سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

برلین: دعوت به سمینار بحران و فراروی از بحران «مارکسیسم»

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : آرزومند دیدار آنسوی هر دیوار نیازمند بالا کشیدن خویش است, از پستگاهی که بر آن استاده ست!
نگاهی, حتی گذرا, به تاریخ هر رشته از دانش بشری نشان می دهد که راه حل ها, هیچگاه یکباره و یکپارچه و همه-سویه شکل نگرفته اند. بگفته دیگر, دانش امروزه بشر, رویهم بنهاده ای از شناخت های ماتریالیستی و پراکنده ایست که در زمان و مکان های گوناگون, در رویارویی با خرافه و تحمیق, همراه با افت و خیز, پدید آمدند و بهم پیوسته شدند. علم تغییر نظام اجتماعی (بخوان مارکسیسم یا سوسیالیسم علمی) نیز ازین روند قانونمند جدا نیست. هر یک از این پنج نفری که دعوت کنندگان به سمینار از سر لودگی و بی مسئولیتی "کلاه بوقی" بر سرشان نهاده اند, در کنار اشتباهات گاه مهلک خود, دستاورد هایی داشتند که ما را در دستیابی به شناخت و دنیای بهتر یاری می کند.
جایگاه مارکس بعنوان یکی از برجسته ترین فیلسوفان و دانشمندان جهان بر بسیاری از خردورزان جهان آنچنان روشن است که همه ی دانش آموختگان رشته های اقتصاد, علوم سیاسی و اجتماعی جایگاه فکری و حرفه ای خود را بناچار در برخورد به دیدگاه او مشخص میکنند. باید توجه داشت که کاریکاتور معرف این سمینار که با "خلاقیت" شگفت آور راه-اندازان سمینار, مارکس را در حد یک دلقک پایین آورده, اگر ساخته ی امنیتی های رژیم تبهکار اسلامی نباشد, بیگمان مطلوب آنان در معرفی "مارکسیسم بحران زده" خواهد بود... بگذریم ازینکه آن ویرانگران امنیتی (و همراهان آگاه و ناآگاهشان) از نقش تمام-عیار امپریالیسم (یا اگر دوست ندارید, سرمایه داری جهانی) در تضعیف و تخریب مارکسیسم و نیز سوسیالیسم قرن بیستم (هر چند با نقطه ضعف های گوناگونش) هیچ نمی گویند... تجلی چنین نقشی در عمل را میتوان در آینه ی تاریخ افغانستان مشاهده کرد که حکومت امریکا رذیلانه با واپسگراترین نیروها (یعنی "مجاهدین افغان") هم پیمان شد تا حکومتی چپگرا را که پیشرفت های اجتماعی را سامان میداد سرنگون کند! نمونه دیگر از ایندست, طرح تسهیل قدرت گیری واپسگرایان اسلامی در ایران از سوی آمریکا در برابر نیروهای چپ و ملی در سال ۵۷ است.
از گردانندگان سمینار (که پیدا نیست چپ لیبرال و یا چپ ستیزند) پرسیدنی ست که اگر دو گزینه ی افغانستان یعنی دولت چپگرا (که بگفته آنان, "وانمود سوسیالیستی" بود) و دولت برآمده از ائتلاف "جنگندگان راه آزادی" (یعنی طالبان و شرکاء) پیش رویتان می بود, در کدام سو می ایستادید؟
راست اینست که انتقاد سازنده از هر دستگاه فکری پذیرفتنی و لازمست. اما پنداشت آلوده به پیشداوریهای غیرمسئولانه و پیش پا افتاده را نمیتوان با بزک روشنفکرانه بخورد دیگران داد. در پایان باید گفت که آرزومند دیدار آنسوی هر دیوار نیازمند بالا کشیدن خویش است, از پستگاهی که بر آن استاده ست!
٨۴٨۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست