از : مرضیه شاه بزاز
عنوان : فلسفه ای پیچیده که تسخیرت می کند
بنظر می آید مرگ هنرمندان و فرزانگان سرآغاز جاودانگی آنهاست، چرا که مچموعه ی طبیعی بشریت آنها، پاره ی مکانیکی خود را که همانا خصایص و تلاشهای آنها برای بقا است، از دست می دهد و پاره ی فرزانگی و هنر آنها بر تخت (اسب) می نشیند و یکه تاز می شود. به تعبیری هنرمندان و فرزانگان به آرزوی دیرینه ی بشر که داشتن روح -بخش نامیرای وجود- رسیده اند، روحی که خود آفریده اند. و اما شعر شاعر و فیلسوف ما، در پیچیدگی خود، ما را کلافه می کند، "کیفر" در تعبیر فلسفی همانقدر زیباست که در جهان علمی و محیط زیستی، هر چند که فکر می کنم بیشتر رو به فلسفه داشته. شعر اول و نبرد با خویشتن را باید خواند و خواند و در آن تامل کرد و آنگاه آفرینها به سراینده اش گفت. با آرزوی سالهای پر از سلامتی برای دکتر خویی.
۷۹۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۷ خرداد ۱٣۹۶
|