از : فرهاد جم
عنوان : نه تنها تغیر بلکه دگرگونی به دست مردم ورهبریت نیروهای چپ
در سالهای ۱۹۲۰الی۱۹۴۰ثروت ,قدرت و دانش علمی, همگی در آلمان جمع شده بود ودر جهت میلیتاریسم قدم بر میداشتند....و این نظام سرمایه داری بین المللی بود که از این وسیله ها برای گسترش نفوذ خود در مقابل ممالک دیگر در فکر جهان گشایی بودند ........به همین دلیل زمان را مناسب آن دیدند که با تبلیغ وترویج ضد کمونیستی به مقابله با کشور تازه تاسیس شوروی بپردازند......که در جنگ متحمل ۲۰میلیون کشته وویرانی صد ها شهر شدند.....شاید اگر جنگ دوم جهانی به وقوع نمی پیوست ,مسایل سیاسی شوروی در داخل خود به گونه دیگری رقم می خورد......واز طرفی نیروهای متحدین تا زمانی که آلمان نازی در شوروی به کشتار وویرانی دست می زدند وارد عمل نشدند وخوشحال از اینکه رقیبشان زیر فشار است و استبداد درون آلمان هم برایشان مهم نبود.......اما به محض آنکه نیروهای شوروی شروع به حمله گسترده نمودند ,غرب ومتحدین به فکر نجات خودودرواقع جبهه دوم را گشودند............۲_در هر حال مبارزه کردن سخت است آنهم در رژیم مستبد اسلامی,اما این دلیل نمی شود که چون توان مبارزه وراهکارهای آن وبرنامه نداریم طرفدارلشگر کشی آمریکا وویران شدن ایران ومنطقه شویم.هرچندکه با وجود پیشرفت تکنولوژی وشبکه های مجازی ,نیروهای چپ آسانتر میتوانند با جامعه ومردم ارتباط برقرار نمایند........۳_چپ نباید به دنباله روی ازسیاست ورزی حکومت اسلامی پایبند باشد بلکه باید خودشان جهت پیش برد اهداف ,برنامه,افکار واندیشه هایشان سیاست گذاری نمایند .حتی در همین آمریکای ترامپ ویا کشورهای پیشرفته ای همچون آلمان ,اگر به فرض اکثریت مردم احساس نارضایتی گسترده کنندوبه این نتیجه برسند که سیستم آنها امکان تغیر ندارد,احتمال وقوع انقلاب ,لاقل در شکل حداقلی خود ودر وجه سیاسی در هم شکستن ساختارهای قدرت مسلط در این کشورها هم دور از ذهن نخواهد بود.........۴_نیروهای چپ _سوسیالیست_دمکراتیک_رادیکال باید از تمام امکانات وشرایط برای مبارزات خود بهره جوبند,,,اعتلاف,وحدت,اتحاد,سایت,افشاگری,بر پاوگسترش دادن تشکیلات خود وارتباط با نیروهای داخل کشور,ارتباط با جنبشهای کارگری ومدنی و.......۵_این سیستم اصلاح پذیر نیست وجامعه آبستن تحولات دگر است بنابراین باید شرایط ذهنی انقلاب را به روند ادامه شرایط عینی تزریق کرد.
٨۴۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣۹۷
|
از : آرمان شیرازی
عنوان : برداشتن "انقلاب" از جایی و نهادنش در جای دگر, چه معنا دارد؟
هم میهن گرامی, آقای محمدرضا نیکفر, درود و سپاس بر شما برای پیگیری این گفتگوی روشنگر. با شما در بر شماری نکات بسیاری میتوان همراه بود. اما پرسش هایی را نیز بر انگیخته اید. چند نمونه ازین پرسشها را در زیر می آورم:
اگر در ایران از مسیر تحولات سیاسی. موج بزرگی (که انقلاب بهمن باشد) برآمد و "فصل دیگری در سرمایهداری ایرانی آغاز (کرد و بهمراه موجهای کوچکتر در چهار دهه) بورژوازی اسلامی (را به) استحکام (رسانید)"؛ اگر در سایه نبود آمار دقیق اما با اطمینان بسیار می بینیم که نزدیک به ۸۰ درصد در یکسو در برابر اقلیتی بهره کش قرار گرفته اند, چگونه هنوز میتوان گفت که "رفتن ما به سوی حالتی ... نامحتمل (است) که امکان شکلگیری قدرت دوگانه (اکثریت مردم در برابر دولت اقلیت) در آن فراهم باشد"؟ و بر بنیاد آن ادعا کرد که "انقلاب در چشمانداز نیست"؟
مگر هم اکنون پست ترین نوع سرمایه داری (یعنی کاسب مآب / رانت خوار / کلّاش / چپاولگر) بر ایران بسان دولت اقلیت حاکم نیست و تمامی هستی کشور را به مرز نابودی نکشانیده؟ مگر جنبش دیماه ۹۶ نشان آشکار چنین ("حالتی" یا) وضعیتی نبود؟
این چگونه استدلال است که می گویید "برخورداری رژیم از یک پایه اجتماعی که آن را متمایز از یک رژیم پوشالی میکند... شکل گیری قدرت دوگانه را نا محتمل میکند"؟ مگر نه اینکه هر رژیم هر قدر پوشالی نیز در هر کجا "از یک پایه اجتماعی" برخوردار بوده است؟
پایه ویژه ای که رژیم تبهکار اسلامی را "متمایز از یک رژیم پوشالی میکند" آیا چیزی غیر از خودفروشانی ست که سر در آخورهای کوچک و بزرگ چپاول کشور دارند و یا آزارگرانی که در هر کوی و برزن به جان مردم افتاده اند؟ نکند در شرایطی که رنسانس تاریخی ایران, به بهای گزاف, در مراحل پایانی خود در جریان است, پاره ای از "خلق" را می شناسید که بدون جیره و مواجب و از صمیم دل هنوز با این حکومت ویرانگر همراهند؟
در بحث مهم اما نا تمام, از پویشی (اجتماعی-اقتصادی-سیاسی-فرهنگی) سخن گفتید "که تمامی کنترل آن در اتاقهای فرمان سرمایهداران و متخصصان طراح و تبلیغ نیست". پیشنهاد من اینست که در نخستین فرصت به تفصیل آن بپردازید چون شناخت این "پویش" دست کم برای آنانی که زیر و بم اقتصاد و شرکت های بزرگ سرمایه داری را تجربه کرده اند بسیار آموزنده خواهد بود.
نکته دیگر اینکه آیا کاربرد ترکیب "انقلاب فروپاشی سوسیالیسم دولتی" پرده کشیدن بر فشارهای دوزخی و محاسبه شده امپریالیسم (یا اگر دوست ندارید, سرمایه داری جهانی) و عمده کردن "انقلاب" از پایین برای آن فروپاشی اسفناک نیست؟
٨۴۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣۹۷
|