سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

بحث ملی نیازمند زبان ملی است! - بهزاد کریمی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آ. بزرگمهر

عنوان : علیه «فردگرائی مزمن» اقدام کنیم.
آقای الهیاری ، بنظر میرسد که کنشگران سیاسی ایران در تمام جریان ها بدون استثنا از بیماری مهلک «فردگرائی مزمن» رنج می برند و هر یک فکر می کنند به تنهائی همه چیز می دانند و می توانند تمام مسائل دنیا را حل کنند. حاضر نیستند با کمی نرمش به کارهای گروهی بپردازند هر گروه و سازمان به مثل، فدائیان اکثر بعداز چندین انشعاب یک عالمه مسئله دارد و بسیاری از هواداران خود را ازدست داده است ، اتحاد جمهوریخواهان با بیش از هزار نفر فعال سرشناس شروع کرد و دچار انشعاب شد و پراکندگی.. فدائیان اقلیت وضع بهتری نداشته و ندارند . احزاب کردستان همینطور ، راه کارگر نیز با چند انشعاب لنگ است سایر جریانها نیز همینطور ..
با این اوصاف یکی مثل فریدون احمدی از این میان فدائیان سابق با مهتدی از کومله و آهی از شاهدوستان و خادم از طرفداران زنده یاد بختیار و نوری زاده خبرنگار و..... سالها ست در «اتحاد برای دموکراسی در ایران » دور هم جمع میشوند از این کشور به آن کشور سفر می کنند . چند روز پیش در لندن برای « مدیریت گذار» از جمهوری اسلامی جمع شدند.
اگر «فردگرائی مزمن» وجود نداشت نه سازمان ها و گروه های فوق الذکر از رونق نمی افتادند .
سئوال نگارنده این است مگر میشود گرو ههای یاد شده در کارهای سیاسی پیشرفت نکنند ولی افرادی از این گروههای ذکر شده و دکر نشده دور هم بنشینند و سیاست گزاری کنند؟
می بینیم مطابق نوشته ی آقای بهزاد کریمی چه دیالوگی بین یاران قدیم حاکم است.
بازهم تکرار می کنیم این بیماری در بین تمام جریانها در داخل و خارج از کشور شیوع کرده است. هر جزیان تا بر این تشتت غلبه نکند امکان تشکیل جبهه علیه دیکتاتوری ولایت مطلقه فقیه ناممکن خواهد بود.
٨۴۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : اصغر الهیاری

عنوان : نه به حکومت های تک صدائی !!!
کامنت گذار محترمی بنام « بهروز » نقل قولی از این نوشته ی آقای بهزاد کریمی گرفته و با تائید حرف ایشان که " بهزاد عزیز شما بدرستی نوشته ای:[متاسفانه واقعیتی است که در ایران معاصر، سیاسیون طرفداران پادشاهی پهلوی سابقه ۵۷ سال ضد دمکراسی از خود بر جای گذاشته ان نقد کنند.]

جناب «بهروز» فراموش کرده که از سالی که حکومت پادشاهی پهلوی پا گرفت تا سقوط آن در سال ۵۷ مسئول توسعه و پیشرفت سیاسی و اقتصادی کشور کاملا اراده گرایانه فقط و فقط در احتیار شاهان پهلوی بوده بجز دوره ای قبل از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ .
اگر چنین نبود دلیلی نداشت که متفقین فقط رضا شاه را تبعید کنند و سولیوان و هایزر محمد رضا شاه را وادار به ترک کشور کنند.

نگارنده هرگز نمیخواهد سایر نیروهای سیاسی ملی ، دموکرات و چپ را عاری از خطا
معرفی کند بلکه فقط توجه شما را به این نکته جلب نماید که یکی از آماج های مشروطه محدود کردن اختیارات پادشاه و حکومت کردن نمایندگان مردم از طریق مجلس قانون گزاری و دولت منتخب آنها بوده است که در دراز مدت با نهاد های انتخابی و مدنی
مردم در امور مشارکت و مسئولیت بگیرند تا قدرت بین آحاد ملت پخش شود. اگر چنین می شد همه انگشت های اتهام بسوی رضا شاه و محمد رضا شاه گرفته نمی شد . می بینید که تمام کشور های پادشاهی پارلمانی / مشروطه در تمام بحرانها فقط با ترمیم ، تکمیل و تعویض کابینه ها یا تجدید انتخابات تصمیم گیری و سیاست گزاری می کنند.
بدبختانه انقلاب ۵۷ نیز در دام مشروعه خواهان افتاد و بار دیگر دگر اندیشان بکلی کنار گذاشته شدند و می بنیم بار دیگر همه کارها در دست ولایت مطلقه فقیه می باشد.

انحصار طلبی شاهان و روحانیون در این ۱۰۰ سال اجازه نداد تا مردم دارای مجلس خودشان و نمایندگان واقعی خود شوند تا در طی این مدت با آزمون و خطا در یابند که کدام نیروهای سیاسی برای آزادی ، پیشرفت ، توسعه ، عدالت ، قانون ، محیط زیست و...... تلاش می کنند و وقت می گذارند و نتایج کارها ادعا های آن ها را ثابت می کند.

حالا مردم از تمام این امکانات محروم بودند و تمام نیروها سرکوب شدند حتی دکتر مصدق بعداز ۲۸ مرداد زندانی و تبعید شد و امیر عباس هویدا بعداز انقلاب اعدام شد که حکایت از عمق فاجعه ی اجتماعی در ایران می کند که اقتدار گرایان جز حذف رقبای خود کار دیگری بلد نیستند ... شما آمده اید برای کسانی در این ۱۰۰ سال در حکومت ها نبوده اند ارزیابی می کنید که این ها هم مثل حکومت ها «دیکتاتور» بودند.
این خطای حکومت ها بوده که همه کاره ی مملکت بودند و مخالفان را سرکوب کردند .
باید اجازه داد تا مردم نمایندگان خود را به مجلس بفرستند و بعداز چندین دوره می توان به پندار و کردار و گفتار نمایندگان از نحله های مختلف سیاسی شمول چپ ها محک زد.

متاسفانه چنین میدانی نداشته ایم ولی باید این امکان را فراهم کرد تا ثابت شود چه فرقی بین حکومت مطلقه پادشاهی و خلافتی با حکومت منبعث از اراده و خواسته مردم در انتخابات ادواری است.
حکومت هائی که از یک حزب یا فکر با صد در صد رای مردم درست شده همه قلابی بودند. بر عکس حکومت هائی که از تشکیل چند حزب درست شده منسجم تر و پایدار و متعادل بودند.
٨۴۷۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : مفتاح

عنوان : همه راهها به دیوان دادرسی منجر میشود
متاسفانه هر نوع بحث و گفتگوئی داخل ایرانی ها به محکمه ختم میشود و اینکه تو در گذشته این بودی حالا این شدی و باید توضیح بدهی. همه گوئی دیگری را در یک گناهکاری و بدذاتی جمعی شریک میدانند تا وفتش شد، یقه اش را می گیرند. حالا سر رای دادن باشد یا سر دموکراسی. اصل مطلب فراموش میشود. بکش بکش میماند. اما در مورد هر پیشنهادی برای اتحاد، باید دید دیدگاه حاکم بر آن محلی ست و فکر میکند زمان در ایران در قبل از دموکراسی توقف کرده یباید رفت نجاتش داد یا زمان و مکان را جهانی می بیند و حواسش هست که دموکراسی در سطح جهان به خطر افتاده و هیچ حرکت و اتحاد محلی بدون در نظر گرفتن فاکتور های جهانی قابل تصور نیست. این افراد غلاقمند اتحاد برای دموکراسی سابقه فعالیتشان در زمینه دموکراسی در سطح جهان چیست؟ در شهر محل اقامتشان چه کرده اند؟
٨۴۷۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۷       

    از : بهروز

عنوان : چپهای ایرانی هم سابقه ضد دمکراسی شان بسی بیشتر از ۵۷ سال از خود بر جای گذاشته اند
بهزاد عزیز شماا بدرستی نوشته ای:[متاسفانه واقعیتی است که در ایران معاصر، سیاسیون طرفداران پادشاهی پهلوی سابقه ۵۷ سال ضد دمکراسی از خود بر جای گذاشته ان نقد کنند.]......ولی دوست عزیز چپهای ایرانی هم سابقه ضد دمکراسی شان بسی بیشتر از ۵۷ سال از خود بر جای گذاشته اند. انصاف حکم میکند که ذکر شود که چپ ایرانی هم برای دهه های متمادی ضددموکراسی بوده است.بنابر این چپ نمیتواند
در این رابطه برای خود امتیازی قایل باشد.
٨۴۷۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست