سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

میزگردبی بی سی و میزانسن طنزآمیزی که حضور فرخ نگهدار و مخمل باف بر دو صندلی مقابل هم بوجودآورد! - تقی روزبه

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : "فرض" دیواری ست میان واقعیت و انگارنده ...
هم میهن گرامی, خانم مینا پ, انتقاد بجا و درستی کردید.
زمانی که ان کوتاهه را می نوشتم, همان معیارهایی را که شما در میان گذاشتید در ذهن داشتم اما با "فرض" اینکه معیارها روشن اند, نوشتار خود را آنگونه که باید پیراسته نکردم.
از شما, برای دقت نظر و یادآوری مسئولانه, سپاسگزارم.
٨٣۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۲ اسفند ۱٣۹۶       

    از : مینا پ

عنوان : آقای شیرازی "اتحاد گسترده از همه ی زخم خوردگان رژیم" یعنی تکرار فاجعه!
تنها نقدی که من به کامنت شما دارم همین نکته ای است که در بالا به آن اشاره کردم. نگاهی به زحم خوردگان رژیم بیاندازید: از طرفداران نظام دیکتاتوری پهلوی و آنچه خود را سازمان مجاهدین می نامد (که هر دو مداخله خارجی را فریاد می زنند) تا احمدی نژاد و بقایی را دربر میگیرد. شما کاملا حق دارید باید اتحادی گسترده شکل بگیرد اما باعتقاد من این اتحاد زمانی میتواند کشور و مردم را به فردایی بهتر برساند که اولا در داخل شکل بگیرد و دوما در آن طرفداران حکومتهای فردی حال از نوع سلطنتی، ولایتی-فقاهتی یا جمهوری های مادام العمر ازنوع مریم رجوی جایی نداشته باشند. این زمان میبرد اما با علیرغم هزینه هایی که مردم و کشور متحمل می شوند ارزش آن را دارد. ایران کشش دیکتاتوری از شکل دیگری را ندارد. حکومتی باید اداره کشور را در دست بگیرد که الویت هایش حقوق بشر، عدالت اجتماعی، محیط زیست، آزادی و استقلال باشند.
٨٣۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۶       

    از : آرمان شیرازی

عنوان : چرا اینگونه می بینند که می بینند؟
سپاس از هم میهن گرامی, آقای تقی روزبه, برای طرح این مطلب.
دیدن ویدئوی گفتگوی خانم ملیحه محمدی و آقایان شریعت مداری, مخملباف و نگهدار براستی شگفت آور بود. یک گروه از خیزش دیماه بدرستی آموخته که دوران حکومت ویرانگر اسلامی به پایان رسیده هر چند که راهکار گنگ و پرسش بر انگیز رفراندوم را پیش کشیده. معنای این رفراندوم آنست که از تبهکار برای به زندان افکندنش اجازه بگیریم! دیگری خیزش دیماه را اسب راهواری می انگارد که سوار بر آن می تواند در میدان "چانه و اقناع" به دلیل آنکه "همراه خاموش, خوش خدمت و بی خطری" بوده است, از جنایتکاران سهم بهتری بگیرد. چنین نگرشی مانند آنست که دزد مسلحی که همه چیزت را برداشته با خود ببرد, اندرز بدهی که جان من, باور کن که این کار تو با معیار های انسانی مغایر است, لطفا تجدید نظر کن!
شگفت آور این بود که هیچیک از دو گروه روی سازمان دادن اتحاد گسترده از همه ی زخم خوردگان رژیم, برای پیشبرد اعتراضات فلج کننده در دوره پیش از سرنگونی, که مجال پرورش رهبری خردمند مردمی را بدهد, تکیه نداشتند!
٨٣۵۴۶ - تاریخ انتشار : ۱ اسفند ۱٣۹۶       

    از : جلیل ت.صحرا

عنوان : منافع شخصی
در این مناظره طرفداران حفظ "نظام ولایی "جناب نگهدار و نظریه پرداز نو رسیده (محمدی*)چیز تازه ای برای گفتن نداشتند .تکرار همان فرمایشات سابق شان بود.مغز کلامشان "برای حفظ نظام .:اول مشروعیت نظام ولایت فقیه را بپذیر ،بعد باب گفتمان در چارچوبی که نظام تعیین کرده را ،برای اصلاح ان تلاش کن."حال تو هی بگو بابا این نظام مشروعیت خود را از دست داده و بقول جناب نگهدار ۷۰ در صد مردم بیزارند از این دم دستگاه ،باز تکرار میکند ،اصلاحات چیز خوبیست !!اعتراضات خیابانی اعتصابات معلمان ،مال باختگان،کارگران ،هیچ!
من بعنوان یکی از اعضای سابق سازمان تحت رهبری نگهدار ،واقعا مرا عمیقا به این فکر واداشته گه فردی با اینهمه تجربه ،با قبول ناراضی بودن ۷۰ درصد مردم باز اصرار به حفظ نظام دارد؟چرا او از توفانی که ایم مردم ناراضی در اینده بوجود خواهند اورد نگران است؟ایا منافع شخصی میتواند در کار باشد؟
٨٣۵۴۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۶       

    از : peerooz

عنوان : "خراب کاری تروریستی"
این کامنت ربطی به مقاله جناب روزبه ندارد و تنها دلیل, موقعیت مکانی آنست که مقاله ایشان تازه ترین مقاله در قسمت سیاسی میباشد. قدیمی ترین مقاله ای که هنوز در صفحه اول وجود دارد مقاله جناب ف. تابان در ۲۶ بهمن و آخرین کامنت آن مقاله بتاریخ ۲۹ بهمن میباشد. بین این دو مقاله, ۷ مقاله دیگر وجود دارد که هنوز هیچکدام کامنتی نگرفته اند.
منظور من از این فضولی اینست که گذشته از مقالاتی که چاقوی بی دسته میسازند, انتشار کامنت های دراز تر از مقالاتی ست که جز همان کار, کار دیگر ندارند و اگر کسی حوصله اش از این "صنعت شریف تکراری" سر رفته و بگوید آنچه باید گفت, کامنت او به عنوان فعالیت "خراب کاری تروریستی" و "تخریب فضای منزه سایت" حذف میشود که "صلاح مملکت خویش خسروان دانند" و چاقو سازان همچنان بکار منزه خود ادامه میدهند. نمیدانم.
٨٣۵٣۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۶       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست