سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

اقتصاد دانش بنیان توطئه نظام سرمایه داری نیست! - حمید آصفی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید آصفی

عنوان : سلام برجعفری
منابع آماری اینچنینی فراوان ومشابه ومتکثروجودداردوهرشگلی میتوان ازآنهااستفاده نمودوومشابهت های دیگری باافراددیگری پیدامیشود.دکتررهنمااستادبرجسته وبنده شاگردتنبل ایشان هستم اما مقالات وآمارهادراین حوزه هابقدری زیادندکه دربسیاری مواقع به تکرارمیافتیم. ارادتمند
٨۲۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : از چه حاشاگرِ جانسوزی این سرد ِ نفس گیرانی؟
آقای آصفی در بر شماری پیچ و خم های آنچه "اقتصاد دانش بنیان" یا "اقتصاد دانش پایه" (سرمایه داری) می خواند, به بهت زده ای می ماند که، در تماشای معرکه ی مارگیران، به اصل قضیه بی توجه مانده است. اصل قضیه چیست؟ بدست آوردن سود بیشتر از هر راه ممکن! یعنی از بهره کشی عریان از کارگران و مزد بگیران گرفته تا راه اندازی کودتا و حمله نظامی به کشورها، ویرانسازی زیست بوم و تا استفاده از نوآوری (و دانش) برای انحصار بازار و تازاندن قیمت ها. در خور توجه است که ایراد من نه از بکارگیری دانش در هدایت اقتصاد و اجتماع که در چگونگی و راستای آنست که منافع چه اقشار اجتماعی را هدف می گیرد.
یک نمونه عملکرد اقتصاد سرمایه دارانه و دانش بنیان چگونگی ساخت و فروشن تلفن های همراه است. بخش های گوناگون این تلفن ها، همانند صنایع اتوموبیل یا کامپیوتر سازی، (زیر مدیریت و کنترل مستقیم یک شرکت سرمایه داری) در چند کشور (کره, چین, هند, ویتنام فیلیپین، برزیل و ...) با استفاده از کارگران کم-مزد ساخته می شوند و در کشور دیگری سرهمبندی میشوند. بهای تمام شده هر تلفن حدود ده دلار است, حال آنکه در بازار به پانصد تا هزار دلار فروخته می شود. یعنی سود سرمایه دار پنجاه تا صد برابر بهای تمام شده است. در این تعزیه ی پر دنگ و فنگ، خریداران پر شمار، هوایی که در بادکنک هاست به چنگ می آرند و سرمایه داران کم شمار پولهای خارج از شمار می اندوزند. بدین ترتیب "دانش بنیانی" این اقتصاد پیش از هر چیز در راستای بیشینه سازی سود است. دست آخر هم این شرکت ها درآمدهای اینچنینی را به "بهشت های مالیاتی" منتقل می کنند تا از پرداخت مالیات, نیرنگ بازانه, فرار کنند. سر دسته ی این شرکت ها, اپل (سازنده ی آی فون) است. به گزارش نیویورک تایمز ششم نوامبر ۲۰۱۷ (۱), پنج شرکت اپل, فایزر, مایکروسافت, جنرال الکتریک و گوگل (که همه سرمایه داری "دانش بنیان" هستند) به ترتیب ۲۳۶, ۱۷۸, ۱۴۶, ۸۲ و ۷۸ میلیارد دلار از سود خود را در بهشت های مالیاتی پنهان کرده بودند. بر پایه همان گزارش, بیست شرکت "شدیدا دانش بنیان!" که صحنه چرخان جهانند روی هم نزدیک به یک و نیم تریلیون دلار از سود باد آورده و کنترل نشده خود را از چشم قانونی که حمایتگر آنان است پنهان کرده بودند. آیا باز هم می توان ادعا کرد که "اقتصاد دانش بنیان توطئه نیست"؟
یکی از ویژگیهای همین اقتصاد دانش بنیان بی توجهی در حد ممکن به زیست بوم است. از یکسو، کشوری که حکومتش را در دست دارند از پیمان کاهش آلودگی هوا (در پاریس) پا پس می کشد و مسئولیت خود را رندانه و زورگویانه نادیده می گیرد و از سوی دیگر به تاثیر منفی عملکردش در جهان بی تفاوت می ماند. به گزارش نیویورک تایمز ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷ (۲)، یخچالهای دائمی در کوههای آند (پرو) بدلیل گرمایش زمین در حال آب شدن اند. این فاجعه تنها نمونه ای از آن روندی ست که در حال دگرسان کردن و ویرانگزی زیست بوم بشر است.
نکته درخور یاد آوری در اینجا اینست که اقتصاد کشاورزی پرو، اکوادور و دیگر کشورهای همسایه (سبزی، میوه و گلهای بریده) بمیزان زیادی در خدمت برآورد نیازهای کشور آمریکاست که فعالانه و یا غیر مستقیم تغییر نامطلوب جغرافیای جهان را نشانه رفته است.
آقای آصفی در این نوشتار از هر در سخن گفته است که، از نظر روش، همانندی بسیاری با گفته های "رهبر کبیر انقلاب" در سالهای پنجاه دارد. پرداختن به هر یک از ادعاهای او زمان ویژه ای نیاز دارد. یک نکته اما در باره ی "تمدن اسلامی" ست. آقای آصفی می گوید: مهمتر از راه اندازی حزب رستاخیز از سوی شاه، "اعلام تاریخ ۲۵۰۰ ساله، بود. قرار بود خدا، شاه، میهن باشد ولی درواقع خدا را حذف کرد، شد شاه. دیگر نمیخواست مشروعش را از خدا بگیرد. میخواست مشروعیتش را از کورش بگیرد! در واقع یک تاریخ تمدن اسلامی را میخواست حذف کند." راست اینست که شاه، با تمام خودکامگی و خطاهای مهلک تاریخی، از گردانندگان حکومت اسلامی کمتر بد بود، اما گهگاه در عمل از خود نشانه های ملی گرایی بروز می داد. اعلام مبنای ملی برای تاریخ کشور، جدا از مخالفت یا موافقت ما، یکی ازین موارد بود. نمونه ی دیگر تخصیص بخشی از دلارهای نفتی (پس از افزایش بهای نفت اوپک) به طرح های آبادانی کشور بود که زیر فشار اسلحه سازان آمریکایی برای خرید کالاهایشان، سترون ماند. حاکمیت چهل ساله ی اسلامی اما بگونه ای ذاتی اخلاق، فرهنگ، اندیشه، شعور و پیشرفت را به بند کشیده است.
اما تا آنجا که به تاریخ "تمدن اسلامی" بر میگردد، هر تمدن باید بر بنیادهای اجتماعی، فرهنگی، هنری، معماری، صنعتی، اقتصادی و علمی ویژه ای استوار باشد تا بعنوان "تمدن" شناخته شود. شوربختانه، حتی پژوهشگران نیز، بدلیل کم توجهی به این اصل، این عبارت نا همخوان (یا مانعت الجمع) را بکار می برند. جالب است که، بنا بر نوشته های تاریخی، نشانه های بسیار کمرنگی از آن بنیاد های ویژه در زادگاه اسلام گزارش شده است. کار اسلامیان این بود که مهر خود را بر سیمای پیشرفت هر کشوری زدند که بر آن سایه ی سرد خود را گسترانیده بودند. وانگهی، بر بنیاد دین و مذهب آیا می توان از تمدن مسیحی ، زرتشتی، یهودی، بهایی، سنی، شیعی و... سخن گفت؟

۱ - https://www.nytimes.com/۲۰۱۷/۱۱/۰۶/world/apple-taxes-jersey.html
۲ - https://www.nytimes.com/۲۰۱۷/۱۱/۲۶/world/americas/peru-climate-change.html?hp&action=click&pgtype=Homepage&clickSource=nytmm_FadingSlideShow_item&module=photo-spot-region®ion=top-news&WT.nav=top-news
٨۲۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣۹۶       

    از : ح جعفری

عنوان : ضرورت ذکر ماخذ
تلاش آقای حمید عاصفی برای برقراری ارتباط فکری بین لیبرال و چپ ستودنی است، و نکات مهمی را نیز تاکید می کنند. اما متاسفانه در مقالات خود منابع آماری استفاده شده را روشن نمی نمایند. در مواردی هم نظرات دیگران را بدون ذکر ماخذ مطرح می کنند، که هر اندازه هم حسن نیست داشته باشند، نوعی plagiarism برداشت بدون اجازه ادبی است. برای نمونه در این مقاله به جمله ای برخوردم که آنرا قبلا در جای دیگری خوانده بودم. ("اگر انقلاب صنعتی بخش بزرگ نیروی کار را از حوزه کار آزاد فردی به حوزه اجتماعی آورد ، اما امروزه با دانش بر شدن اقتصاد و تولید به نوعی روال معکوس دارد و بخش بزرگی از نیروی کار را به کار فردی منتقل می سازد." با جستجوی چند ماخذ متوجه شدم که این جمله با تغییر چند کلمه در مقاله "کار در عصر دیجیتال" نوشته آقای سعید رهنما در همین سایت اخبار روز به آن اشاره کرده. پاره ای آمارهای کشاورزی و تاثیرات بر کارهای حقوقی و پزشکی نیز از آن مقاله است.
٨۲۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۶       

    از : امیر ایرانی

عنوان : انسان هایی با تفکر پیشبران
با سپاس از انتخابگران این نوع نوشتار ها و سپاس از آقا آصفی گرامی برای ارائه دادن این نوع نوشتار ها که گونه ای از روشنگری را پی می گیرند.
توجه به این نوع نوشتارها از آن جهت حائز اهمیت است که یک اطلاع رسانی را انجام می دهند و هم تلنگری است به آنانی که گیر کرده اند در یک راهکار و تنها آن راهکار را راهکار رهائی بخشی می دانند.
در جوامعی همانند جامعه ما
فقط توجه به یک روش می تواند هدر دهنده انرژی و منابع باشد و بشود
پس برای پیش رفت چاره ای نیست با توجه به پتانسیل های محلی روش هایی با کاربرد بالا و بازدهی بالا انتخاب گردد
که البته انتخاب روش هایی که سبب ساز پیشرفت شود خود نیاز به انسان هایی است که دارای تفکر پیشبران باشد.
٨۲۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست