سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چرا انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۶، انتخاب دو مسیر متفاوت نبود؟ - احمد هاشمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : masoud memar

عنوان : بازی با کلمات !
آقای هاشمی شما با فرض اینکه دو راه متفاوت کاندید ها واقعی است دو سناریو را برای چهار سال دولت روحانی چنین فرمله میکنید :
الف- آغاز مسیر یک دولت دموکراتیک توسعه گرا
ب- آغاز مسیر یک دولت اقتدارگرای توسعه گرا
من نمیانم چه کسی گفته است که دولت روحانی میخواهد دولت دمکراتیک تشکیل دهد یا توسعه را با اقتدار پیش ببرد اصولأ وقتی صحبت از دو راه مختلف شد بدین معنی نیست که جامعه در یک بستری تنفس میکند که فرصت جبران خسارت ها را دارد و بهتر است به توصیه های این و آن نیز عمل کند تا شاید فرجی حاصل شود شما معتقدید : « هر انتخابات یک دوره موقت گذار است » همه چیز گذارست اما خرابی ها و مشکلات ناشی از سیاستگزاری های نادرست بر مشکلات قبل چنان انباشته میشود که زمانی غیر قابل حل میشود و آنگاه دو راه برای جامعه بیشتر نمیگذارد یا تحمل دشواری ها و ساخت با آن و تغییر قطره چکانی یا براندازی نظام با نابودی کشور. شما از نئولیرالیسم صحبت میکنید اگر احزاب چپ در جوامع دموکراتیک غرب چه در اروپا چه در آمریکا توانسته اند آرای قابل توجهی از شهروندان را چنان کسب کنند که مانع از سیاستگذاری نئولیبرالیسم شوند آنگاه چپ کلاسیک در غربت میتواند در یک سرزمین غیردموکراتیک و جهان چهارمی در مقابلش قد الم کند. گویا شما از خواب تئوریکی نمیخواهید بیدار شوید و ببینید که کشور در آستانه نابودی است و اگر جامعه نیز همانند شما در رویاها بدنبال ایده آل ها میرفت سکان کشور را بدست نیروئی میسپارد که خوزستان را با اسد معاوضه میکند و جهاد در راه خدا و * آخرت * را بر مال و منال دنیا ( حفظ کشور ) قطعأ ترجیح میدهد و خواهد داد. نیم نگاهی به روزنامه ها و سخنرانی ها و تحلیل ها و اعمال افراطیونی چون جبهه پایداری و انصار حزب الله در باره اصلاح طلبان بیندازید و نیم نگاهی به تحلیل سلطنت طلبان و مجاهدین و حزب کونیست کارگری و جریانات مختلف در باره اصلاح طلبان و اصلاح طلبی بیندازید آنگاه شاید متوجه بشوید که جامعه مدنی دارد به سختی از لای قیچی رد میشود . حزب الله میگوید مقام معظم رهبری فصل الخطاب است و شما میگوئید رهبر دارای حق وتو است اولأ زمانی که مخ ولایتمداران فعال بود و داشت از طریق قانونی صفت مطلقه را به ساختار حقوقی اضافه میکرد خیلی ها انتخابات را بازیچه میدانستند و صندلی های قنونگذاری را به ولایتمداران سپرده بودند و اندک فریادی که از کسانی بلند میشد مثل کروبی در مجلس ٫ مشاور ایشان آقای مجتبی واحدی میگفت که این رفتار تندروی است و امروز خود ایشان خط و خطوطی نمیشناسد دومأ ایران سازمات ملل نیست که همان کارد را داشته باشد ۸۸ هم دیدید که به نماز جمعه آمد و مسئولیت آشی که پخته بود را نتانست مستقیمأ بعهده بگیرد و به گریه افتاد. ژست قدرتی والاحضرت شاهنشاه همایونی بزرگ ارتشداران را در تعطیلی احزاب و اعلام حزب رستاخیز را بیاد بیاورید و دو سال بعد حالت او را در تلویزیون بیاد یاورید که صدای انقلاب را شنیده بود شما هم این حق وتو را فصل الخطاب ندانید جامعه در حال مبارزه است و در تعیین سیاستهای رهبر نیز نقش کلیدی دارد.
۷۹٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست