سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

۱۷ کشور بیش از ۱۰۰ دیپلمات روس را اخراج کردند

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حسن نکونام

عنوان : غرب ،هنوز هم به سندروم «دیوار آهنین» (Iron Curtain) گرفتار است.
در دنیای دو قطبی پیشین، هر پرنده ای که در آسمان غرب پرواز می کرد، بدنبال سر نخ آن در شوروی سابق بودند. بالعکس هر شهروند غربی هم که برای تفریح و گردش به شوروی سابق می رفت، بعنوان کسیکه ممکن است، ماموریت ویژه ای دارد، مورد شک و تردید نیروهای امنیتی شوروی قرار می گرفت. این «پارانویای دو جانبه و دو قطبی» همانند اختلال روانی «دوقطبی» ( Bipolar ) در انسان، عمل می کرد. تمامی نیمه دوم سده بیستم، مملو از از بگیر و ببند ها، جاسوس گیری و مذاکره برای آزادسازی، و مبادله جاسوسان دو طرف بوده است. در این رابطه، جاسوس های دوجانبه، سرنوشت غم انگیز تری داشته اند، و براستی هم سزاوار چنین سرنوشت شومی هستند، زیرا کسی که عصاره انگیزه هایش، فقط و فقط «منفعت شخصی» است، باید هم به چنین سرنوشتی دچار گردد. چنین جاسوسی، به دو ملت، و دو دولتT بطور همزمان جیانت کرده است، و سزایش هم مرگ است. اما لازم نیست که کسی طرفدار دولت روسیه باشد، تا به سطح نازل برخورد دولت انگلیس، و سایر دول غربی پی ببرد. ادعا می شود که گاز اعصاب تولید شده در شوروی سابق، برای ضربه زدن به این دابل جاسوس و دخترش، استفاده شده است. خب، چرا دولت انگلیس خواسته دولت روسیه را، برای انجام تحقیقات مشترک، نمی پذیرد؟ صرف تولید این مواد در شوروی یا روسیه فعلی، بمعنای این نیست که این عمل بوسیله روس ها صورت گرفته. دقت شود که صحبت از جاسوس دوجانبه است. از گجا معلوم که این جاسوس، در اواخر عمر، وجدان «نداشته اش» تکانی خورد و فکر کرد که تلافی کند، و این بار به جاسوسی بنفع سرزمین مادری خود پرداخت، و انگلیسی ها متوجه شده، و عواملی را به روسی فرستاده تا این گاز اعصاب را به انگلیس بیاورند، و این جاسوس فعلن روسی را، مورد ضرب قرار دهند و با صحنه سازی، طوری رویداد را بیارایند و روسیه را مقصر، و در بسیاری کشورها، روابط دیپلماتیک با روسیه قطع شود. راستش را بخواهید، آنقدر در این دنیا، شاهد توطئه و دروغ و دغل هستیم که، بخشی از داوری های روزمره امان هم، از تئوری های توطئه، بری نیستند. راستی نکند خود پوتین، دستش در این کار است تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، پیروزی خود را قطعی کند. این گونه فعالیت های ناگزیر ذهن هم، زمانی بیشتر امکان پرواز را دارند که، شفافیتی وجود ندارد، که واقعیت ها به مردم گفته نمی شوند، که رسانه ها آزاد نیستند تا حقایق را با مردم در میان بگذارند، که انتشار اخبار و رویدادها، بایستی از معابر منافع و مصالح طبقات و گروههای مختلف ذینفع عبور داده شده، و رسوباتی که خروخی است، و بایستی بمردم برسند، نه تنها انعکاس دهنده واقعیت های موجود نیستند، بلکه همان منافع و مصالح هم ایجاب می کنند، تا واقعیت ها جعل، دفرمه، نویانسه، قاطی دروغ، و حتا در تضاد با خود واقعیت باشند. این نیز خاک پاشیدن در چشم انسان هاست. بهر رو، کنجکاویم مرا وادار کرد تا این سطور را بنویسم. سپاس از شکیبائیتان برای خواندن آن.
٨۴۲۱۴ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست