظریه پردازان مارکسیست خاور میانه، از مبارزین ضد امپریالیست و ضد بنیاد گرائی مذهبی، به ویژه اسلام گرایان، است. البته با بسیاری مواضع او از جمله در دوران حمله لیبی و هم اکنون در مورد سوریه مخالفم، و بار ها با هم بحث کرده ایم. اما این مخالفت به معنی آن نیست که حمله شخصی به او و اتهام واهی عامل امپریالیسم بودن را ندیده گرفت. من این آقای آلکس لانتیر را نمی شناسم اما با تشکیلات و وب سایتی که کار می کند آشنا هستم. اینکه این به اصطلاح "کمیته بین المللی بین الملل چهارم"، با وب سایت های طاق و جفت اش چقدر معتبر است، از بحث ما خارج است. میزان دقت و صحت آنها و این آقای لانتیر را از این جمله می توان تشخیص داد، که ژیلبر اشکار "مسئولیت سیاسی مرگ صد ها هزار نفر از مردم را بعهده دارد"! نگرانی من اخلاقیات زننده ای است که با همه درس های گرفته و ناگرفته، کماکان بر بعضی افراد حاکم است. یعنی اگر با نظر کسی مخالفیم، بجای مخالفت و استدلال، به او حمله شخصی کنیم. مترجم محترم این مقاله ابراز نگرانی کرده اند که مبادا "برخی نیروهای جوان ایرانی" در دام افرادی چون اشکار بیافتند. اما نگرانی واقعی این است که اخلاقیات زشت ترور شخصیت که از نسل های گذشته به ما رسید، و ما به دیگران انتقال دادیم، کماکان به نسل جوان منتقل شود.
سعید رهنما
۷٨۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۵       

    از : همایون

عنوان : باز هم در جواب آقای کاظمی
در ویکی پدیا نوشته است: از ۱۳ ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۸۹)، به‌دنبال بالا گرفتن اعتراضات و راهپیمایی‌های خیابانی مخالفان و سپس شورش سراسری علیه حکومت لیبی و رهبر آن، معمر قذافی آغاز شد و پس از همراه شدن با سرکوب شدید و سپس جنگ داخلی، در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۲ میلادی با سرنگونی حکومت قذافی به تحقق رسید.

یادداشتی که من از اخبار روز نقل کردم تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۱۱ را دارد. یعنی حدود دو ماه بعد از شروع «انقلاب» در لیبی نوشته شده و نه وقتی که دیگر واقعیت ها بر همه آشگار شده بود.
نقل قول هایی که آقای (کاظم زاده در کامنت اول که بعدا تبدیل شد به کاظمی در کامنت دوم!) می آورد همه غیرمستند، سرسری (مثل اسمی که برای خود تعیین کرده اند) و غیرمسئولانه است. برای برخورد مسئولانه می توان به بخش آرشیو اخبار روز رفت و کلمه ی لیبی را تایپ کرد و مطالب در مورد لیبی را دید. آن ها البته خبر و گزارش به نقل از منابع مختلف است. اما تنها یادداشت اخبار روز همان است که قبلا نقل کردم.
۷٨۰۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۵       

    از : کاظمی

عنوان : به آقای همایون
اخباری که در اخبار روز درج میشد سراسر یکجانبه و جانبدارانه از یک جهت بود :"یک منبع خبری از لیبی اعلام کرد ژنرال عبدالفتاح یونس و سلیمان محمود و هشت تن از فرماندهان بلندپایه ارتش، طرابلس را به مقصد بنغازی ترک کرده اند.
این افسران ارتش اعلام کرده اند که می خواهند به مردم بپیوندند و از قتل عام تظاهرکنندگان توسط مزدوران دولت جلوگیری کنند."........................................ تصویر فضای لیبی در تمام اخبار و موضع گیریها مثل خبر بالا بود . البته وقتی کار از کار گذشت و همه فهمیدند برنامه ناتو چیست، موضعگیری اخبار روز هم همین شد که نوشتید.
۷٨۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۵       

    از : همایون

عنوان : موضع اخبار روز در مورد لیبی
در پاسخ به فراخوان آقای کاظم زاده در مورد مواضع اخبار روز پیرامون جنگ لیبی، آرشیو یادداشت های اخبار روز را گشتم. تنها این موضع در مورد لیبی بود. عین آن را اینجا می گذارم خوانندگان قضاوت کنند:



از لیبی تا بحرین، جهان بر سر دوراهی
حمله ی نظامی به لیبی، جهان را در برابر انتخاب دشواری قرار داده است


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
سه‌شنبه ۲ فروردین ۱۳۹۰ - ۲۲ مارس ۲۰۱۱

حمله ی نظامی کشورهای غربی به لیبی، افکار عمومی جهان را در برابر انتخاب دشواری قرار داده است. در یک سو دیکتاتور دیوانه ای قرار دارد که با ابلهانه ترین استدلالات، کشتار مردم کشور خود را توجیه می کند و برای باقی ماندن در قدرت از نابودی همه ی مردم و کشور خود ابایی ندارد. معمر قذایی در همین مدت چند هفته ی اخیر نشان داده است یکی از بیرحم ترین و خونخوارترین دیکتاتورهای موجود در جهان است.
کشورهای غربی با اتکا به این وضعیت و به نام دفاع از مردم لیبی حمله ی نظامی خود به این کشور را آغاز و آن را توجیه کرده اند. آن ها تا همین امروز هم فراتر از قطعنامه ی سازمان ملل رفته اند. آن ها در این تازه ترین لشکرکشی نظامی نیز مثل گذشته، اهداف واقعی خود را از افکار عمومی در جهان پنهان کرده اند و درباره ی منافع اقتصادی، رقابت های بین المللی و بحران های داخلی که آن ها را به این لشکر کشی تشویق کرده، چیزی نمی گویند. وضعیت بحرین، به تنهایی کافی است تا ادعاهای کشورهای غربی در دفاع از جان مردم و استقرار دموکراسی در لیبی را باطل کند. در کشور بحرین حوادث درست در مسیر خلاف لیبی جریان یافته اند. بحرین نیز با دخالت نظامی خارجی مواجه شده است. اما این دخالت نظامی در بحرین نه با هدف سرنگونی حکومت مستبد و دفاع از مردم معترض، بلکه به خاطر دفاع از حکومت بحرین و سرکوب مردم معترض صورت گرفته است. کشورهای غربی حمله کننده به لیبی هیچ تلاشی در جهت متوقف کردن دخالت نظامی عربستان در بحرین و سرکوب مردم این کشور صورت نداده اند. دلیل این موضوع ظاهرا این است که معترضین در بحرین خواست هایی دارند که با منافع کشورهای غربی هماهنگ نیست. نمونه ها به روشنی نشان می دهند در هر دو کشور لیبی و بحرین پیش از آن که دفاع از مردم و دموکراسی در میان باشد، منافع کلان کشورهای غربی تعیین کننده است.

این همه اما کافی نیست مانند برخی نیروهای مرتجع اسلامی و نیز متاسفانه برخی نیروهای چپ، در محکومیت مطلق «دخالت» در کشورهایی نظیر لیبی، همداستان با معمر قذافی شد و هم سویی با صدام حسین در سال های گذشته و حکومت دیکتاتوری در ایران را تکرار کرد.

دخالت جامعه ی جهانی در کشورهایی که گوش خود را به روی خواست های مردم کشورهای خود بسته اند و به جای اصلاح و رفرم راه سرکوب را برگزیده اند، یک ضرورت روز افزون جهان مدرن و همبسته ی انسانی است. نباید به دیکتاتورها اجازه داد به نام «حق حاکمیت ملی»، دروازه کشورها را ببندند و با مردم خود هر آن چه می خواهند بکنند. حقوق بشر و حق زندگی آزادانه، انسانی در عدالت و برابری بالاترین حق انسانی است و مرز نمی شناسد. جامعه ی جهانی به عنوان یک جامعه ی انسانی باید حق و همچنین وظیفه داشته باشد هر جا مردمانی در زیر پای دیکتاتورها و غارتگران لگدمال می شوند، به دفاع از این مردم لگدمال شده برخیزد.

طبیعی است به این منظور هم «جامعه ی جهانی» باید حقیقتا جامعه ی جهانی باشد، هم به طرق دموکراتیک تصمیم گیری کند و هم راه های دموکراتیک برای دفاع از مردم جهان را مدنظر قرار دهد. در حال حاضر متاسفانه هیچ کدام از این شروط وجود ندارد. جامعه ی جهانی که امروز به نام آن صحبت می شود، ۵ کشور بزرگی هستند که منافع خود را برابر با منافع جهانی قرار داده اند و در یک ساختار و مناسبات به شدت نابرابر و غیرعادلانه به نام جامعه ی جهانی تصمیم می گیرند و عمل می کنند. مخالفت هر یک از آن ها با هر تصمیم، «جامعه ی جهانی» را فلج می سازد. بیشتر سازمان های بین المللی و جهانی که باید وسایل و راه های تاثیرگذاری و دخالت دموکراتیک در کل جهان و نقاط مختلف آن را فراهم آورند، زیر نفوذ آن ها هستند و این وضعیت بسیاری از تصمیماتی را که به نام سازمان ها و ارگان های بین المللی و جهانی گرفته می شود غیرقابل دفاع می سازد.

دخالت نظامی در لیبی و چشم بستن بر دخالت نظامی عربستان و عده ای از کشورهای عربی در بحرین به منظور سرکوب مردم آن کشور، ازجمله ی این تصمیمات است. در یک طرف دیکتاتورهایی قرار دارند که باید بساطشان برچیده شود و در سوی دیگر دخالت هایی صورت می گیرد که با هیچ معیار دموکراتیکی قابل توجیه نیست و منافعی به غیر از منافع مردم را در نظر دارد. تا زمانی که ساختارهای جهانی دموکراتیزه نشوند و حق وتو و تصمیم گیری از انحصار چند کشور بزرگ بیرون نیاید، این وضعیت و این تناقض همچنان همراه با جهان ما خواهد بود.
تنها در یک ساختار جهانی دموکراتیک و عادلانه است که جهانیان می توانند اطمینان یابند تصمیماتی که به نام «جامعه ی جهانی» صورت می گیرد، اسم مستعاری برای منافع چند کشور بزرگ نبوده و از یک مشروعیت بین المللی واقعی برخوردار خواهد بود.
۷٨۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۵       

    از : کاظم زاده

عنوان : چند نکته
با تشکر از ترجمه این مقاله ارزشمند، بهتر بود در پرانتز یا زیرنویس نام ها بحروف لاتین نیز آورده میشدند چون برای آدم کم سوادی مثل من روشن نشد که "اشکار" را چگونه باید خواند!! همچنین "عوامل اطلاعاتی ارزشمند فرانسه و ایالات متحده " بجای ارزشمند بهتر بود مهم یا بانفوذ میآمد . سخن باینجا که رسید بهتر است سایت اخبار روز هم مروری بر موضعگیریهایش در جنگ لیبی داشته و توضیحی به خوانندگانش بدهد .
۷٨۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۵       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست