سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

کدام چپ، کدام راهبرد برای ایران؟ - علی کشتگر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کارو

عنوان : گردش به راست رفقای سابق
و اینگونه بود که علی کشتگر رفیق فدایی ما صراحتاً اعلام می کند که دیگر کمونیست نیست و به یک سوسیال دموکرات یا حتی یک لیبرال چپ تبدیل شده است. این البته چندان جای تعجب نیست، اما تأکید ایشان بر آنچه میهنپرستی می خواند و ساده لوحانه می کوشد مفهوم وطن پرستی و حاکمیت ملی را ذیل آن مخفی کرده و تداوم دولت-ملت ایرانی را پشت آن مخفی کند، وقتی در کنار این فاکت قرار می گیرد که ایشان در این یادداشت طولانی حتی یک بار از ملیت ها و خلق های تحت ستم ایران نامی نمی آورد و واقعیت مبارزات آن ها را با این سکوت انکار می کند، خواننده را به شدت از عواقب این گردش به راست می ترساند و از اکنون پر واضح است که الگویی که این رفیقان سابق به دنبال آن هستند، تبدیل شدن به جناح چپ «یک سرمایه داری بهتر» است که به نظر می رسد از سوی برخی از محافل پرو-آمریکا نوید تحقق آن داده شده است! تلفیق لیبرالیسم و ناسیونالیسم ایرانی زمانی که نام سوسیال دموکراسی می گیرد بسیار فریبنده و همزمان خطرناک می نماید.
٨۴۲۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : امیر آمویی

عنوان : چند نکته
آقای کشتگر ممنون،
توجه شما را به برخی نکات جلب می کنم:

۱- در پاراگراف سوم و بعد از آن اصطلاح «انضمامی» روشن نیست.
به جای «اتحاد چپ» از « ائتلاف چپ» باید سخن گفت. این دو مفهوم بسیار متفاوت و ائتلاف مقدمه ی اتحاد است.

۲- جریان فدایی اگرچه از نظر مالی و برخی دیگر از جوانب مستقل و قائم به ذات بود، اما از نظر ایدئولوژی مقلد مشی مسلحانه گوارایی بود نه خالق یک راهبرد متناسب با ویژگی های شرایط مسلط بر ایران. از این نظر جریانهای سیاسی چپ هر کدام به شکلی مقلد بودند: توده ای ها، مائوئیست ها و فدائیان. مجاهدین به کلی از مرحله پرت بودند. سابقه ی جنبش تاریخی حشاشیون هم توجیه کننده نیست!

۳- به جای آزادی و عدالت به سادگی باید گفت: دموکراسی سکولار و اجرای قوانین بین الملل حقوق بشر، زیرا که گرد آورنده ی حداکثر نیروهای ترقیخواه است.

۴- در دو عبارت "حمایت ما از اعدام های پس از انقلاب..." و "حمایت ما (فدائیان، توده ای ها، مجاهدین خلق و…) از اشغال سفارت آمریکا و سرکوب جریانهای لیبرال، ..." ضمیر «ما» را به گونه ای به کار برده اید که در بر گیرنده ی همه ی جنبندگان آن روزهای ایران است! این درست نیست! کسانی هم بودند که مخالف سر سخت ان محاکمات دو سه دقیقه ای و اصلا اعدامها بودند. دقیق تر باشید.

۵-در مجموع مقاله ی خوبی است. اما بسیار دیر نیست؟
آمویی
٨۴۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : سعید خجسته

عنوان : پی بردن به عاقبت کنگره وحدت نیاز به تیزهوشی چندانی ندارد
کسانی که داعیه دار «وحدت» «چپ» شده اند، طیف ناهمگون و غالبا دارای تمایلات خودمحور بینی و از همه مهمتر غریبه با شرایط کشور میباشند. طرحی نو را افرادی نو با ارائه راهکارهای نو میتوانند در اندازند نه کسانی که حتی دست و پای حفظ همان تشکلات نیم بند خود در خارجه را نداشتند. نسخه های کهنه شده سوسیال دمکراسی رو به زوال اروپا را بعنوان مطاعی نو میخواهند به خورد جماعت دهند چون در اصل چپ شرمنده اند. طول عمر نیم بند این نوزاد ناقص یکسال بیشتر نخواهد بود (در شکل نشست و برخاستهای معمول) و بعد از آن با صدور بیانیه بمناسبت مرگ پاشایی یا راهیابی تیم ملی به جام آسیا یا جهانی «موجودیت» خود را یادآوری میکنند.
٨۴۲۱۰ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : مقاله ای رئالیستی ولی
در مورد حزب توده ایران که مادر چپ است و مسلما کمی خود خواه، باید گفت علت عدم موفقیتش نه ارتباط با شوروی بود بلکه فرهنگ سخت مذهبی ایران و نفوذ روحانیان بود.
این مسئله هنوز هم پا بر جاست و سالیان سال هم چپ را بدرقه خواهد کرد.
٨۴۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست