عنوان : منبع شما برای تعریف کودتا چیست؟
آقای امیدی،
در تعریف کودتا بر اساس فرهنگ آکسفورد نوشته اید «تعریف ارائه شده در فرهنگ آکسفورد کودتا را "تصرف ناگهانی، خشونت آمیز و غیر قانونی قدرت "توسط یک دولت"»

من به سه مورد مختلف از فرهنگ آکسفورد مراجعه کردم، هیچ کدام عبارت "توسط یک دولت" را ندارد. بد نیست منبع دقیق خود را ذکر کنید! ظمناً مطلقا بعید می دانم که اتکا به تعریف داده شده در یک فرهنگ لغت برای بحث در زمینه‍ی موضوع مورد اختلاف، کفایت داشته باشد. در این زمینه باید به فرهنگ های سیاسی "نیز" مراجعه کرد!

تا زمانی که منبع دقیق خود را که مبنای تعریف داده شده است، ذکر نکرده اید، آیا می توان به بحث های شما اعتماد کرد!؟
٨۲۴۵۰ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۶       

عنوان : سوار برکارشدگان کودتائی
آقای امیدی بعد از اینکه گزارشی از نوشتار های انتشاریافته -که در مورد صدسالگی رخداد اکتبر روسیه بوده اند- ارائه می دهند ایشان با قرار دادن خود در مقام یک بی طرف در پی این می رود که بگوید
آنانی که در روند تحولخواهی ،دردوران روسیه تزاری،بر روند تحولخواهی حاکم شدند همان رهبران اصلی بوده اند و همان گروه حاکم هر نامی که می خواهند داشته باشد: همان گروه برآمده از خواست روند تحولخواهی بوده.
و ایشان با بر شمردن حالت کودتا، عمل گرفتن قدرت از دست دولت قبلی را در روند تحولخواهی روسیه توسط گروه حاکم شده، عملی درست می داند و اطلاق کودتا را بی معنی می داند و ...
ایشان در پایان با تفکیک چپ نو و چپ کهنه(مندرس) اگرچه در ابتدای نوشتارش نگرشی بی طرفانه ای را به نمایش می گذارد
اما در پایان به همان اصل خویشش برمی گردد و تمام مفاهیم: آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی و ... را می برد ذیل چیزی به نام طبقه کارگر؛
که حاصل بحثش همان تفکر چپ سنتی مندرس از نوع چپ سنتی پتک و سندان می شود که در نهایت باید پتک را کوبید بر سردیگران آنهم به بهانه اینکه این دیگران مدافع و خواهان مفاهیمی هستند که آن مفاهیم بورژایی هستند و...
جالبست در جواب ایشان که در راستای تائید ایشان است،آقای عاصمی متذکرانه به ایشان می گوید
این پتک را باید درخدمت حرکات اجتماعی قرارداد تا شرایط انقلابی را بوجود آوریم و کم کمک پتک را در جای خودش که روی سندان است قرار دهیم ؛
آنهم پتک وسندانی خاص که پتکش کوبنده بر سر هر مخالفی و هر مدافع مفاهیم بورژوایی ،مانند مفاهیم: آزادی و دمکراسی و ... غیر طبقاتی است، خواهد بود(چون این مفاهیم باید طبقاتی و در خدمت طبقه باشند آنهم طبقه خاص کارگر) و...

در مورد کودتا که کدامیک از آنها خوب است و کدام بد و کدام نیمه بد و کدام نیمه خوب که موضوع نوشتارهای اخیر بوده می توان نکاتی را آورد:
هر کودتا چه بخواهیم و چه نخواهیم بار منفی را با خود دارد چون نشانی از حرکت غیر مردمی و فرصت طلبانه ای را با خوددارد.
کودتا ها با توجه به ظهورشان و شرایط ظهورشان، تفاوت هایی را با هم دارند که در اینجاست می توان برای آنها ارزش خوب یا بد یا نیمه بد یا نیمه خوب را تراشید و ...

اما وجه مشترک آنها را می توان چنین دید:
گروهی نظامی یا تشکیلاتی خاص که زور بازویی را دارا می شوند و یا در خود احساس می کنند در یک اقدام شبانه( یا روزانه) به شیوه سر و گردنه گیری، سرگردنه گیران حاکم را ساقط می کنند و خودشان می شوند سروگردنه گیران جدیدو...
در این سرگردنه گیری معمولاً مردم تماشا چی هستند و منتظر می مانند ببینند چه می شود؛ برای اکثریت مردم این حرکات چنین معنی دارد : یکی آمد و یکی رفت.
اما بایدگفت: سرگردنه گیران جدید، برای اینکه نیمچه مشروعیتی را برای خود بیآفرینند اقداماتی ظاهری را انجام خواهند داد
و چون از بین برنده شرایط بن بست قبلی و استبداد قبلی هستند نزد گروهی اندک بصورت موقت هواداری هایی را می آفرینند.
اما گونه ای از این کودتا ها که بسیار مخرب است و سبب یک انحراف وحشتناکی می شوند و خیل عظیمی از انسانها را به کام مرگ می برد و امکانات را از بین می برند آن نوعی اش است
که با ترفند هایی خاص، سوار برکار روند تحولخواهی می شوند و آرام آرام همه همراهان قبلی را از بین می برند
پرد اختن به این نوع سواربرکارشدن کودتائی خود بحث طولانی می طلبد
شاید بتوان فهمید آن سوارشدگان بر رخداد اکتبریان چگونه عمل کنندگانی بوده اند و...
٨۲۴۴۷ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۶       

عنوان : کجا ایستاده اید؟
مقاله ای بسیار عالی از رفیق امیدی. مستدل، قاطع، انقلابی ضمن رعایت کلیه اصول بحث های پلمیک و آکادمیک.
فکر می کنم اقای دکتر مالجو باید با این پاسخ و دلایل متوجه شده باشد که در کجا ایستاده است. اصولا همه انتقاداتی از نوع دکتر مالجو و "چپ دگر اندیش و نو" یا "پژوهش های تازه" که به قول ایشان چپ عهد قدیم آنها را نخوانده است و همه آن انتقاداتی که در درازای یکصد سال گذشته نسبت به انقلاب کبیر اکتبرصورت گرفته، علی رغم تفاوت های زمانی، همه در یک جایگاه و نقطه ایستاده اند و همان که منشویک ها، گره چکوف ها، کرنسکی ها ایستاده بودند و توده ها و بلشویک ها را از اقدام قاطع و انقلابی بر علیه حکومت موقت خادم بورژوازی، تحت عنوان حرکت "انحصار طلبانه"، "غبر دموکراتیک" بر حذر می داشتند. هر چند که در نگاهی به مقالات لنین از آوریل ۱۹۱۷تا بعد از انقلاب اکتبر، پاسخ های مستدل به منتقدین انقلاب اکتبر را می یابیم، با اینحال منتقدین امروزی به همان سبک و سیاق گذشته و همان نکات را تکرار میکنند. به نظرم بهتر است که اقای دکتر مالجو و "چپ دگر اندیش" و "پژوهش های تازه" به جای انتقادات کلی :کودتا، انحصار طلبی و مجلس موسسان و..... هر یک از توضیحات لنین را در این موارد بطور مشخص و شفاف نقد کنند و توضیح دهند کدام استدلال او را و به چه دلیل غلط می دانند.
٨۲۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۶       

عنوان : دست پتک زن
خواندن مقاله ی رفیق عزیز مسعود امیدی تنها لذت بخش نیست، بلکه فضای معنوی شعر زنده یا سیاوش کسرایی را تداعی و زنده می کند: خو گر به راه رفتن و برخاستن شود، دست شکسته بار دگر پتک زن شود
ضرورت پتک زن شدن دست، تنها مبارزه با اندیشه ی انحرافی سوسیال دمکراسی «چپ نو» دیروزی- امروزی نیست، بلکه «محمل و پیش‌زمینه .. برای روشنگری و بذر افشانی انقلابی و طرح انقلابی به‌موقع مساءل اجتماعی» است. نیاز به آن با توجه به انواع مقاله های این‌گونه توسط چپ رنگارنگ نام به شدت به چشم می خورد.
٨۲۴٣٣ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۶       

عنوان : انقلاب کبیر اکتبر
بسیار عالی بود موفق باشید.
٨۲۴٣۲ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۶