سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شرکت در انتخابات آری یا نه؟

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نادر

عنوان : چپ همانجایی است که باید باشد، شما کجا هستید؟
مصطفی مدنی طلبکارانه پرسیده این چپ کیست، مارکسیست است، لنینیست است.... مدنی می تواند به سایت جریانات یا فعالان چپ نگاه کند و به جواب برسد. اما قبل از آن بهتر است بگوید خود به عنوان یک چپ اسبق و سپس توبه کرده کجا ایستاده و به چه معتقد است. آیا جز آن است که سپهر اقتصادیش در تئوری های موسی غنی نژاد خلاصه می شود که هر چه سوسیالیستی و دولتی کردن است را پوپولیسم می نامد و حتی ملی کردن نفت توسط مصدق را تقبیح می کند؟ یا نظام سیاسی ایده آل شما همان بورژوادمکراسی ناب غرب نیست تا از مسیر ناکجاآباد حسن روحانی و خامنه ای و رفسنجانی؟ آیا جز آن است که در هئیت یک بورژوالیبرال در تخطئه تمام انقلابهای تاریخ برمی آیید و صلح و مصالحه طبقاتی را تجویز می کنید؟ فکر کنم خودتان هم در توصیف بالا از شما مشکلی نداشته باشید.
۷۹۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : احمد پورمندی

عنوان : توضیح وگلایه
مصطفی عزیز! گله مندانه خوشحالم که انتخابات بهانه ای شد که شاهد حضورت در فضای عمومی باشیم. در جدال تو و فواد دخالتی نمی کنم. در جائی از مطلبت، البته بدون نام بردن ، به من هم پرداخته ای که دخالتم را ناگزیر کرد. در این پرداختن به سه نکته اشاره داشته ای : اعلام برائت مشترکم با فواد از عملکرد و مواضع فرخ ، فرمول گزینش میان بد و بدتر یا میان بد و خوب و چیزی که آنرا چرخش سریع مواضع من نامیده ای. از همین سومی شروع کنیم: من هم مثل تو چهارده سال پیش بیانیه برای اتحاد جمهوریخواهان را امضا کردم وبه رغم گسست وپیوست ونوسانات رابطه تو با اتحاد، تا همایش ششم ، در اجا فعالیت کردم. در ۸۸ با همه توانم در انتخابات شرکت کردم، در ۹۰ همراه اکثریت بزرگ اصلاح و تحول طلبان داخل کشور ، از عدم شرکت دفاع کردم، در ۹۲ ،گرچه در دقایق آخر حس می کردم که اوضاع دارد تغییر می کند، اما حذف رفسنجانی و کنار زدن خاتمی و موضع عدم شرکت حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب باعث اشتباه محاسبه در خارج از کشور شد و ما در اجا به عدم شرکت رای دادیم. دو- سه روز بعد از انتخابات، متوجه شدم که اشتباه کرده ایم واینرا در مصاحبه با اخبار روز توضیح دادم وتحلیل کردم. در ۹۴ و ۹۶ هم از شرکت در انتخابات دفاع کرده ام. خوشحال می شوم که توضیح بدهی کی و کجا چرخش ناگهانی صورت گرفته است. در تحلیل استراتژیک هم من همواره از بیانیه تاسیس دفاع کرده ام و چند برابر خیلی از دوستان در این مورد گفتم ونوشتم. در این مورد هم خوشحالم می کنی اگر مستنداتت را مطرح کنی.
در مورد فرمول گزینش میان بد و بدتر واقعیت این است که من این فرمول را در اغلب موارد- و البته نه در همه موارد، بسیار خود خواهانه ، ایده آلیستی و منزه طلبانه می بینم: "من محور عالم و سنبل خوبی و دانای مطلقم و بقیه همه بد هستند و من بیچاره همواره ناگزیرم که از میان وبا و طاعون انتخاب کنم!" من سعی می کنم از این درک فاصله بگیرم و اگر یکی دیگر هم خوب است، جانم برای گفتن اینکه "تو هم خوبی"، بالا نیاید! این اولا و در ثانی- من اگر بر این اعتقاد باشم که هر دو آلترناتیو بد هستند، علی الاصول، در موضع عدم شرکت خواهم بود. چون فرمول " گزینش بین بد و بدتر" نه سقف دارد و نه کف. گفتم " علی الاصول" برای تاکید بر اینکه اگر مصلحت بزرگی مطرح باشد، می توان از این فرمول با اثبات وجود آن مصلحت بزرگ، استفاده کرد. و ثالثا- ما حق نداریم بنا بر امیال نا مشخص ومتلون خودمان، یکی را بد و دیگری را بدتر بنامیم. برای قضاوت در این مورد معیار های عینی خارج از ذهن ما وجود دارد. وقتی من به کارنامه دولت روحانی نمره قبولی- حالا با تک ماده و لب مرزی- می دهم، این متکی است بر بررسی علمی کارنامه این دولت و نیز متکی است بر نظر اساتید، اقتصاددان ها و بدنه کارشناسی کشور. اگر حوصله داری گوگل کن و ببین! از نظر من حمله تو به من و ادعای من در مورد اینکه ما داریم بین و خوب وبد انتخاب می کنیم، چون مستند به نظر کاشناسان نیست، به ناچار باید به عنوان نشانه ای از بقایای خود شیفتگی تاریخی چپ صاحب کل حقیقت تلقی شود.
و اما در مورد اعلام برائت، احساس می کنم که داری کم لطفی می کنی. من در سه نکته با مواضع و عملکرد فرخ نگهدار مرزبندی یا اعلام برائت کردم و در هر سه مورد هم گذشت زمان، مرا نسبت به درستی کارم بارورمند تر کرد: جبهه شکنی، باج دادن به خامنه ای از جیب دیگران و اعلام جنبش سبز به عنوان " مقصر" آن سه نکته بودند. در نقش جبهه شکنانه این نامه همین بس که کاسه صبر بخش بزرگی از کادرهای بنیانگزار اجا را لبریز کرد و دقیقا در اعلام فاصله با این نامه ومحتوای آن، اعلام انشعاب نمودند. این انشعاب اجا را زمین زد و مقصر اصلی در این ماجرا قبل از هر کس فرخ نگهدار بوده است. در باجدهی به خامنه ای، فرخ تا آنجا پیش رفت که بسیاری از همفکرانش از جمله امیر خسروی ، بارها به او هشدار و زنهار دادند. فرخ اما ادامه داد و سرانجام با سازمان دادن دریچه ای که همه چیز بود غیر از دریچه، با اردو کشی و یکی- دو تا رای، سند تاسیس اجا را سوراخ کرد و بساط احیای جنبش جمهوری خواهی از طریق وحدت اجا، سجا و ابپسدا را به هم زد. در مورد مقصر دانستن موسوی و جنبش سبز هم که نیازی به بحث نیست. زندگی در این هشت سال نشان داد که جنبش سبز و رهبرانش تا چه میزان شریف و پاک بوده اند و برای آنکه بدانی که این تقسیم تقصیر و پای همه را به کهریزک کشاندن چه اثرات مخربی بر جا گذاشت، می توانی به بحث های درونی اجا و بویژه به یادداشت های بیژن حکمت رجوع کنی.
۷۹۵۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : اژدر بهنام

عنوان : لطفا به این ۳ سوال فکر کنید!
دوست بسیار گرامی‌ام مصطفی مدنی عزیز،
شما از مقاله فواد تابان برآشفته شده‌اید. حق هم دارید زیرا خود را جزو مخاطبین فواد می‌بینید!
من پرسش‌های زیادی از شما دارم ولی لطفا شما که خود به اخلاقیات بهای زیادی می‌دهید، ۳ پرسش مرا بخوانید و اگر پاسخی به آنها نمی‌دهید، لااقل کمی به آنها فکر کنید:
۱- چرا وقتی دوست مشترک نازنینمان احمد پورمندی مقاله "تحریم یا ابتذال؟" را در همین سایت منتشر کردند، برآشفته نشدید؟ آیا به این دلیل نبود که شما هم مانند او فکر می‌کنید؟

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۷۹۴۰۶
۲- نوشته‌اید: "...معتقدهستم این انتخابات به عکس سایر انتخابات تاکنونی واقعا برای ایران سرنوشت ساز است."
آیا می‌توانید مشخص کنید که از نظر شما در دوره‌های "انتخاباتی" پیشین، کدام دوره برای ایران، "واقعا سرنوشت ساز" نبوده است و آیا اساسا اگر از آرزوهای نیک بگذریم، تحت سلطه جمهوری اسلامی، دوره‌ای در آینده می‌تواند وجود داشته باشد که "انتخابات" ریاست "جمهوری" در ایران "واقعا سرنوشت ساز" نباشد؟
۳- آیا از نظر شما وضعیت ایران و کشورهای اروپایی و آمریکا اندک شباهتی با هم دارند که بتوان رفتار انتخاباتی (و نه "انتخاباتی") در آنها را با ایران مقایسه کرد؟

با مهر
۷۹۵٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : hasan bikiy

عنوان : بیماری چپ روی
جناب مدنی مقاله جالبی در نقد سردبیر محترم نوشته است . امروز نیز مانند اوایل انقلاب ۵۷ با بیماری چپ روی چپ روبروهستیم شعارهای پر طمطراق ولی لنگ در هوا
وقتی از تودهای مردم جدا باشند . چنین نسخه هایی می پیچند . راه پیروزی شرکت در تمام تحولات اجتماعی است . اگر لنین بر علیه کودتای کرلونوف از حکومت بورژوادموکرات دفاع کرد حتما چپ های ما مانند آقای نابان اورا هم به منجلاب آلوده می کرد ند . تاسف از کسانی است که مدعی آشنایی با سوسیالیم هستند .
۷۹۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : ... ...

عنوان : در انتخابات ایران رقابتها میان بدتر و بدتر است، و نه بد و بدتر!
آقای مدنی، مواضع و تحلیلهای شما نشان نمی دهد که جنابعالی بوئی از اخلاق و کرامت سیاسی برده باشید. بجز این، رفتار سیاسی شما از آغاز انقلاب تاکنون نشانگر عوام زدگی و شناخت نازل تان در مورد جریانهای درون نظام جمهوری اسلامی بوده است. از مقایسه ی مغلطه آمیز تان در مورد سیستمهای انتخاباتی و نیروی جریانهای مدنی در غرب دیگر نمی گویم زیرا دیگران به حد کافی به آن اشاره کردند.

آقای مدنی، نخست باید با ارائه شواهد و مدارک ثابت کنید که روحانی کمتر از رئیسی بد است. رئیسی تنها یکی از عوامل کشتار در یکی از امواج کشتارها در حیات این نظام بوده است. روحانی در همه ی این مقاطع چه غلطی کرده است؟ آیا او مخالف اعدامها بوده است؟ روحانی از مهره های امنیتی مهم نظام بوده است. بیائید ثابت کنید که او با سپاه و بسیج و رهبر (و مثلا قاسم سلیمانی) درگیری جدی و غیر تبلیغاتی دارد. کو؟ کجا؟ در همین دوره ی روحانی تا سال ۲۰۱۶ آمار اعدام‌های انجام شده، در طی پنج سال گذشته طبق بررسی سازمان حقوق بشر ایران، بالاترین رقم را در ۱۵ سال گذشته داشته است. بیچاره احمدی نژاد! باید بگوئیم که روحانی واقعا روی احمدی نژاد را سفید کرد. وزیر امور خارجه روحانی، ظریف، در برابر پرسشهای خبرنگاران در برابر نقض حقوق بشر و اعدام در ایران، همواره منکر اعدام سیاسی و زندانی سیاسی در ایران بوده و گفته است که این اعدام ها مربوط به قاچاقچیان مواد مخدر است و ما به مقابله با این معضل افتخار می‌کنیم. این هم از جناح باصطلاح "نئولیبرالش"! مذاکرات برای حل مسئله ی هسته ای ایران هم که حالا روشن شده است که از زمان احمدی نژاد به راه افتاده بوده است و احمدی نژاد و صالحی سیاست کنار آمدن با غرب را، بی سر و صدا، داشتند پیش می بردند. روحانی و ظریف هم آمدند و میوه اش را که رسیده بود، چیدند.

آیا این واضحات را نمی دانید شما؟ نکند شما هم نگران "اغتشاش" صدها هزار تن از بستگان اعدامیها و زنان سوخته و زخم خورده، کارگران ناامید و فروکوفته و بپا خواستن میلیونها تن از ملیتهای در بند در ایران هستید؟

دانشگاهیانی، اقشار سینمائی و هنری نان به نرخ روز خور که (به بهانه های مختلف) در همگامی و همنوائی با رژیم، برای حفظ نظام کوشیده اند و به آب و نان و شهرتی رسیده اند، آنها که نانشان در روغن است، اقشاری از فاسدترین رانت خوارها که در خط ایران و خارج از ایران مشغول غارت و عیش و نوش و "تحصیل عالیه" هستند، اقشار و دنباله های ملایان و بسیجیان و سپاهیان و... اینها همه باید نگران باشند که مبادا وضعیت در ایران "بدتر" شود. لطفا برای روشنتر کردن اذهان از مواضع تان، بطور مشخص و دقیق بگوئید که نگران "بدتر شدن" چه چیز در ایران هستید؟
۷۹۵٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : تحریم و موضوعیت آن و...
با توجه به اینکه انتخابات در جریان است وآنچنانکه گفته اند شرکت افراد بگونه ایست که فلسفه بافی تحریمیان دیگر موضوعیت ندارد، مطرح کردنش ناآگاهی آنان را برجسته می کند. و اصرار آنان برموضوع تحریم ،شاید اعمالشان نشان از ماموریت خاص باشد.
پرداختن به خواسته تحریم دیگر وقت تلف کردن است.
اما نکته ی مهمی که بسیاری به آن توجه ندارند - بعضی ها توجه دارند اما از عواقب آن، که بتواند درخدمت اهدافشان باشد مطمئن نیستند- روند تحولخواهی بکمک پتانسیل رای گیری است؛ که استفاده از این پتانسیل می تواند در خدمت آزادی خواهی ودمکراسی خواهی و تعمیق آنان باشد.
اگر از پرداختن به این موضوع صرف نظر کنیم چون وقت گیر و از حوصله بحث خارج است در ادامه می توان گفت:
آقای مدنی ارجمند نکاتی را می آورد که می توانند قابل استفاده باشند.
اما بعضی از نظردهندگان در نظراتشان نکاتی می آورند که می توانند جالب باشند:
-یکی از نظردهندگان نکاتی در رابطه با روانشناسی فرد بگیرببند با فرد بگیرببند شده می آورد.
که باید گفت: براساس منطق شما، آقای مدنی اگر قرار است حس یکدلی و احساس مثبت به بگیرببند داشته باشد باید حسش نسبت به رئیسی باشد .بقیه اش بماند.
اینکه شما(نظردهنده) مسئله را می خواهی فراتر از این دو(روحانی و رئیسی) نشان دهی، بدان و آگاه باش همان همدلی نسبت به بگیرببند مافوق و یاشاید وفاداری به همان بگیرببند مافوق است.
-یکی از نظر دهندگان، غیر شرمگینانه خواستار خفه خون گرفتن دیگری است تا خودش بتواند بلبل زبانی کند.
- یکی از نظر دهندگان که رهگذری است که همیشه پشت در است و خود را نیز به بحث می رساند و حکم صادر می کنند ومی گوید:
این آخوندها و ملا ها باید بروند.
که البته ما می گویم چشم، اما نیز به ایشان می گویم:
نمی شود شما در جای گرم ونرم نشسته باشی و حکم صادر کنی و ما...
ایشان( نظردهنده رهگذری) می آورد:«جناب مدنی از آموزگار دانا جناب تابان کمی یاد بگیرید»
باید به این رهگذ ثابت گفت:
فکر نمی شود! آقای تابان خودش چنین ادعای داشته باشد.
برای انتشارنظرش، آدم این کارها را نمی کند خوبیت ندارد!
-یکی از نظر دهندگان ارجمند سخنی «از کپی برابر اصل نیست» می آورد.
یک پرسشی است: آیا آن ایدها که شما می خواهید به آن وفادار بماند نیاز به تجدید نظر ندارد؟
۷۹۵٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : احمد نجاتی

عنوان : کپی برابراصل نیست
رفیق گرامی آقای مصطفی مدنی
اینکه دراروپا وامریکا احزاب آزادانه درروند انتخابات شرکت می کنند وتا آخرین لحظه تلاش درتبلیغ برنامه خود ودر مرحله نهائی بنفع یک شخص ویک حزب و بر علیه شخص ویک حزب عمل میکنند را شما با انتصابات درجمهوری اسلامی یکی میگرید جای سوال دارد،وبعد هم برای شما حائزاهمیت نیست که شش نفررا ازبین بیش از هزارودویست کاندید می خواهند به مردم تحمیل کنند؟
دراروپا وامریکا درتمامی بحثها وجدلها احزاب واشخاص به نقاط ضعف برنامه ائی وشخصیتی حزب مخالف خود می پردازند،اما طیفی ازرفقای چپ ازبام تا شام کارشان شده آویزان شدن به این وآن شخصیت
آیا این رفقا واقف هستند که درنهایت به یک کپی از اصلاحطلبان حکومتی بدل شده اند، وهیچ کسی تا اصل موجود است سراغ کپی رانمیگیرد؟
آیا درروندانتخابات امریکا وفرانسه اینطوراست که شما میگویید؟
کدام حزب ازاول کاروزارانتخابی تبلیغ برنامه خود راکنار گذاشت ومبلغ دیگر کاندیداها شد بدون اما واگر،بدون گفتگوهای پشت پرده برای وارد کردن چند وزیرهم حزبیش درکابینه رئیس جمهوری آینده؟
من نمیدانم دراروپا وامریکا چه تعداد ازافراد سیاسی وجود دارند که بخاطرفعالیت سیاسییشان مجبوربه ترک کشورشان شده باشند وچه تعداد ازآنان درانتخابات آن مسببان شرکت می کنند،با اینکه بدانند که اگربه کشورشان بازگردند اگراعدام نشوند راهی زندان میشوند ۰
اگرشما ازاین نمونه افراد میشناسید لطفن نام ببرید؟
با مهر
احمد نجاتی
۷۹۵۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : توجیه گری جناب مدنی برای غش خودش!
جناب مدنی ابتدا سوال مرا جواب دهید که آیا در یک سیستم دیکتاتوری مثل رژیم ملاها ابزاری بنام انتخابات معنی و مفهومی و ارزشی دارد وقتیکه همه گروهها و اقشار مختلف مردم در انتخاب شدن نقشی ندارند و پیشاپیش از حضورشان در صحنه سیاست کشور ممانعت میشود؟
اول تکلیف خودتان را روشن کنید که آیا ج.ا. یک نظام استبدادی دینی هست و
باقی خواهد ماند یا نه؟ تا زمانیکه دین از سیاست جدا نشود میتوان حتی کوچکترین رفرمهائی در جهت بهبودی اوضاع کشور انجام داد؟ جناب مدنی فکر میکنید اگر از آخوند روحانی بپرسید که بعد از ۳۸ سال کارنامه سیاه رژیم آخوندی بهتر نیست که دین از سیاست جدا شود چه جوابی خواهید گرفت؟ اگر تودهنی نخورید شانس آوردید! چونکه همه فسادهای اجتماعی عامل اصلی اش همین دخالت دینداران در سیاست است که در پشت ماسک مسلمانی چنان مجوز دزدی و غارت ثروت مردم را میگیرند که هر روز شاهدش در ایران هستیم. برای هر آدم حتی نیمه روشنفکر چه برسد که چپ هم باشد باید ننگ و رسوائی باشد که با این رژیم فاسد اسلامی سازشکاری بکند و بنا به میل و دستور رهبر دیکتاتورش در انتخابات شرکت بکند تا دل رهبری خوش شود! قرار نیست که جناب تابان مثل شما دل خامنه ای ابله را خوش کند و بازیچه دستش شود و در انتخابات شرکت و خوش رقصی بکند. مگر در چهارسال گذشته چه کسانی یا نهادهائی همیشه چوب لای چرخ رفرمهای ملا روحانی گذاشتند و آیا توانست کاری از پیش ببرد یا بدون اجازه رهبری آب بخورد؟ تعجب برانگیز است که امثال مصطفی مدنی ها از ده ها بار فریب خوردن خودشان از یک مشت ملای بی همه چیز هیچ چیز تازه ای هم حاضر نیستند یاد بگیرند؟ از آنجائیکه جناب مدنی مذکر است دنیای خودش را هم از چارچوب مردسالاری خودش میبیند و اصلاً برایش مهم نیست که در ج.ا. زنان نقشی ندارند جز توسری خوردن و از کمترین حقوقها برخوردارند و تا زمانیکه حقوق برابری زنان با مردان و دیگر اقلیتهای ایرانی در رژیم ملایان بیشرف نادیده گرفته میشود و حقوق بشر معنا و جائی ندارد و تغییر بنیادی ساختار حکومت با جدائی دین از سیاست ممکن نشود هرگونه شرکت در انتخابات تنها خدمت کردن به استوار ماندن رژیم ضد مردمی آخوندهاست! روحانی هم عروسک خیمه شب بازی رهبر دجال است! خوش بحال جناب مدنی که به سیستم مافیای ملاها اعتقاد و اعتماد دارد با اینکه حتی شمارش آرا هم شفاف نیست چونکه اپوزیسیونی نیست که کنترل کند. در ضمن اگر موافق سرنگونی رژیم اسلامی هستید اگر ملای قاتل رئیسی بیاید با سیاستهای افراطی اش به فروپاشی نظام بهتر و سریعتر کمک میکند تا روحانی بی بخار که کاری نمیتواند از پیش ببرد! جناب مدنی از آموزگار دانا جناب تابان کمی یاد بگیرید که همه حرفهایش در آن گفتگو درست و منطقی بوده! البته خائنین به مردم از کی تا حالا اهل منطق و طرفدار منافع مردم بودند یا هستند؟ شرکت در انتخابات فقط در یک دموکراسی معنی و ارزش دارد!
۷۹۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : حمید اسدی

عنوان : دمکراسی فرانسه و المان و مقایسه با ایران
شرمگینانه است عدم فهم این دو سیستم برای کسی که چند دهه در اروپا زندگی میکند و از مواهب این دمکراسی بهره میبرد. والا الان باید در دمکراسی اخوندی هفت کفن پوسانده بود. تازه به سیاق چهل سال پیش درس هم میدهد!
بهتر نیست به جای رقابت با حریفان لندنی ات سکوت کنی!
۷۹۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : جابری

عنوان : درک منزه طلبانه
مقاله آقای تابان درکی بسیار سطحی و منزه طلبانه از چپ ارائه میدهد که در ۳۰ سال پیش وجود داشت . قلم و گفتار توهین آمیز هم همیشه نشان از ضعف استدلال دارد. راستش پس از مطلبی که آقای سهراب مبشری از سرمقاله نویسان اخبار روز با نام "فرهادی و اسکارهایش" نوشت، میشد فهمید که اخبار روز چقدر با عصبیت روبه پائین میرود و متاسفانه موضعگیری اخیر سردبیر این را تایید میکند.
با تشکر از آقای مدنی که این چنین قوی و با فرهنگ به نقد نظر پرداختند.
۷۹۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست