سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کنفرانس‌های بین‌المللی پکن و مسکو - سعید رهنما

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف رستمی

عنوان : بسیار جالب
گزارش بسیار جالبی بود. دست استاد درد نکند. کاش این مقالات را در سایتی یا جایی در اختیار عموم قرار می دادند تا مطالعه شود.
٨۲۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣۹۶       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : مرحله ی ملی- دمکراتیک فرازمندی جامعه
گزارش استاد سعید رهنما از کنفرانس پکن بسیار آموزنده است و در عین حال با طرح پرسش هایی همراه است درباره ی علت علی تغییرات در جمهوری خلق چین که رهنما آن را «حیرت انگیز» ارزیابی می کند. توضیح در این باره در مقطع یک ابرازنظر ممکن نیست. این پدیده را نگارنده در مقاله ای با عنوان «ترس از سوسیالیسم پایان یافته» در سایت توده ای ها مورد بررسی قرار داده ام که متاسفانه امکان انتشار در اخبار روز ندارد. در سطور زیر سطوری از بخش دوم نوشتار را که در دست تهیه است با امید برای انتشار، ارایه می گردد.
.. وظیفه در بخش دوم نوشتار، نشان دادن رابطه ی اقتصاد سیاسی ملی- دمکراتیک با رشد و شکوفایی روزافزون اقتصادی- اجتماعی است. به سخنی دیگر، جستجوی پدیده ای که موفقیت این روند را در مرحله ی ملی- دمکراتیک انقلاب باعث می شود و متفاوت است با در کشورهایی که راه رشد سرمایه داری را دنبال می کنند. و در طول زمان به وابسته ی اقتصادی به اقتصاد سیاسی امپریالیستی بدل می شوند؟ روندی که همان طور که در ارتباط با وابستگی اقتصادی آمریکا و حتی آلمان امپریالیستی به اقتصاد چین نشان داده شد، محدود به کشورهای پیرامونی نیست.
بررسی چنین پرسش ”ظریفی“ عبث نیست، روشنگرانه و آموزنده است برای درک وظایف پیش روی ما در ایران. در عین حال این بررسی ظریف، بدون داشتن موضع جانبدارانه و ترقی خواهانه برای روند تاریخی رشد جامعه بشری، بسیار بغرنج بوده و درک آن دشوار است. بی جهت هم نیست که برای نمونه آقای سعید رهنما، استاد علوم سیاسی در دانشگاه یورک کانادا که اخیراً در کنفرانس بین المللی پکن به مناسب صدمین سالگرد انقلاب اکتبر شرکت داشته و در کنفرانس رساله ای را با عنوان «درس های انقلاب های دوم: بازخوانی انقلاب های روسیه، آلمان، چین و ویتنام» ارایه داشته، برای پاسخ به این پرسش ظریف و «تحلیل جامعه ی کنونی چین» با مشکل روبرو گردد و آن را «بسیار پیچیده» ارزیابی کند، آن طور که در مقاله ی ”کنفرانس های بین المللی پکن و مسکو“ در اخبار روز می نگارد (۲۴ آبان ۹۶، ۱۵ نوامبر ۲۰۱۷).
سعید رهنما همانجا به این رشد روزافزون با خرسندی اشاره دارد، و آن را «حیرت آور» نیز ارزیابی می کند، اما با این پرسش روبروست که علت چنین وضعی چیست؟
دریافت تضاد حاکم در روند رشد اقتصاد ملی در مرحله ملی- دمکراتیک (در نمونه ی چین) تنها با توجه به نظر مارکس ممکن است. مارکس از ”صورتبندی اقتصادی- اجتماعی“ برای توضیح یک نظام تاریخی حاکم صحبت می کند. تضاد میان ”شیوه ی تولید سرمایه دارانه“ و سطح تاریخی رشد ”اجتماعی“ در یک نظام، یا تضاد در ”فرماسیون“ حاکم، باید برای بررسی و تحلیل مرحله ی ملی- دمکراتیک فرازمندی جامعه، ازجمله به منظور «تحلیل جامعه کنونی چین» مورد توجه قرار گیرد تا «حیرت» پایان یابد و شرایط حاکم دیگر انتزاعی ”توخالی“ (مارکس) نبوده، بلکه شرایطی درک شده باشد. تنها با چنین شناخت ماتریالیسم تاریخی می توان از شرایط در چین برای ایران آموخت.
در جمهوری خلق چین، شیوه ی تولید هنوز عمدتاً شیوه ی تولید سرمایه دارانه است. این نکته را سعید رهنما با شفافیت بازشناخته و تکرار می کند. مبتنی بر شرایط ایجاد شده به دنبال انقلاب ملی- دمکراتیک در چین در سال ۱۹۴۹ - و برخلاف وضع در ایران بعد از انقلاب ملی- دمکراتیک بزرگ بهمن ۵۷ مردم میهن ما -، شیوه ی تولیدی هنوز حاکم سرمایه دارانه در جهت رشد مداوم و روزافزون عدالت اجتماعی در چین قرار گرفت. توجه دادن به سرشت شگفت انگیز این پدیده در نوشتار رهنما که با روشنی بر می شمرد، دیگر عجیب نمی نماید: «توسعه ی شگفت انگیز اقتصادی- اجتماعی .. حیرت آور است که کشوری با حدود یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر ظرف سه دهه ی اخیر شاخص امید زندگی را به دو برابر برساند. امید زندگی در چین هم اکنون بیش از ۷۵ سال و نیم است (این رقم برای کشور ثروتمند و کوچکتر ایران ۷۱ سال است» ...».
بدین ترتیب می توان ریشه ی علّی تفاوت اصلی را میان رشد اقتصادی- اجتماعی در کره ی جنوبی، ترکیه و دیگران که در بخش نخست به آن پرداخته شد، و در چین، ناشی از سرشت ملی- دمکراتیک انقلاب آن ارزیابی نمود که آن را در چین «سوسیالیسم چینی» می نامند.
٨۲۰۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : درد دل مجدد؟
جناب صدیقی,
فرمودید ".......من و کسانی که در روستاهای دور افتاده زحمت کشان روسی و یا چینی سفر کرده اند و دیده ایم..میدانیم......". ماکسیم گورکی نیز پنج سال پیاده امپراتوری روس تزاری را پیمود و شرح و تجربیات آن, ایشان را ماکسیم گورکی کرد. خوشوقت خواهم شد که از نتیجه سفرهای شما که حتما منتشر شده است نیزآگاه گردم. همانطور که ذکر شد جناب رهنما بعد از ۲۱ سال تدریس در December ۱, ۲۰۱۵ باز نشست شده و مقاله زیر شرح مراسم بازنشستگی ایشان است.

http://yfile.news.yorku.ca/۲۰۱۵/۱۲/۰۱/leading-teacher-and-scholar-retires-from-york-university/
٨۲۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : توسعه متوازن وپایدار
باید گفت
بحث عدالت اجتماعی را بحثی فراتر از روش هایی که در تئوری های اجتماعی -که خود را مدافع و پی ریزانه ی عدالت اجتماعی می دانند- باید دید.
اگر چنین باشد
دیگر یاد کردن از آن تئوری های اجتماعی و موجدین آنان و مجریان خاصی از آنان دیگر وقت تلف کردن است
اما یاد کردن از آن تئوری ها و مجریان خاصشان و موجدین آنان می تواند یاد آور بخشی از حافظه تاریخی بشریت باشد. بگذریم.
وقتی به کشورهایی که در اقتصاد به موفقیت هایی دست یافته اند در این مورد، جهش خاصی از خود نشان داده اند توجه شود،
مشاهده می شود
علاوه بر نظم های خاص -که برده پروری و روش برده داری در آنان برجسته است-
ورود سرمایه و سرمایه داری های خاص نقش اصلی را بازی می کند.
البته کشورهایی که در گذشته بگونه ای تعریف عدالت اجتماعی را و اجرای آنرا در تبلیغات خود داشتند مانند چین
در اجرای سیاست های جدیدشان برای جهش اقتصادیشان-استفاده از سرمایه و جذب آن و بکار گیری روش های برده داری- بسیار ریاکارانه و ضد بشری عمل می کند و بگونه ای کودکانه، در پی پنهانکاری هستند.
البته شاید
به امید این هستند که هدف وسیله را توجیه می کند.گذریم.
هرچه هست برای برقرار عدالت اجتماعی باید به اولویت های قبلی این مفهوم توجه داشت؛
آنهم آزادی و دمکراسی است.
تا بدین طریق بتوانیم توسعه متوازن و پایداری را تحقق بخشیم.
و الاه ول معطلیم
٨۲۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : میرزایی

عنوان : معرفی سعید رهنما
آقای سعید رهنما استاد علوم سیاسی در دانشگاه یورک کانادا بودند. برای معرفی ایشان کافی است نامشان را در گوگل جست و جو کنید من متن زیر را از یک سایت رسمی کانادا برای ایشان کپی می کنم.
آدرس سایت: https://www.opencanada.org/contributors/saeed-rahnema/
در ضمن برای آشنایی بیشتر می توانند به مقالات ایشان در سایت اقتصاد سیاسی مراجعه کنند.

Saeed Rahnema
Professor of Political Science and Equity Studies at York University (retired)
Dr. Saeed Rahnema is an award-winning professor of political science and equity studies, now retired, from York University. He was the founding Director of York’s School of Public Policy and Administration. In his homeland Iran, he taught and worked as a member of the executive of the Industrial Management Institute in Tehran. He has also served as an officer of the UNDP, as a Director of the Middle East Economic Association (MEEA), and as a member of editorial boards of several journals. He is a frequent commentator in Canadian and international media on issues related to the Middle East and Islam. He is the author of several books and numerous articles in English and Persian on topics such religious fundamentalism, secularism, diaspora, and multiculturalism.م
٨۲۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : فرهاد عاصمی

عنوان : لطفا توضیح دهید
سعید راهنما در گزارش خود سخنی درباره ی جایگاه علمی- اجتماعی خود ابراز نمی دارد، خود را معرفی نمی کند. لطفا این کمبود برطرف گردد.
٨۲۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۶       

    از : پژمان صدیقی

عنوان : کنفرانس یا صحنه پردازی های ملیاردرهای در راس قدرت؟
اقای رهنما..
قدردانی و یادواره از پدیده ئی،وقایعی که موجبات سعادت مندی انسانها را فراهم کرده باشد...پایکوبی ها و جشن و سرور سالیانه را ،پیشرفت و تکامل بشر را ،تداعی میکند و زنده نگاه میدارد...جنبشی ،انقلابی که برده گان و کارگران و زحمت کشان را ،در واقع طبقه ئی که وسائل رفاه و راحتی مردمان عالم را ،مهیا و تهیه نموده اند و بانیان تاریخ اند،باید ارج گذاشته شود و هر ساله با برنامه هائی بزرگداشت انرا بر پا کرد.
در جائی که بردگی و استثمار به شکلی غیر انسانی تر و مدرن تر هنوز در قرن بیست ویکم ،پا برجاست و تثبیت شده..این کنفرانس ها به چه معنا ئی ست؟
ایا شما میدانید که از ورود و سخنرانی سه شخصیت فرهنگی/تاریخی که پانزده دقیقه،فقط پانزده دقیقه فرصت برای سخنرانی میخواستند..جلو گیری شده و پذیرفته نشد؟

ایا کشورهای چین و روسیه در صف کشورهای عدالت و برابری و قانون قرار دارند؟
جامعه روشنفکران ایرانی چرا باید از چنین صحنه پردازی های سیاسی،حمایت کنند؟ به احتمال قوی شما پاسخی به این نوشته نخواهید داد،این سوالی ست که عده بسیاری ،در سطوح مختلف و کشورهای مختلف خصوصا در جناح سرمایه،مرتبا ما را سرکوب زده و میزنند(کسانی را که معتقد به نظام عدالت و قانون و برابری هستند).
بنا بر این، ایا عمل گرد همائی مسکو و پکن فریبی بیش نیست که هر ساله بر پا میدارند؟جالب این جاست که هیچگونه تعریفی هم از روند و عملکرد های احزاب خود و کشورهای خود در زمینه های اقتصادی،اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ،نمیدهند.تنها کنفرانسی بر پا کرده و در محیطی سراپا رنگ تجملات با اغذیه و اشربه هائی که کارگران همان کشورها حتی در خواب هم نمیبینند..شبی فراموش نشدنی را برای خویش ،سپری مینمایند!
اخر مگر موفقیتی داشته اند در زمینه انچه که برایش کنفرانس و پایکوبی میکنند؟
تمام پا برهنه ها و مردمان بیچاره کشورهای بلوک شرق در اروپا و کشورهای اسکاندیناویا دوست عزیز گدائی میکنند!!
چه کنفرانسی و چه غروری؟ تا کی میخواهند با صحنه پردازی ها، این اسکلت پوک را سر پا نگهدارند اقای محترم؟ چرا باید از جنبشی که به شکست انجامید و علل ان نیز تا حدودی روشن شده است ،قدردانی و یا پایکوبی نمود، تابه کی؟
سراپای مقاله شما با زحمت فراوان تهیه شده است و قابل قدردانی ست اقای محترم شما با قلبی اکنده از عشق و وجدان نشستید و ساعتها این گرامی داشت را تهیه کردید.نام های مختلف از موسسات و دانشکده ها و احزاب و سازمانها و انواع جمعیت هائی که با عشق به انسانیت و ازادی و سعادتمندی انسانها در تلاشند و کار.تمام این گزارش ها و چگونگی عملکرد صدها ارگان و سازمانها..همه این لیست های بلند بالا و مخارج عظیمی را که این جمعیت ها در گذار فعالیت های خود،خرج کرده اند که از کیسه همین رهبران ملیاردر کمونیست! ها درامده است..همه و همه یک طرف، اما واقعیت تصویر دیگری بما نشان میدهد.در واقعیت خیل عظیم انسانها و زحمت کشان و کارگزان پا برهنه،گرسنه و صد در صد فقیر چه در روسیه و چه در چین،در تاریخ امروز بشریت ،میدرخشد! بنظر میرسد شما به عینه از واقعیت ها بدورید.من و کسانی که در روستاهای دور افتاده زحمت کشان روسی و یا چینی سفر کرده اند و دیده ایم..میدانیم این کنفرانس ها فقط و فقط برای نگهداشتن نام و ارزش "کمونیسم" است و بس!
همه این صحنه پردازی ها سیاست است و بس!
شما اقای رهنما از سیاهی زندگی برده گان مدرن در کشورهای به نام: کمونیسم" بی خبرید.زندگی انسانهای اولیه تاریخ است!
یکصدمین سالگرد انقلاب اکتبر ،که امروز باشد،چیست چکیده و نتیجه اش؟
و انسان همچنان در بند است.
٨۲۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست