سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

به رفقای چپ! - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمد امین محمدپور

عنوان : به نظر پایین
واقعیت ( حقیقت ) را می توان کشف کرد و فهمید...
بله امیر ایرانی، درست است. برای همین هم هست که پشت کلمه پنهان شونده ها و رژیم های که همیشه جیره خوار دارند و دهن درازی برای حرافی می ترسند.
۷۹٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بعضی نظرات
آنطوری که گفته شده:« از آنکه مدعی یافتن حقیقت است باید ترسیدو...»
واقعیت را می توان کشف کرد و فهمید اما ...
۷۹۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : محمد امین محمدپور

عنوان : تشکر از آقای تابان
«آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را می‌داند ولی انکار می‌کند تبهکار است.» برتولت برشت
۷۹۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : مزدک زمانی

عنوان : نگاهتان به داخل کشورباشد
من درحال حاضرکاری باچپ وراست ندارم ولی ای کاش دیروزدراصفهان بودیدوملت نجیب ورنجدیده اصفهان رادرمیدان نقش جهان میدیدید.
۷۹۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : بهنام باغبان

عنوان : اقای کمال حسینی ، چه کسی خاک می پاشد؟
اقای کمال حسینی ، چه کسی خاک می پاشد؟

اگر در اورپا هم فساد باشد، اهرم های گوناکونی هست برای بستن راه برای سو استفاده اقتصادی و فساد و غیره ، حداقل مردم ازادند! ، در انتخابات ان جریان و یا حزب سیاسی و،، در فساد دست داشته" تنبه" کنند، با رای خود( عدم رای ) ان جریان و یا حزب سیاسی و،، "تنبه" کرده ، و ان جریان سیاسی از دور خارج کرده و ،،،.
البته فساد در کشورهای اورپای هم فرق دارد ،فساد در کشورهای اورپا جنوبی بیشتر رواج دارد.
با وجود ان مردم و احزاب بخاطر وجود ازادی های سیاسی ، ازادی احزاب ، و ازادی انتخابات، ( نه همانند ایران، انتسابات) با اعتراضات و انتخابات حزبی، انتخابات مجلس ، انتخابات ریاست جمهوری امکان تغیر دولت و ،،، دارند.
حداقل در هر صورت عام مردم و احزاب و سازمانهای سیاسی و غیره در بیشتر موارد واکنش و عکس العمل نشان می دهند.
اهرم دیگر وجود قوانین مختلف و کنترل "ثروت" هست . سالانه از طریق سازمانها مستقل و ارگانها مختلف و مطبوعات انجام می گیرد، فساد فاش می شود ، از فساد جلوگیری می شود و یا به حداقل می رسد.
مثلاً قانون" از کجا آوردی ؟" در بیشتر کشورهای اورپای، بخصوص در کشورها اورپا شمالی اجرا می شود.
نمونه های بسیاری می شود اورد، عکس العمل و واکنش مردم، و ارکانها و احزاب و سازمان ،،،چکونه هست ،در موارد مفاسد گوناگون.

پس بنابراین اقای کمال حسینی ، عکس العمل در اورپا ، چه مردم و چه دولت( نه بعد از ۳۰ سال) ،چه احزاب ،، با ایران فرق دارد.
حداقل تماشاگر، سیاست وا داده ،، نیست.
در ضمن شما می تواند، به آمار جهانی در مورد فساد ارایه می شود مراجعه کنید، رتبه ایران را در اورید.

رفیق تابان هم خواستار واکنش شد، شما چرا براشفته شدید؟

مقایسه ایران را با اورپا و امریکا می کنید. اگر هم مقایسه می کنید ، نصفه مقایسه نکیند. مثلاً انتخابات ازاد را با انتسابات مقایسه هم می کردید، و غیره را .
اما حالا چرا در کشور ما علنی شده، فکر کنم خواست خود نظام نبوده، شاید یک دلیل اش این باشد پوسیدگی نظام را نشان می دهد، ضعف نظام،،،. به کمان من نه قدرت نظام که شما بهش متقعد هستید و نه تمایل نظام ،،،. برای نمونه چندین سال پیش خامنه ای بعد از جریان عباس پالیزدار گفت:،،، فیلته بیارد پایین
.و تهدید های بعدی بود ،،،.
همین امروز برای نمونه مراجع کنید به سخنان محسن اژه امروز،،، یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۶. چقدر براشفته شدند.

موضوع فساد در نظام سالها هست در سطح کشور بین مردم جزوه بحثها خانواده گی بوده، و هست "افشا" شده هست.،،،
انکس خبر نداشت "حاجی،،،،"
۷۹۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : احمد مجد

عنوان : آب در خوابگه مورچگان
فواد تابان گرامی
چون دوکلمه حرف حساب در نوشته تو بود و با شناخت کلی که از کارت در اخبار روز داشتم، به نظرم نمی رسید که ضروری باشد چیزی بنویسم. ولی ناگهان چشمم به تعداد نظرهایی که در همین فاصله کوتاه ۲۴ساعته به این نوشته داده شده افتاد، متوجه شدم که نوعی «کج سلیقگی» در تیتری که انتخاب کرده یی نقش داشته است(هدف ژورنالیستی که احتمالا نداشتی. به پای خودت هم که نمی خواستی شلیک کنی. می خواستی حرفت را زده باشی) باعث شده باشد که یک عده که خود را مخاطب این تیتر می دیده اند از خواب بیدا شوند!
کمتر نوشته یی را در اخبار روز خواهی یافت که تا این اندازه و در این فاصله توجهات و نظرها را جلب کرده باشد. امیدوارم من اشتباه نکرده باشم.
ولی همین واکنشها نشان می دهد که «کج سلیقگی» تو به خال خورده است. یعنی صبح آخر هفته که رفقای چپ پاک تعطیل یا پارک کرده اند و در خواب ناز تشریف دارند، تو این چرتشان را پاره میکنی؟ منظورم آنهایی است که یقه ات را بابت دو کلمه حرف حساب گرفته اند. اگر در میان کسانی که خودشان را «چپ» می نامیده اند و خود را مخاطب تو یافته اند، کسانی هستند که برای خودشان وظیفه یی هم قائل باشند. باید تکلیف خودشان را روشن کنند که بالاخره بخشی از رژیمند یا نه؟ دست کم به اندازه مردم عادی که این روزها در فضای مجازی حرفشان را می زنند، حال موضعگیری ندارند؟ اصلا چیزی به نام مبارزه و آرمانی برایشان باقی مانده است؟ اصلا مردمی وجود دارند که باید به آنها اندیشید؟ دیگر واقعا نمی توان گفت که «چپ آوازه افکند و از راست شد» وضع بعضی ها خیلی خرابتر از این حرفهاست. از خواب بیدارش می کنی. طلبکار هم هست. با کمال احترام باید بگویم: رفقا خجالت بکشید! چیزی به نام احساس انسانی شرم در شما باقی مانده است؟(مجبورم کردید که جان کلام را بگویم).
۷۹۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : م. ارشک

عنوان : مردم سکوت نکرده اند
جناب سیامک رهگذر و دوستان دلسوز دیگر
برخلاف تصور شما مردم ایران سکوت نکرده اند، بلکه با هشیاری و بدون قیل و قال بیهوده مترصدند تا در فرجه و فرصت بسیار محدودی که به دست می آورند انتخاب خود را به عمل آورند، که صدالبته انتخاب میان دو گزینه مطوب و مطلوب تر نیست. برخلاف تصور بسیاری از ما خیلی هم خوب طرفهای خودشان را می شناسند و می دانند که ریشه فساد از همان بیت رهبری سرچشمه می گیرد، اما فعلا چاره و وسیله ای جز انتخاب میان بد و بدتر ندارند، که البته انتخاب غلطی هم نیست. تجربه جنبش سبز و سرکوب سبعانه و بهای گزافی که پرداخت شد، راه دیگری برای آنها باقی نگذاشته است. اگر از نظرشما "جلو افتادن و مردم را برعلیه حکومت چپاولگران شوراندن" این طور آب خوردن است، پس جنابعالی و امثال شما چرا بیکار نشسته اید؟ بفرمایید این گوی و این میدان.
بادرود.
۷۹۴۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : کاوه

عنوان : داستان تازه این راه هنوز زوده، رجب و لوبیای سحرآمیز
جناب نامی شاکری
در همه این سالهای اخیر مواضع مشخص شما در حمایت از منافع دولت جمهوری اسلامی و سیاستهای نئولیبرال این دولت که بطور ویژه در تمام مواردی که نقدی در خصوص این سیاستها( بویژه در بخش درمان که ظاهرا منافع ویژه ای در این بخش دارید) صورت میگرفت شاهد حضور هتاکانه و دریده حضرتعالی بودیم.
حالا هم که رفقای چپ را به موزه تاریخ سپرده اید و اپوزیسیون مفلوک را در این " فرآیند تکوین دمکراسی"!!!!!!!! فاقد حداقلی از محل اعراب میدانید.
براوو مستر
من حرف زیادی با شما و فرآیندهای دمکراتیکتان ندارم. اما در شرایطی که نظر رجب صفروف ! به نظر رئیسی نزدیک تر است آیا این فرآیندهای دمکراتیک شما در راستای منکوب و تحقیر و سلب روحیه مخالفین وضع موجود در جهت نشان دادن عدم تاثیرگذاری هر نوع مخالفت و بعدا اعلام ظفرنمون این یک دستی در تایید مواضع حکومت و حضور همگانی در تایید همگانی این "فرآیندهای دمکراتیک" یک وقت مواضع اسپوتنیک و رجب و شرکا را مخدوش نکند؟ از ما گفتن بود. اینطور نشود که "فرآیندهای دمکراتیک" با مواضع "جبهه مقاومت !" و باقی داستانها تعارض ایجاد کند؟ به نظر سرکار این راه هنوز زوده یا کمی دیر شده؟
۷۹۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : کاوه

عنوان : مواضع اصولی
فواد تابان عزیز
مواضع اصولی، منطقی، انسانی شما که با تجارب میدانی تعارض جناحهای الیگارشی جمهوری اسلامی در دهه اول که منتهی به استحاله جناح خط امام آن دوره به نئولیرالهای اعتدالی کنونی شد و دعوای بر سر سفره انقلاب ۲۰ سال اخیر شرکت سهامی دولتهای اسلامی که سطح مطالبات طبقات حامی و نان خورهای سفره انقلاب را به سطح فجیع کنونی رسانده،تایید میشود.
مشکل ما طبقات محکوم با حکومت هیچ یک از جناحهای نئولیبرال یا پوپولیست و ... آن حل نمیشود. ما محکومان باید در همه ایام و از جمله در فصل مضحکه انتخابات باید به دنبال تثبیت و تبیین منافع طبقه خود باشیم.
۷۹۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : آزاد سیروانی

عنوان : گذرگاه آری یا نه را باید به میدان حمله تبدیل کرد
باید از بیخ کور بود که لکه های خون ولجن را بر دست و دامن همه ی کاندیداها ندید. هیچکدام نه غم نان وسفره ی مردم در کاسه ی سر دارند، نه جگرسوخته ی جان و جمال مردمند. اما باید از بیخ هم کلم در کله داشت که جنگ این جک و جانور ها را بر سر صدارت بر جان ومال مردم ندید. در این مغلوبه گرفتار فلسفه بازی هایی چون صف مستقل و هویت پاکیزه و مشروعیت و از اینگونه مباحث کارتاژی شدن، و سر خالی راخاراندن، بی شک بر تعداد آثارمان خواهد افزود اما مویی از عمر رژیم نخواهد کاست. آیا فهم
این نکته که جنگ بر سر جان و سرنوشت ماست، دشوار است؟آیا در جایی که از هر سو به جانت طمع بسته اند، طبیعی ترین و عقلانی ترین واکنش، حمله به نزدیکترین خطرو کمک به حذف جرارترین آنها نیست؟آیا امتناع ما از حمله، ما را از چنگ آنها خلاص خواهد کرد؟ این چه اخلاق و فراستی است که در کنار جنگی که بر سر جان همه است، دستمال بر داریم و دستان خود را از آلوده شدن به این جنگ کثیف پاکیزه کنیم؟ آیا واقعا ما آنچنان نیرومندیم که با عدم دخالت در این کشمکش ، قادر به هلاک همه ی آنها خواهیم بود؟ اگر چنین نیست، چرا نباید از فرصت تقابل آنها، راهی برای
تنفس و بسیج خود نگشود؟ چنین پیداست که درک این بدیهیات برای برخی از دوستان چپ، بسیار دشوار شده است. تا آنجا که عنان را به دست خیالات شاعر بسیار شاعری( که تازگی ها به قول خودش بناچار سیاسی شده است) ، سپرده اند و هر روز کارناول های ایشان را زینت بخش این سایت می کنند. تا با ماه آلوده و دریاهای آشفته و تنبان های افتاده، ناله های تنهایی را در بازار سیاست رواج دهد. دستان خونین و دندان های زهری جانیان رژیم را مردم ما خوب دیده و می بینند. آه و ناله از آن را بگذاریم برای برخی شاعران خلوت نشین. اینجا حرف بر سر انتخاب این یا آن نیست. حرف بر سر شکستن و کوتاه کردن دستی است که میتوانیم. حضور در این میدان، حمله است نه انتخاب. قطعا رژیم گلیم خود را از این میدان بیرون خواهد کشید. اما بی حضور ما سالم و با حضور ما با بالی شکسته و د ندان هایی ریخته.
۷۹۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست