سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

وحدت فداییان، غلبه بر زخمی ۳۸ ساله - مریم سطوت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آزاد احمدی

عنوان : رو به آینده
۴۰ سال از آن روزها گذشت. همه شکست خوردند و سرکوب شدند. دوستانی که هنوز در اظهار نظرتان نشان میدهید که هنوز از لاک چهل سال قبل بیرون نیامده اید و کماکان نماینده احساسات آنزمان هستید آیا وقت ان نرسیده که بر دوریهای آنروز غلبه کنید و به آینده نگاه کنید. آرزو و احساسات خانم سطوت انعکاس خواست هزاران جوان فدایی آنزمان است و متاسفانه این اظهار نظرها تداوم احساسات شکست های دوران جوانی و کسانی است که نتوانسته اند از سرخوردگی شکست های اندوران رها شوند. درود بر شما خانم سطوت
٨۴۲۰۹ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹۷       

    از : مجتبی کریمی

عنوان : مسئولیت
خانم سطوت از اینهمه سطحی نگری و ساده اندیشی شخصی چون شما در عجبم. شمائی که از پس ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اگر نه در رده نخست ولی بدون تردید در طیف مسئولین سازمان بوده اید آیا همیشه با مسائل سازمانی اینگونه احساسی برخورد میکرده اید؟ راه دور نرویم چند سطر بالاتر از نوشته ی شما نوشته ی آقای کشتگر است لطفاً نه تمام آنرا فقط پانوشت را بخوانید و از خود بپرسید؛ من کجای کار بودم؟ در مقابل آن سیر حوادث من تا چه میزان مسئولیت احساس می کردم؟ و آنگاه بیندیشید در مقابل این "وحدت" من تا چه میزان مسئولم؟ آیا آن زمان و این زمان، مسئولیت من در حد همین چند خط پراحساس بوده است؟
اشتباه نشود! منظورم از خانم سطوت شخص ایشان نیست و نام ایشان را عام فرض کرده ام و روی سخنم با کسانیست که با اینگونه مسائل احساسی برخورد می کنند و از بد حادثه صاحب رأی هم هستند، اما صاحب فکر و نظر نه!
٨۴۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : محمود از ایران

عنوان : راه دیگر غلبه بر نقاط ضعف کنونی چپ، بررسی عوامل ایجاد آن است.
مطلب کوتاه، کلی و آبستره ای خانم سطوت را چگونه دیدید؟ من آن را مطلبی سردستی و برای رفع تکلیف دانستم که نویسنده برابر ماموریتی می خواهد تظاهر به رغبت کند تا باورمان شود در ایچاد وحدت می کوشد. سطوت عنوان می کند که سچفخا از ۳۸ سال قبل دچار انشعابات متعددی شد نخست رفیق اشرف دهقان را راندند بعد نوبت اقلیت آمد و سچفخا شکل اکثریت شد. یک سال بعد – ۱۳۵۹ - انشعاب دیگری در اکثریت رخ داد و باید مصطفی مدنی از سازمان امی رفت که رفت و در سال ۱۳۶۰ سازمانی موسوم به فداییان اکثریت - پیرو هویت - یا بیانیه شانزده آذر شکل می گیرد. خانم سطوت دل آزرده از انشعابات بوده و حسرت ناموفقی اجا را بر دل می کشد می نویسد که جدائی ها احساسات هزاران جوان را جریحه دار کرد. جوانانی که آن روزها در سازمان و جوانان پیشگام تحت امر خانم سطوت و فتاپور همسرش فعالیت می‌کردند. مریم سطوت آرزونویسی و نیت خوانی می کند که وحدت چپ غرور جریحه دار شده ناشی از انشعابات را مرهم می کند.
من از خانم سطوت می پرسم که در مقاطع گوناگون انشعاب از انشعاب رفیق اشرف دهقان تا رفیق هادی و رفیق مدنی و کشتگر و ... شما کجای بازی بودید که در جای حساس نیز بودید و جایز بود سکوت مبنی بر رضایت را پیشه کنی که کردی تا چشم بر تاراندن رفقا و تضعیف ارکان سچفخا و غلبه ضعف بر سازمان بسته باشی. شما پراگماتیستی عمل کرده و در آنموقع خیر و صلاح را در تکه تکه کردن می دیدی و حالا بعد از اینکه سچفخا را اصطلاحا چون جگر زلیخا تکه تکه کرده اید میل تقویت سازمان و رفع ضعف را در سر می پروانی و اعلام می داری که برای رفع تفرقه وحدت مان باید. اما بدانید این وحدت مکانیکی است و در ادامه همان سیاست تاراندن است اما اینبار افراد تارانده نمی شوند بلکه قرار است نام فدائی از صحن ادبیات سیاسی حذف و از اذهان پیکارگران و علاقمندان فدائی محو شود. از یاد نبرید که شما و دیگر همفکرانت مسئولید و باید در برابر داور تاریخ بایستید و سهم و نقش خود را در ایجاد ضعف و فترت سچفخا روشن نمائید. بنابراین اگر برایتان امکان جلوگیری از برگزاری کنگره مشترک هست، انجامش دهید و اگر میسرتان نمی شود حداقل در کنگره قبل از اقدام به وحدت دستوری و مکانیکی سندی مصوب کنید که در آن حکم به ارزیابی علل انشعابات و تعیین نقش گرایشات سه گانه از جمله گرایش میانه سچفخا صادر شود تا ضمن آسیب شناسی ضعف اقدام لازم در جهت رفع ضعف نیز انجام پذیرد که قطعا وحدت مکانیکی و از بالا چاره آن نیست و راه دیگری باید یافت.
٨۴۲۰۲ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : جلیل ت.صحرایی

عنوان : تاسف بار
علیرغم ۴۰ در صد زنان عضو در سازمان ،بعد از انقلاب چند نفر عضو رهبری ان بودنند؟چند نفر عضو هییت سیاسی بودند؟رهبری انزمان سازما ن از اخوند ها ایراد میگرفتند والان هم میگیرند که هیچ وزیر زن در کابینه نیست.حقوق زنان را درنظر ندارد.انگار خودشان مقید بودند.در رابطه با برابرا حقوقی ملیتهای ساکن ایران ،خود مختاری ،شعار میدادند . واقعا شرم اور است یک بلوچ ،یک ترکمن ، یک عرب ،یک کرد در رهبری شان نبود.یکبهروز سلیمانی بود که او را هم طبق نوشته خود رهبران سابق سازمان ،در جلسه پلنوم جناب نگهدار اه نمیداد.گهگاه واقعا فکر میکنم با با اینا دیگه کی بودند؟
٨۴۲۰۱ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : دوست

عنوان : ساده انگاری
با احترام به امیدواری بی پیرایه شما، اما در واقع خیلی ساده انگارانه به مسئله می نگرید. جریانی می تواند جاذب طیف نیروهای چپ باشد که از سازمان ها یا احزاب مبدا پخته تر، مجهز به تئوری و استراتژی روشن و بسیاری خصوصیات دیگر باشد. امری که در مباحثات تا اینجای طیف فدائیان مشاهده نشده است. تشکیل یک جریان متحد و مقتدر چپ که با نوستالژی و رفیق بازی و... انجام نمی شود. انقدر نقاط سوال وجود دارد که هیچ کدام از سه حریان فدایی در مقابل آنها پاسخگو نیستند که یکی شدن آنها هم شاید مشکلات را پیچیده تر کند. من نیز مانند شما اصولا با نزدیک شدن و اتحاد موافقم به شرط آن که مسیر این نزدیک شدن منطقی و صریح و بی تعارف و بر مبنای اهداف تعریف شده بدور از شعار باشد.
به هرحال این اتحاد هر کارکرد مثبتی داشته باشد بعید است که بتواند جاذب سایر چپ های دو سر طیف هم باشد. چنین جذابیت و توانی در این مجموعه متاسفانه دیده نمی شود.
٨۴۱۹۶ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : مرجان ش. ث

عنوان : پرستو ها به آشیانه خویش باز میگردند
در زمان کودکی آقای مجید محسنی برای تبلیغ پیشرفت در ایران و لزوم بازگشت فارغ التحصیلان فیلمی ساخت بنام پرستو ها به آشیانه خویش باز میگردند. حالا حکایت بازگشت اعضای سازمان اکثریت به آشیانه خویش هست با کلی جار و جنجال. بعد از تشکیل سازمان اکثریت در مقاطع مختلف عده ای این سازمان را ترک کردند بدون اینکه تفاوت فکری و عملی با هم داشته باشند . عده ای سازمان جدیدی برای خود ساختند و عده ای دیگر جذب سازمان های دیگر شدند و نوشته و ادبیات بجا مانده از این افراد جدا شده نشانگر آن هست که جدای ها نه بر مبنای فکری و عملی بل شخصی بوده هست. حال بعد از سه دهه کم و بیش در کنار هم کار کردن، اینان خواستار بازگشت به آشیانه خویش هستند که امری است مثبت ولی دیگر این همه جار و جنجال و نوشته پشت نوشته و تبریک و تهنیت برای چیست؟ اگر به نوشته ها و نظرات افراد موثر این بازگشت به آشیانه خویش بنگریم ، خواهیم دید که این بازگشت و یکی شدن هم مانند تمامی یکی شدن های سازمان های مختلف چپ تنها مدت کوتاهی پا برجاست و دور جدید جدایی ها شروع میشود با کلی جار و جنجال جدید. شاید در جایی آمده باشد که من خبر ندارم ولی یک نوشته ای حاکی از علل اختلافات گذشته ، نقد آن، و راه حل برون رفت و تکرار آن را شاهد نیستیم
٨۴۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : سیروس مددی

عنوان : سئوالی از مریم عزیز
مریم عزیز شما هم چپ هستید؟
٨۴۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

    از : سوسن مرادی

عنوان : تعارفات یا مقاله سیاسی
با خواندن این چند خط نتوانستم دهانم را بسته نگاه دارم.
۱- آیا صرفا ً به به و چهچه در رسای "وحدت" دلیل انتخاب گردانندگان اخبارروز برای نشر این یادداشت بوده؟
۲- این یادداشت بیشتر شبیه خوش و بشها و تعارفات ایرانیست تا نقد یا نأیید یک عمل سیاسی!
۳- خانم سطوت قلمتان خسته بود یا کاغذتان کم که نتوانستید بیش از آرزوهای نیک چیزی اضافه کنید؟ امیدوارم خود بخوانید متوجه شوید با چه موافقید و با چه مخالف.
۴- این چند خط تأییدیست بر این گفته: همانها که دیروز آبکی با جدائی موافق بودند امروز آبکی با وصل موافقند. و حتماً فردا تمام کاسه کوزه ها بر سر "ب" و "ب" شکسته خواهد شد.
٨۴۱٨٨ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست