سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نکاتی در باره "چرا تبریز تب نکرد؟!" آقای بهزاد کریمی - یاشار گولشن

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : علی خوی

عنوان : به کریم دگمه چی
اقای کریم دگمه چی.کامنت اولی شما را دیدم می خواستم جواب بدهم اما وقتی کامنت
بعدی شما را دیدم از بحث با شما گشتم.بحرحال شما دیر تشریف اورده اید
شما نمی خواهد به اخبار روز درس بدهید انها شاید به اندازه عمر شما با سیاست سر و کار دارند. فقط اقای کریم چرا بنده به عنوان یک شهروند ایران اجازه ندارم اظهار نظر کنم؟
ولی شما این اجازه را دارید؟ اصلا معیار اظهار نظر چیست؟
چند نفر قزاوت کردند که شما راست می گویید بنده دروغ؟
٨٣۲۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣۹۶       

    از : ارش اصفهانی

عنوان : مطالعه
آقای یاشار گولشن کاش توضیح می دادید که چرا هم فکرهای شما سعی در جواب دادن به مسائل مطرح شده هستند تا مطالعه و درک آن. مجبور نیستد به هر قیمتی شده نوشته ای را رد کنید.گاهی مطالعه آن مفیدتر است.
٨٣۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۶       

    از : کریم دکمه چی

عنوان : کوچ پان ترکیسم جعلی
اینطور که از اظهارات پان ترکیستهای وطنی خار ج نشین به نظر میرسد این جماعت که چند سالیست در یک سایت پان ترکیسم جمع بودند و فقط برای یکدیگر نوشابه باز میکردند بعلت کسادی آن سایت به سایت اخبار روز رو آورده اند و آمال و آرزوهای اربابان ترک خود در آنکارا و باکو را در این سایت فریاد میکنند ، توصیه من به دیگر هموطنان روشن آذری و خراسانی ، گیلک وعرب و.... این است که با این جماعت وارد بحث و سعی در اثبات تاریخی نشوید زیرا اینها اگر تمام دنیا را هم شاهد بیاورید و حتی تمام مردم آذربایجان به اینها بگویند که شما را قبول نداریم حاضر به پذیرش مدرک و تاریخ مدون نخواهند بود ! حال به دلائل روشن که در خارج نشسته و برای کشور ایران نسخه خیالی تجزیه میپیچند ، و توصیه من به اخبار روز این است که مراقب باشد که به پایگاه تجزیه طلبان سفارشی ترکهای باکو و آنکارا مبدل نشود و آبروی چندین ساله خود را خرج یک مشت مامور و معذور نکند . تمامی این اسامی ترکی که کامنت میگذارند و به فارس زبانها توهین میکنند نیز جعلی و ساختگی است اینها حتی جرات بیان نام حقیقی خویش را نیز ندارند !
٨٣۲٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۶       

    از : کریم دکمه چی

عنوان : سئوالی از علی خوی
من فقط یک سئوال از علی خوی دارم و آن این است که ایشان توضیح دهند فارسها چه چیزی را از آدربایجان غارت کرده اند ؟! لطفا دقیقا توضیح دهند تا ما هم روشن شویم .
٨٣۲٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ بهمن ۱٣۹۶       

    از : علی خوی

عنوان : چرا هیچ فارس زبان در باره پان ایرانیست .پان فارسیسم. و توحینهای فارسها به تورکها چیزی نمی گوید؟؟
بنده یک کامنت یک سطری برای این مقاله نوشتم ولی منتشر نشد
راستی تورکهای چب قبل از انقلاب چرا در مسله ملی و توحینهای فارسها به تورکها
غارت ازربایجان توسط فارسها سکوت کرده اند؟ در واقع انها فقط به یک موزه و خاطره تبدیل شده اند البته بنده در مورد اقای بهزاد کریمی که به تاریخ و زبان و شعور تورکها
توحین کرده اند نمی دانم ایشان خودشان تورک است یا نه.
اما کسی با هر ملیت در ایران که سالها خود را مارکیست لننیست و انترناسیونال
می داند و در مورد تورکها چنین فکر می کند نه فقط جای تاسف بلکه جای نگرانی دارد
که مسله ملی بعد از جمهوری اسلامی اولویتترین مسله است نه در پشت میز مذاکره
بلکه در خیابان حل شود.
٨٣۲۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم"؟
من برخلاف تعریف های رایج, معتقدم مفهوم "ملت" نه در زبان است و نه در مذهب و نه حتی در نژاد, و این حقیقت بارها در تاریخ ثابت شده است. آنچه ملت را میسازد تاریخ مشترک اجزای آن است که در طول قرن ها آنها را بهم تنیده است. یک نکته دیگر که باید ذکر شود اینست که تا حدود صد سال پیش چنین گفتگو هایی در ایران وجود نداشت و این تغییرات ناشی از تقلید نا بخردانه رضا شاه از اقدامات آتاتورک و ترکیه بود و اگر کسی شکی در این باره دارد به تاریخ و وضع کنونی ترکیه توجه کند.

در ایران اقلا از ۱۴۰۰ سال پیش عرب و ترک و فارس حکومت کرده اند - متاسفانه مذهب را صفویه ترک و ملا های - فارس؟ - و زبان را پهلوی های - نیمه فارس و نیمه ترک؟ - به ما تحمیل کردند - و دلیل عدم شرکت کردها در حکمرانی این بود که کردها مردمانی بودند که به ناحیه کوهستانی خود اخت کرده و تنها فعالیت تاریخی چشمگیر آنها در اوضاع ایران, حمایت از سالار دوله قاجار و بر ضد مشروطه بوده است و تا آنجا که دولت مرکزی مزاحم نبوده تابع حکومت بوده اند.

اگر منظور نهایی بشر در همزیستی مسالمت آمیز بدون تبعیض و تحقیر و کینه و دشمنی باشد ما این را اقلا ۱۰۰۰ سال بدون معاهده و محضر و سند اجرا کرده ایم و دلیلی ندارد که نتوانیم آنرا ادامه دهیم, البته اگر مغرضین و افراطی ها بگذارند.
٨٣۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱٣۹۶       

    از : اومید دیلبیلمز

عنوان : مقابل هیچ قومی نیستیم
جناب خراسانی، بسیاری از کسانی که روی سکوهای پرسپولیس همانند همنوایان گروه های کر کلیسا سرود " ائشک" سر داده بودند خودشان و تبارشان تورک هستند مابا یک پاردایم طرف هستیم نه عده ای از قوم مثلا فارس !!! بسیاری از کسانی که در زمان رضاشاه پارادایم نفی تنوع ائتنیکی و قومی ، تئوری نژاد آریائی ، شروع تاریخ ایران با آریائی ها ، سیاست فرهنگ واحد ، سنن واحد ، تاریخ واحد ، زبان واحد و نفی بقیه زبانها و بقیه سنن و ارزش های قومی، آسیمیلاسیون و یکسان سازی زبانی و فرهنگی و ارزشی را مطرح ، تئوریزه ، مدون و تبدیل به برنامه های سیاسی و فرهنگی و امنیتی کردند اکثرا تورک بودند از تقی زاده بگیرید تا احمد کسروی ، تا حتی تقی ارانی که چپ بود و زندانی رضاشاه ، مگر در حال حاضر ادامه دهندگان همین خط و مشی ها برخی تورک ها نیستند مگر رهبر انقلاب ، نخست وزیر موسوی ، نمایندگان مجلس و بسیاری از وزرا ، بسیاری از اپوزیسیون و پوزیسیون تورک معتقد یا بی تفاوت به این پارادایم نیستند؟ بنابراین ، مخاطب این اعتراضات فارسها ، اصفهانی ها ، ملایری ها ، مشهدی ها و رشتی ها و یزدیها و ... نیستند بلکه کسانی هستند که این پارادایم خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر را ساپورت و اجرا میکنند که میتوانند تورک باشند چنانچه هستند فارس باشند شیرازی یا مشهدی یا اصفهانی یا کورد و یزدی ... پس لطفا در مقابل هم قرار نگیریم بقول مولوی اینجا صحبت همدلی است نه همزبانی ،بسیاری از همزبانهای من در لشکر نفی حقوق بشر هستند و بسیاری از غیرهمزبان های من همدل من هستند و درکنار هم ، امروز در ایران و البته در همه جای جهان یک پارادایم حقوق بشری داریم و کسانی که معتقد به این پارادیم هستند تمنای واحدی دارند " آزادی بیان ، برابری جنسیتی ، برابری دینی ، برابری زبانی و فرهنگی ، برابری نژادی و حق کار برابر، حقوق شهروندی ... نفی هرگونه تبعیض " و پارادیمی که بر تبعیض و نابرابری به اشکال متفاوت از جمله تبعیض جنسیتی و دینی و شهروندی و زبانی و ... استوار است . صفوف ما براساس اعتقاد و ساپورت این پارادایم ها شکل میگیرد نه براساس تعلقات زبانی و قومی و ائتنیکی ما و مخاطب اعتراضات ما حامیان و مروجان این پارادایم است نه فارس زبان یا تورک زبان یا کورد و لر. رویدادهای ورزشگاه آزادی ، ماهیت سیاسی ندارد بلکه خیلی فراتر از آن و عمیق تر از آن فوران پارادایم ارتجاعی تبعیض و تحقیر نژادی و قومی است.
٨٣۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "سر تقسیم به هم جنگیدند", ایرج میرزا, ترک تبریزی.
جناب Y Azerbaycan
چند نفر رند( بلوچ و ترک و فارس و عرب و کرد) بزی(ایران) را دیدند - سر تقسیم به هم جنگیدند
چون که بودند به حال زد و خورد - رند دیگر (بی آبی و خشک سالی) زد و بزشان مرد (؟)

مگر آنکه به سر عقل آیند:
https://www.counterpunch.org/۲۰۱۸/۰۱/۲۹/irans-environmental-problems-are-an-opportunity-for-regeneration/
٨٣۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹۶       

    از : یاشار گولشن

عنوان : در باره یک تحریف
یک نکته مهم در کامنت قبلیم از قلم افتاد و آن تذکر این نکته به آقای خراسانی بود که در نقل قول جانب امانت را حفظ کنند. اینکه گویا بقول من "فارسها" بدند و ستمگرند، یک تحریف مشمئز کننده است. من با این نوع تفکر بیگانه ام و آنرا راسیستی میدانم.
٨٣۲۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹۶       

    از : یاشار گولشن

عنوان : به آقای بهرام خراسانی و رضوانی
با تشکر از Y Azerbaycan من نیز چند نکته را ذکر میکنم،
در خصوص نظر آقای بهرام خراسانی:
۱- اگر نظری دارید لازم نیست آنرا با توهین به کسانی که خلاف میلتان حرف میزنند شروع کنید. اینکه مینویسید در نوشته من “ناسزاگویی به دیگر ایرانیان که زبان آنها ترکی نیست” نبوده یعنی در بقیه هست. حتی اگر مواردی هم باشد – که در مقابل نوشته آن طرفی ها عمده نیست و اغلب اشان نیز بصورت عکس العملی در برابر توهین و تحقیر و تحمیل سیستماتیک سیستم مسلط موجود است- - تعمیم آنها به کل، راه مناسبی برای شروع بحث نمیباشد.
۲- کانون و درونمایه حرف آقای بهزاد کریمی به اصطلاح سکوت تبریز بود اما ایشان مشکل اصلی را پان ترکیسم قید کرده و هدف اصلی اش را مبارزه با آن اعلام کرده اند.
۳- من مقوله ای بنام پان ترکیسم در جنبش ملی ترکها در آذربایجان و ایران نمیشناسم تا آنرا تعریف کنم. کسی که چنین مقوله ای را بعنوان هدف مبارزه خود اعلام میکند باید اول آنرا بشناساند.
۴- بر خلاف نظر شما من حرفی از “رنجش” از آقای کریمی نزده ام. رنجش یک احساس شخصی است. من در مورد صمیمی نبودن ادعای همدلی وی با مطالبات ترک ها نوشته ام.
۵- نظر شما که قوم یا گروه قومی را معادل ائتنیک میدانید برای خودتان محترم است. من چنین نظری ندارم. بحث قوم و قبیله و ایل نیست. بحث مشترکات فرهنگی، زبانی، تاریخی و زیستی است. من معادل فارسی برای ائتنیک پیدا نکردم.
۶- این که من خود را آذربایجانی میدانم یا ایرانی ربطی به نکات مورد اشاره من در خصوص نوشته آقای کریمی ندارد. بحث شعارها و مطالبات مردمی است که آقای کریمی میخواهد با تکیه به تاریخ نگاری پان ایرانیستی آنهارا از سموم وارداتی پاکسازی کند. من نماینده آنها نیستم که حس تعلق شخص من ملاک قضاوت باشد. کما اینکه حس تعلق آقای بهزاد کریمی نیز که تا آنجا که میدانم خودش در تبریز بدنیا آمده و بزرگ شده برای خودش محترم است و برای بقیه اهمیتی ندارد.
*
در مورد کامنت آقای منصور رضوانی حرف زیادی ندارم بزنم. اینکه اقتصاد عمومی آذربایجان در مقایسه با مناطق مرکزی چگونه است و منابع دولتی چگونه در سطح کشور توزیع میشود منابع زیادی هست که خلاف حرفهای ایشان را نشان میدهد. تکرار یکسری حرفهای شعاری نزد آنهائی که خودشان با واقعیتها زندگی میکنند مضحک جلوه میکند.
٨٣۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱٣۹۶       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست