سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

موثرتراز گذشته در صحنه سیاسی عمل می کنیم

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : هر درنگ از سوی نیروهای داد در همرهی, غفلتی مهلک, و بذل فرصتی ست, بر هستی ویرانگران...
٨۴۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱۴۰٣       

    از : محمود از ایران

عنوان : اعتقاد کثیری از ما، نه دگردیسی نه انحلال سازمان
آقای محمد اعظمی!
گفتگوی شما را خواندم. محتوای گفتگو و زوایای مواضع شما جای بحث دارد، خواه از منظر موضع مسئول بیان شده باشد یا نظر فردی باشد. باید صراحتا اعلام کنم؛ دیگر خواستاران وحدت مکانیکی چپ، بویژه شما یک سئوال چندوجهی به جنبش فدائی و ما هواداران بدهکارید. بکاری شما و طلب خودمان را از پاسخ شما به پرسش اخبار روز عنوان می کنم. پرسش اخبار روز از شما این است" آیا این سازمان وارد دوره ی دگردیسی و انحلال می شود و یا این که به فعالیت خود ادامه می دهد؟"

در برابر سئوال، شما عنوان می فرمائید که سازمان اکثریت خواستار دوره گذار شده تا در باره سرنوشت تشکل خود- بخوانید انحلال تشکل خودشان - تصمیم بگیرد." بلادرنگ اضافه می کنی" دیگر جریانات – البته خواستار وحدت چپ - به زعم مخالفت با دوره گذار این درخواست {اکثریت } را پذیرفتند" شما الان در اینجا دارید سطرهای خودتان که من تفکیک کرده ام را می خوانید. آیا من درست فهمیده ام و شما هم بعدها انکار نمی کنید. فهم گزاره شما این است شما یعنی مسئول کنگره مشترک یا فرد خودت علیرغم مخالفت با دوره گذار درخواست اکثریت را پذیرفته اید. چرا سازمان اکثریت خواستار دوره گذار است؟ از ادغام استقبال نمی کند از انحلا سازمان و تبعات آن بیمناک است؟ بگذریم شما را به این خصلت متوجه می کنم که اراده گرائی و برخورد مکانیکی تا کی و تا به کجا؟ یادتان نرفته آن روزگاران که می باید در سازمان می ماندید و صفوف متحد و متشکل فدائی را دچار گسست نمی کردید و باعث غلبه گرایش راست و میانه درون سازمان می شدید نماندید و با منش اراده گرائی بدون درنظرگرفتن منافع جنبش راه جدائی و غالب کردن تفرقه را درنوردیدید. حالا نیز با آن منش میل به وحدت چپ را جهت محو تفرقه بیان می دارید. این راه شما ره به کجا دارد؟ آیا سهولت در جدائی دیروز سهولت در پیوستن امروز را تکرار می کند یا نه برخلاف محاسبات شما موانع بسیار در کمین نشسته اند. شما نوشته اید: "سازمان اکثریت" خواستار دوره گذار شده بود تا در باره سرنوشت تشکل خود تصمیم بگیرد. دیگر جریانات به رغم مخالفت با دوره گذار، این درخواست را پذیرفتند... کنشگران که اساسا برای وحدت گرد آمده اند. اتحاد فدائیان- طرفدار وحدت هم این نگرش را دارد که با ایجاد تشکل واحد، دلیلی برای ادامه حیات دیگر تشکل ها وجود ندارد. فکر می کنم رفقای سازمان اکثریت نیز عموما، حفظ تشکیلات خود را برای همیشه نمی خواهند. از نظر من هیچ دلیلی وجود ندارد که ما به این وضع را ادامه دهیم." تمامی این گزاره های شما را با این نکته ات محک می زنم. نکته این است:" توجه کنیم که فعالیت در خارج از کشور تحت تاثیر مبارزات داخل جان می گیرد. هر زمان که حرکتی در داخل اوج گرفته است، جنبش نیرومندی در خارج به حمایت و پشتیبانی آنها به میدان آمده است و چپ‌ها انصافا یکی از نیروهای فعال میدان بوده اند." اقای اعظمی قطعا به این گزاره اعتقاد دارید لیکن اگر بخش وسیعی از هواداران فدائی در داخل کشور اعم از خوزی- خوزستانی- عرب و لر با مواضع وحدت مکانیکی شما مخالف باشند نکته خود را به نفع هدف خود تفسیر نمی کنی و به این اصل مسلم مبارزاتی تسلیم می شوی؟ پیشتر به شما یادآور می شوم که سازمان اکثریت و جنبش فدائی شرکت سهامی خاص یا حتی عام نیست که تنی چند از هیئت مدیره و تعداد محدودی از اعضا در مجمع عمومی بنشینند تا نام و پیشینه، اهداف، موضوع و عرصه فعالیت را به نفع هئیت مدیره تغییر دهند. این امر چه انحلال باشد یا ادغام نامیده شود و یا حتی دوره گذار تلقی گردد، همه و همه اینها باید در شرائطی باشد که تمامی علاقمندان و تلاشگران جنبش فدائی در آن نظر دهند. یادآور می شوم که هواداران مانده در وطن دیگر سربازان نرده به دوش دیروز نیستند و امروز به درجه ای از رشد سیاسی رسیده اند که ضمن احترام به پیشکسوتان فدائی نظرات و رهنمودهای آنها را بدون تامل و تعمق نخواهند پذیرفت.
٨۴۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣۹۷       

    از : الف رستمی

عنوان : موفق باشید
بسیار مصاحبهٔ خوبی ست. باید از اخبار روز تشکر کرد.
بهزاد کریم اخیرا همین جا در نقدش به آقای نیکفر نوشت:
«چپ ایران زمانی بود که از نارسایی بزرگی در صفوف خود رنج می برد. نارسایی ناشی از ضعف در فرهنگ دمکراتیک که نمی گذاشت ضرورت تقسیم کار در زمینه اندیشه و عمل سیاسی به درستی درک شود. در فرهنگ سیاسی پیشرفته و دمکراتیک اما، مرزهای روشنی میان حزبیت سیاسی و فردیت سیاسی و بین کنشگری سیاسی جمعی با شخصیت های منقد وجود دارد. در فرهنگ رشد یافته، حزب و سندیکا منفک از یکدیگرند و احزاب سیاسی، نهادهای مدنی، هنرمندان و ناقدان هنری، رسانه های جمعی، اندیشه ورزان سیاسی، فیلسوفان و متفکران نیز هر کدامشان ایستاده در جای خود با کارکردهای منحصر به فردشان. و این تقسیم کار، منبعی برای تامین خلاقیت های فکری و سیاسی در پهنه جامعه از طریق تضارب آراء و عاملی جهت تضمین تداوم هم اندیشی و نقد اندیشه ها برای بلوغ جامعه. ما نیز به چنین تقسیم کاری و پذیرش کارکرد هر عامل در جای خود نیاز داریم، تنها با این یادآوری که، خوشبختانه چپ ایران در این راستا پیش آمده، پیش می رود و بیش از این باید پیش برود.
ما تنها در هماهنگی با همدیگر است که ما می شویم. بگذار چپ ایران دست یکدیگر گیرد.»
چپ ایران هنوز بیش از تلاش برای ایجاد جمع های بزرگ تر که طبعا تفاوت نظرهای بیشتری در خورد دارد، در این جهت کوشش می کند که «درست» خودش را بهمه بقبولاند. کوچکترین اختلافی توجهش را جلب می کند، اما بزرگ ترین همرایی ها و اتحاد عمل ها در صحنه عملی مبارزه برای آزادی میهن، ممکن است تکانش ندهد.
راه درست است گرد هم آمدن است. هم به شکل حزبی و سازمانی و هم به شکل جبهه ای.
برای مجموعهٔ رفقای شرکت کننده در کنگره آرزوی موفقیت می کنم.
وظیفهٔ تک تک چپ هاست که از این تلاش ها پشتیبانی کنند.
٨۴۱٣۷ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست