سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نقد زبان - فراخوانی به همکاری - سهراب مبشری

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مجید عبدالرحیم پور

عنوان : تقاضا
سلام بر سهراب عزیز!
ازاینکه کار روی مقوله زبان را شروع کرده ای بسیار ممنون و خوشحالم. سالهای درازی است که ، موضوع زبان از جمله زبان های جامعه وکشور ما ، مرا مشغول خود کرده و برخی از تالیفات و ترجمه هایی در این زمینه، از زبان شناسان وعلاقمندان کشورمان مطالعه کرده ام. ولی نه دانش و اطلاعاتم و نه دیگر عوامل شخصی و فعالیتهای سیاسی ام ، اجازه نداده است ، تا بتوانم در این زمینه ، بیشتر وعمیق تر وهمه جانبه تر مطالعه کنم . واقفم که این کار، کار من نیست . اما مدتهاست که یکی از مهمترین دغدغه های ذهنم شده است. احساس می کنم زبان و زبانهای جامعه ما مشکلات جدی دارند و نیاز مند نقد جدی و بازسازی است. احساس می کنم شناخت و فهم نیروهای سیاسی مدرن جامعه ما - اعم از راست وچپ و... ، ازمقوله زبان و نقش و اهمیت آن در روبط اجتماعی و فعالیت سیاسی - اجتماعی و... ُ همه جانبه و معاصر نیست. نه اینکه ، شناخت وفهم من ، معاصر وهمه جانبه است. نه . اما با وجود کمبود دانش و اطلاعاتم ،سالهای درازی است ، این سوالها مدام در ذهنم می چرخد که :
زبان چیست ؟ آیا زبان پدیده اجتماعی است ؟ اگر نه ، پس چیست ؟ آیا زبان فقط رابطه میان انسانهااست ؟ اگر فقط رابطه نیست ، پس چیست ؟ آیا زبان پدیده درون قبیله ای ، قومی ، ملی ، منطقه ای و قاره ای است یا جهانی است ؟ یا هم جهانی وهم ملی و...است ؟ نظیر خود انسان که هم موجودجهانی و پدیده جهانی است و هم ملی و... ؟ اگر زبان پدیده قومی و ملی است نه جهانی، پس چگونه است که ، زبانهای ملل مختلف ، می توانند به زبانهای یکدیگر ترجمه شوند و رابطه زبانی و فرهنگی و ... برقرار کنند ؟ مثلا ترجمه زبان ترکی به فارسی و انگلیسی و عربی و اسپانیایی و چینی و روسی و... و بالعکس ؟ آیا زبان ، شکل و ظرف و شیوه تجلی درونیات فردی و اجتماعی انسان - نظیر احساسات و عواطف و افکار وعقاید و روان و...- است یا خود مظروف همه آنهاست ؟
راستی سهراب جان ، اینکه ، سیاسیون ما ، با زبان عطار و فردوسی و مولوی و سعدی و حافظ و... که متعلق به چندین قرن قبل است صحبت می کنند و بدون مراجعه به لغت نامه آنرا می فهمند ، نشانه پیشرفت زبان فارسی است یا نشانه این است که ، ما در قرن بیست ویکم ، هنوز هم در زبان قرون گذشته خود مانده ایم و با آن زبان با هم دیگر سخن می گوییم ؟ سولات فراوان است. البته شاید این سوالات ، سوالات جامعه ما از خودش نیست ومن دچار تخیلات مهاجرتی- روشفکرانه شده ام. به هرحال. مطلب تو در زمینه نقد زبان ، بهانه ای شد برای باز شدن سر ذهن سرشار از سوال من در زمینه زبان.
سهراب عزیز ،
تصدقت برم ، تقاضا می کنم ، اگر ممکن و مقدور است ، مطالبی در زمینه زبان و نقش و اهمیت آن در تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی و...انسانها و اقشارو ... بنویسید. بنظر میرسد ، نقد زبان جامعه ما ، اگر همراه با اراییه شناخت و تعریف و فهم از زبان در جهان معاصر و نقش و اهمیت آن در جامعه باشد ، کمک موثر تری به ما خواهد کرد. با امید به ادامه کار .
با احترام مجید
۷۹۷۶۶ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست