عنوان : قدردانی و تشکر
از شما اقای پرویز دستمالچی متشکرم برای جوابتان و همچنین از اخبار روز محترم
س.شفیعی راد
٨۰۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : اخبار روز محترم
مجددا حضوراقایان محترم ..عرض شود از انجائیکه من به شیوه کار روزنامه شما اشنائی ندارم،بعد از سه روز ..طبیعی ست که برای خود چرائی مطرح نموده و حدس هائی بزنم.
شما هم اگر بجای این بنده بودید،فکرمیکنم واکنشی از این دست مینمودید.
من حسابم چنین بود که معمولا در طول هفته کاری پیامی فرستاده میشود بفاصله چند ساعت یا انتهای روز کاری ،طبیعتا باید منتشر بشود..باری..اگر من زودبرداشتی ،حدسی زدم و نشان دادم ،به فکر خودم طبیعی ست و امیدوارم به دل نگرفته باشید.ادم وقتی پیر میشود در همه کارها عجول است،انگار که زمان کوتاه است باید به همه چراها و کارها و امور برسد بعد ترک خانه گوید..پرسش بنده شاید تنها به اعتقاد شخص "خود من حساس میباشد،..اما من هرگز نخواندم و نشنیدم که در باره محتوای ان نشست بحث و صحبتی شده باشد در مقاله های چاپ شده..زیرا محور اصلی ان ترور وحشیانه محتوای ان نشست سیاسی باید میبوده باشد..اینطور نیست به عقیده شما؟

ازاین زاویه سوال من سوء تفاهمی برایم بوجود اوردکه شاید صلاح نمیبینند منتشر شود و یا بحثی در باره ان فراهم گردد...که انتشار شما ان سوء تفاهم را بر طرف نمود.
با تشکر از اخبار روز .
س.شفیعی راد
٨۰۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : جلسه چکونه لو رفت؟
پرسش کننده گرامی "مصی"
آنچه من نوشته ام، بر اساس اسناد و مدارک قابل اثبات دادگاه، دادستانی، پلیس، دستگاههای اطلاعاتی آلمان و... است. در باره جاسوس یا جاسوسان شایعات، اشارات، گزارشات و شک هایی هست، اما در دادگاه اثبات نشده اند و در نتیجه نمی توان از آنها به عنوان "فاکت" نام برد. شما اگر به آخرین کتاب من در باره تروریسم حکومتی جمهوری اسلامی ایران با نام "ترور به نام خدا" رجوع کنید، شاید بتوانید پاسخی برای پرسش خود بیابید.
با احترام

پرویز دستمالچی
٨۰۵۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : در باره پرسش آقای شفیعی
جناب شفیعی
من هم اکنون (چهارشنبه صبح ساعت ۹:۵۰ پرسش شما را خواندم و بلافاصله پاسخ دادم).
اگر منظور شما از گفتگو در باره "استقلال و خود مختاری کردستان"، بحث در باره جدایی و تجزیه کردستان از ایران است، خیر هرگز چنین بحثی وجود نداشت و شرفکندی بیان می داشت که از ما کردها ایرانی تر وجود ندارد. همچنان که بارها نوشته ام و در تمام اسناد و مدارک نیز وجود دارد در آن شب گفتگو بر سر سیاستهای حکومت، وضع اپوزیسیون در خارج و هماهنگی بهتر میان کارها و نیز وضع کردستان ایران بود.
با احترام

پرویز دستمالچی
٨۰۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : به شما اقایان محترم،اخبار روز و دستمالچی
حضورتان عرض شود که در مورد تروربرلین گزارشاتی چند تا بحال منتشر شده اند.در هیچ یک از اینها جنبه اساسی ترور،یا علت اصلی ان وحشیگری جاکمان ایران،بدرستی و روشنی ،مطرح نشده و اصولا صحبتی در این باره صورت نگرفته است.تاریخ پس و پیش میشود،پنهان و اشکار میشود،دیرو زود میشود اما هر بیست ،بیستو پنج و یا سی سالی وقایع تاریخی با مدارک و اسناد از منابع مختلف ،به هر حال روشن میشود و در این شکی نیست.راوندی،ارین پور،ادمیت،کسروی و..و دیگران ترایخنگاران صدیق مملکت ما همواره ما را از حقایق تاریخی اگاه نموده اند.امروز هم تاریخ ایران از اغاز دوران پهلوی دوم در دست تهیه است.عدم پاسخ شما منطقا میبایست (چه شما و چه از طرف اقای دستمالچی)میبایست سوال من بوده باشد.پنهان کاری،جنبه های مهم حوادث را مطرح نکردن...سعی در روشن نشدن زوایای مهم رخدادها..دارای اهداف مشخصی ست برای پژوهشگران.من نمیتوانم بفهمم چرا راست و روشن به تمام جنبه یک پدیده نباید پرداخت؟نمیفهمم من اقایان!نیازی به پاسخ ایشان و در مجموع به کل سوال ندارم تنها کنجکاوی من نسبت به جواب ایشان ،باعث پرسشم شد همین!
راستش را بخواهید ابدا تصور نمیکردم که با سکوت شما مواجه شوم!

اقایان به هر حال وقایع تاریخی با حقایق ان در اینده روشن خواهد شد.علت اصلی تمام ترورهای سیاسی فقط و فقط موضوعات و مسائل مهمی ست که در لیست نشست ها و سرامد تمام بحث های دیگر است..شده است و خواهد شد در اینده نیز..زیرا چنانچه مسائل ملاقات های سیاسی از اهمیت های خاصی ،برخوردار نباشد که تروری نیز صورت نمیگیرد..بقولی روزگار غریب ست اقایان .دوری و بیگانگی انسانها بخصوص ما ایرانیان درد بزرگی ست ،زخم قرنها مانده به تن و جانمان...خدانگهدارتان.
٨۰۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : یک سوال!
بارها در باره‌ی ترور رستوران میکونوس مطلب خواندم، جستجو کردم. فیلم مستند را دوبار دیدم و نظرات شاهدین را خواندم. اما تا به امروز نتوستم بفهم که چه کسانی این قرار را به مامورین رژیم اطلاع دادند. چرا هیچکس در باره‌ی این موضوع روشن صحبت نمی‌کند؟گفته شده است که احتمالا صاحب رستوران و یا فردی که سرزده( بدون دعوت) آن شب در رستوران حضور داشته، ممکن است که قرار جلسه را لو داده باشند ولی هیچکس با قاطعیت از آن فردی که جلسه را لو داده، سخن نمی‌گوید. در جنایتکاری و قاتل بودن ج.ا شکی نیست ولی اینکه یکی از نزدیکان و یاران خیانت کرده باشد و جلسه را لو داده باشد.دردی بی‌پایان است!
٨۰۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : اخبار روز
اقایان من دو روز قبل پرسشی از اقای دستمالچی کرده بودم..نمیدانم ایا بدست شما رسیده یا خیر؟
بنده با شیوه کار اخبار روز اشنا نیستم ،ایا زمان مشخصی برای انتشار نظرات هست؟
٨۰۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : پرسشی از اقای دستمالچی.
اقای دستمال چی .من پرسشی دارم از شما ولی نمیدانم پاسخی درست و روشن خواهم گرفت یا خیر.از انجا که شما نیز در جریان کار بوده و فعالیت داشته اید ،بنا بر حدس من شما به واقعیت هائی ،نیز اگاهید.
من همیشه این سوال برایم مطرح بود که هدف کلی و اصلی از ان تجمع و دیدار ..چه بود؟
محور کدام مسائل مهم سیاسی میچرخید؟
نمیدانم شما خود کاملا در جریان بوده اید یا خیر،امیدوارم روزی من به جواب حقیقی در مورد ان نشست و چیستان ان ،اگاه گردم.طبیعی ست از انجا که همه ما استقلال کشور و سرفرازی و سعادت مردمانمان را ارزو کرده و هریک از ما در خور شرائط خود فعالیت هائی کرده و تعدادی نیز،بهائی پرداخته ایم.ان زمان مسئله خود مختاری کردستان ایران در میان فعالان سیاسی مطرح بود اگر اشتباه نکنم..سوال من این است که ایا یکی از بحث های کلی ان نشستی که باعث مرگ ازادمردانی شرافت مند از میان ما شد،استقلال و خودمختاری کردستان بود یا نبود؟
چنان که میل داشتید پاسخی بدهید واگر نه که ابدا مایه دلگیری یا بدخلقی من نسبت به شما ،نخواهد شد.من همچنان احترام عمیقی به فعالان سیاسی از "نوع"منطقی و بدور از تعصبات بوده و هستم .و بشما نیز ارادتی خالصانه دارم.
با تشکر .س.شفیعی
٨۰۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : از مام جلال سئوال کنید!
سهل انگار امنیتی و این قبیل مسایل دادن آدرس غلط است. در عالم نفوذ در سازمانهای مخالف و در سطح سیاسی آن جاسوسی و ضد جاسوسی وجود دارد. در کنار این دو پدیده پدیده دیگری وجود دارد که مزدور و آدم خود فروخته نام دارد.
زمانی که زنده یاد و مرد بزرگ کردستان عبدالرحمن قاسملو ترور شد در ایران در محافل نزدیک به کرج و دهوک از مام جلال و نقش وی در این ماجرا سخن می گفتند. شاید عرفان قانعی فرد که عاشق و شیفته مام جلال است در این مورد بتواند توضیح دهد.
وقتی در رستورانی که تعدادی نشسته اند و فردی قوی هیکل وارد می شود و در کمال آزادی و خونسردی زیب سا ک اش را می کشد و مسلسلی بیرون می آورد و آن حادثه دلخراش تروریستی را انجام می دهد باید اصل موضوع را در همان جاسوسی و ضد جاسوسی و مزدوری جستجو کرد!چه کسانی سازماندهی آن جلسه را بر عهده داشتند و چگونه یک فرد قوی هیکل مثل امام زمان ناگهانی وارد می شود؟ ناگهانی نبوده بلکه مزدوران در حزب دموکرات که نزدیک به رهبری بودند و از ریز و درشت ماجرا اطلاع داشتند چنین خیانتی را بخاطر پاداش مزدوری شان را مرتکب شدند.
فرع را رها کنید و به اصل بر گردید!
٨۰۴۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۶       

عنوان : تاسف
هیهات افسوس و صد افسوس که به این سادگی چنین مردان بزرگ و پاکی مفت مسلم از بین میروند.فسوس ادم از خود میپرسد چرا؟ وقتی بخش اول و دوم را خواندم..میبینم سهل انگاری و بی توجهی مسائل امنیتی ،از طرف برگزارکننده گان ،خیلی اسان اتفاق افتاده است.چنین نشت های حیاتی و مهم سیاسی ایا نمیبایست بدون دعوت از فعالان،صورت گیرد؟ و تنها محدود به همان گروه رهبری میبود؟
گذشته ها گذشته ان مردان بزرگ رفتند..اما میتوانستند باشند و بمانند ..سهل انگاری تا جائی که زمان دیدار و نشست اشتباه میشود!!!
در رستورانی در مرکز شهر،در صورتیکه چنان پنهان باید باشد که در منزلی،مکانی دور از شهر،چنان میبایست امور امنیتی دقت شود که تنها همان چند نفر رهبری از مکان و زمان دیدار ها مطلع بوده باشند...افسوس ..اقای دستمال چی این جنایت نمیبایست بدین سادگی صورت میپذیرفت..حیف ..رئیس سازمان امنیت المان و دولت دقیقا از لحظه تصمیم گیری توسط ملایان ،با حاکمان ایران همراه و در جریان بوده اند..دراین شکی نیست..البته نبود تجربه کافی،یک مسئول اگاه و دانا و کننده کار..و این طور که حس میشود در مراحل اولیه هیجان و اضطراب "استرس"باعث میشود و شد که نکته بینی و دقت لازم در امور از دست ادم بدر رود...حیف،ادم دلش میخواهد دو دستش را بر سر بگیرد و های های بگرید،چقدر مردمان بد بختی هستیم..مشتی تروریست لبنانی ،عرب زادگان نجف در سنین جوانی امدند و پست های مهم کشوری را در دست گرفتند و امنیت و قضا را در دست گرفتند و بهترین فرزندان این اب و خاک را به خاک و خون کشیدند...هم اکنون نیز در کشو رما در پست های مهم مشغول کارند..
ایا کشور ما مورد اشغال قرار نگرفته است اقای دستمال چی؟
دردناک است .کاش همین یک مورد بود..هزاران و هزاران از این دست جنایات در مملکت ما بوقوع پیوسته است که مردم ،ایرانیان تنها بخش کوچکی از ان را میدانند.تاریخ اینده اینده گان نسلهای اینده ایران باید شاهد خبرهای دردناکی باشند..
روحشان ،جانشان شاد و سربلند باد.
٨۰۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱٣۹۶