سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سعید سلطانپور در آئینه «نسل پس از کودتا» - ناصر زرافشان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : بازگو کردن مسائل از مسائل مبارزه گری
در نوشتار،آقای زرافشان در پی این و درپی اینست که بخشی از تاریخ مبارزاتی مردمان سرزمینمان را بازگو کند و روش آرمانگرایی خاصی را برجسته کند.
که بایدگفت:
چون اعتقاد به جهان دو قطبی کارپایه تحلیل و آورندگی مطالبش را می سازد،پس ایشان در ارائه مطالبی که مربوط به روند مبارزاتی مردمان سرزمینمان است دچار یک تناقض گویی خواهد شد و شده است.
می دانیم:
مبارزه و مبارزه گری بر اساس جهان دو قطبی، آرمانهای مبارزاتی خاص خودش را می آفریند که در روش مبارزاتی و تعریف آرمان ها وجود ومطرح کردن یک قهرکینه ای که قهر انقلابی گری نیز می باشد ضرورت می یابد و باید پررنگ نیز باشد و همیشه پرنگ نیز بماند.
این قهر کینه ای جنگ و جدل خاص خودش را نیز طراحی و طلب می کند وپی گیری نیز می شود. که در این جنگ و جدل خاص، شکست قاطع ویا پیروزی قاطع فقط موضوعیت دارد. که در یافتن پیروزی قاطع و شکست قاطع، عنصر مرگ پذیری و مرگ خواهی برجسته است؛ آنهم مرگ پذیری برای مبارز و مرگ خواهی برای دشمن.
در آرمانگرایی که قهر کینه ای از ضروریات آنست، با الفاظی خاص قداست خاصی برای مرگ پذیری آفریده می شود.
که می توان گفت:
در آرمانگرایی که مرگ خواهی ومرگ آفرینی برای دیگران از قداستی برخوردار شود، آزادی خواهی ودمکراسی خواهی دیگر جایی ندارد!
حتی وفا داران برای توجیه آرمانخواهی خود -که انباشته است از قوه قهریه خاص و تقویت کننده کینه خاص است- به ساختن تئوری های خاص می پردازد و دمکراسی خواهی و آزادی خواهی رزا تقبیح می شمارد. بگذریم بحث طولانی می شود.
اقای زرافشان در بازگویی روند مبارزاتی مردمان سرزمینمان بگونه ای وجود و ظهور حاکمیت فعلی را نتیجه وجود شرایط حاکم در گذشته معنی کرده و ارزیابی می کند که این نگرش ایشان می تواند قابل قبول باشد و آنرا قابل اندیشیدن دید؛
اما نوع برخورد با شرایط فعلی و عبور از این شرایط را ایشان مبهم مطرح می کند که این روش ایشان دیگر پرسش برانگیز می شود.
تا کنون بخش اقتدارگرای حاکمیت با عوام فریبی خاص، بگونه ای جنگ دو قطبی با جهان را مطرح کرده و آنرا تبلیغ می کند.
که می توان گفت
این عمل اقتدار گرایی که با عوام فریبی همراه است توانسته نوعی همراهی را از طرف افرادی همانند آقای زرافشان برای خود بیافریند و ...
٨۰۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹۶       

    از : احمد مجد

عنوان : انسان آرمانخواه بی شکست است
دست مریزاد ناصر زرافشان.
چه خوب و چه به جاست حرفهایت و یادهایت در این حال که «روزگار غریبی است».
نوشته شما آقای زرافشان، در شرایط کنونی بسیار مغتنم است. روزگاری که رجالگان چه سخت درگیر مشاطه گری عجوزگان هستند. به یادآوردن و به یاد سپردن و به نسلهای نوینی که می آیند یادآوری کردن که چه چیزی مبارزه است و چه چیزی از جنس بازیهای سخیف و بی مقدار زمانه، بسیار گرانبهاست.
برای آنها که میدان مبارزه را با میدان مسابقه یا برد و باخت یا با بازار تجارت و سود زیان باز نمی شناسند، بسیار ضروری است تا بدانند که شکست خوردن، در سرشت هر مبارزه یی است. یک انقلابی و مبارز حقیقی در هر شرایطی و هر زمانی و هر زمینی، اگر از آغاز خودش را با سرنوشتی که اسپارتاکوس به استقبال آن شتافت، پیوند نزند، هرگز نمی تواند به مبارزه قدم بگذارد. باقی همه تجارت است و حساب و سود و زیان.
اگر جز اینها باشد، انسانیت چه معنایی می یابد و ارزشی پیدا می کند. مبارزه و انقلابی گری با شکستهایش و پایداری در ناگوارترین شرایط است که به انسانیت و تکامل انسان اجتماعی گواهی می دهد.
بی گمان اگر نسل انقلابی و آرمانخواه انقلابیان پس از کودتا نبودند که جز به توانایی و اراده بیکران و رزم بی امان خودشان به چیزی نمی اندیشیدند، امروز پهنه سیاسی و اجتماعی ایران چه برهوتی بود.
در حقانیت و اصالت راهی که سعید سلطانپور تازه یکی از چهره های آن بود، همین بس که امپریالیسم و ارتجاع همدست آن چرا باید تلاش کنند که خاطره و چهره آن قهرمانان را بیالایند؟
٨۰۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست