سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

ریشه شکست اپوزیسیون چپ ایران، در جای دیگری است نه در انتخابات ریاست جمهوری - بهرام خراسانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمود از ایران

عنوان : اگر اپوزسیون خارج کشور در چنبره سکتاریسم است؟ رهایش کنید
آقای خراسانی خسته نباشید. خوش نوشته ای که " آقای تابان با نقشی که در سایت اخبار روز دارند، به راستی یکی از چند ریه و شش نفس کشیدن سیاسی اپوزیسیون چپ است". ما و من نیز چون شما، همواره سپاسگذار او بوده و هستیم و خواهیم بود و این ریه موثر یدکی چپ را ارج می نهیم. اخبار روز! این رسانه دور از ایران، تنفسگاه و تریبونی بی ادعا و فاقد ممیزی است که نوشتجات و دیدگاههای فعالان بی نشریه را منتشر می کند. واقعا از تشبیه شما که اخبار روز را در برابر"ایسکرا" گذاشته ای متشکرم. این توصیف واقعی است و مجیزگوئی نیست. کاش دیگر ارسال کنندگان نوشتجات به سایت این عمل زیبای شما را انجام داده بودند و منبعد می دهند. جناب آقای خراسانی خوب نوشته ای که " اما آیا این انبوه اپوزیسیون برون مرزی که در فضای دموکراتیک و آزاد زندگی میکنند و بختک جمهوری اسلامی بر آنها سایه نیفکنده است، میتواند خود را از طلسم پولادین سکتاریسم و پوچ گرایی رها سازد؟" قطعا این امر غیرممکن و حتی دشوار هم نیست. راه حل آن نیز فراگیری آخرین اصول علم و دانش است و نه راهی دیگر. در این راه باید خوشنام های اپوزسیون اولین آغازگر دانش نوین باشند. سرشناسان اپوزسیون چپ مارکسیستی باید از آخرین یافته های دانش مارکسیستی راه به تغییر و تحول مسالمت آمیز ایران بگشایند. در مورد انتخابات ۲۹ اردیبهشت ایران از موضع جناب عبدالستار دوشوکی شروع می کنم و برایش بنویسم. ایشان موضع خود با نام "شکست مفتضحانه اپوزیسیون در انتخابات". آقای دوشوکی در این نوشتار، " نه تنها اپوزیسیون را شکست خورده نامیده اند"، که در حالت عصبیت سیاسی ادعا می کند " همه کسانی را نیز که رأی داده اند ولایتمدار پنداشته اند." اگر در مورد شکست اپوزسیون - البته خارج کشور - تاحدودی و کمی تا قسمتی با او هم نظر باشم ولی در این قسمت با شما هم نظر نیست و نمی توان بپذیرم که همه رای دهندگان ولایتمدار بوده اند. شما قطعا از تعداد آرا ۴۲ میلیون ایرانی همه را به یک چوب می رانی و اینهم ناشی از عدم شناخت کافی شما از روحیات سیاسی مرد م و رفتار انتخاباتی می باشد. آقای دوشوکی به خاطر سالیان بسیار دوری از ایران شرائط امروز مردم ساکن در ایران را نمی فهمد چون نمی شناسد. هنوز در تخیلات خاص و ذهنیگری به سر می برد. البته دوری از ایران عامل اساسی نیست. مگر آقای تابان و شما به ناچار و برخلاف میل خود دور از ایران هستید چرا تحلیل هایتان با اندکی اغماض با شرائط ایران همخوانی دارد. ایشان فرموده اند که " روزی فرا خواهد رسید که یک اپوزیسیون منزوی سرخورده می ماند و حوضش" اقای دوشوکی این روزی که شما به امیدش نشسته ای سالهاست فرارسیده ولی شما نمی خواهی بپذیری. البته میز زورنالیستی اخبار روز و آقایان تابان و خراسانی ها شامل این انتظار شما نیستند. به نظر من شما و اپوزسیون مورد انتظارت شناخت درستی از مردم ایران ندارید. چه آن بخش تحریمی ها و چه مشارکت کنندگان امیدوار به اعتدال روحانی فکر نمی کردند این میزان مردم پای رصندوق رای حاضر شوند. آنها نه به روحانی که به خشونت و بازگشت به گذشته نیز نه گفتند.قطعا جمهوری اسلامی در غیاب اپوزسیون چپ قوی توانست نقش خوبی در مهندسی انتخابات ایفا کند. ولی ما چرا نتوانستیم مانع جمهوری اسلامی شویم تا آرا مردم را به نفع جناح های خود و کلیت حاکمیتش مصادره نکند. ما نتوانستیم این آرا را به نفع مسئله ملی در سبد مردم بگذاریم.
۷۹۷۱۱ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣۹۶       

    از : فریدون بی بیان

عنوان : کدام اپوزیسیون ؟ کدام شکست؟ حکومت اسلامی را نمی شناسید؟
حکایت "اش نخورده و دهان سوخته است "
حکومتی که همان روز ۲۲ بهمن زندان اوین را با رگبار مسلسل از هزاران بازدیدکننده تخلیه کرد تا بساط زندان ، شکنجه و اعدام دگر اندیشان را مانند حکومت قبل ادامه دهد. کسی نمی دانشت که چه هیولائی در راه است.
قانون اساسی حکومت ولایت فقیه در ۱۷۵ اصل توسط ۷۲ نفر مسلمان شیعه و متعصب در مجلس من در آوردی خبرگان تدوین گردید . بعدها ۲ اصل دیگر به آن اضافه شد.
مطابق قانون اساسی و اصل ۱۷۷ آن جائی برای تغییر و اصلاح این حکومت دینی پیش بینی نشده و همه چیز در اختیار چند روحانی و غیر روحانی متعصب شیعه قرار گرفته است که توسط ولی فقیه تعیین میشوند.
بهمین دلیل از همان آغاز ،حکومت دینی ، نیروهای سکولار ، ملی ،عرفی ، چپ و دموکرات را بطور سیستماتیک از تمام بنگاه های اجتماعی تصفیه کرد و هزاران نفر به وحشیانه ترین شکل کشته شدند که اوج آن قتل عام زندانیسان سیاسی در سال ۶۷ بود.....در تمام آن سالها جناح "راست و چپ" حکومت که بعدا شدند خط امام ، "محافظه کار "، "اصول گرا" ، "اصلاح طلب" ، "اعتدال گرا"، "نئو لیبرال" و.و.و.
در حذف عمومی دگر اندیشان و غیر خودیها اتفاق نظر داشتند.

تمام روسای جمهور ، نخست وزیران ـ قبل از حذف نخست وزیر از ساختار سیاسی ـ ، وزراء ، وکلای مجلس و.و. بدون استثناء از وابستگان ، منسوبان و دوب شدگان مافیای حکومت بوده اند. تا امروز هیچ دگر اندیشی را در ساختار سیاسی حکومت دینی قبول نکرده اند. در تمام دوره های مجلس "نقش" پوزیسون و اپوزیسیون را نیروهای جناح "چپ" و "راست " یا "خط امام " یا "اصول گرایان " و "اصلاح طلبان " بسیار ناشیانه بازی کرده اند . حکومت مطلقه ی مشروعه فقاهتی که چز تبهکاری هنر دیگر ی ندارد با تقسیم کار بین کادر های خود ادای سیستم هاتی چند حزبی را در میاورد. شارلاتان بازی اخوندی این تبهکاران بعداز کشتار دگر اندیشان بجان خودی ها هم افتاده اند بعداز وقایع خرداد ۸۸ کاندیداهای ریاست جمهوری و بسیاری از رهبران "اصلاح طلب " و "جبش سبز" نیز دستگیر شدند. موجی دیگری مهاجرب به خارج صورت گرفت . با تمام این تشبثات دلیلی ندارد که آقای خراسانی در این جامعه ی آسب خورده ، تشخیص ندهد که در این ۳۹ سال دگر اندیشان حقوق شهروندی و مدنی تعریف شده ای نداشته اند و از تمام حقوق شهروندی محروم بوده و هزاران نفر از انها نیز از بین رفته اند. میلیونها نفر مجبور به ترک وطن خود شده اند.
در هیچ "رقابتی " برای "انتخابات " ریاست "جمهوری" و مجلس حق شرکت نداشته اند که بعنوان اقلیت هر چند "ناچیز" اپوزیسون رسمی و قانونی کشور باشند.
حال برای کسانی که " از بد حادثه به خارج از کشور پناه آورده اند" چگونه می توانید آنها را اپوزیسیون بنامید؟ این فقط تبرئه ناعادلانه حکومت کشتار اسلامی می باشد.
شما اول حضور اپوزیسیون چپ و بقیه نحله های فکری را در ایران ثابت کنید بعد در باره شکست آنها حرب بزنیم . به قول لانگ فلو
در اینجا مغلوب فاتح میدان است.
۷۹۶٨۵ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : خطاب به کاربران زیر
به: آرمان- کسانی که در انتخابات مضحک ج.ا. شرکت کردند خودشان به شعور خود توهین کردند و نیازی نبوده یا نیست که از دیگران توهین بشنوند. به دلایلی که در ادامه میاید.
به:امیری- من هرچی گشتم عمقی در مطلب جناب خراسانی پیدا نکردم یا نمیکنم. اگر میشود لطف کنید دو نمونه برای من بیسواد مثال بیاورید. نکته ای که بسیار مهم است که چرا اولین گروهی که باید انتخابات را تحریم میکرد زنان باید باشند بدلیل اینکه حکومت مردسالاری اسلامی برابری حقوق زنان با مردان را به هیچوجه معتقد نیست.آیا زنان نمیتوانستند شرکت خود را در انتخابات مشروط به خواستن برداشتن حجاب اجباری یا حقوق دیگر خود بکنند؟ چطور ممکن است زن امروزی در یک جامعه قرن ۲۱ بپذیرد که زن نصف مرد ارزش دارد طبق آیه قرآن و فتوای همین آخوندها ولی بعدش این زنها بروند برای همین آخوندها رای هم بیاندازند که توی سرشان بزنند و ارزش و حقوقی برایشان قائل نشوند؟ خب اگر این قبیل زنان چنین نقشی که اسلام برایشان تعیین کرده را قبول دارند فبها. ولی دیگر دم از تمدن و ترقی زنان نزنند که با عقل سالم آدمی جور درنمیاید. اگر زنان ایرانی آزادی میخواهند اول باید بساط اسلام را در ایران جمع کنند که مانع اصلی آزادیشان است نه اینکه بروند با رای دادن خود به زنجیر کردن خود ادامه بدهند.
جناب تابان و دیگر رفقای گرامی با دلایل و منطق و استدلال به موافقین شرکت در انتخابات سعی کردند بفهمانند که چرا در شرایط غیر دموکراتیک رای دادن معنی ندارد. حالا من سعی میکنم با مثالی شاید موضوع تحریم را شیرفهم کنم؟ قبول داریم که انتخابات هم به نوعی رقابت یا مثل مسابقه فوتبال بین چند تیم ( بین چند حزب یا چند نفر) که میخواهند انتخاب و برنده بشوند شبیه هست تا جام قهرمانی (= مقام رئیس جمهوری ) به کسی که بیشرین گُل را زده و برد زیادتری داشته ( رای بیشتر ) به حق به قهرمان برسد و پیروز نهائی شود. حالا ببینیم اشکال کار انتخابات در رژیم ملاها چیست یا درکجاست؟ اگر قرار است که چند تیم در یک رقابت شرکت کنند تا تحت شرایط عادلانه و داوری بیطرفانه بر اساس راندمان کاری و ارائه بازی خوب یک تیم پیروز شود ولی میبینیم که ابتدا قبل از اینکه رقابتها سربگیرد فدراسیون فوتبال ( شورای نگهبان) آمده یکسری تیمها ( افراد یا احزاب ) را حذف کرده بدلیل اینکه برخی بازیکنان یا تیمها نماز خوان نیستند و صلاحیت بازی ندارند اگرچه معیار ارزیابی را هم خودشان تعیین میکنند و لازم هم نمیبینند به کسی جوابگو باشند که چرا فردی یا تیمی حق شرکت در رقابت را ندارد؟ خب این چه رقابتی است که پیشاپیش میایند برخی تیمها یا افراد شرکت کننده را حذف میکنند در حالیکه مثلاً فلان تیم یا گروه چپی اگر حضور داشت شاید میتوانست بیشترین گُل را بزند و برنده رقابتها ( انتخابات) شود. خب میبینیم که همین جای کار ملاکراسی این رژیم میلنگد که شرایط عادلانه را حاضر نیست مهیا کند. وقتیکه چپها اجازه ندارند یک تیم یا بازیکنانی از خودشان به این رقابتها بفرستند دیگر من چپگرا چرا باید بروم برای تیم آخوند ایکس یا ایپسیلون خودیهای رژیم دست بزنم و تقویت شان کنم؟ گذشته از این قبل از اینکه رقابت یا مسابقه سر بگیرد داوری که قرار است بازی را سوت بزند از خودشان است و بهش دستور دادند که باید به نفع این تیم یا آن تیم مورد دلخواه خودشان بازی را ( انتخابات را ) ختمش دهد. این داور بازی ( شخص رهبری ) که قرار است بیطرف باشد تا تیمها خود بر اساس توانائی خود پیروز از مسابقه بیرون بیایند ولی بارها ثابت شده که داور بیطرف نبوده و نتیجه رقابت یا مسابقه را دستکاری میکند ( مهندسی انتخابات) که نام دیگرش جعل کردن است. خب شما بفرمائید تحت چنین شرایط غیر عادلانه ای وقتیکه رقابتی یا مسابقه ای قرار است برگزار شود و گروه چپ یا هر مخالف دیگر رژیم ملاها پیشاپیش حق بازی کردن در این رقابتها را اصلاً ندارد پس دیگر باید بیخیال بازیها شد یا نه؟ فراموش نکنیم که داور هم قرار است یکطرفه بنفع تیم خاص مورد نظر ( رهبر ) سوت بزند. حذف یکسری بازیکنان ( چپها ) مثل اینست که به شما سرمربی تیم بگویند ابتدا فلان بازیکنان خوب خود را کنار بگذار ( حذف چپها از جامعه ) و وقتیکه تیم ضعیف شد آنوقت بیا در رقابتها یا مسابقه ( انتخابات ) خودیها شرکت کن! خب کدام عاقلی تن به چنین شرایط غیر عادلانه میدهد؟ برای همین است که شرکت در انتخابات رژیم ملاها مثل شرکت تیمی در یک رقابت است که پیشاپیش همه بازیکنانش ( چپها و زنان و مخالفین رژیم ) حق بازی ندارند و حذف شدند. بنابراین رای دادن از روی نادانی و ناآگاهی فرد شرکت کننده در این رقابت نابرابر و ناعادلانه است. وقتیکه گروه چپی حق شرکت در رقابت را نداشت پس نمیتواند هم خود را شکست خورده تلقی بکند!نتیجه گیری: ۱۵ میلیونی که انتخابات را تحریم کردند شعور داشتند با توضیح بالا!
۷۹۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : ارمان

عنوان : پاسخی به خانم معصومه
خانم معصومه،
با سپاس از پاسختان. طعنه زدن یا به قول انگلیسی ها sarcasm هم نوعی " توهین " است. انرا فقط در لفافه میپیچند. البته این تفاوت دارد با فحاشی. ولی وقتی میگویند ۷۹ درصد لبیک گفتند به جمهوری اسلامی اینرا نمیتوان تبریک به انها تصور کرد. شاد باشید.

توصیه ای به دوستان: نوشته آقای Alireza Abiz در فبسبوک را بخوانید چرا اکثریتی از مردم در انتخابات به روحانی رای دادند. ۱۰ مورد را شمرده اند. مورد دهم را در اینجا میاورم: " چرایی های حضور در انتخابات ۹۶ ایران

۱۰. من به روحانی رای دادم . یکی از دلایلم پیام زیر بود نوشته ی یکی از نزدیکترین خویشاوندانم: من اندوکسان تزریق می کنم (شیمی درمانی). الان آلمانی و با کیفیت ترین اش را دارم بدون صف و فقط با تاییدیه ی اینترنتی تهیه می کنم حدود بیست هزار تومان برای هر ماه در صورتی که قبلا همین دارو حدود ۴ میلیون تومان برای هر بار مصرف هزینه بر می داشت و مشکلات عدیده ای برای تهیه نیز به همراه داشت. ضمنا در حال حاضر مادرم که دیالیزی هستند نیز داروهاشان به طور کامل رایگان است در حالی که قبل از طرح سلامت ماهانه بین ۷۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان هزینه در بر داشت.
۱۱. بله دوستان عزیز! دلایل ما برای رای دادن خیلی حقیرانه است. مثل همین مورد بالا. مساله ی مرگ و زندگی است، می بینید؟»
۷۹۶٨٣ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : معصومه

عنوان : سخنی با آرمان و کل خانواده محترم ایشان که رای داده اند
من در مقاله آقای دوشوکی هیچگونه توهینی را به مردم ندیدم و نخواندم. ایشان فقط به امثال مادر محترم ۸۰ ساله شما و برادر و خواهر محترم شما و برادرزاده ها و خواهر زاده های محترم شما (یعنی کلا به کل خانواده محترم شما و دیگر رای دهندگان) تبریک گفته و نوشته که جمهوری اسلامی بر شما مبارک باد. این کجاش توهینه؟ ایشان به اپوزیسیون تاخته و نه مردم. به مردم از جمله خانواده شما تبریک گفته بدون هیچگونه توهینی. از طرف من هم به خانواده محترم سلام برسانید و تبریک بگوئید.
۷۹۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : امیری

عنوان : اول درست بخوانید......
هردو کمنت نویس به جمله "زنام و دختران زیبا" آقای خراسانی گیر داده اند و یکی هم آنها را "نه چندان زیبا " !! خوانده است . این جمله نه از آقای خراسانی که نقل قولی است از مقاله آقای تابان:"زنان و دختران زیبایی که روسری هایشان بر روی شانه ها لغزیده و انگشت های بنفششان را به نشانه ی پیروزی بلند کرده اند... ". آقایان نه مطلب را درست میخوانند، نه طنز آنرا میگیرند، نه به عمق بحث وارد میشوند، ولی بی معطلی نظر صادر میکنند.
با سپاس از آقای خراسانی و زاویه بسیار مثبت دید ایشان به مساله.
۷۹۶۷۵ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : آرمان

عنوان : توهین اقای عبدالستار دوشوکی به مردم
نوشته اقای تابان را نخوانده ام اما مقاله آقای دو شوکی واقعا تاسف اور بود. نه اقای دو شوکی: ۷۹ درصد با رژیم بیعت نکرده اند. من در خارج زندگی میکنم و رای ندادم. خانواده من در ایران زندگی میکنند و اولین بار در طول ۴۰ سال اخیر در ایران در انتخابات شرکت کردند و به روحانی رای دادند. آنها نگران بودند. جمهوری اسلامی را نمیخواهند، ولی آگاهانه تصمیم گرفتند که این بار رای دهند مبادا دوران احمدی نژاد تکرار شود. من به انها حق میدهم و متاسفم که اپوزیسیون ایران از درک شرایط ایران عاجز است. مادر ۸۰ ساله من، براد وخواهر نزدیک به ۶۰ سال، براد زاده ها وخواهر زاده های ۳۰ ساله من مزدور جمهوری اسلامی نیستند ولی رای دادند. عصبانیت اقای دو شوکی مرا یاد عضبانیت خامنه ای میاندازد که در پیام تبریکش حتی نام روحانی را نمی اورد. هر دو عصبانی و هر دو بی اعتقاد به رای مردم.
۷۹۶۷۲ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۶       

    از : محمود احمدی

عنوان : از این چپ آبی برای زیبا پسندان گرم نمی شود.
آقای خراسانی اغلب انشا می نویسد و کلیات تکراری را مکرر می کند اما این بار یک جمله بسیار و خیلی متین مرقوم فرموده و با یک سوال تاریخی، قهرمانی، فلسفی، اجتماعیT و مهم تر از همه زیباشناختی، دهان ما مخالفان شرکت در انتخابات را برای ابد و برای همه انتخابات اینده بسته اند . یا این پرسش عمیق از این به بعد کسی جرئت نمی کند بگوید شرکت نمی کنم به خصوص این آقای تابان .
سوال عمیق و تاریخ ساز اقای خراسانی. در کمال شجاعت و شهامت و صحت عقل نوشته اند «آیا شما میتوانید زنان و دختران زیبایی را .. به خیابان بیاورید و رهبری کنید»
.
سوال از سوال /// حالا برادر ارزشی محترم . اگه «زیبا» نباشن نمی شه ؟ یعنی به حتم باید زیبا باشن تا شما بپسندی؟
پاسخ .::
والله دروغ چرا؟ نه . ما دستمان از زیبایان کوتاه است. چپ هم اگه روزی روزگاری نیروی خودش را به میدان اورد به این زیبائی که شما بپسندید نیستند .، چهره های رنج کشیده کارگری ، قامت های زنان و مردان و جوانان زخمتکشی که نان ندارند بخورند چه رسد به هزینه جراحی پلاستیک دماغ و گونه و لب و پستان و از این حرف ها ...
نه اقای خراسانی. ما اهل این حرف ها نیستیم . از این چپ آبی برای زیباپسندانیچون شما گرم نمی شود. شما همین جا که هستید بمانید . خدا قوت و الله مهربان یارتان. باد
۷۹۶۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

    از : سیامک رهگذر

عنوان : " نوبرانه " جناب بهرام خراسانی
جناب خراسانی گویا شما هم خود را به کوچه علی چپ میزنید؟ آیا شما بعنوان تفسیرگر و نظاره گر اوضاع خراب ما ایرانیها خصوصاً اپوزیسیونش نمیدانید که کجای کار ما میلنگد و دلیل موفقیت به خیابان کشاندن زنان (نه چندان زیبا!! ) توسط آخوندی بعد از انتخابات چه بوده یا میتواند باشد؟ نکند فکر میکنید چهره آخوند روحانی جذاب و خوشگل بوده که زنان اکثراً کم سواد یا بیسواد به او که یک ملاست رای دادند یا میدهند که حجاب اجباری تز فکری و تصمیم او بود. امثال شماها عجب انتظارات بیهوده ای دارید چونکه تا زمانیکه شرایط ایران خفقانی و رعب و وحشت است و از آزادی بیان خبری نیست چه برسد رسانه ای آزاد بر علیه رژیم ملاها اجازه فعالیت داشته باشد پس چطور یک رهبر چپ میتواند صدایش را به گوش مردم برساند؟ شما یک حزب مخالف واقعی بر علیه رژیم ملاها در ایران نام ببرید؟ یک روزنامه یا رسانه؟ یک کتاب؟ قبل از انتخابات مدیران چند تا کانالهای خصوصی تلگرام را دستگیر کردند و سایتشان را بستند؟ رهبر چپ بیاید در ایران که بگیرندش و بیندازند زندان که صدایش در نیاید به نظر شما موفقیت آمیز خواهد بود؟ مگر همین الانش در زندانهای رژیم ملاها زندانیان سیاسی کم هستند و به چه جرمی؟ شده شمای نوعی تا حالا احوالی از آنها بگیرید یا کمکی به خانواده های آنها بکنید؟ نشستید که یکی خودش را جلو بیندازد و شما هم پشت سرش حرکت کنید؟ خب همین سیستم گله واری و رابطه چوپان و گوسفندهای دنباله رو در رژیم ملاها و در رای گیریها هم هست و امثال شما گویا بدان راضی هم هستید و تن میدهید پس دیگر چرا به چپها میپرید؟ شما اگر اهل منطق و استدلال میباشید خوب بخوانید که جناب تابان قبل از انتخابات نظرش را برای تحریم خودش چی گفته؟ شما اگر ایشان را با ستایشهائی که کردید قبول دارید پس چرا از نظرش حمایت نکردید ولی گویا باز موافق شرکت در انتخابات هستید و باز حرف خود را میزنید؟ روحانی برای رهبر ج.ا. بقول اصطلاح آلمانی ( Der nützliche Idiot ) یک نوکر احمق بدردبخور است تا امورات نظام اسلامی اش تا چند صباحی دیگر بچرخد. حالا شما اگر غشی در خود میبینید دلیل به غلط کاری افراد یا نیروهای چپگرای ایرانی نیست! وجداناً شما انتظار دارید با این آخوندها و ساختار کاملاً غلط حکومت اسلامی بدون جدائی دین از سیاست اوضاع ایران با همین قدرت مطلقه ولایت فقیه و انحصار قدرت واقعی در دست بسیج و سپاه زمانی دور یا نزدیک بهتر شود؟ چرا قبول نمیکنید که با این نظام اسلامی و ساختار سیاسی دیکتاتوری اش اوضاع ایران و مردم بهتر که نمیشود هیچ بلکه جنگ دیگری پشت مرزهای ایران منتظر نشسته تا خلاصه سران رژیم ملاها به هدف نهائی خود که نابودی کامل ایران باشد برسند. با رای دادن شماها هم دیگر مشروعیت بدستشان دادید دیگر چی میخواهید؟ انتقاد هم میکنید که چرا برخی به شرکت کنندکان در انتخابات دشنام میدهند یا انتقاد میکنند؟ عجب دوره زمانه ای شده؟ به حکومت داعشی شیعیان رای میدهید بعد انتظار دارید که دموکراسی از دلش رشد بکند؟ آفرین به اینهمه سواد سیاسی شما!
۷۹۶۵۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست