سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مراسم خاکسپاری زنده یاد عزیز یوسفی و لزوم بازخوانی انقلاب ایران - همن سیدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : کیا

عنوان : آیا چهار تا توده‌ای مسئول فاجعه حکومت اسلامی هستند?
از نوشته آقای بهروز برداشت این است که توده ای ها از خمینی. رهبر ضد امپریالیستی ساختند.
امیدوار م که برداشت من اشتباه باشد.
آنچه بر این مردم گذشت و می گذرد فقط به اسلامیست ها مربوط می شود و کمبود آگاهی مردم که رژیم شاه مسئول آن است.
اکنون هم خیلی ها عنوان میکنند که چرا چپ ها کم فعالیت هستند ومسلما بعدا چپ ها مقصر فجایع آینده خواهند بود بدون اینکه حاکمیت فعلی را مقصر بدانند که کوچکترین امکان را هم از مبارزان واقعی سلب کرده و میکند.
٨۵۱۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۷       

    از : بهروز الف

عنوان : یعنی ملی گرایان و چپ (اغلب آن) هیچ آگاهی ای از مذهب و مذهبیون نداشتندر
نگاه آقای همن سیدی به رخدادهای ۵۷ (نه انقلاب که آنچه بر ایران گذشت ضد انقلاب بود) نگاهی متفاوت و از منظری جالب هست. جدا از اینکه واقعن چنین بوده یا خیر، آقای سیدی یک موضوع را برجسته میکند ( البته غیر مستقیم) و اینکه اغلب افراد و سازامن های چپ (کاری به فرصت طلبان و نان به نرخ روز خور ها نداریم) هیچ آگاهی ای از نقش مذهب و مذهبیون بخصوص اسلامگرایان نداشتند. اینان یا نخوانده ملا بودند (مارکسیست !! شده بودند بدون آنکه اصول اولیه مارکسیسم را خوانده باشند و یا فراگرفته باشند) و یا خود مذهبیونی بودند که از بد حادثه و یا به خاطر مد روز بود روشنفکر چپ خود را چپ مینامیدند در حالیکه هنوز به تقلید و بهشت و جهنم و شب اول قبر باور داشتند (اکر نه در ظاهر بل در نهان) آخر چگونه یک مارکسیست به مزخرفات و شعارهای یک رهبر دینی عقب افتاده و دیکتاتور باور میاورد و حرف را بر عمل و تجربه میپذیرد و به زیر غبای او میرود و فاجعه ها بار میاورد؟ آنگونه که آقای سیدی بیان میکند که به واقعیت ها هم نزدیک هست. به ملی گرایان انتقاد وارد نیست چرا که اولا اگر نه همه بل اکثریت آنها مذهبی بودند و هستند و دوم آنکه آنها خواهان یک حکومت سرمایه داری با سرکوب کمتر و جامعه بازتر هستند. تاریخ جبهه ملی و عملکرد هایش صد البته چنین نشان میدهد
بجای ایراد از خمینی ( که قاعدتن میبایست نظرات و خواسته های او و جملگی طرفدارانش برای چپ شناخته شده باشد) باید نوک تبز حمله را به آنهایی نشانه کرد که به حیله و مکر از این مادون انسان خونخوار یک رهبر ضدامپریالیست ساخت و بخورد بسیاری داد
٨۵۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۷       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بازگویی وقایع
بلی نکته جالبیست
قطعاً باید وقایع رخ داده شده که منجر به انقلاب ۵۷ شد مورد بازگویی و بازبینی قرار گیرد و روند مبارزاتی آزادی خواهانه و دمکراسی خواهانه ایرانیان مورد توجه و برجستگی اهداف آزادی خواهی و دمکراسی خواهی در دستور کار هر بازگو کننده ای و بازبین کننده ای قرار گیرد و بازگو کننده و بازبین کننده در پی پاسخی باشد که چرا ما ایرانیان به آزادی و دمکراسی مورد نظر نرسیده ایم و چرا حکومتی اینچنینی بر کشورمان حاکم شده است؛ اما اگر در این پاسخگویی، آدرس غلطی داده شود قطعاً انحرافی را در فهم مسائل خواهیم دید و خواهیم داشت که برای برگشت از انحراف، اتلاف وقت زیادی خواهیم داشت و چه بسا هلاکت نیروهایی را نیز داشته باشیم و یا نظاره گر شویم.
بایدگفت
در غرب کشور در مناطقی که مردمانش کُرد نامیده شده اند از گذشته ای دور( بازی عثمانی و ایرانی صفویه) تفکیکی پر رنگ شد؛ که در این تفکیک، دو گرایش مذهبی یکی بنام مذهب شیعه و دیگری مذهب سنی نقش داشته و عامل اصلی بوده؛ که این دو گرایش در روند مبارزاتی مردمان آن منطقه نقش آفرین شد و نقش داشته و شاید در آینده نیز نقش داشته باشد!
در دوران معاصر، بخش شیعه نشین آن یعنی کرمانشاه، بگونه ای محل رشد نیروهای ملی ایرانی تحت نام جبهه ملی گردید و بخشی از بخش سنی نشین آن منطقه کُردی(غرب کشور) در دوره ای از بازی های جهان دو قطبی بازیگر قطب شرق شدند و بگونه ای روش گریز از مرکزیت ایرانی بودن را پیش گرفتند و اگر در نیروهایی از مبارزان آن منطقه و در آن دوره ، می بینیم که گرایش ایرانی بودنشان را پررنگ کرده اند این پررنگی را در وابستگی به حزبی به نام توده باید جستجو کرد( اگرچه این حزب هم در همان دوران جهان دو قطبی، وابستگی شدیدی به شرق داشته).
با پیشنه قبلی بعضی از بازیگران آن منطقه، برای جلب اعتماد سایر ایرانیان چاره ای نیست جز اینکه؛ هویت ایرانیت آن منطقه بسیار پررنگتر از مناطق دیگر شود تا سر ریز خصلت های دمکراتیک ادعایی برای آن مناطق به سایر نقاطق ایران برود.
٨۵۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹۷       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست