سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دوازده سال تلاش برای تشکیل حزب چپ ایران

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ناصر دریادل

عنوان : تغیر اسم تغیر ماهیت نمی آورد !
من متوجه نشدم، منظور خبرنگار اخبار روز از چپ رادیکال چیست یا کدام است ؟
این چپ رادیکال نام ندارد ؟ هم سوال کننده و هم پرسش کننده پشت کلمه چپ پنهان می شوند !
بعد از یک سال کار فشرده و یک جلسه بسیار بی نظم ،بیانیه ای بیرون نیامد ! علت تاخیر را بنا بر بعضی گفته ها ،تاثیرجریان فرخ نگهدار بر انجام این پروسه می دانند ، حال أنکه هیچ کدام از نحله های فکری ( آنچهـ که اکثریتیان )) تلاش می کنند جا بیاندازند که حزب چپ ایران از سه نحله فکری تشکیل شده است ولی همانطور که فرج سرکوهی اشاره کرده است بیش از هشتاد درصد این حزب از اکثریت هستند ، )) توان بکار گیری کلمه سرنگونی را ندارند ، در صحبتهای آقای خلیق یا نومیدی عنوان شده است که متاسفانه جریان اصلاح طلب نشان نداد که توان اصلاح ساختاری نظام را دارد ،یعنی اگر نشان می داد ، این جریان جدید. با آن مشکلی نداشت ، ضد زن ترین و ضد کارگری ترین رژیم تاریخ بر میهن با ضرب سرکوب و نابودی تمامی ساختارها زیست محیطی و اقتصادی و اخلاقی بر ایران حکومت می کند ، بعد این حزب ، دم از دفاع از حقوق زنان و کارگران می زند ، تناقض مضحکی است ! حامیان جریان اصلاح طلب که پایه گذار سرکوبها و اعدامها بوده اند با تغییر اسم می خواهند ماهیت واقعی خود را بپوشانند !! و این نشدند است ، به کنگره دوم نرسیده سرنوشت اتحاد جمهوری خواهان در انتظارشان است . چون هیچ وقت صادق نبوده اند .
٨۴۵۹۵ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : حامد شهامت

عنوان : تشکیل جبهه واحد بر علیه دیکتاتوری ولایت فقیه
تشکیل چنین حزبی را باید به فال نیک گرفت که اتحاد هرچه بیشتر نیروهای چپ و وحدت طیفهای مختلف فداییان خلق در یک حزب واحد ضرورت زمانه است . باشد که در برنامه این حزب تازه تاسیس شده موضوع اتحاد نیروهای ضد دیکتاتوری ولایت فقیه در دستور کار قرار گیرد « طرح چند فوریتی » و توافق بر سر آن سالیان سال به درازا نکشد . طبیعتا نفی و طرد رژیم ولایت فقیه مستلزم آن است که نیروهای تأثیر گرفته از جریانات راست و نیولیبرالستی به تجدید نظر جدی درین خصوص پرداخته و به سوی توده های زحمت و کار روی بیاورند و در مقابل تولید ملی و نیروهای سیاسی طرفدار آن روی خوش نشان دهند.
٨۴۵۹۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : محمود از ایران

عنوان : آیا پلاتفرم همان برنامه حزبی نیست
آقای خلیق در برابر اخبار روز قرار می گیرد و از او پرسیده می شود"یکی از انتقاداتی این است که حزب چپ فدائیان بدون برنامه و خط مشی معینی تاسیس خود را اعلام کرده است؟"

ایشان پاسخ می دهد" معمولأ حزب و یا سازمان نوبنیاد موجودیت خودش را با پلاتفرم اعلام و شروع به فعالیت می کند و تدوین برنامه را به بعد واگذار می کند."
در گزاره خلیق بین پلاتفرم و برنامه تفاوت قائل است و پلاتفرم را متقدم بر دیگری یا آن را متاخر می داند. پرسش کلید می تواند این باشد آیا برنامه همان پلاتفرم است؟ اگر هست ارتباط آنها عرضی است؟ یعنی در عرض هم هستند یا می توانند ذیل یکدیگر باشند؟ احتمالا شما آنها صدر و ذیل می کنی و پلاتفرم را مبنا برنامه معرفی می کنی. برای تمایز تفاوت بین دو مولفه پلاتفرم و برنامه به جستجوکر گوگل متوسل شد که ماحصل این شد، " پلت فرم در لغت به معنی بنیان یا اساس هست اما کلا تو زبان کامپیوتر مثلا برنامه هایی که توی ویندوز اجرا میشند میگند دارای پشتیبانی از پلت فرم ویندوز هستند یا سیستم عامل . معنای دیگر پلاتفرم می تواند این هم باشد مرام، برنامه کار نامزدهای انتخاباتی، بنیاد یا اساس چیزی، سطح مذاکره، کف کلفت، بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی، سطح فکر." پس آیا پلاتفرم همان برنامه نیست که شما آن را در دو معنا ارزیابی می کنی.
٨۴۵٨۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : تبریزی

عنوان : پس کمونیسم چه شد؟
دوستان گرامی، گردانندگان حزبی که نام آن را حزب چپ ایران - فدائیان خلق گذاشته اند واژه های کمونیسم و کمونیست را چنان از گفته ها و نوشته هایشان پاک کرده اند که هیچ پسماندی از آن بر جای نمانده است! و شما اگر به همه پیش نویس ها و منشورها و بیانیه ها و اعلامیه ها و آگهی ها و اطلاعیه ها و پیام ها و قطعنامه ها و ..... که گردانندگان این حزب تا کنون گفته و نوشته اند نگاه کنید خواهید دید که حتی برای یک بار هم که شده نامی از کمونیسم در این گفته ها و نوشته ها برده نشده است!

هراس این دوستان از به کارگیری واژه کمونیسم برای چیست؟ این دوستان از یک سو خود را بازمانده سازمان چریک های فدائی خلق ایران در زمان رژیم پادشاهی می دانند که یک سازمان کمونیستی بود و از سوی دیگر با زبان بی زبانی می گویند که کمونیسم بی کمونیسم! هراس از به کارگیری واژه کمونیسم و یکی به نعل زدن و یکی به میخ زدن در سرتاسر گفته ها و نوشته های این چنینی برای آن است که این دوستان گرفتار رویزیونیسم هستند و چنین کسانی در فرهنگ واژه های سیاسی رویزیونیست نامیده می شوند!

رویزیونیسم چیست؟ پاسخ: دست کشیدن از کمونیسم و رفتن آرام و پیوسته و گام به گام به سوی سرمایه داری رویزیونیسم است، (البته با به کارگیری واژه های شیک و پیک و اتو کشیده و اودکلن زده ای مانند دموکراسی و سوسیالیسم و آزادی و برابری و اصلاحات و کارگر و دهقان و رنجبر و .....) سخن کوتاه، کسانی که چنین نوشته ها یا منشورهائی را می نویسند خودشان را چپ گرا می دانند اما کمونیست نمی دانند! (کمونیسم بی کمونیسم!)

پس با این روال چگونه این دوستان واژه: "فدائی" را که یادآور کمونیسم و اندیشه های کمونیستی است در گفته ها و نوشته هایشان به کار می برند؟ و چگونه این دوستان سخن از یکپارچه کردن سازمان ها و گروه های ریز و درشتی که نام فدائی را بر روی خودشان دارند بر زبان می رانند؟ اگر این دوستان می گویند که دست از کمونیسم کشیده اند و از کمونیست بودن پشیمان هستند پس چرا پسوند: "فدائیان خلق" را به کار می برند؟ آیا واژه "فدائی" یادآور کمونیسم و سازمان کمونیستی چریک های فدائی خلق ایران است؟ یا یادآور دست کشیدن از کمونیسم و رفتن به سوی سرمایه داری؟
٨۴۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : آ بزرگمهر

عنوان : چند تذکر به علی قدیمی
ـ این لحن جنابعالی « این حزب نوین چپ که قبله را از مسکو به برلین چرخانده است » از یک هوادار چپ بعید است .
ـ این غیب گوئی شما « به سرنوشت همان فدائیان سال ۵۷ گرفتار خواهد شد .» نیز پایه ی علمی ندارد.
ـ این ادعا که «چگونه میتوان از کنار حزبی مانند حزب توده با هفتاد چندی سال کار مخفی و با تجربه به این ساده گی گذشت و ادعای علمداری جریان چپ در ایران را داشت ؟» ربطی به وحدت بخشی از جنبش فدائیان ندارد که در گذشته از همه جدا شدند و حالا میخواهند با هم همکاری کنند. بهتر است حزب توده نیز تلاش کند منشعبین خود را بازگرداند.
ـ این گزاره نیز نامفهوم است « انچه ر ا حزب نوین چپ در اینده خود تصور میکند در حزب توده گذشته شده است »
ـ این قسمت نیز شبیه آگهی تجارتی می باشد نه بحث جدی سیاسی « برای این حزب نوین چه چیزی را بهتر از حزب توده میخواهد به سامان برساند که حزب توده نتوانست؟ »
یهودی ها عادت دارند که در بازار به پرحرفی و چانه زدن تجّار مسلمان در معامله طعنه بزنند به این صورت که « قربان حرف آخر مسلمانان » حالا آقای قدیمی هم یک عالمه مقدمه چینی کرده که بگوید « شکست عملی سوسیالیسم در شوروی و اکنون در چین و کوبا باید درس بزرگ تاریخی برای همه جریان فکری چپ باشد که عدالت را نمیتوان در سوسیالیسم جستجو کرد بلکه عدالت جریانی ارا م و صبورانه و نیازمند کار فرهنگی است .»
خُب مرد حسابی این را همان اول بگو ! می فرمائید تمام چپ های جهان مبارزه سیاسی را تعطیل کنند بروند دنبال کار فرهنگی ؟ این حرف که اینقدر به این و آن گیر دادن لازم نداره.
٨۴۵۶۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : بهروز الف

عنوان : سخنی با آقای خلیق
با تشکر از شما و سایت اخبار روز برای انجام این مصاحبه. امیدوارم این نظر را به عنوان انتقاد سازنده در نظر بگیرید نه مخالفت و ضدیت. سعی میکنم تکه تکه به مسائل بپردازم که آشکارتر مطلب بیان شود
الف: تشیکلات شما بعد از رفتن به شوروی و دیدن شرایط آنجا از نزدیک و سپس فروپاشی اش، همانند بسیاری از احزاب طرفدار شوروی بیکبار لقب "چپ دمکرات" را بر خود برگزید بدون آنکه یک تحلیلی از عملکرد فاجعه بار رهبریت تشکیلاتتان و اینکه باندبازی و خفه کردن مخالفان نهادینه شده در میان آنها را که حتی باعث جان باختن بسیاری از کادرهای شما شد را ارائه دهید و در دستور کار خود قرار دهید. بسیاری از همان رهبران که ساعت ها در صف انتخابات ! میایستند تا به رژیم سراسر جنایتکار رای دهند، یا عکس یادگاری با خلبان هلیکوپتری که پایکاه مهرآباد جنوبی را گلوله باران کرد و سازمان را با خلا رهبری روبرو ساخت و یا کسانی که تاج گل به رضا پهلوی فرستادند و به حضور شهربانو شرف حضور پیدا کردند هنوز در رهبری حزب جدید شما حضور دارند. حال شما چگونه انتظار دارید که دیکران شما را جدی بگیرند و با شما همکاری کنند؟
ب: مطمئن هستم که شما معنی فراکسیون را میدانید ولی آنچه که شما برای حزب جدیدتان تجویز میکنید قبول فراکسون نیست بلکه درست کردن حزب رنگارنگ و بقولی شتر کاو پلنگ هست. نگاهی به حزب کارکر انگلیس و یا سوسیال دمکرات آلمان تعریف خوبی از داشتن فراکسیون در داخل حزب میدهد که با آنچه که شما ارائه میدهید بیگانه هست
ب: یک انسان یا یک تشکیلات که یک شبه دمکرات نمیشود . چپ در نهاد خود دمکرات ترین سازمان یا حزب سیاسی هست. اگر انسان و تشکیلاتی چپ ، دمکرات نباشد، چپ نیست. بنابراین دادن صفت دمکرات به چب همانا دادن صفت کارگری به یک حزب کمونیست ( گویا حزب کمونیست سرمایه داران هم داریم) هست که بیشتر به مزاح شبیه هست تا واقعیت. رفتار سازمان خود را با کسانی که خود را هوادار سازمان شما میدانند و ادعا دارند در داخل کشور هستند را مرور کنید تا متوجه شوید که تشکیلات شما که نیروی اصلی حزب جدید هست تا جه حد دمکرات هست و فراکسیون را قبول دارد
ج: بنا بر نوشته های موجود که توسط اعضای انجمن مهندسین تبریز نوشته شده، شما و بسیاری از یاران نزدیکتان که رفقات را از زمان فعالیت در این انجمن شروع کردید، هیجگاه موافق مبارزه مسلحانه و نظرات و راه و روش سازمان نبودید و همینطور آنانی که موافق فعالیت های صتفی دانشجویی در دانشکده فنی تهران بودند و در رهبریت سازمان شما قرار گرفتند ( متاسفانه شرایط مخفی مبارزه و مشگل بودن عضو گیری با شناخت کافی ، سازمان ها را مجبور به عضوی گیری دسته جمعی میکند که زیانش را بعدا دریافت میکند) حال چرا کماکان از نام فدایی و خلق استفاده میکنید بر کسی آشکار نیست. آیا این حرکت شما نشان از دمکرات بودن شما دارد ؟ یا مشوق مخالفت های بیشتر و بیشتر؟
د: لطف کنید یک بار دیکر به دقت به سخنرانی ها سمینارتان بخصوص به آنهائی که علن میگفتند که افتخار میکنند که به جمهوری اسلامی رای دادند و باز هم را خواهند داد و امروزه از اعضای رهبری حزب جدید شما هستند گوش کنید تا دلیل اینکه کسی حزب جدید شما را مخالف جمهوری اسلامی نمیداند پی ببرید
شاد باشید
٨۴۵۶٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : علی قدیمی

عنوان : دو پادشاه در اقلیمی نگنجند
این حزب نوین چپ که قبله را از مسکو به برلین چرخانده است به سرنوشت همان فدائیان سال ۵۷ گرفتار خواهد شد .اما پرسش این است که چگونه میتوان از کنار حزبی مانند حزب توده با هفتاد چندی سال کار مخفی و با تجربه به این ساده گی گذشت و ادعای علمداری جریان چپ در ایران را داشت ؟
انچه ر ا حزب نوین چپ در اینده خود تصور میکند در حزب توده گذشته شده است .این حزب نوین چه چیزی را بهتر از حزب توده میخواهد به سامان برساند که حزب توده نتوانست؟
شکست عملی سوسیالیسم در شوروی و اکنون در چین و کوبا باید درس بزرگ تاریخی برای همه جریان فکری چپ باشد که عدالت را نمیتوان در سوسیالیسم جستجو کرد بلکه عدالت جریانی ارا م و صبورانه و نیازمند کار فرهنگی است .
٨۴۵۵۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ فروردين ۱٣۹۷       

    از : کیا

عنوان : راه دراز است و ایستگاه ها فراوان!
اینکه ولایت ایستگاه اول است را فکر میکنم کسی با آن مخالفتی ندارد و اینکه چپ هدفش جمهوری دمکراتیک خلقی است"و نه جمهوری اسلامی " هم از نامش میتوان نتیجه گرفت اما اینرا نمیتوانم درک کنم چرا بعضی از رفقا فقط از چپ مخالفت را می فهمند و انتضار دارند آ نهم به هر قیمتی !
متاسفانه در این راه همراهی بخش روشن مذهبی ها را میبایست انتظار داشت وبا آنها کار کرد.
٨۴۵۵۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۷       

    از : آرمان

عنوان : قسم حضرت عباس یا دم خروس!
مقاله آقای سرکوهی "پاسخ به غیبتِ چپ یا تکه دوزی سنتی؟" که باعث رنجش خاطر آقای خلیق شده است به درستی به تناقضات موجود در منشور این حزب جدید اشاره می کند که باعث تعجب است که هم خواهان گذر از این رژیم می باشند و هم حفظ آن! برای نمونه او مورد مشخصی را مثال می زند که:

"دومی: «ما بر تمرکز مبارزه علیه ولایت فقیه به عنوان رکن اصلی این نظام تاکید داریم». «ما در شکاف موجود بین وجه ولایت و جمهوریت نظام، بر تقویت جمهوری خواهی تاکید داریم» . دومی، برخلاف اولی نه بر «گذار از جمهوری اسلامی» که بر «مبارزه علیه ولایت فقیه... تاکید دارد»، چون اصلاح طلبان حکومتی، خواستار تقویت وجهی از نظام (جمهوریت) علیه وجه دیگر آن (ولایت) است و تحقق این خواست را در نظام مسلط کنونی ممکن می داند ورنه این جمله ها نمی نوشت. دومی بر تضعیف ولایت فقیه «تاکید دارد» نه نفی آن."

آقای خلیق جوابی به این ندارد و فقط اصرار دارد که او را باور کنیم که حزب جدید او و دوستان اکثریتی او واقعا خواستار گذر از استبداد واقعا موجود هستند!
به قول معروف ما قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس آقای نگهدار و فتاپور ها را که مواضع شان برای آقای خلیق روشن است؟!
٨۴۵۵٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست