از : peerooz
عنوان : زنگوله
"بجای اینکه لقمه را بدور سر بچرخانیم و سپس در دهان ، بهتر نیست در این برهه از زمان لقمه را مستقیم بکنیم در دهان؟". چه جوری؟ ما دست از انقلاب برداشته ایم, انقلاب از ما دست بر نمیدارد.
٨۱۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹۶
|
از : پیروز پ
عنوان : همبستگی برای آزادی و سکولار دموکراسی
بجای اینکه لقمه را بدور سر بچرخانیم و سپس در دهان ، بهتر نیست در این برهه از زمان
لقمه را مستقیم بکنیم در دهان؟
۴۰ سال پیش بعلت شکایت از دیکتاتوری و نبود آزادی و عدم اجرا حقوق بشر ...... چپ و راست ، با دین و بی دین ، لیبرال و فاشیست و کمونیست ..... با هر گونه برداشت از واژه همبستگی ، اعلام همبستگی کردند و پیروزمندانه دیکتاتور را سرنگون کردند.
امروز با نظامی طرف هستیم که در درازای ۴۰ سال به هر گونه صاحب اندیشه ثابت کرده که به مراتب از دیکتاتوری پیشین وحشی تر عمل میکند و موجودیتش نه تنها ایران را بل جهان را تحدید میکند.
با هر برداشتی از واژه همبستگی و اتحاد در عمل میبایست اینبار برای پیشگیری از اشتباهات ۴۰ سال پیش خردمندانه با هدف و برنامه ریزی دشمن مشترک هر گونه طرز فکر سیاسی و ایدئولوژی را برای همیشه پاک سازی کرد.
٨۱۶۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۶
|
از : peerooz
عنوان : تشکر
جناب جاسکی,
با تشکر از پاسخ و توضیح, بنده سابقه حزبی ندارم و تحصیلات و مطالعات و معلومات اقتصادی-سیاسی من به حدی نیست که قادر به درک کامل و واضح تئوری های کومونیسم و سوسیالیسم و کاپیتالیسم و غیره باشم. یعنی مانند اکثر افراد جامعه " عقلم به چشمم" است و از دیدن راهی که سرمایه داری میرود بیمناکم. به همین جهت سعی دارم که با مطالعه نشریات متمایل به چپ " از اوضاع سر درآورم".
مشابها معلومات من درباره کلمات تازه و رایج به ویژه در فارسی محدود است. همانطور که فرمودید "زبان" کیفیتی زنده و دائما در حال تغییر است. اضافه بر آن معنی بسیاری از کلمات مشخص نبوده و وجه اشتراک زیاد میباشد. ممکن است مرز " اتحاد"با "وحدت" مشخص باشد ولی این مرز بین اتحاد, وحدت, همبستگی, یکپارچگی, یک تیکه گی و غیره چندان مشخص نیست. زمانی که شما و جناب پورمندی از "همبستگی" صحبت میکنید معنی آن برای شما مانند نان و آب مشخص است ولی برای کسانی مانند من نه تنها درک مطلب بلکه درک معنی کلمه نیز مشکل میباشد و موجب سردرگمی میگردد. با تشکر مجدد از توجه.
٨۱۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹۶
|
از : رضا جاسکی
عنوان : چرا همبستگی؟
با سلام به دوست عزیز پیروز !
به خاطر همه کامنتهایتان سپاسگذارم!
آنچه که مرا به نوشتن این مقاله واداشت همین نکتهایست که شما نیز در کامنتهای خود عنوان کردهاید، وفور معانی مختلف در مورد یک کلمه. کلمات فقط کلمه محسوب نمیشوند بلکه به آنها وظایف معینی محول میشود، یعنی بیان قسمتی از واقعیات موجود همانطوری که هستند و یا همان طوری که ما میپنداریم باید باشند. کلمات قطعاً در طول تاریخ تغییر نمودهاند و این فقط شامل برخی از واژههای سیاسی نمیشود، بلکه واژههای معمولی را در نیز در بر میگیرد که به مرور دچار تغییر میشوند.
در دانشنامه ملی سوئد همبستگی «احساس قرابت با و میل به حمایت و کمک به انسانهای دیگر, به ویژه کسانی که متعلق به گروه خودی هستند." تعریف میشود. دیکشنری اکسفورد همبستگی را «واقعیت یا کیفیتی در بخشی از جوامع و غیره؛ اتحاد کامل در یک یا چند جنبه به ویژه منافع، همدردیها، یا ارزوها» تعریف میکند و سپس اشاره به ارمانها و اقدامهای جنبش کارگری دارد.
هیچکدام از این تعاریف « دقیق» نیستند. آنچه که مسلم است میتوان برخی از تعاریف را کمی کش داد اما کش دادن هم حدی دارد. مثلاً نمیتوان همبستگی را با عشق و علاقه قاطی کرد، نمیتوان معنای مدرن آن را از بین برد و با صدقه و نیکوکاری یکی کرد.
در دنیای post-truth امروز صحبت کردن از همه چیز ممکن است، اما ما نباید میدان را برای هرگونه تفسیری خالی بگذاریم، خصوصا وقتی که هدف تهی کردن واژههای سیاسی چپ از جوهر واقعیشان باشد.
هدف اصلی من از این نوشته آنچنان که از تیتر مقاله برمیاید، بررسی رابطه همبستگی با وفاداری است. چیزی که از جمله من در قسمت بعدی به آن خواهم پرداخت. دوم، تفاوت قائل شدن بین دوران ساختن یک طبقه و ایجاد یک فرهنگ کارگری که لزوماً از کانال مبارزه، در اشکال متفاوت ان، از اقتصادی تا سیاسی میگذرد با زمانی که مثلاً کارگران در سازمانهای کارگری خود متشکل شدهاند، و در نهایت این که، آیا ائتلافهای سیاسی با همبستگی یکی است؟ و طبعا در این میان مسائل زیادی از جمله همبستگی بر اساس طبقه یا هویت، مثل زنان، سیاهان ،و مسائل شبیه آن مطرح میشود.
امروز یکی از مشکلات ما در رابطه با جنبش کارگری این است که:
۱- اصلاحطلبان برای آنکه نمیتوانند هزینه تولید را به خاطر روابط نادرست سیاسی و اقتصادی حاکم پایین آورند با شعار اینکه اقتصاد ما درونگرا شده است خواهان پایین آوردن دستمزدها، سطح امنیت کاری و غیره هستند. تا اینکه اقتصاد ما «رقابتی» گردد. متأسفانه این نظر در بسیاری از روشنفکران خارج از کشور نیز وجود دارد.
۲- برخی از چپگرایان نیز از جهت دیگر به طبقه کارگر فشار میاورند و خواهان اعلام «همبستگی» کارگران » با سرمایهداران هستند. آنها نیز عملاً از کارگران میخواهند که باید مدارا کنند و «دست کارفرمایان» را به خاطر ایجاد کار بفشارند.. در صورتی که تبلیغ چنین چیزی نه وظیفه چپ بلکه روشنفکران بورژوایی است.
طبعا من پاسخ بسیاری از پرسشها راندارم اما حداقل میتوانیم با کمک همدیگر سوالهای درست را طرح کنیم.
با احترام!
رضا جاسکی
٨۱۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۶
|
از : peerooz
عنوان : " الف نقطه ندارد" !
در اینترنت جهت کشف بیشتر دنبال معنی کلمه Solidarity گردیدم. ویکیپدیا معمولا موضوع را به زبان های مختلف بیان میکند. متاسفانه فارس ها هنوز فرصت این ترجمه را نیافته اند. نزدیکترین زبان عربی ست که آنرا "تضامن اجتماعی" ترجمه کرده است. در "Farsi Dictionary" معنی آن " یگانگی، یکپارچگی، همبستگی، وحدت، اتفاق نظر" آمده است که معقول تر به نظر میرسد. معقول تر از این نظر که منظور از Solidarity, "توپری" و "یکپارچگی" ست نه دستجات ترپچه و پیازچه که به "هم" "بسته" شوند. به عبارت دیگر "یکپارچگی" ظاهرا چیزی بالاتر از "اتحاد" و نزدیکتر به "وحدت" است و چون برای ما موضوعی بیگانه میباشد که تفهیم آن احتیاج به چنین تفسیر بلند بالایی دارد شاید بی مناسبت نباشد که برای بیسوادی چون من و احترام به آنها که قبل از ما به این موضوع پی برده اند کلام اصلی را هم در پرانتز ذکر کنیم. بهر حال از جناب جاسکی عذر میخواهم که بجای کامنت بر اصل موضوع که چندین سر و گردن بالا تر از سواد اکابری من میباشد, به تکرار " الف نقطه ندارد" افتاده ام و بهتر است درک و تفسیر آنرا به دیگران وا گذارم.
٨۱۶٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۶
|
از : peerooz
عنوان : "هنر نزد ایرانیان است و بس".
از روی کنجکاوی و برای درک معنی "همبستگی" بار دیگر مقاله را خواندم و به بی سوادی و بی اطلاعی خود پی بردم که ما نه تنها مخترع رایانه و صدا و سیما بلکه مخترع و کاشف "همبستگی" هم بوده ایم چون از قرار معلوم استینار استیرنو و چارلز فوریه و اگوست کنت و مارکس و انگلس و پاپ پیوس و پاپهای بعدی و امیل دورکیم و ماکس وبر و پاپ ژان پل و غیره همگی کلمه "همبستگی" را به کار برده اند. با مراجعه به اینترنت به " همبستگی" بر خوردم که در علم آمار ترجمه Correlation میباشد. سر انجام به من الهام شد که ظاهرا "همبستگی" باید ترجمه Solidarity باشد و از همت بلند جناب جاسکی در شگفت شدم که برای ملتی که سالها از مرحله "اتحاد" دور است از Solidarity سخن میگویند.
٨۱۶٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۶
|
از : peerooz
عنوان : "همبستگی" ؟!
یکی از مهمترین عوامل "همبستگی" ؟!, درک واضح یکدیگر از طریق زبانی گویا و بدون ابهام و با کلمات با معنی مشخص میباشد. بدون چنین پیش فرضی "هرکسی از ظن خود" یار میشود. بنابر این در ابتدای هر نوشته علمی و یا جدی باید معنی مشخص کلمات بیان گردد.
جناب جاسکی در اواخر مقاله در جایی میفرمایند "امروزه، عده زیادی از همبستگی به عنوان مترادف کلماتی چون وحدت، همدلی و یا نیکوکاری استفاده میکنند". اشکال نه در گفتار ایشان و جناب پورمندی, بلکه در فرهنگ "ناساز بی اندام" ماست که بدون هیچ اصول و قانونی, هرکس برای خود دست به ترجمه کلمات خارجی و از همه بد تر کلمات جا افتاده عربی میزند.
به گمان من منظور از "همبستگی" , "اتحاد" است نه وحدت و همدلی و نیکوکاری و پیوستگی و غیره و اگر بجای "همبستگی" کلمه "اتحاد" بکار میرفت از بسیاری از ابهامات جلوگیری و احتیاجی به توضیحات نبود.
٨۱۶۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹۶
|