عنوان : ساختن طبقه مصنوعی برای اهدافی، اما
یک واقعه، ظهورش، محصول عوامل مختلفی است!
چون در جمهوری اسلامی بخشی از حاکمیت( اقتدارگرایان آن) می دانند بقایشان به عقب انداخت حاکمیت جمهوریت است؛ تا آنجایی که بتوانند از اهرم های در اختیار داشته برای پیشبرد امورش و اهدافش استفاده خواهند کرد و می کند.
گروهی از تحلیل گران چه آنهایی که در داخل مقیم هستند و چه بعضی ها که در خارج هستند برای بودن باید بسمت نفی بازیگرانی که در بازی های جمهوری اسلامی شرکت دارند چه زیر عنوان اصلاح طلب و یا غیر آن باشند باید مورد، حتی، نفی قرار گیرند بحث کردن در این مورد طولانی است بگذریم
اما اگر بخواهیم به بازی های حساب شده بخش اقتدارگرایان اشاره کنیم می توان گفت:
وقتی در کشوری یک گشایشی در وضعیت اقتصادی پیش بیاید طبقه متوسط مطالبه گر آزادی و دمکراسی ظهور می کند.
در بازی های جمهوری اسلامی
دوره رفسنجانی و خاتمی نیروهای متوسط مطالبه گر آزادی خواه و دمکراسی خواه غیر خشونت طلب را آفرید
بخش اقتدارگرا این موضوع را خوب فهمیده بود؛
در دستور کارش، پروژه ساختن طبقه خاصش را طراحی واجرایی کرد؛
آنهم ضعیف کردن و یا حذف طبقه متوسط باروحیه آزادی خواهی ودمکراسی خواهی و ایجاد طبقه جدید:
طبقه که اگر برخوردار از تمولی شود، نوکیسه ای و غارت گری باشد
اگر گشایشی هم در زندگیش حاصل شود ناشی از تلاش خودش نباشد بلکه به شیوه دهندگی به او باشد که روحیه گدا صفتی نیز در او باقی بماند.
آن بخش اقتدارگرا می داند
اگر شرایط بسمت دیگر برود قطعاً آن روند مصنوعی قبلی ادامه نخواهد یافت؛
سه گروه ممکن است به عکس العمل وادار شوند:
۱) همان نوکیسه ها با تزریق اموالی برای حفظ خود و کمک به اعتراضات
۲)قطع امید شدگان از روش های دادو دهشی گدا صفتی
۳) درمانده شدگان طبقه متوسط قبلی که حساب شده آنها را به طبقه فرودست فرستادند
۴) و..
وقتی بخش اقتدارگرا متوجه شد روند کار بگونه ای پیش می رود که بقای خودش به زیر پرسش رفته، به سمت به حرکت در آوردن آن نیروها مورد نظرش رفت آنهم برای راه نجاتی.
از آنجا که توان روند تغییرات را کودکانه تحلیل کردند
آن نتیجه مورد نظرشان حاصل نشد و نتیجه چیز دیگری شد و موضوع به سمت حذف آنان با سرعت بیشتری رفته و می رود. تاببینیم آینده چه می شود.
متاسفانه مثل همیشه وقتی رخ دادی پیش می آید
گروهی بدون توجه به توانایی های آن رخ داد و پتانسیل آن، تمام آرزو های خودشان را به آن رخ داد کوچک می بندند و...
بحث طولانی است ...
٨۲۹۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹۶       

عنوان : "شب آبستن است"؟
جناب مالجو به تفصیل آنچه را در وهم هم ناید در کوتاهی و قصور دولت ها ببیان فرموده اند به نحوی که گویا ایران نه در خاور میانه ماتمزا, بلکه در ستاره ای دور دست و فارغ از قیل و قال جهان واقع شده است, اما دریغ از یک کلمه در باره دسیسه خارحی, شاید به دلیل شمع آجین شدن از سوی بی خبران.

ROBERT FISK خبر نگار و نویسنده انگلیسی ۷۲ ساله که سی سال از عمر خود را در خاور میانه گذرانده و به عربی مسلط است اخیرا مقاله ای در باره ایران نوشته است که پس از شرح اوضاع اخیر و جنایات و خونخواری رژیم تعجب میکند که چرا مامور مخصوص دونالد ترامپ و رسانه های امریکایی اخیرا چنین در باره ایران ساکت مانده اند. مامور جدید سازمان سیا شخصی معروف به آیت الله مایک و یا شاهزاده تاریکی با نام واقعی MICHAEL D’ANDREA است که یکی از مجرب ترین ماموران سیا بوده و شش ماه پیش از طرف رئیس جمهور آمریکا مسئول امور مربوط به ایران شده است که رئیس جمهور آنرا عامل شماره یک تروریسم در دنیا میداند. شاید در تمام سازمان سیا فردی شایسته تر از ایشان برای این ماموریت وجود ندارد که سابقه او در لینک زیر آمده است. روبرت فیسک در پایان میگوید که مطمئن نیست دنیا متوجه حوادث در حال وقوع است ولی بهتر که مراقب باشد. "شب آبستن است"؟

https://www.counterpunch.org/۲۰۱۸/۰۱/۱۰/why-has-trumps-man-in-iran-gone-silent/
http://www.newsweek.com/cia-iran-chief-michael-dandrea-osama-bin-laden-۶۱۹۹۱۲
٨۲٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹۶